#نهج_البلاغه | #حکمت ۲۷۱
🏷️ قضاوت امام علیه السلام درباره سرقت از #بیت_المال
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• رُوِيَ أَنَّهُ عليهالسلام رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلاَنِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اَللَّهِ أَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اَللَّهِ وَ اَلْآخَرُ مِنْ عُرُوضِ اَلنَّاسِ فَقَالَ عليهالسلام
أَمَّا هَذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اَللَّهِ وَ لاَ حَدَّ عَلَيْهِ مَالُ اَللَّهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَمَّا اَلْآخَرُ فَعَلَيْهِ اَلْحَدُّ اَلشَّدِيدُ فَقَطَعَ يَدَهُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: (دو نفر دزد را خدمت امام آوردند كه از بيت المال دزدى كرده بودند، يكى بردۀ مردم، و ديگرى بردهاى جزو بيت المال بود، امام فرمود)
بردهاى كه از بيت المال است حدّى بر او نيست؛ زيرا مال خدا مقدارى از مال خدا را خورده است؛ امّا ديگرى بايد حدّ دزدى با شدّت بر او اجرا گردد (سپس دست او را بُريد).
🇯 🇴 🇮 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: روايت شده كه دو مرد را نزد امام عليه السّلام آوردند كه از مال خدا (بيت المال) دزدى كرده بودند: يكى از آنها بنده و غلام و مالِ بيت المال بود، و ديگرى غلام يكى از مردم؛ پس آن حضرت (دربارۀ اينكه كسيرا كه از بيت المال دزدى كند بايد دست بريد) فرمود:
امّا بر اين غلام كه از آنِ بيت المال است حدّى نيست (دستش را نبايد بريد، زيرا) برخى از بيت المال برخى ديگر را خورده (و اگر دستش بريده شود زيان افزون گردد، چنانكه محقّق حلّى «رحمه اللّه» در كتاب شرائع الإسلام فرموده)
و امّا بر ديگرى حدّ جارى است، پس دست او را بريد.
📖 (ابن ميثم «عليه الرّحمة» در اينجا مىنويسد: باين جهت دست او را بريده كه از بيت المال كه در بسته بوده دزدى كرده و دزدى او بحدّ نصاب يعنى بمقدار چهار يك درهم طلا بوده كه دست بريدن واجب گشته و او را از بيت المال نصيب و بهرهاى هم نبوده، و اگر بهرهاى داشت و دزديش بيش از بهرهاش باشد و افزونى آن بمقدار نصاب رسد دست او بريده ميشود، و اگر دزديش بيش از بهرهاش نباشد دست او بريده نمىشود).
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
📖 همان گونه كه در ترجمۀ اين كلام شريف آمد به گفتۀ سيّد رضى رحمه الله، اين سخن را امام عليه السلام هنگامى فرمود كه «دو نفر را كه از بيتالمال سرقت كرده بودند نزد آن حضرت آوردند؛ يكى غلامى بود مربوط به بيتالمال و ديگرى غلامى متعلق به مردم»؛ (رُوِيَ أَنَّهُ عليه السلام رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلانِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اللَّهِ أَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ الآْخَرُ مِنْ عُرُوضِ النَّاسِ)
💡«عروض» - به گفتۀ لسان العرب - جمع عَرض به معناى متاع است؛ بنابراين «عُرُوضُ النّاس» يعنى غلامى كه از امتعه و دارايى مردم محسوب مىشده نه بيتالمال؛ ولى در بيشتر نسخ به جاى «عروض»، «عُرض» به معناى تودۀ مردم يا ساير مردم آمده است.
امام عليه السلام در اينجا حكم حكيمانهاى صادر كرد و فرمود: «اما اين يكى (كه بردۀ بيتالمال است) خود از مالاللّٰه به شمار مىآيد و حدى بر او جارى نخواهد شد»؛ (فقال عليه السلام: أمَّا هٰذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللّٰهِ وَ لَا حَدَّ عَلَيْهِ) . سپس به عنوان دليل افزود: «بخشى از مالاللّٰه بخش ديگرى را خورده»؛ (مَالُ اللّٰهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً)
اشاره به اينكه او فىالجمله حق داشته است كه از بيتالمال چيزى بردارد، چراكه نفقۀ او بر بيتالمال است؛ بنابراين اجراى حد در مورد او دليلى ندارد.
اما نفر دوم بايد مشمول حد شديد باشد (كه در اينجا منظور حدّ سرقت است و به دنبال آن امام عليه السلام دستور داد) دست او را قطع كردند»؛ (وَ أَمَّا الْآخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ الشَّدِيدُ فَقَطَعَ يَدَهُ) . اين حكم در كتاب حدود در ميان فقهاى شيعه مسلم است كه اگر بردهاى جزء غنائم جنگى باشد و چيزى از غنيمت را سرقت كند مشمول حكم قطع دست نمىشود.
مرحوم صاحب جواهر بعد از ذكر اين حكم كه در متن شرايع آمده مىگويد: «بِلا خِلافٍ أجِدُهُ فيهِ»؛ (هيچ اختلافى در اين حكم در ميان فقهاى اصحاب نيافتم) و بعد به حديث بالا استدلال مىكند، سپس دليل ديگرى را كه در متن شرايع آمده ذكر مىكند كه اگر چنين بَردهاى قطع دست شود نه تنها به نفع بيت المال نيست؛ بلكه ضرر بيشترى به بيتالمال مىخورد و مىدانيم يكى از فلسفههاى اجراى اين حد، دفع ضرر است و ضرر را نبايد با ضرر دفع كرد؛ البته اين نكتۀ جالبى است، خواه به عنوان علت پذيرفته شود و يا به عنوان حكمت و يا مؤيد. در پايان مىافزايد: حاكم شرع او را تأديب مىكند بهگونهاى كه بار ديگر بر اين كار جرأت نكند.
اين نكته نيز حائز اهميت است كه نفر دوم كه دستور قطع دست او داده شد در يك مورد از اجراى حد معاف مىشود و آن اين است كه از كسانى باشد كه سهمى در بيت المال داشته باشند در اين صورت اگر بيش از سهم خود به مقدار نصاب دزدى نكند قطع دست نمىشود.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
⭐ #سخن_نگاشت | چشمِ دل باز کن که جان بینی
🔻 رهبر انقلاب: اینکه شما میبینید و میشنوید بعضی از این شهدای ما عاشقانه آرزوی شهادت میکردند، خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛ با این نور یک حقیقتی را میدیدند، این بود که عاشق شهادت بودند. ۱۴۰۱/۸/۸
🌷 #فرهنگ_شهادت
💻 Farsi.Khamenei.ir
📊 #اطلاع_نگاشت | فرهنگ فداکاری
👈 مواردی از فرهنگ بسیجی بر اساس بیانات رهبر انقلاب
🔻 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان (۱۴۰۱/۰۹/۰۵) با اشاره به حفظ روحیه بسیجی، مواردی از فرهنگ بسیجی را برشمردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
📥 نسخه قابل چاپ 👇
https://khl.ink/f/51510
🏷 زندگی به سبک شهید محمدرضا تورجی زاده
🔸 او علاقه ی خاصی به آیت الله خامنه ای و آیت الله بهشتی داشت.
🔸 در دبیرستان هاتف تحصیل کرد و در همان جا به مداحی و روضه خوانی می پرداخت و صدای بسیار زیبایی داشت.
🔸 محمدرضا تورجی زاده علاقهٔ فراوانی به حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) داشت و در تمامی مداحی های خود در مدح ایشان می خواندند.
علاقه ی تورجی زاده به حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) به حدی بود که وصیت کرد بر روی سنگ قبرش نام مبارک #حضرت_زهرا سلام الله علیها را بنویسند.
🔸 تورجی زاده همیشه نمازهایش را #اول_وقت می خواند و بسیار قرآن تلاوت می کرد.
پیش از نماز صبح به راز و نیاز با خداوند مهربان می پرداخت و آنقدر خالصانه به نیایش می پرداخت که گاهی صدای گریه های او موجب بیدار شدن اطرافیانش می شد.
او عبادت های خود را تا طلوع آفتاب ادامه می داد.
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهیدانه
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
AUD-20210506-WA0163.mp3
10.46M
🔊 #بشنوید |
#صوت_شهید🎙
🔻 #دعای_کمیل ...😭🤲
🎙 با نوای عارف شهید،
محمدرضا تورجی زاده🥀
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
21-shahid-toorajizadeh5-www.rasekhoon.net.mp3
4.48M
قسمت دوم
🎙 با نوای عارف شهید،
محمدرضا تورجی زاده🥀
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#شب_جمعه است و زیارتی ارباب
_______
تو خودت گفته بودی که شفا تو روضه ست
بیا ببین برات چقدر مریض آوردم
#شب_زیارتی
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
هدایت شده از مباحث
#عند_ربهم_یرزقون
⭕️ نگاهش فراموش نمیشود
لبخندش کهنه نمیشود
و جملهاش دائما میجوشد که: هر گاه در #شب_جمعه شهدا را یاد کنید...
#مهدی_زین_الدین
🌐 @Mabaheeth
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین .
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
...نهج البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه 24 - وصيت امام علیه السلام درباره دارائی هایش
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📜 و من وصية له عليهالسلام بما يعمل في أمواله كتبها بعد منصرفه من صفين
[وصيّت اقتصادى نسبت به اموال شخصى]
📃 هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ لِيُولِجَهُ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ يُعْطِيَهُ بِهِ اَلْأَمَنَةَ
اين دستورى است كه بندۀ خدا على بن ابى طالب، امير مؤمنان نسبت به اموال شخصى خود، براى خشنودى خدا، داده است، تا خداوند با آن به بهشتش در آورد و آسودهاش گرداند.
مِنْهَا فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ
قسمتى از اين نامه است همانا سرپرستى اين اموال بر عهدۀ فرزندم حسن بن على است، آنگونه كه رواست از آن مصرف نمايد، و از آن #انفاق كند، اگر براى حسن حادثهاى رخ داد و حسين زنده بود، سرپرستى آن را پس از برادرش بر عهده گيرد، و كار او را تداوم بخشد.
وَ إِنَّ لاِبْنَيْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِيٍّ مِثْلَ اَلَّذِي لِبَنِي عَلِيٍّ وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ اَلْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى اِبْنَيْ فَاطِمَةَ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ
پسران فاطمه از اين اموال به همان مقدار سهم دارند كه ديگر پسران على خواهند داشت، من سرپرستى اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم، تا خشنودى خدا، و نزديك شدن به رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بزرگداشت حرمت او، و احترام پيوند خويشاوندى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فراهم آورم.
وَ يَشْتَرِطُ عَلَى اَلَّذِي يَجْعَلُهُ إِلَيْهِ أَنْ يَتْرُكَ اَلْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ يُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَيْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِيَ لَهُ وَ أَلاَّ يَبِيعَ مِنْ أَوْلاَدِ نَخِيلِ هَذِهِ اَلْقُرَى وَدِيَّةً حَتَّى تُشْكِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً
و با كسى كه اين اموال در دست اوست شرط مىكنم كه اصل مال را حفظ كرده تنها از ميوه و درآمدش بخورند و انفاق كنند، و هرگز نهالهاى درخت خرما را نفروشند، تا همۀ اين سرزمين يك پارچه به گونهاى زير درختان خرما🌴 قرار گيرد كه راه يافتن در آن دشوار باشد.
وَ مَنْ كَانَ مِنْ إِمَائِي اَللاَّتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ لَهَا وَلَدٌ أَوْ هِيَ حَامِلٌ فَتُمْسَكُ عَلَى وَلَدِهَا وَ هِيَ مِنْ حَظِّهِ فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا اَلرِّقُّ وَ حَرَّرَهَا اَلْعِتْقُ
و زنان غير عقدى من كه با آنها بودم و صاحب فرزند يا حامله مىباشند، پس از تولّد فرزند، فرزند خود را برگيرد كه بهرۀ او باشد، و اگر فرزندش بميرد، مادر آزاد است، و كنيز بودن از او برداشته شده و آزادى خويش را باز يابد
ـــــــــــــــــــــــ
🗣️ قال الشريف: قوله عليهالسلام في هذه الوصية ″ و ألا يبيع من نخلها ودية الودية″ الفسيلة و جمعها ودي
( «ودّية» بمعنى نهال خرما، و جمع آن «ودىّ» بر وزن «علىّ» مىباشد.
💡 و قوله عليهالسلام ″حتى تشكل أرضها غراسا″ هو من أفصح الكلام و المراد به أن الأرض يكثر فيها غراس النخل حتى يراها الناظر على غير تلك الصفة التي عرفها بها فيشكل عليه أمرها و يحسبها غيرها
و جملۀ امام نسبت به درختان «حتى تشكل أرضها غراس ».🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
☜ از فصيحترين سخنان است يعنى زمين پر درخت شود كه چيزى جز درختان به چشم نيايند)
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است كه چگونه در دارائيهايش رفتار شود و آنرا پس از بازگشت از (جنگ) صفّين نوشته:
اين است آنچه را كه بندۀ خدا علىّ ابن ابى طالب پيشواى مؤمنين دربارۀ دارائى خود بآن فرمان داده براى بدست آوردن رضاء و خوشنودى خدا كه بسبب آن مرا ببهشت داخل نمايد و بر اثر آن، آسودگى (آخرت) را بمن عطاء فرمايد.
قسمتى از آن وصيّت است:
و (پس از من) حسن ابن علىّ سفارش مرا انجام مىدهد (وصىّ من است) از مال و دارائيم بطور شايسته (طبق دستور شرع در نيازمنديهاى خود) صرف ميكند، و به مستحقّين و سزاواران مىبخشد، و اگر براى حسن پيشآمدى نمود (از دنيا رفت) و حسين زنده است وصىّ من بعد از حسن او است، و سفارشم را مانند او انجام مىدهد.
و براى دو پسر فاطمه (حسن و حسين عليهما السّلام) از بخشش علىّ (عليه السّلام) آن مىباشد كه براى سائر پسران علي است (از دارائى من بهمان مقدار كه به ديگر برادران مىدهند بردارند) و اينكه تصدّى اين كار را به دو پسر فاطمه دادم براى بدست آوردن خوشنودى خدا و تقرّب به پيغمبر اكرم و پاس احترام او و شرافت خويشاوندى با آن حضرت است.
و (امام عليه السّلام) شرط ميكند با آنكه تصدّى اين مال را باو داده (حسن عليه السّلام) اينكه اين مال را بهمان طورى كه هست باقى بگذارد (نفروشد) و ميوۀ آنرا در آنچه بآن مأمور گشته و راه نموده شده است، صرف نمايد و شرط ميكند كه نهالى 🌱 از زادههاى درخت خرماى🌴 اين دهها را نفروشد تا اينكه از جهت روييدن نخلها، زمين آن دِهها مشتبه شود (انبوهىِ درخت بيننده را به گمان اندازد كه اين زمين غير از زمينى است كه پيشتر ديده).
و هر يك از كنيزانم را كه با آنها همبستر بودم و فرزندى آورده يا باردار باشد، آن كنيز به فرزندش واگذار ميشود و از جملۀ نصيب و بهرۀ او است (أمّ ولد يعنى كنيزِ فرزند دار به بهاى وقت به فرزندش واگذار ميشود، و چون كنيز به فرزندش واگذار شده آزاد مىگردد) و اگر فرزندِ آن كنيز بميرد و خود او زنده باشد (نيز) آزاد است (و فروش او جائز نيست، زيرا) كنيزى از او برداشته شده، و آزادى (انتقال به فرزند) او را آزاد نموده است.
(سيّد رضىّ «رحمه اللّه» فرمايد:) فرمايش آن حضرت عليه السّلام در اين وصيّت: أن لا يبيع من نخلها و ديّة يعنى شرط ميكند كه نهالى از درختهاى كوچك آن ده را نفروشد.
وديّة بمعنى فسيلة (نهال خرما) است، و جمع آن ودىّ مىباشد،
و فرمايش آن حضرت عليه السّلام: حتّى تشكل أرضها غراسا يعنى تا اينكه از جهت روييدن نخلها، زمين آن دهها مشتبه شود، اين فرمايش از فصيحترين كلام و نيكوترين گفتار است، و مراد آنست كه در آن دهها روييدن درخت خرما بسيار شود تا اينكه بيننده آنها را غير آنچه كه شناخته بود ببيند، و امر بر او اشتباه شود، و (از بسيارى درخت) پندارد كه اين زمين غير آن زمين است (كه پيشتر ديده بود.)
#امام_زمان عجّلاللهتعالیفرجه
#نهج_البلاغه_بخوانیم
#نهج_البلاغه
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
📖 سمت عمدۀ اين وصيّتنامه همانگونه كه از لحن آن پيداست در واقع وقفنامه است نه وصيّتنامه. تنها بخش كوچكى مربوط به وصيّت مىشود و حاصل آن بيان متولى وقف يعنى فرزندان رشيد اميرمؤمنان عليه السلام امام حسن عليه السلام و بعد از او امام حسين عليه السلام و مصارف موقوفه و چگونگى تقسيم آن و نيز نحوۀ ادارۀ نخلستانهاست.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
از مجموع اين وصيّتنامه استفاده مىشود كه امام نخلستانهاى متعدّدى در مناطق مختلف داشته كه يا از سهميۀ غنايم جنگى به دست آمده بود و يا با تلاش و كار و كوشش خود آن حضرت كه همۀ آنها را وقف خاص و در مواردى وقف عام نمود تا استفادۀ آن فراگير باشد.
📜 تنها در بخش أخير وصيّتنامه اشارهاى به كنيزان شده كه چگونه راه آزادى به روى آنها گشوده شود.
📃 در ضمن از كلام سيّد رضى در ذيل نامه استفاده مىشود كه آنچه را مرحوم سيّد نسبت به آن اهتمام مىورزيده بخشهايى است كه از نظر فصاحت و بلاغت برجستگى خاصى داشته است.
[ هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُاللّٰهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ، ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللّٰهِ، لِيُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ يُعْطِيَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ. مِنْهَا: فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ، وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ، فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ، قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ، وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ. وَ إِنَّ لِابْنَيْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِيٍّ مِثْلَ الَّذِي لِبَنِي عَلِيٍّ، وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى ابْنَيْ فَاطِمَةَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللّٰهِ وَ قُرْبَةً إِلَىٰ رَسُولِ اللّٰهِ صلى الله عليه و آله وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ، وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ. وَ يَشْتَرِطُ عَلَى الَّذِي يَجْعَلُهُ إِلَيْهِ أَنْ يَتْرُكَ الْمَالَ عَلَىٰ أُصُولِهِ، وَ يُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَيْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِيَ لَهُ، وَ أَلَّا يَبِيعَ مِنْ أَوْلَادِ نَخِيلِ هَذِهِ الْقُرَىٰ وَدِيَّةً حَتَّىٰ تُشْكِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً. وَ مَنْ كَانَ مِنْ إِمَائِي - اللاتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ - لَهَا وَلَدٌ، أَوْ هِيَ حَامِلٌ، فَتُمْسَكُ عَلَىٰ وَلَدِهَا وَ هِيَ مِنْ حَظِّهِ، فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ، قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا الرِّقُّ، وَ حَرَّرَهَا الْعِتْقُ]
همان گونه كه قبلا نيز اشاره شد اين وصيّتنامه عمدتا وقفنامه است و لذا اركان وقف از جمله واقف، موقوف عليهم، متولى و... در آن يكى پس از ديگرى بازگو شده است. نخست سخن از واقف و هدف اصلى او به ميان آمده است، مىفرمايد: «اين دستورى است كه بندۀ خدا على بن ابىطالب امير مؤمنان در مورد اموالش (و موقوفاتش) صادر كرده و هدفش جلب خوشنودى خداوند است تا از اين طريق او را وارد بهشت كند و امنيت و آرامش سراى ديگر را به او عطا فرمايد»؛ (هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُاللّٰهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ، ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللّٰهِ، لِيُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ يُعْطِيَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ). از اين عبارت به خوبى استفاده مىشود كه يكى از شرايط وقف كه قصد قربت است در اين وقفنامه مورد توجّه قرار گرفته است و بلا فاصله بعد از ذكر نام واقف به آن اشاره شده است. تعبير امير مؤمنين عليه السلام بعد از ذكر نام مبارك خود براى اين است كه نشان دهد اين وقفنامه در ايام حكومتش تحرير يافته هر چند آن حضرت بعد از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله هميشه به عنوان امير مؤمنان - از سوى آگاهان - شناخته مىشد
سپس امام عليه السلام در بخش ديگرى از اين وصيّتنامه (وقفنامه) كه مرحوم سيد رضى آن را با تعبير به «منها» جدا ساخته است چهار نكته را بيان مىكند: در بيان شخص متولى و حق التوليه و مصارف وقف و كسانى كه بعد از وفات يا شهادت متولى اوّل، قائم مقام او مىشوند مىفرمايد: «سرپرستى اين موقوفه بر عهدۀ حسن بن على است كه به طور شايسته (دور از اسراف و تبذير) از درآمد آن مصرف كند و بخش ديگرى از آن را (در راه خدا) انفاق نمايد و اگر براى حسن حادثهاى رخ دهد، و (برادرش) حسين زنده باشد سرپرستى آن را بعد از وى به عهده مىگيرد و همان كارى را كه حسن انجام مىداد، برادرش انجام مىدهد»؛ (مِنْهَا: فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ، وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ، فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ، قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ). جملۀ « يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ ؛ از آن به طور شايسته مصرف مىكند» ممكن است اشاره به حق التوليه باشد و ممكن است اشاره به استفاده از موقوفه به عنوان موقوف عليهم؛ ولى احتمال اوّل با توجّه به جملههايى كه در آينده مىآيد شايستهتر است. از جملۀ « وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ » به خوبى استفاده مىشود كه اين موقوفه هم جنبۀ وقف خاص داشته و هم وقف عام؛ بخشى از آن تعلق به فرزندان آن حضرت داشته و بخشى ديگر به همۀ نيازمندان و مؤمنان. جملۀ « وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ » اگر ضمير «مصدره» به موقوفه برگردد، مفهومش اين است كه امام حسين عليه السلام نيز همان گونه كه امام حسن عليه السلام دربارۀ درآمد موقوفه عمل مىكرد، عمل كند و اگر ضمير به امام حسن عليه السلام برگردد مفهومش اين است كه همان روش امام حسن عليه السلام را دنبال كند، گر چه نتيجۀ هر دو يكى است؛ ولى از نظر تفسير عبارت، با هم متفاوتند و در هر حال احتمال اوّل قوىتر به نظر مىرسد.