27.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ آخـرین یـار کــشی شیطان... بــازی اصــلی داره شروع میشه . ظــهور نزدیکه مـلت انقلابی. آماده باشید
🎙️ استاد تقوی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#امر_به_معروف
#حجاب
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#قرار_مطالعه | #منتهی_الآمال
#زندگانی_امام_جواد علیهالسلام ۶
┅───────────────┅
❒ چهاردهم _ شیخ کشی از احمد بن علی بن کلثوم سرخسی نقل کرده که گفت : دیدم مردی را از اصحاب امامیه که معروف بود به ابی زینبه پس سؤ ال کرد از من از احکم بن بشار مروزی و پرسید از من قصه او و از آن اثری که در حلق او است ، و من دیده بودم او را که در حلق او شبیه خطی از اثر ذبح بود گفتم که من چند دفعه از او سؤ ال کردم از آن اثر به من خبر نداد. ابوزینبه گفته که ما هفت نفر بودیم در بغداد که در یک حجره بودیم در زمان حضرت امام محمّد تقی علیه السلام ، یک روز احکم از وقت عصر از ما ناپدید شد و در شب هم نیامد همین که اول شب شد توقیعی از حضرت جواد علیه السلام آمد که رفیق شما آن مرد خراسانی یعنی احکم مذبوح شده و او را پیچیده اند در نمدی و افکنده اند در فلان مزبله بروید او را بردارید و مداوا کنید او را به فلان و به فلان چیز، پس رفتیم به آن محل و او را یافتیم مذبوح و مطروح همانطور که حضرت خبر داده بود پس او را آوردیم و مداوا کردیم به آنچه حضرت فرموده بود پس خوب شد. احمد بن علی راوی می گوید که قصه اش آن بود که احکم متعه کرده بود در بغداد در خانه قومی پس آن جماعت مطلع شدند بر کار او و او را ذبح کردند و در نمد پیچیده در مزبله افکندند.
مؤلف گوید: که استحباب متعه نزد شیعه ثابت است، بلکه روایت شده از حضرت صادق علیه السلام که فرمود: نیست از ما کسی که #ایمان به رجعت ما نداشته باشد و حلال نداند متعه کردن را.
( وَ عَنْهُ علیه السلام : اِنَّ اللّهَ عَزّ وَ جَلَّ حَرَّمَ عَلی شیعَتِنا الْمُسْکِرَ مِنْ کُلَّ شَرابٍ وَ عَوّضَهُمْ عَنْ ذلِکَ الْمُتْعَهَ ) .
و روایات در فضل متعه کردن بسیار است از جمله شیخ مفید رحمه اللّه در ( کتاب متعه ) روایت کرده از صالح بن عقبه از پدرش که گفت به حضرت امام محمّد باقر علیه السلام عرض کردم که برای شخصی که متعه کند ثوابی هست ؟ فرمود: اگر در این کار قصدش خدا و امتثال شریعت باشد و مخالفت آن کَس که منع کرده، تکلم نمی کند با آن زن مگر آنکه حق تعالی می نویسد برای او حسنه، و هرگاه نزدیکی کند با او بیامرزد حق تعالی به سبب این، گناه او را و چون غسل کند به عدد هر مویی که آب بر او گذشته حق تعالی مغفرت به او ارزانی فرماید.
راوی گفت : گفتم به آن حضرت از روی تعجب به عدد هر مویی که در بدن دارد؟! حضرت فرمود: آری ! به عدد هر مویی که در بدن دارد.
و نیز روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که فرمود نیست مردی که متعه کند پس غسل کند مگر آنکه حق تعالی خلق فرماید از هر قطره ای که از او میچکد هفتاد ملک که استغفار نماید برای او تا روز قیامت و لعنت می کند اجتناب کننده از آن را تا زمانی که قیامت برپا شود.
و روایت شده که حضرت ابوالحسن علیه السلام نوشت به سوی بعضی از موالیان خود که اصرار نداشته باشید در متعه کردن ، آنچه بر شما است اقامت سنت است، یعنی متعه کنید به آن قدر که اقامت سنت شود و مشغول مکنید خود را به متعه کردن تا آنکه ترک کنید زنان و فراش خودتان را و آنها را معطل گذارید پس ایشان کافر شوند و نفرین کنند بر کسانی که امر کردند شما را بر آن و لعنت کنند ما را.
مطالب مرتبط :
https://eitaa.com/mabaheeth/71185
https://eitaa.com/mabaheeth/17110
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 وقتی روابط جنسی ثواب دارد
🎤شهید مطهری
#همسرداری | #فرزندآوری
#تربیت_جنسی
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#حدیث
فصل چهارم : در ذکر پاره ای از کلمات شریفه و مواعظ بلیغه حضرت امام محمّد تقی علیه السلام است.
اوّل _ ( قالَ علیه السلام : الثِّقَهُ بِاللّهِ تَعالی ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلی کُلِّ عالٍ؛ )
یعنی #حضرت_جواد علیه السلام فرمود که اعتماد به خداوند تعالی بهاء هر چیز گران است و به سوی هر چیز بلندی نردبان است .
دوّم _ (قالَ علیه السلام : عِزُّ الْمُؤْمِن من غِناهُ عَنِ النّاسِ )
فرمود: عزت مؤمن در بی نیازی او است از مردم .
و لنعم ما قیل :
دو قرص نان اگر از گندم است یا از جو
دو تای جامه گر از کهنه است یا از نو
چهار گوشه دیوار خود به خاطر جمع
که کَس نگوید از این جای خیز و آنجا رو
هزار بار نکوتر به نزد دانایان
ز فر مملکت کیقباد و کیخسرو
سوّم _ ( قالَ علیه السلام : لا تَکُنْ وَلِیَّ اللّهِ فِی الْعَلانِیهِ وَ عَدوّا لَهُ فِی السِّرِ )
فرمود: مباش ولی خدا در آشکار و دشمن خدا در پنهان .
فقیر گوید: که این کلمه شریفه شبیه است به فرمایش جدّش #امیرالمؤمنین علیه السلام که فرموده : ( لاتَسُبَّنَّ اِبْلیسَ فِی الْعَلانِیَهِ وَ اَنْتَ صَدیقُهُ فی السِّرِّ ) .
چهارم _ قالَ علیه السلام : ( مَنِ اسْتَفادَ اَخا فیِ اللّهِ فَقَدِ اسْتَفادَ بَیْتا فِی الْجَنَّهِ. )
استفاده به معنی فایده گرفتن و فائده خواستن و فائده دادن است ، یعنی هرکه استفاده کند برادری را به جهت خداوند تعالی همانا استفاده کرده خانه ای در بهشت .
پنجم _ قالَ علیه السلام : ( کَیْفَ یَضیعُ مِنَ اللّه تَعالی کافِلُهُ وَ کَیْفَ یَنْجُوَ مِنَ اللّه تَعالی طالِبُهُ وَ مَنِ انْقَطَعَ اِلی غَیْرِ اللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ اِلَیْهِ وَ مَنْ عَمِلَ عَلی غَیْرِ عِلْمِ اَفْسَدَ اَکْثَرَ مَمّا یُصْلِحُ ) ؛
یعنی فرمود چگونه ضایع و تلف می شود کسی که خداوند تعالی قبول کننده و پذیرنده تعهد او است و چگونه نجات می یابد کسی که خداوند در طلب او است و کسی که خود را از خدا بُرید و به دیگر، چسبانید خداوند آن را به آن دیگری واگذارد و کسی که عمل کرد از غیر علم، فاسد و تباه کرده بیشتر از آنچه اصلاح کرده است .
ششم _ قالَ علیه السلام : ( اِیّاکَ وَ مُصاحَبَهَ الشّریرِ فَاِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ آثارُهُ ) ؛ فرمود: بپرهیز از رفاقت با آدم بد؛ به درستی که او به شمشیر 🗡️ کشیده می ماند، منظرش نیکو است و آثارش زشت است .
هفتم _ قالَ علیه السلام : ( کَفی بِالْمَرْءِ خِیانَهً اَنْ یَکُونَ اَمینا لِلْخَوَنَهِ ) ؛
فرمود: بس است در دغلی و ناراستی مرد آنکه امین خیانتکاران باشد.
هشتم _ روایت شده که شخصی به آن حضرت عرض کرد: مرا وصیت فرما، فرمود: قبول می کنی؟ عرض کرد: آری ! فرمود: فقر را بالین خود گردان و دست به گردن فقر درآور و ترک کن شهوات را و مخالفت کن با هوی و خواهش دل و بدان که تو همیشه در مرئی و منظر حق تعالی می باشی؛ پس ببین خود را چگونه می باشی .
نهم _ قالَ علیه السلام : ( المُؤْمِنُ یَحْتاجَ اِلی ثَلاثِ خَصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّه وَ واعِظَهٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ ) ؛ فرمود: مؤ من محتاج است به سه خصلت:
توفیق از حق تعالی، و واعظی از نفس خود که پیوسته او را موعظه کند، و قبول کند از آنکه او را نصیحت کند.
»» دهم _ فرمود ...
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ تحقیر خانه داری‼️
وقتی یک زن میتوانست پیغمبری کند؛ ولی در مقام یک مادر، در مقام یک همسر 👈 به خانه داری پرداخت و آن را ترجیح داد. چرااا⁉️
#خانواده | #همسر | #حجاب
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#نهج_البلاغه | #حکمت ۴۵۹
🏷️ غلبۀ تقدیر خداوند بر تدبیر انسان
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام يَغْلِبُ اَلْمِقْدَارُ عَلَى اَلتَّقْدِيرِ حَتَّى تَكُونَ اَلْآفَةُ فِي اَلتَّدْبِيرِ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: تقدير الهى چنان بر محاسبات ما چيره شود كه تدبير، سبب آفت زدگى باشد
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
قال الرضي و قد مضى هذا المعنى فيما تقدم برواية تخالف هذه الألفاظ
مىگويم: «مفهوم اين حكمت در حكمت 16 با عبارت ديگرى نقل شد»)
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در اعتماد نداشتن بتدبير و پايان بينى) فرموده است: قضاء و قدر الهىّ بر حسابگرى (بنده چيزى را براى خود) پيشى مىگيرد بطوريكه (گاهى) آفت و تباهى در تدبير و پايان بينى مىباشد (پس نبايد شخص دست از توكّل برداشته بتدبير و انديشۀ خود اطمينان نمايد.
سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد: اين معنى پيش از اين (در فرمايش شانزدهم) به روايتى كه الفاظ آن با اين الفاظ تفاوت دارد گذشت.
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به تأثير نافذ مقدّرات كرده، مىفرمايد: «مقدرات بر تقدير و تدبير (ما) غلبه مىكند تا آنجا كه (گاه) آفت، بهسبب تدبير (انسان) بهوجود مىآيد»؛ (يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ، حَتَّى تَكُونَ الْآفَةُ فِي التَّدْبِيرِ)
✍️ مرحوم سيد رضى بعد از ذكر اين گفتار حكيمانه مىگويد: «همين مضمون پيش از اين (در حكمت 16) با عبارت ديگرى و با تفاوت (مختصرى) گذشت»؛ (قال الرضي: وَ قَد مضى هذا المعنى فيما تقدم برواية تخالف هذه الأَلفاظ).
💡«مقدار» در اينجا به معناى مقدرات و اندازهگيرىهاى الهى است.
واژۀ «حتى» در واقع براى بيان غايت و سرانجام چيزى است.
اين گفتار حكيمانه در واقع سه پيام دارد: 🔸 پيام اول اينكه: ما را با مسألۀ خداشناسى و توحيد افعالى پروردگار آشناتر مىسازد. هنگامى كه مىبينيم براى انجام كارى نقشههاى فراوان مىكشيم، مشورت بسيار و مديريت كافى مىكنيم ولى به آن نمىرسيم آگاه مىشويم كه پشت اين دستگاه خلقت، دست باعظمتى است كه چرخۀ جهان را مىچرخاند و درواقع اين كلام شبيه چيزى است كه در گفتار حكيمانۀ ديگرى از آن حضرت عليه السلام آمده بود: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ» .
🔸 پيام دوم پيام #توكل بر خداست و آن اينكه تنها به تقدير و تدبير و قوت فكر خود اعتماد نكنيم بلكه در همه چيز و در هر كار توجه به مسبب الاسباب داشته باشيم و از او مدد بخواهيم و كمك بگيريم.
🔸 پيام سوم اينكه: #غرور بر ما غلبه پيدا نكند. هنگامى كه مىبينيم صاحب قدرت ظاهرى شدهايم و گروه عظيمى سر بر فرمان ما هستند و مشاوران تيزهوشى داريم كه در همه كار به ما كمك مىكنند مبادا غرور، ما را بگيرد و از خدا غافل شويم. چراكه گاه مىبينيم همۀ اسباب فراهم است ولى كارى از پيش نمىرود. يعنى مقدرات، طرح ديگرى براى ما ريخته و تلاشهاى ما دربرابر تقدير الهى همچون نقش بر آب است.
📚 مرحوم مفيد در كتاب ارشاد اين كلام حكمتآميز را با مقدمهاى به اين شرح نقل مىكند: هنگامى كه «شاهزنان» دختر كسرى اسير شد و او را خدمت امام اميرمؤمنان عليه السلام آوردند آن حضرت از او پرسيد: بعد از داستان ابرهه و لشكر فيل و نابودى آن در كنار كعبه (هنگامى كه جريان به گوش پدرت رسيد) چه شنيدى؟ او گفت: اين سخن را از او شنيدم كه مىگفت: هنگامى كه خداوند بر كارى غالب شود تمام طمعها دربرابر آن ذليل مىشوند و هنگامى كه مدت حيات كسى سر آمده باشد مرگ او در چارهانديشىهاى اوست.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
امام عليه السلام در اينجا به نكتۀ مهمى اشاره مىفرمايد و آن اينكه چنان نيست كه هميشه انسانهاى مدير و مدبر پيروز گردند؛ گاه تقديرات همۀ تدبيرات آنها را برهم مىزند.
مىفرمايد: «حوادث و امور، تسليم تقديرهاست تا آنجا كه گاه مرگ انسان، در تدبير (و هوشيارى او) است»؛ (تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ)
🔸 هدف از بيان اين نكته آن است كه گرچه انسان بايد در همۀ امور هوشيارانه و مدبرانه عمل كند؛ اما چنين نيست كه از لطف خدا بىنياز باشد.
خداوند براى بيدار ساختن انسان و شكستن #غرور و #غفلت او گهگاه امورى مقدّر مىكند كه بر خلاف تمام تدبيرها و پيشبينىها و مقدمهچينىهاى انسان است تا به او بفهماند در پشت اين دستگاه، دست نيرومندى است كه هيچكَس بىنياز از لطف و محبت او نيست.
در طول تاريخ گذشته و در زندگى خود بسيارى از اين صحنهها را ديدهايم كه گاه افراد بسيار هوشيار و قوىّ و صاحب تدبير ضربههايى از تدبير و هوشيارى خود خوردهاند و دست تقدير مسيرى جز آنچه آنها مىخواستند برايشان فراهم ساخته است.
تنها مطلبى كه در اينجا تذكر آن لازم است اين است كه هرگز مفهوم اين سخن آن نيست كه انسان دست از تدبير و دقت و بررسى لازم در كارها بردارد و همه چيز را به گمان خود به دست تقدير بسپارد، بلكه شعار ««وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسٰانِ إِلاّٰ مٰا سَعىٰ»؛ بهرۀ انسان تنها با سعى و تلاش او ارتباط دارد» را نبايد هرگز فراموش كند و به تعبير ديگر انسان نبايد از اراده و تقديرات الهى و اينكه همه چيز به دست اوست غافل شود و نيز نبايد دست از تلاش و كوشش بردارد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از مباحث
✨ ختـــم صـــلـوات 📿
در #ختم_صلوات برای تعجیل در فرج #امام_زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) و سلامتی رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) مشارکت بفرمایید.
📿 برای شرکت در این ختم، اینجا را کلیـ🖱️ـک نمائید.
https://EitaaBot.ir/counter/8ceg
تعداد #صلوات تا الان : ۶۰۰ صلوات
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۰ - نامه به فرماندهان لشکر در بیان حقوق و تکالیف فرماندهان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى أمرائه على الجيش مِنْ عَبْدِ اَللَّهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَصْحَابِ اَلْمَسَالِحِ
از بندۀ خدا، على بن ابى طالب، امير مؤمنان به نيروهاى مسلّح و مرز داران كشور
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ حَقّاً عَلَى اَلْوَالِي أَلاَّ يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ وَ لاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ وَ أَنْ يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اَللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ وَ عَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ
پس از ياد خدا و درود! همانا بر زمامدار واجب است كه اگر اموالى به دست آورد، يا نعمتى مخصوص او شد، دچار دگرگونى نشود، و با آن اموال و نعمتها، بيشتر به بندگان خدا نزديك گردد و به برادرانش مهربانى بيشترى روا دارد
أَلاَ وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلاَّ أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلاَّ فِي حَرْبٍ وَ لاَ أَطْوِيَ دُونَكُمْ أَمْراً إِلاَّ فِي حُكْمٍ وَ لاَ أُؤَخِّرَ لَكُمْ حَقّاً عَنْ مَحَلِّهِ وَ لاَ أَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ وَ أَنْ تَكُونُوا عِنْدِي فِي اَلْحَقِّ سَوَاءً
آگاه باشيد! حق شما بر من آن است كه جز اسرار جنگى هيچ رازى را از شما پنهان ندارم، و كارى را جز حكم شرع، بدون مشورت با شما انجام ندهم، و در پرداخت حق شما كوتاهى نكرده و در وقت تعيين شده آن بپردازم، و با همه شما به گونهاى مساوى رفتار كنم
فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ اَلنِّعْمَةُ
پس وقتى من مسئوليّتهاى ياد شده را انجام دهم، بر خداست كه نعمتهاى خود را بر شما ارزانى دارد
وَ لِي عَلَيْكُمُ اَلطَّاعَةُ وَ أَلاَّ تَنْكُصُوا عَنْ دَعْوَةٍ وَ لاَ تُفَرِّطُوا فِي صَلاَحٍ وَ أَنْ تَخُوضُوا اَلْغَمَرَاتِ إِلَى اَلْحَقِّ فَإِنْ أَنْتُمْ لَمْ تَسْتَقِيمُوا لِي عَلَى ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ أَهْوَنَ عَلَيَّ مِمَّنِ اِعْوَجَّ مِنْكُمْ ثُمَّ أُعْظِمُ لَهُ اَلْعُقُوبَةَ وَ لاَ يَجِدُ عِنْدِي فِيهَا رُخْصَةً
و اطاعت من بر شما لازم است، و نبايد از فرمان من سرپيچى كنيد، و در انجام آنچه صلاح است سستى ورزيد، و براى رسيدن به حق تلاش كنيد، حال اگر شما پايدارى نكنيد، خوارترين افراد نزد من انسان كج رفتار است، كه او را به سختى كيفر خواهم داد، و هيچ راه فرارى نخواهد داشت
فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِكُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ مَا يُصْلِحُ اَللَّهُ بِهِ أَمْرَكُمْ وَ اَلسَّلاَمُ
پس دستور العملهاى ضرورى را از فرماندهانتان دريافت داشته، و از فرماندهان خود در آنچه كه خدا امور شما را اصلاح مىكند، اطاعت كنيد، با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
📜 ترجمه فیضالاسلام:
🗞️ از نامههاى آن حضرت عليه السّلام است بسران لشگرهايش (كه در آن حقّ آنان را بر خود و حقّ خويش را بر آنها بيان كرده و ايشان را به دادگرى و پيروى امر فرموده است):
(۱) اين نامه از بندۀ خدا علىّ ابن ابى طالب سردار و كار فرماى مؤمنان است به مرزبانانش: پس از ستايش خدا و درود بر پيغمبر اكرم، سزاوار است كار فرما را كه فزونى يافته و نعمتى كه بآن رسيده سبب تغيير حال او بر رعيّت نشود (مقام و منزلت او را به آزار زير دستان واندارد) و نعمتهايى كه خدا بهرۀ او گردانيده او را به بسيار آشنائى با بندگان خدا و مهربانى بر برادرانش وا دارد (كه هر كه چنين نكند شكر نعمتهاى پروردگارش را بجا نياورده است).
(۲) آگاه باشيد حقّ شما بر من آنست كه رازى را از شما پوشيده ندارم مگر در جنگ (كه فاش شدن اسرار جنگ دشمن را بر آن آگاه مىسازد) و كارى را بدون شور با شما انجام ندهم مگر در حكم شرعىّ (كه مشورت لازم نيست؛ زيرا همۀ #احكام را بايد از من بياموزيد) و در رساندن حقّى را كه بجا است براى شما كوتاهى نكنم، و از آن بىاستوار نمودن و تمام كردنش دست بر ندارم، و اينكه شما در حقّ نزد من برابر باشيد (يكى را بر ديگرى برترى ندهم)پس هرگاه رفتار من با شما چنين شد بر خدا است كه #نعمت را بر شما تمام كند،
(۳) و حقّ من بر شما پيروى و فرمانبردارى است، و اينكه از فرمان من رو برنگردانيد، و در كارى كه صلاح بدانم كوتاهى ننمائيد، و در سختيهاى راه حقّ فرو رويد (متحمّل رنجها گرديد تا حقّ را بيابيد) پس اگر شما اينها را دربارۀ من بجا نياوريد كسى از كج رو شما نزد من خوارتر نيست، پس او را بكيفر بزرگ مىرسانم و نزد من رخصت و رهائى براى او نمىباشد.
(۴) و شما (نيز) اين پيمان را از سران (زير دست) خود بگيريد، و از خود بايشان ببخشيد چيزى را كه خدا بآن كار شما را اصلاح مىفرمايد (آنها را خوار ننمائيد تا بكمك آنان به دشمن فيروزى يابيد) و درود بر آنكه شايسته است
#کلام_امیر
╭───๛- - - - - ┅╮
📜 @Mabaheeth
╰──────────
امام عليه السلام در بخش اوّل اين نامه از سران لشكر به عنوان «أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ؛ محافظان مرزها» ياد كرده مىفرمايد: «(اين نامه) از سوى بندۀ خدا على بن ابىطالب اميرمؤمنان به پاسداران مرزها (ى كشور اسلام) نگاشته شده است»؛ (مِنْ عَبْدِ اللّٰهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ). مسالح جمع مسلحة به معناى مرز است و مرزها معمولاً مناطقى هستند كه در اطراف كشور قرار دارند و ممكن است دشمن از آنجا نفوذ يا حمله كند و به همين دليل هميشه حكومتها بخش مهمى از نيروهاى مسلحشان را در اين مناطق مىگمارند تا از حملات غافلگيرانۀ دشمنان آسوده خاطر باشند. اين تعبير نشان مىدهد كه توجّه به مرزها از مهمترين وظايف نيروهاى مسلح و ارتش اسلام است
آنگاه امام عليه السلام از خودش شروع مىكند و حقوق مردم را بر والى به طور كلى بيان مىدارد و در بخش آينده انگشت روى موارد خاص گذارده به عنوان شرح اين مجمل آنها را يكى پس از ديگرى ذكر مىكند. به هر حال امام عليه السلام در اين بخش از نامهاش به دو نكتۀ مهم اشاره مىفرمايد: نخست مىفرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) حقى كه بر والى و زمامدار ثابت است اين است كه فضل و برترىهايى كه به او رسيده و قدرتى كه به او داده شده سبب تغيير حال او دربارۀ رعيّت نگردد»؛ (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي أَلَّا يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَ لَا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ). اشاره به اينكه والى و زمامدار بايد چنان باشد كه رسيدن به قدرت، او را دگرگون نسازد، دست و پاى خود را گم نكند و گرفتار عُجب، خودبينى و خودپسندى و در نتيجه استبداد نشود همان چيزى كه غالباً در زمامداران مادّى ديده مىشود كه پيش از رسيدن به قدرت سخنان زيبايى در مورد مردمى بودن و مردمى زيستن دارند؛ اما هنگامى كه بر اوضاع مسلط شدند همه را فراموش كرده و استبداد را پيشۀ خود مىسازند و تنها اولياى الهى و كسانى كه در خط پيروى آنها هستند از اين خطر در امان مىمانند. در دومين نكته مىافزايد: «بلكه بايد نعمتهايى را كه خدا به او ارزانى داشته سبب نزديكى بيشتر به بندگان خدا و مهربانى به برادرانش گردد»؛ (وَ أَنْ يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اللّٰهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ). اشاره به اينكه نه تنها قدرت نبايد او را از مردم دور كند و به استبداد بكشاند، بلكه به عكس بايد هرچه نعمت خدا به او بيشتر مىشود به مردم نزديكتر گردد و دربارۀ كسانى كه امام از آنها به برادر تعبير كرده محبّت بيشتر داشته باشد، زيرا شكر اين نعمت جز از اين طريق نخواهد بود
امام عليه السلام در اين بخش از نامۀ خود آنچه را به صورت كلى و سربسته در بخش قبل بدان اشاره فرموده به طور مشروح بيان مىكند. نخست به حقوقى كه مردم بر او دارند اشاره كرده و روى پنج حق انگشت مىگذارد. در اوّلين حق مىفرمايد: «آگاه باشيد حق شما بر من اين است كه جز اسرار جنگى چيزى را از شما پنهان ندارم»؛ (أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْبٍ). به يقين پنهان داشتن اسرار از ياران و دوستان، نوعى ابراز بىاعتمادى به آنهاست و در بسيارى از موارد سبب بدبينى يا تفسيرهاى گوناگون براى يك واقعه مىشود؛ اما هنگامى كه رئيس جمعيّت بهطور كامل خبررسانى كند، پيوندهاى عاطفى محكمتر و سوء ظن و بدبينى كمتر خواهد شد، هر چند مواردى هست كه چارهاى جز كتمان اسرار آن نيست؛ مانند مسائل جنگى، زيرا اگر دشمن از برنامهريزى جنگ باخبر شود خود را در مقابل آن مقاوم مىسازد و پيش از موعد آن را خنثىٰ مىكند به همين دليل در طول تاريخ همواره فرماندهان بزرگ برنامههاى جنگى خود را تا آخرين لحظه پنهان مىداشتند تا بتوانند ضربات قاطع بر دشمن وارد كنند. در تاريخ جنگهاى پيغمبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله نيز اين اصل به خوبى مشاهده مىشود و به گفتۀ مورخ معروف طبرى كمتر موردى بود كه پيغمبر صلى الله عليه و آله از مدينه براى جنگى حركت كند و مقصد نهايى را براى يارانش بيان فرمايد. حتى گاه كه پيغمبر صلى الله عليه و آله خودش به سوى ميدان حركت نمىكرد و گروهى را مأمور برنامۀ خاصى مىنمود نامۀ سربستهاى به فرماندۀ آنها مىداد و مىگفت: به سوى فلان محل حركت كنيد و به فلان جا كه رسيديد نامه را بگشاييد و هر چه در آن بود عمل كنيد. به يقين اگر از آغاز مقصد خود را بيان مىكرد در تمام مدينه پخش مىشد و جاسوسان آن را به سرعت به دشمن منتقل مىكردند و آنها نيز كاملاً آماده مىشدند و چه بسا سرنوشت جنگ تغيير پيدا مىكرد
آنگاه امام بعد از ذكر اين حقوق پنجگانه كه مردم بر پيشوايشان دارند به بيان حقوق خود بر امت مىپردازد و به چهار حق اشاره مىكند: نخست مىفرمايد: «هنگامى كه من اين وظايف را انجام دادم، نعمت خدا «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» بر شما مسلم (و كامل) خواهد شد و من بر شما (نخستين) حقى كه دارم اطاعت است»؛ (فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ، وَ لِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ). بايد گوش به فرمان من باشيد، فرمانى كه ضامن سعادت شما در دنيا و آخرت و حافظ مصالح فرد و جامعۀ شماست. آنگاه در دستور دوم مىفرمايد: «و اينكه از دعوت من (براى جهاد و غير آن) سرپيچى نكنيد»؛ (وَ أَلَّا تَنْكُصُوا عَنْ دَعْوَةٍ). بنابراين دستور دوم نسبت به دستور اوّل از قبيل ذكر خاص بعد از عام است، زيرا مخاطب در نامه فرماندهان لشكرند كه بايد در همه چيز مطيع فرمان امام باشند مخصوصاً در دعوت به جهاد. آنگاه به سومين حق اشاره كرده مىفرمايد: «و در آنچه من دستور مىدهم و به صلاح و مصلحت همگى است سستى و تفريط روا مداريد»؛ (وَ لَا تُفَرِّطُوا فِي صَلَاحٍ). بسيارند كسانى كه به ظاهر در مسير اطاعتند و دعوت پيشوايشان را لبيك مىگويند؛ ولى بر اثر سستى و كاهلى نتيجۀ مطلوبى عايدشان نمىشود. امام عليه السلام آن را به عنوان حقّى مستقل شمرده تا همگان بدانند اطاعت دعوت چيزى است و جدى بودن چيز ديگر. بعضى از شارحان نهجالبلاغه، اين جمله را اشاره به مسألۀ جهاد مىدانند كه امام عليه السلام فرماندهان لشكر را موظّف مىكند هر زمان فرصتى براى دفع دشمن فراهم گردد آن را غنيمت بشمرند و سستى و كوتاهى نكنند. سرانجام در بيان چهارمين و آخرين حق مردم بر پيشوايانشان مىفرمايد: «و بايد در ميان امواج مشكلها و شدايد براى حق و به سوى حق فرو رويد»؛ (وَ أَنْ تَخُوضُوا الْغَمَرَاتِ إِلَى الْحَقِّ). اشاره به اينكه در مقام دفاع از كشور اسلام فداكارى لازم است، فداكارى تا سرحد جان و اين يكى از حقوق زمامدار بر فرماندهان لشكر و فرد فرد آنهاست