💥#خاطرات_شهدا💥
⚽️توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد.
الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود.
توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید.
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹در کانال #معبر با شهدا بیشتر آشنا شوید👇
https://eitaa.com/mabar14
https://eitaa.com/mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت.
حجب و حیا در چهره اش موج میزد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش میرفت اگر خانمى وارد مغازه میشد کتابی در دست میگرفت سرش را بالا نمی آورد و میگفت:«پدر شما جواب بده...»
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹در کانال #معبر با شهدا بیشتر آشنا شوید👇
https://eitaa.com/mabar14
https://eitaa.com/mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
🎙سردار غیب پرور
📌اسلامی نسب به من گفت: یک زمانی انقلاب پیروز شد، بعضی از مردم می گفتند: ای کاش در راه انقلاب و در راه دفاع از اسلام ما یک کشیده خورده بودیم. این شهید می گفت:بگذار جنگ تمام شود...
#شهید_زهرایی
#شهید_محمد_اسلامی_نسب
#به_رنگ_شهدا
#عکسنوشته
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹در کانال #معبر با شهدا بیشتر آشنا شوید👇
https://eitaa.com/mabar14
https://ble.ir/mabar14
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💥#خاطرات_شهدا💥
همیشه آیه ے وَ جَعَلْنا را زمزمه می ڪرد
گفتم: آقا ابراهیم این آیه براے محافظت در مقابل دشمنه
اینجا ڪه دشمن نیست!
نگاه معنا دارے ڪرد گفت:
دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود داره؟
#شهید_ابراهیم_هادے
🌷شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات🌷
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
📌گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد!
بچه ها باهاش شوخی میکردن.
اخوی دیر اومدی!
برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟
عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه..
گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین.
کارش که تموم شد.
گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش!
او خودش فرمانده بود...
🇮🇷 #شهید_محمود_کاوه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
💠مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند؛ حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت را میخواند
🔹دائما میگفت: اگر دست جوانها رو بذاریم توی دست امام حسین؛ مشکلاتشون حل میشود و امام با دیده لطف به آنها نگاه میکند.
#شهید_ابراهیم_هادی
#عاقبتتان_شهدایی...🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
ساعت یک دو نصفه شب بود. صدای شُرشُر آب می آمد. توی تاریکی نفهمیدم کی است. یکی پای تانکر نشسته بود و یواش، طوری که کسی بیدار نشود، ظرف ها را می شست. جلوتر رفتم. حاجی بود.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
❣یک روز قرار بود حاجی از پایگاهی که من فرمانده آن بودم، بازدید کند.
به رسم تمام مراسمی که یک فرمانده به بازدید می آید، نیروها را در محوطه به خط کرده بودیم که بالگرد حامل ایشان به زمین نشست.
به استقبالش رفتیم. منطقه خاکی بود و پس از فرود بالگرد، گرد و خاک زیادی بلند شد.
چند دقیقه ای منتظر پیاده شدن سردار بودیم. اما در کمال تعجب ایشان نیامدند.
از خلبان پرسیدم که سردار کجا هستند؟
پاسخ داد: سردار از در دیگر رفتند.
چون ایشان را در محوطه ندیدم و در آنجا نیز جز یک آشپزخانه مکان دیگری نبود به آنجا رفتم.
دیدم روی نیمکت چوبی با یک لباس معمولی نشسته و آشپزها هم برایشان چای آورده بودند.
وقتی دلیل عدم حضور ایشان در جمع نیروها را جویا شدم، گفتند من عمدا از این سمت اومدم تا باعث
اذیت نیروها نشم...
شهید#حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم این چیه؟ گفت عكس دخترمه گفتم بده ببینمش گفت خودم هنوز ندیدمش!
گفتم چرا؟ گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
شهید مهدی زینالدین (رتبه ۴ کنکور تجربی کشور) ۲۷ آبان ماه سالروز شهید بزرگوار می باشد شادی روح شهید بزرگوار و همه شهدا صلوات
#شهید_مهدی_زین_الدین
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
📌«گفتم: «محسن جان! دیر میایی بچهها نگرانت هستند».
چیزی گفت که بعدش دیگه زبانم را قفل زد.
🔹گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد».
شهید#محسن_فخری_زاده🍃🌹
#شهدا #امام_زمان #طوفان_الاقصی
✾࿐༅🍂مـعـبــر🍂༅࿐✾
@mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
💥#خاطرات_شهدا💥
🌸شهیدی که نذر حضرت زهرا(س) بود؛ در ولادت حضرت زهرا(س) بدنیا و با شهادتش شهیدشد🌿
🔹چندسالی بود ازدواج کرده بودیم اما صاحب فرزند نمیشدیم برای حل مشکل رفتیم دیدار اقای گلپایگانی
پیشنهاد داد به حضرت زهرا(س)متوسل بشیم.
به حضرت زهرا(س)توسل کردیم و سفره نذری پهن کردیم سال بعد روز ولادت حضرت زهرا(س) پسرم دنیا اومد،باشروع جنگ رفت جبهه و سال ۶۴ در سالروز شهادت حضرت زهرا(س)شهید شد
شهیدعلےبیطرفان
#امام_زمان 🖤#فاطمیه
✾࿐༅🍂مـعـبــر🍂༅࿐✾
@mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
📝#خاطرات_شهدا
.. پرسیدم: «علی آقا، شنیدم بچه های لشکر انصار، شما رو خیلی دوست دارن. میگن شما از توی زندانیا، جرم بالاها و اعدامیا رو میبرید جبهه و اونقدر روشون کار میکنید که یه آدم دیگه ای
میشن!»
على
آقا لبخندی زد و پرسید: «از کی شنیدی؟»
با افتخار و غرور جواب دادم: «خُب شنیدم دیگه.» بعد خیلی با ادب مثل گزارشگرها پرسیدم: «این آدما خطرناک نیستن؟ تا بحال مشکلی براتون پیش نیاوردن؟».
علی آقا با اطمینان گفت: «نه؛ اصلاً و ابداً. من به نیروهام همیشه میگم....» لبخندی زد و ادامه داد: «به شما هم میگم زهرا خانم؛ اخلاق تو جامعه حرف اول رومیزنه. اگه ما روی اخلاقیات خوب کار کنیم، جامعه ایده آلی داریم. اگه اخلاق افراد جامعه،اسلامی و درست باشه؛ کشور مدینه فاضله میشه. ما باید وارد قلب و دل مردم جامعه بشیم تا مملکت در مسیر الهی قرار بگیره. من سعی میکنم با نیروهام اینطوری باشم و تنها چیزی هم که تو زندگی خیلی خوشحالم میکنه، اینه که یه آدمی که راه اشتباه میرفته، بیارم تو مسیر اصلی و الهی.
امام فرمودند: «جبهه، دانشگاه آدم سازیه.» اگه ما پیرو خط امامیم، باید عامل
به فرمایشهای امام باشیم ..».
#گلستان_یازدهم
#گزیده_کتاب
✾࿐༅🍂مـعـبــر🍂༅࿐✾
@mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
📝#خاطرات_شهدا
🚙راننده حاجی بیان میکرد در مسیر فرودگاه✈️ امام خمینی(ره) بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد.🤦♂ پراید صد درصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس👮♂ زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی!😠
راننده میگوید: پراید مقصر است، اما سردار اصرار میکند که مقصر توئی و باید خسارت💵 راننده پراید را پرداخت کنیم. راننده پراید که خودش هم متحیر😐 شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت.
به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ 🤔مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم میکنید!
🔹شهید سلیمانی جواب داد: «عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش🔥 اما این راننده پراید نانآور خانواده👨👩👦👦 است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکند.»
ما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم و او را خوشحال😆 کردیم و برای ما خیر است و صدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهدا قرار بگیریم. باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
✾࿐༅🍂مـعـبــر🍂༅࿐✾
@mabar14
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈
📝 #خاطرات_شهدا
مادر شهید:
بچهها کوچک که بودند، نیمههای شعبان همیشه در خانه جشن میگرفتم. سفره میانداختم و خانم مداحی را صدا میزدم تا از ائمه علیهمالسلام بخواند. خانمهای فامیل و همسایهها با بچههای کوچکشان میآمدند. همیشه، برای اینکه به بچهها خوش بگذرد، اتاقی را برایشان تزیین میکردم. سینی بزرگی جلویشان میگذاشتم و کلی شمع بهشان میدادم تا توی سینی روشن کنند. وقتی هم کنار سفره مینشستند، میگفتم: هرکس ساکت باشه و بیشتر صلوات بفرسته برای امام زمان، بیشتر بهش شکلات و شیرینی میدم.
محمد عاشق سفرهی من بود. تمام خوراکیهای نیمهی شعبان را مثل گنج در کمدش نگه میداشت. هر سال چیزی به بچهها هدیه میدادم، یک سال ماژیک، یک سال بادکنک. هرچیزی که بعد از سفره به محمد میدادم، خوشحال میشد.
به نقل از کتاب #منم_یه_مادرم
#شهید #مدافع_حرم #محمد_مسرور
🆔 @mabar14
معبر 🥀
📝#خاطرات_شهدا
📌مداومت بر بسم الله
در يک فصل تابستان به اتفاق آقا حميد و دو فرزندم به مسافرت رفتيم . حمید بسيار خوش مسافرت و با متانت بودند و در بين راه مرتبا حرف از جنگ و جبهه و دلاوريهاي رزمندگان اسلام مي زدند .
موقع اذان صبح ، ظهر و مغرب که مي شد در بين راه ماشين را در يک جايي که مناسب بود پارک مي کرد و همگي ما وضو مي گرفتيم و آماده خواندن نماز مي شديم .دربین راه برای نماز ظهر ایستادیم بعد از ادای نماز ، جهت صرف ناهار به رستورانی رفتیم . آقا حمید برایمان کباب سفارش داد .ولی خودش پاي سفره ننشست و گفت شما غذا را ميل کنید که من هم مي آيم ما همگي غذايمان را خورديم ولي حمید نیامد و من با خودم گفتم : غذا که سرد شد چرا حميد نیامد ؟
بعد از نيم ساعتي که گذشت آمد و به او گفتم : چرا نيامدي غذا بخوري ؟
گفت : علت داشت چون يک بار پاي سفره غذا نشستم ولي فراموش کردم که بسم الله الرحمن الرحيم را بر زبان بياورم ، وقتي که فهميدم همان روز از خودم متنفر شدم. امروز خیلی گرسنه بودم خواستم از خوردن کباب خودداري کنم . براي اين که خداوند از من راضي شود و مرا ببخشد. هر مسلماني که مي خواهد کاري انجام دهد اول نام خدا را بر زبان مي آورد و چون من فراموش کردم که نام خدا را بر زبان آورم امروز خودم را شکنجه دادم تا هيچ وقت و هيچ موقع ديگر ياد خدا را فراموش نکنم . تا این يک تجربه بزرگي براي من باشد . و من هنگامي که اين سخنان را از زبان آقا حمید شنيدم خيلي در وجودم احساس کرامت و بزرگي کردم که همسري محترم و با خدا و با ايمان در زندگي دارم . و اشک از چشمانم جاري شد و به خاطر داشتن چنين همسر محترمي افتخار نمودم.
(به نقل از همسر شهید حمید عارف شهید ۲۱ #ماه_رمضان سالروز #شهادت_امام_علی)
🌱با معبر همیشه زائر شهدا هستید👇
╭🥀
╰┈➤ @mabar14
💥#خاطرات_شهدا
با هم شوخی میکردیم. میگفتیم شما با این خوشخنده بودنت، در تاسوعا و عاشورا و رمضان دنبال شهادت نباش! برو سیزده بدر حاجتت را بگیر. حواسمان نبود یک روز سیزده بدر مصادف با شهادت مولا میشود.
از خاطرات شهید #ماه_رمضان و راه #قدس برادر شهید محمدرضا زاهدی
🌱با معبر همیشه زائر شهدا هستید👇
╭🥀
╰┈➤ @mabar14
📝#خاطرات_شهدا
🔴 دیگر «رضا» را صدا نزنید! رضا رفته موقعیت «کربلا»!...
🔹«سپاه چهارم بعثیها، پاتک سختی را روی خط دفاعی ما انجام داده. برادر چراغی رفت جلو. چند ساعت بعد، بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن: «رضا، رضا، همت، رضا، رضا، همت» ناگهان یک نفر از آنطرف خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا!... فهمیدم شهید شده.»
📌این روایت #شهید_همت، از شهادت سردار #شهید_رضا_چراغی فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) است.
🌱با معبر همیشه #زائر_شهدا هستید👇
╭🥀
╰┈➤ @mabar14
📖#خاطرات_شهدا
📌مهر تربت (خاطره ای از شهید احمدی روشن )
📝اذان گفته بودند. زود مهر برداشتم و رفتم برای نماز.
مصطفی هنوز نیامده بود. برگشتم
مثل همیشه کله اش را کرده بود داخل جا مهری و مهرها رو زیر و رو می کرد.
فوت کرد و یکی را داد دستم.
گفتم«این چیه؟»
بشکن زد، گفت: «مهر کربلاست. بگیر حالشو ببر!
خیلی وقت ها روی مهرها ننوشته تربت کربلا.
گفتم «از کجا فهمیدی مهر کربلاست؟»
گفت «مهر کربلا از قیافش پیداست.....
📚منبع: یادگاران 22 (کتاب احمدی روشن)
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
🌱با معبر همیشه #زائر_شهدا هستید👇
╭🥀
╰┈➤ @mabar14
📒#خاطرات_شهدا
🔸 چقدر مهربون بوده این محمدمهدی...
#متن_خاطره|دمِ عید وقتی حقوق و عیدی معلمی رو گرفتم؛ با محمدمهدی که اون موقع ۵ یا ۶ ساله بود؛ رفتیم و براش یه کفش خریدم. خونهی ما توی محله فقیرنشین بود و چون خانوادهها قدرت خرید چندانی نداشتند؛ خیلی از بچه های محل بجای کفش، دمپایی میپوشیدند. وقتی محمدمهدی کفش جدیدش رو پوشید، توی کوچه متوجه نگاه حسرت بچهها شد. برا همین تصمیم گرفت نوبتی کفشش رو بده تا دوستاش هم بپوشن. بعد از یه مدت هم دیگه اون کفش رو نپوشید و گفت: چون دوستام مث کفشِ من رو ندارن؛ منم دیگه نمیپوشمش...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم محمدمهدی فریدونی
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس؛ وابسته به بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاعمقدس/ راوی: پدر شهید
🌱با معبر همیشه #زائر_شهدا هستید👇
╭🥀
╰┈➤ @mabar14
#خاکریزخاطرات ۸۱
🔸شهیدی که زندگیاش را فدای امام حسین علیهالسلام کرد...
متن خاطره|ایام محرّم که میشد، سید منصـور تمام دارایی خودش رو میداد به تکیهی محل و خرجِ مراسم عزاداری حضرت سیـدالشهدا علیهالسلام میکرد. وقتی هم بهش اعتراض کردم،گفت: برای امام حسین علیهالسلام دادنِ سـر و جان هم کم است، چه رسد به پول ...
👤خاطرهای از زندگی شهید سیدمنصور جوادیون
📚منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه ۱۲۶
#خاطرات_شهدا #امام_حسین
🆔@mabar14
#خاطرات_شهدا🥀
نمیدونستم هر وقت میخواد بره مدرسه
وضو میگیره؛
چند بار هم دیدم توی حیاط
مشغول وضو گرفتنه!
بهش گفتم: مگه الان وقت نمازه
که داری وضو میگیری؟!
گفت: «مادر جون، مدرسه عبادتگاهه!
بهتره انسان [وقتی] میخواد بره مدرسه،
وضو داشته باشه.»
🔗 #شهید_رضا_عامری
📚 دوران طلایی، صفحه ۵۴
🔰 ثواب نشر با شما زائرین شهدا🌹
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@mabar14
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
#شهیدآنه🕊
#شهیدآرمان_علی_وردی🌷
آرمان در غذا خوردن خود نیز خیلی دقت میکرد. چون همسرم اهل شمال است، ما سالانه از شمال برنج میگرفتیم، اما آرمان تا زمانی که مطمئن نمیشد که ما خمس برنج را پرداخت کردیم یا نه از آن نمیخورد!
تا این حد مسائل شرعی را رعایت میکرد.
آرمان هر قدر که در توان مالیاش بود، به نیازمندان کمک میکرد، بدون آنکه کسی بفهمد.
اما وقتی که در مورد آن صحبت میکرد، من میفهمیدم. مثلاً میگفت: مامان! فلانی وضع مالیاش ضعیف است، حاضر هستید تا برای او فلان کار را انجام دهیم؟
ان زمان بود که من متوجه شدم، فرزندم به نیازمندان کمک می کند.
🎤راوی: مادر شهید
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
#خاطرات_شهدا
🔰 ثواب نشر با شما زائرین شهدا🌹
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@mabar14
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
#کلام_شهید
از شهید صیاد شیرازی پرسیدند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟
گفت:
من هر موفقیتی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود.
#خاطرات_شهدا
🔰 ثواب نشر با شما زائرین شهدا🌹
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@mabar14
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استخاره با قرآن
خاطره ای همرزم شهید #علی_آخوندی
#شهید #شهدا #انقلاب #جبهه #خاطرات_شهدا #شهدای_قم #قم #شهادت #قرآن
@fanousqom
🔰 ثواب نشر با شما زائرین شهدا🌹
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@mabar14
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛