🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌹 یادی از طلبهی شهید محسن حاج رضایی(●ولادت: ۱۳۴۲، محلات ☆ ○شهادت: ۱۳۶۴، فاو، عملیات والفجر۸)
🌷 دل نوشتهای از شهید محسن حاج رضایی:
📝《ای انسانها هشدارتان باد
که امروز روز خویشتن یابی است،
روزگار خودیابی است.
بیائید و این خودِ اصیل خودتان را که در پشت حجابهای فراوان فراموش گردیده دریابیدش.
الهی اگر چه شب فراق تاریک است
دل خوش دارم که صبح وصال نزدیک است.
من دوست دارم عاشق باشم
و تو معشوقم
و تنها در عشق تو بسوزم
و تنها با تو بسازم.
آیا ای خدای مهربان من!
مرا هنگام نشده است؟
که دیده دیگر از فرط اشک تاب دیدن ندارد،
جوارح و جوانحم(قلبم) از خوف و شوق لقای تو توان از دست داده
و لرزان و ترسان گشته است.
در آخرای محبوب من
تو را به خودت
و به وجهت قسم میدهم
که مرا انتظار بس است بس!
خدایا مرا ببخش.》
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#شهید_محسن_حاج_رضایی
🌷نثار ارواح مطهر طلبهی شهید "محسن حاج رضایی" و برادران شهیدش "مهدی و علی حاج رضایی" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
صاحب عصر دگر طاقتمان رفت به باد
تا رمضان نشده گر به صلاح است بیا
🌻اللهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌻
🌹🍃🌸🌻🌺🌻🌸🍃🌹
🌼اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن🌼
🌕 اميرالمؤمنين حضرت امام علی عليهالسلام فرمود:
بر شما باد که در ماه رمضان زياد دعا و استغفار کنيد،
که دعا بلا را از شما دور میسازد و طلب مغفرت و آمرزش گناهان شما را پاک میکند.
📚 وسائل الشیعه، ج ۷
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
بر اهل دعا موسم جان میآید
از سمت خدا درّ گران میآید
با مرحمت و لطف خدای یکتا
صد شکر که ماه رمضان میآید
🌙فرا رسیدن بهار قرآن و مناجات، فصل بندگی و عاشقی، ماه ضیافت الهی "ماه با فضیلت رمضان کریم" مبارکباد🌙
🌻التماس دعا🌻
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🔶 خاطرات آزادگان (شفا در اسارت)
🔸 در اردوگاه تکریت۱۲،
اسیری به نام « فرزانه» حضور داشت
که از پا و کمر فلج شده بود.
✅ او هر روزش را به دعا و راز و نیاز با خدا میگذراند
و از درد به خود میپیچید.
🔆 باطنی مصفا و نیتی خالص داشت
و دست از توسل به امامان معصوم علیهم السلام هم برنمیداشت.
☀️ یک روز صبح،
سر و صدایی در اردوگاه پیچید
و موجی از شادی فراگیر شد.
🌹 «فرزانه» شفا یافته بود
و به خوبی راه میرفت.
🌼 خودش گفت:
《دیشب مولا علی علیه السلام به خواب من آمد.
وقتی بالای سرم ایستاد فرمود:
« بلند شو!»
گفتم:
«نمیتوانم»
ایشان فرمود:
«من به تو میگویم بلند شو!»》
🎊 شفا یافتن آقای فرزانه،
محیط یأس آلود و غم گرفته اسارت را پر از امید و شادمانی کرد.
🍪 مراسم شکرگزاری به جا آوردیم
و با وجود کمبود امکانات،
با خمیر خشک و آرد شدهی نانها با شکر، حلوا درست کردیم
و میان همه پخش کردیم.
🎤 #راوی: ایرج رحیمی
📖 منبع: کتاب "تنفس ممنوع"، ص۲۶۵
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#آزاده
#آزادگان
🌹سلامتی همهی آزادگان صبور و قهرمان صلوات🌹
@mabar17
book chap.pdf
4.5M
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
📚 حتماً مطالعه فرمایید
📖 کتاب: قرآن کتاب مقاومت (نسخهی تفصیلی)
✅ تفسیر موضوعی قرآن
آیات منتخب از هر جزء
✍ زیر نظر استاد محمد حاج ابوالقاسم دولابی
🖨 انتشارات: آیهی نور
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#قرآن_کریم
#تفسیر_قرآن
#صلوات
#شهدا
#جبههی_مقاومت
#کتاب
📖🌼حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی):
در دو جای قرآن «اِستَقِم» دارد؛
استقامت کردن یعنی ثبات ورزیدن در این راه و تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار نگرفتن. راه، راه همواری نیست؛ راه خدا، راه تلاش در راه خدا، راه اقامهی حق و عدل، راه رسیدن به تمدّن اسلامی و نظام حقیقی اسلامی و جامعهی اسلامی راه دشواری است؛ راهی است که پیغمبران در این راه با زحمت حرکت کردند و پیش رفتند.🌼📖
@mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
📺 حتماً ببینید
📽 امام نترسیدن از قدرتها را به همه ما یاد داد
✅《خاطرهی رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنهای(حفظهالله) از ملاقات با امام(ره) در قم به همراه مرحوم هاشمی و بنی صدر برای تعیین وضعیت جاسوسهای آمریکایی》 ۹۹/۲/۶
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#امام_خمینی (ره)
#امام_خامنه_ای
#مرگ_بر_امریکا
🌷نثار روح مطهر "حضرت امام خمینی(رحمةاللهعلیه)" صلوات🌷
🌻اللهُـمَّ احفظ نائب المهدی(عچ) امامنا الخامنهای🌻
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌹 خاکریز خاطرات (شمارهی پلاک)
🌷 برادرم،
علیرضا،
سیزده سال مفقود بود.
💭 یک شب خواب دیدم
محمد☆ وارد مجموعهی حفاظت سپاه شد.
در خواب از شدت خوشحالی داشتم سکته میکردم.
سریع از جایم بلند شدم،
او را در آغوش گرفتم
و شروع به بوسیدنش کردم.
✍ بعدش هم گفت:
«رضا! این شماره رو بنویس!»
شماره یک سریال بود.
🕊 از خواب پریدم.
فکرم مشغول این شماره شده بود.
یکی، دو روز بعد،
از طرف سپاه به منزل ما آمدند
و شمارهی سریال پلاک برادرم را به ما دادند.
🏷 آن شماره دقیقا همان شمارهاى بود که محمد در خواب به من داده بود.
♦️ چند روز بعد هم پیکر مطهر برادرم را آوردند.
🎤 #راوی: محمدرضا خوشرفتار قمی
📖 منبع: کتاب #آرام_بیقرار
☆ سردار شهید محمد بنیادی فرماندهی تیپ حضرت معصومه"سلاماللهعلیها" از لشکر ۱۷ علیبنابیطالب"علیهالسلام"
(●ولادت: ۱۳۳۷ ♢ ○شهادت: ۱۳۶۲)
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#سردار_شهید_محمد_بنیادی
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان "محمد بنیادی" و "علیرضا خوشرفتار قمی" صلوات🌷
@mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
📺 حتماً ببینید
📽 برشی از مستند "جستجوی مطلق"
گفتوگو با یکی از پرافتخارترین خلبانان ارتش ایران در دوران دفاعمقدس
🎥 ماجرای خیانت بنی صدر به نیروی هوایی ایران چه بود؟
🔆 واکنش حضرت امام خمینی(ره) وقتی خبر خیانت فرمانده کل قوا را شنید
🎤 #راوی: امیر خلبان "حاج اصغر مطلق"
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#امام_خمینی
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#خلبانان_شهید
#نیروی_هوایی_ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران
🌷نثار ارواح مطهر حضرت امام خمینی(ره) و خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌹 یادی از سردار شهید علی اسکندری، فرمانده گردان موسی بن جعفر"علیهالسلام" از لشکر ۱۷ علیبنابیطالب"علیهالسلام"(●ولادت: ۱۳۴۴ ☆ ○شهادت: ۱۳۶۵، شلمچه، عملیات کربلای۵)
📿 نیمههای شب، یکی دو ساعتی را مینشست سر سجاده و دعا میخواند.
✍ توی وصیتنامهاش نوشته بود:
📝《عشق است که عاشق را نیمه شب برای دیدار معشوق و مناجات با او و اشک ریختن در مقابل او بیدار میکند. روشنایی زندگی از چراغ عشق است.»
🌷 بعضی وقتها میآمد پیش بچه بسیجیها؛
هر بار هم یک چادر.
نهار و شامش را همان جا میخورد؛
کنار نیروهایش.
✅ اگر میفهمید کسی کاهلی میکند توی نماز،
شب را میخوابید بغل دستش.
موقع اذان بلند میشد،
بیدارشان میکرد و می گفت:
«پاشین بریم حسینیه نماز اول وقت».
📚 منبع: کتاب "ستارگان حرم"؛ ج ۲۴.
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#نماز_شهیدان
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#سردار_شهید_علی_اسکندری
🌷نثار روح مطهر سردار شهید "علی اسکندری" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌹 یادی از شهید مصطفی فتاحی دولت آبادی(●ولادت: ۱۳۴۰، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۱، عملیات بیتالمقدس ☆ ■مزار: گلزار شهدای شیخان قم)
🌷 در تعهدنامهای به همراه سه نفر از دوستانش به نامهای "اکبر خاری"، "قدمعلی اشرف" و "یوسف غنیزاده" چنین نوشته است:
📝《ای ملت ایران و امام بزرگوار!،
مطمئن باشید که تا پیروزی کامل و نهایی اسلام پا بر جا میمانیم و کفر را در این جنگ نابود میسازیم.
به امید یاری خداوند متعال.》
♦️ این چهار نفر با خون خود عهدنامه را امضا میکنند.
🌷 گزیدهی وصیتنامهی شهید:
✅《بازماندگانم مجازند با اجازهی فقیهی دانا از جانب من هر قسمتی از بدنم را که از لحاظ پزشکی مفید باشد و بتوانند شخص دیگری را با آن معالجه کنند، برداشته و به دیگری هدیه کنند و اگر بدنم ارزش آن را داشته باشد که دانشجویان و یا اطبای مبتدی از آن برای آزمایشات جراحی یا غیره(کالبدشکافی) استفاده کنند، مجاز هستند آن را مورد استفاده قرار دهند.》
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#شهید_مصطفی_فتاحی
🌷نثار روح مطهر شهید "مصطفی فتاحی" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
📚 برشی از یک کتاب (آنکه خواب است، آنکه بیدار!)
✍《از خانهی شهدا[ی روستای درهبید]، ستونهای نوری تا آسمان برخاسته است
و روحشان بر همه آبادی احاطه دارد
و دلهای ساده روستایی،
این حقیقت را بهمعاینه در مییابد.
مادر «شهید زمانی» میگفت:
یکشب که مرتضی از جبهه آمده بود، پدرش مرا فرستاد که او را برای نماز صبح بیدار کنم.
وقتی از پشت پنجره او را دیدم که روی سجاده نشسته،
قرآن میخواند و اشک میریزد،
برگشتم و به پدرش گفتم:
او نماز صبحش را خوانده و قرآن میخواند؛
این ما هستیم که خوابیم؛
او بیدار است.
... اگر میخواهی رمز پایداری اسلام را دریابی،
به درهبید بیا.
اینجا پیرزنی است که از پاییز سال پیش،
کیسه بادامی جمع کرده است
تا آن را در راه خدا هدیه کند.
کسی به این کیسه بادام،
نیازی ندارد.
اما بدینوسیله آنپیرزن
سهم عظیم خویش را در راه حاکمیت حق
و استمرار ولایت باز مییابد.》
🎤 #راوی: #شهید_سید_مرتضی_آوینی
📖 منبع: کتاب گنجینهی آسمانی (گفتارهای روایت فتح)، انتشارات کانون فرهنگی هنری ایثارگران، صفحه ۹۱.
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#کتاب
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان "سید مرتضی آوینی" و "مرتضی زمانی" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌹 زندگی به سبک شهدا
🌷 سردار شهید حاج علی باقری (●ولادت: ۱۳۴۲، اصفهان ☆ ○شهادت: ۱۳۶۵، عملیات کربلای۴)
🚚 قرار بود سر شب برای بردن جهیزیه بروند؛
ساعت دوازده رفتند.
❤️ خانمش با اعتراض پرسید:
❓《این چه موقع آمدنه؟
چرا حالا؟》
♦️ قبل از اینکه جواب دهد،
به همه توصیه کرد سروصدایی نشود.
🌷 بعد رو به همسرش گفت:
✅《گذاشتم همسایهتان
[خانواده شهید اعتباریان]
به خواب برند؛
مادرش خیلی دلش میخواست پسرش داماد بشه،
اما شهید شد.
نمیخواستم بفهمه که ما داریم عروسی میکنیم.》
📖 منبع: کتاب #سرباز_مولا (بر اساس زندگی سردار شهید علی باقری)، انتشارات ستارگان درخشان.
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#یاد_شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا
#سردار_شهید_علی_باقری
🌷نثار روح مطهر سردار شهید "حاج علی باقری" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🔆 زندگی به سبک حضرت روحالله(ره)
🌹 پای پیاده، خیابان، عاشقی و دیگر هیچ
🗓 سال ۶۶ خبر رسیده بود تعدادی رزمنده از جبههی جنوب با پای پیاده برای دیدار امام به تهران میآیند.
❗️ باور این اتفاق کمی سخت بود؛
اما دلتنگی و عشق،
خیلی چیزها را آسان میکرد.
🌴 پای پیاده آمدن از جبههی جنوب تا تهران،
از تهران تا جماران تقریبا غیرممکن بود؛
اما جوانهای رزمنده برای ملاقات امامشان دست به هر کاری میزدند.
☎️ توسط دفتر به محافظین خبر رسید
که امام خواستهاند به دنبال رزمندهها بروید.
❤️ امام سپرده بود:
«بروید سر بزنید،
بچهها خسته هستند
گوشهی خیابان خوابشان نبرده باشد.»
🕙 ساعت ده شب بود که من به همراه حمید معمارزاده به منطقهی شمیرانات و نیاوران رفتیم.
✅ حق با امام بود،
تعدادی از رزمندهها از خستگی خوابشان برده بود
و تعدادی دیگر آنقدر خسته بودند که دیگر توانی برای حرکت نداشتند.
🌿 یکی کنار درختی توی پیاده رو،
نشسته خوابیده بود
و یکی کنار جوی آب و یکی هم ...
🍃 خستگی این پیادهروی طولانی آن قدر در جان بعضی رزمندهها رخنه کرده بود
که از پیاده رو تا ماشین انتقال هم چشم باز نکردند.
🚌 ما رزمندگان را به اردوگاه منظریه رساندیم.
🌙 خیابانهای شهر،
آن شب شاهد قدم های خسته و نگاههای منتظر رزمندگانی بود
که از آرامش و آسایششان میگذشتند و به شوق دیدار امامشان فرسنگها پیاده قدم بر میداشتند.
🎤 #راوی: حاج حسین مرتاضی
📖 منبع: کتاب #پهلو_نشین خاطرات شنیدنی محافظین حضرت امام خمینی(قدسسره)، انتشارات سامیر، ج۱، ص۵۶ و ۵۷
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#امام_خمینی (ره)
#یاد_شهدا
#دفاع_مقدس
🌷نثار روح مطهر حضرت امام خمینی(رحمةاللهعلیه) صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
🌷 شهید محراب حضرت آیتالله سید عبدالحسین دستغیب(ره)؛
🔆《میخواهی بدانی آمرزیده شدهای یا نه،
ببین حال توبه داری یا نه؟
هر کس دید
دلشکسته شده
بفهمد که
میخواهند او را مورد رحمت قرار دهند.》
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#یاد_شهدا
🌷نثار روح مطهر شهید محراب حضرت آیتالله "سید عبدالحسین دستغیب" صلوات🌷
@mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
📚 برشی از یک کتاب (بازنخچیر؛ خاطرات سرهنگ خلبان غلامعلی شیرازی)
📝 «هم زمان با پیام برج مراقبت،
سه فروند از چهار فروند از روی باند بلند شدند.
برج اعلام کرد:
«شماره4 شما دیگر...»
اما حرف او تمام نشده من هم بلند شدم.
- هواپیمای آکروجت،
هواپیماهای دشمن پشت سرت هستند،
گردش به چپ،
دارند میزنند!
صدای «سروان بربری» را در رادیو شناختم.
- بیا به کمکم،
من با چهار بمب و باک مرکزی نمیتوانم درگیر بشوم!
- من از ماموریت میآیم،
بنزین ندارم،
خودت باید درگیر شوی،
نترس خدا کمکت میکند!
برای درگیر شدن با هواپیمای دشمن،
باید بمب هایم را جایی رها میکردم،
اما روی شهر بودم.
سروان بربری مدام داد میزد:
«مراقب باش...به طرفت تیر اندازی میکنند...سمت چپت هستند...سمت راست...!»
تنها راهی که داشتم،
کشیدن آنها به خارج از شهر بود.
همین کار را کردم. چیزی نگذشته بود که روی منطقه خاصابان در نزدیکی دریاچه ارومیه بودم.
یکی از هواپیمای دشمن در سمت چپم بود، یک «سوخو7» غول پیکر. برای درگیر شدن، چارهای جز دور زدن به طرف آن نبود.
وقتی به طرفش چرخیدم،
خلبان عراقی فکر کرد میخواهم بزنم به هواپیمای او،
زود گردش به چپ کرد
تا با من برخورد نکند.
این بار او جلو بود و من پشت سرش.
شروع کردم به تیراندازی.
هواپیمای دشمن به یک باره منفجر شد
و من وارد کوهی از آتش شدم.»
🎤 #راوی: سرهنگ خلبان غلامعلی شیرازی
📖 منبع: کتاب «بازنخچیر» خاطرات سرهنگ خلبان غلامعلی شیرازی، تدوین موسی غیور، انتشارات سوره مهر.
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸
#معبر_۱۷
#صلوات
#دفاع_مقدس
#کتاب
#خلبانان_دفاع_مقدس
🌹سلامتی همهی رزمندگان پیشکسوت دفاعمقدس بخصوص خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران صلوات🌹
@mabar17