043_Page.MP3
1.04M
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_43 قرآن کریم همرا ه با ترجمه فارسی
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
❣🕊❣ 🌷تــو چه ڪــرده ای با دل عاشقــان بهتر بگویم تو چه ڪـرده ای ای شهیــد با دل خودتــــ ڪه اینگو
🌷🍃🕊🍃🌷
با آن ٺیپ و ظاهر ساده اٺ...
چه دل ها را ڪہ نبردے...🕊
همیشہ ٺیپ و مدل موهایش ساده بود.
میگفٺ:این ڪارها برای نفس آدم لازمه.
میدید دو نفر پیرمرد نمیتوانند از خیابان رد شود؛آنها را ڪول میڪرد و بہ آن ور خیابان میبرد.
وقٺی ڪسے میگفٺ:چه ساعتت زیباست؛همان موقع ساعتش را هدیه میڪرد.
هر نیازمندے را سر راهش میدید حتما به او کمک میکرد یا اگر پول نداشت از وسایلے ڪہ همراهش بود هدیہ میداد.
همیشه حلال مشڪلاٺ بود.وقٺے میدید دوتا از دوستانش با هم اختلاف دارند؛تا آنها را آشٺے نمیداد ؛آرام و قرار نداشٺ.
او هیچ وقٺ بہ دنیا دل نبسٺ و دنیا دار نبود ٺا خدا خریدارش شد.
سلام بر ابراهیم
#یادش_با_صلوات
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
044_Page.MP3
1.06M
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_44 قرآن کریم همرا ه با ترجمه فارسی
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🕊🌹🕊 مدافعان حرم! بہ جان ما #امنیت دادند؛ ولے با هوایے ڪردن ما براے "شهادت" #آرامش دلمان را گرفتند..
🌺🍃🕊🍃🌺
🔹همسرم فوقالعاده باهوش بود.
همزمان در دبیری ریاضی، بانك تجارت و سپاه پذیرفته شده بود اما به دلیل علاقه و خوابی كه دیده بود، راهی سپاه شد.
🔸در عالم خواب آقای بزرگواری لباس سبز سپاه را به ایشان نشان داده بود. همین خواب دلیلی شد تا محمدحسین با علاقه ویژهای این شغل را انتخاب كند.
🍃همسرم خیلی وقتها از شهدا برایم صحبت میكرد.
از شهید املاكی و شهدای دوران دفاع مقدس زیاد یاد میكرد و همیشه غبطه نبودنهایش در آن دوران را میخورد.
از شهدا و فرماندهانی صحبت میكرد كه با وجود سن كم توانسته بودند خدمتی به نظام و اسلام كنند.
علاقه زیادی به دانشمند هستهای شهیدمصطفی احمدیروشن داشت.
🔹همیشه به مادرش میگفت شما چهار پسر دارید، نمیخواهید یكی را هدیه كنید. وقتی من شهید شدم باید مثل مادر احمدیروشن محكم باشی و خوب صحبت كنی.
دلش با جبهه مقاومت اسلامی بود. وقتی تصمیمش را گرفت كه برود، به من خبر داد.
من هم گفتم شرایط شما را قبول كردم و هدفتان را هم خوب میشناسم اما كمی نگران بچهها هستم كه اذیت نشوند چون با هر بار مأموریت رفتن محمدحسین، بچهها مریض میشدند. اما محمدحسین گفت بچههای من هم مانند طفلان شهدای كربلا هستند، اگر نروم گویی به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت كردهام.
🔸هفتم اردیبهشت ماه سال 1392 بود كه از همه خانواده خداحافظی كرد و حلالیت گرفت و رفت.
بعد از ۴۰ روز حضور در سوریه در 14 خرداد 1392 روز شهادت امام موسی كاظم (علیهالسلام) با دهان روزه و لب تشنه به شهادت رسید.
#شهید_محمد_حسین_عطری
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🔷🍃🌷🕊🌷🍃🔷
💠داستان کرامت یک خواب
🔸تقريباً اوايل سال 72 بود كه در خواب ديدم در محور «پيچ انگيز» و شيار «جبليه» در روي تپه ي ماهورها، شهيدي افتاده كه به صورت اسكلت كامل بود و استخوان هايش سفيد و براق
🔹 شهيد لباسي به تن داشت كه به كلي پوسيده بود. وقتي شهيد را بلند كردم، اول دنبال پلاك 🏷شهيد گشتم و پلاك را پيدا كردم، بسيار خوانا بود، سپس جيب شهيد را باز كردم و يك كارت نارنجي رنگ خاك گرفته از جيب شهيد درآوردم. روي كارت را دست كشيدم تا اسم روي كارت مشخص شد🔖
🔸 بنام سيد محمدحسين جانبازي فرزند «سهراب» از استان «فارس» كه يك باره از خواب بيدار شدم😦.خواب را زياد جدي نگرفتم ولي در دفترچه ام شماره پلاك و نام_شهيد را كه هنوز به ياد داشتم، يادداشت نمودم📝.
🔹 حدود دو هفته بعد به تفحص رفتيم، در محور شمال فكه با برادران اكيپ مشغول گشتن شديم. من ديگر نااميد شده بودم، يك روز دمدم هاي غروب بود كه داشتم از خط بر مي گشتم. رفتم روي يك تپه نشستم و به پايين نگاه كردم. چشمم به يك شيار نفر رو افتاد👓.
🔸در همين حين چند نفر از بچه ها كه درون شيار بودند، فرياد زدند: شهيد! شهيد! و چون مدت ها بود كه شهيد پيدا نكرده بوديم همگي نااميد بوديم. جلو رفتم، بچه ها، شهيد را از كف شيار بيرون آورده بودند، بالاي سر شهيد رفتم.
🔹ديدم شهيد كامل و لباسش هم پوسيده است. احساس كردم، شهيد برايم آشناست. وقتي جيب شهيد را گشتم، كارت او را درآوردم🏷 و با كمال حيرت ديدم روي كارت نوشته شده: محمدحسين جانبازي !
🔸وقتي شماره پلاك را با شماره پلاكي كه در خواب ديده بودم مطابقت دادم، متوجه شدم همان شماره پلاكي است كه در خواب ديده بودم، فقط تنها چيزي كه برايم عجيب بود نام سيد بود!
🔹 من در خواب ديده بودم كه روي كارت نوشته: سيد محمدحسين جانبازي ولي در زمان پيدا شدن شهيد فقط نام محمدحسين جانبازي فرزند «سهراب» اعزامي از استان «فارس» ذكر شده بود.
🔸 اين جا بود كه احساس كردم لقب سيدي را بعد از شهادت از مادرش زهرا (س) عاريت گرفته است! و جز اين نبود!
🎤راوي : برادر نظرزاده
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
📎 #میدان_مین ♨️
دنیاے ما زمینے ها هم
این روزها میدان مین شدهاست!
اما رهآورد این میدان،
نہ شـهادت است و نہ جانبازے!
اینجا غفلت کنے
پا روے میـن و
ایمان و آبرو بر زمین
مراقب باشیم
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
🌻☘🌺☘🌻
#متن_ترجمه
#صفحه_45
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
🌻☘🌺☘🌻
045_Page.MP3
1.01M
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_45 قرآن کریم همرا ه با ترجمه فارسی
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🌺💕🍃💕🌺
اگــه رسیدى تــه خـــط ✘
یـه نقطه بزار بیا سر خط
⭐️با یه ذڪـر ساده⭐️
الا بذڪر اللّہ تطمئن القلــ♡ــوب
#زندگیتون سرشار از آرامش و عطر حضور خداوند
🌺💕🍃💕🌺
✅ برتـــرین کانال #ایتا⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🕊
میخوای #شهید بشی؟؟
رمز شهید شدن و
شهادت
رو از زبان
#حاج_قاسم_سلیمانی
بشنوید....
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
بانـوی خوبـــ سرزمیـنــم
چـــ🌸ــادری ڪه شدی ...
مرامت هم چادری باشد
چادر ڪه گذاشتـی
وظایفت بیشتـر میشود☝️
گر چه من می گویم عشـ❤️ــق است
ولـی مراقب
چشم هایــ👀ـــت
صدایــ👄ـــت
قدم هایـ🚶ـــت
باش
باید پاڪــ بمانـی 🌸
پاڪ بمانی برای ڪسی ڪه قدر زیبایی درونت را داشته باشد 💟
ڪسی ڪه تو را 🌸 #تنها_برای_خودت 🌸 بخواهد #نه_تنت
✅ برتـــرین کانال #ایتا⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
🌹🕊🌹
🌹بعضی هاراهرچقدربخوانی
خسته نمی شوی!
بعضی هاراهرچه قدرگوش دهی
عادت نمی شوند!
بعضی هاهرچه تکرار شوند
دنیایت قشنگ ترمی شود...🍃
مثل شهــــــــ❤️ــــدا🕊
🌹 #شهید_مدافع_حرم_محمود_نریمانی
ولادت : ۱۳۶۶/۱۰/۱۲
شهادت : ۱۳۹۵/۰۵/۱۰
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃