eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
544 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
[•🌷•] --•چشمام بازم یہ دریا شد•-- --•دلم تنگِ شہـیدا شد💔•-- دلتنگے حد و مرزے ندارد هر جاے دنیا هم ڪہ باشـے تو را بہ سمـتِ خود مـےڪشاند و زمینت مےزند و چہ زمینـے بهتر از مزار #شـہــدا •°🕊•° #دلتنگـے°💔° #پنجشنبہ°☀️° #یادشہداصلوات°° ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @mabareshohada ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
#عاشقانہ_شــهدایــے•|🕊♥️|• ساک وسایل مهدی را آوردند👜 کمی زیپ آن را باز کردم🍃ـ بوی عطر عجیبی از ساک بلند شد☺️🌬 شبیه این بو را هرگز استشمام نکرده بودم.🍃 کلا ساک را باز کردم✨ فضای خانه پر ازعطرشده بود☺️🌬 مادر و خاله ام نیز شاهد وجود این عطر بودند😍👌 چند روز بعد یکی از دوستان و همرزمان مهدی به منزل ما آمد از او پرسیدم: شما به وسایل شهدا عطر یا گلاب می زنید؟🍃 با تعجب گفت: نمی دانم! چطور😳 گفتم:ساک مهدی بوی عطر عجیبی دارد🌻✨ بعد رفتم و ساک را آوردم👜 وقتی بازش کردم با کمال تعجب متوجه شدم هیچ اثری از عطر نیست😳‼️ و هر کدام از وسایل داخل ساک را بو کردم خبری از آن عطر خوشبو نبود🕊 تازه متوجه شدم🍁 که معجزه ای بود که ما عطر شهادت را دقایقی استشمام کنیم تا یک بار دیگر قدرت اعجاز شهادت را با تمام وجود درک کنیم☺️❣😔 #شهید_مهدی_ثامنی‌راد🕊•° یادش گرامی با #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨اَرباب جـان ♡شب #جمعه است و هوایَت به دِلــَم اُفتاده ♡ای رفیـــق ابـــدی حضـرَتِ اَربـابــ سَـلام✋ #شب_جمعه شب زیارتی ارباب حسین علیه السلام #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صفحه_372 🌹صوت زیبا و دلنشین همراه با ترجمه فارسی با لحن دلنشین 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺 ❄️🍃🌹🍃❄️
1_60983504.MP3
947.5K
☘️🌺☘️ ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ 💚 #سلام_آقای_من💚 🌼🌿با هرنفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشق است 🌼🌿اسم قشنگت به میان چون آید از روی ادب قیام کردن عشق است 🌼السلام علیک یا بقیة الله🌼 🌹تعجیل در ظهور و سلامتی مولا عج پنج #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌺 تکیه ڪن به شـهـــــدا شهــــدا تڪیه شان به خداست اصلا کنار گـــل بنشینے بوےگل میگیرے🌺 پس گلستــان ڪن زندگیت را با یاد شهــــدا شهدا‌همیشه‌نگاهی♥️🍃 #_شهید_محمدرضا_تورجی_زاده سلام صبحتون شهدایی 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_سی_و_دوم ↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ (بچــه
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) ★★★ درستـــ در همان زمان که احمد آقا از مسائل معنوی می گفت برخے از بچــہ ها بہ فڪر شیطنتـــ هاے دوران بچگــے خودشــان بودند. می رفتند مُهـــرهاے مسجــ🕌ــد را مے گذاشتند روے بخـــارے❗️ مُهرها حســــابے داغ مے شد. بعد نگاه مے ڪردند ڪہ مثلا فلانـــے در حاݪ نماز استـــ به محــض اینڪہ مے خواستـــ به سجده برود مے رفتند مهرش را عوض مے ڪردند و ... یــا اینڪہ به یاد دارݥ برخے بچـــہ ها با خودشــان ترقــہ مے آوردند. وقتے حواس ........ بود مے انداختند توے بخارے و سریع مے رفتند بیـــرون❗️ احمدآقا در چنین محیطے مشغول تربیتـــ بود. بچــہ ها و سختــے ڪار را تحمل می ڪرد و الحمدلله نتیجـــہ گرفتـــ. بہ جرئتـــ مے گویم آن تعداد شاگرد ایشــان همگے به درجاتــ بالاے⬆️ علݥ و معرفتــــ رسیدند. یڪ شب بہ یاد دارم ؛ یڪی از بچه ها رفته بود پیش خادم مسجد و گفت : میـــرزا، ببین مسح ڪشیدن من درستــــہ❓ بعد مسح سر را ڪشیده بود و همین طور دستش را ڪشیده بود تا روے بدن و پا و تا نوڪ انگشتاݩ پــا ادامہ داد❗️ میـــرزا ڪه باطن پاڪے داشت عصبانے شد گفتـــ : چے ڪار می ڪنی❓ اشتباهه❗️ اما آن پسر شروع ڪرد سر به سر خادم گذاشتن : اشڪالے نداره من بعد مســـح سر مســـح پا رو ڪشیدم و... این قدر ادامـــہ مے داد تا خادم عصبـــانے بشه. ★★★ یڪے از بچـــہ ها ڪه قد بلندے داشتـــ رفت یڪ عبا و عمامہ برداشتـــ❗️ بعد خیلے جدے پوشید و بعد از نماز وقتے همہ رفته بودند وارد مسجــ🕌ـــد شد. فقط ما نوجوان ها توے مسجد بودیم. احمدآقا هم نبود. میرزا ابوالقاسم ڪه ذاتا قلب بسیار مهربــ🌿ــان و پاڪے داشت رفتـــ به استقبال ایشان و گفتـــ : حاج آقا از قم آمدید❓ او هم گفت : بلہ❗️ بنده ے خدا چشمانــــش درستـــ نمی دید. بعد گفت : بیایید یہ خورده این بچـــہ ها رو نصیحتـــ ڪنید. بعد رو به ما ڪرد و گفتــ : بیایید جݪو از حاج آقا استفاده ڪنید. حاج آقا هم خیلے جدے آمد در بین بچه ها و روے صندلـــے نشست❗️ بعد بسم الله را گفت و شروع به صحبتـــ ڪرد❗️ میرزا ابوالقاسم هم جݪویش نشست و به حرف هایش گوش می داد. همـــہ ی ما چند نفر مرده بودیم از خنده ، اما به سختی جلوے خودمان را گرفتہ بودیم. او خیلے جدے ما را نصیحتـــ کرد. حرف های احمدآقا را براے ما تڪرار می کرد، تا اینڪہ در آخـر بحث رفت سراغ موضـــوع تیلہ بازے و... میـــرزا یڪ دفعہ از جا بلنــد شد. با چشمان ضعیفش به چهره ے آن شخـــص خیره شد. بعد گفتـــ : تو.....نیستـــے⁉️ خدا می داند بعد از هر شیطنتـــ بچه ها ، چقدر موج حمݪات ڪلامی اهݪ مسجد بہ سمتـــ احمدآقا زیاد می شد. شاید هیچ چیز در مسجد سخت تر از این نبود ڪہ در جݪسات بسیــج و امنــاے مسجد ، احمدآقا را بہ خاطر شیطنتـــ شاگردانــش محڪوم مے ڪردند. اما او با لبخندے بر لبـــ همہ این تلخ ڪامی ها را بہ جـــان می خرید. می دانستــ ڪہ پیامبرگرامی اسلام (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند : یاعلــــے ، اگر یڪ نفر به واسطہ ی تو هدایت شود، برتر است از آنچه آفتاب برآن می تابد. ثمرات زحمات او حالا مشخص می شود. از میان همان جمع اندڪ شاگردان ایشان چندین پزشڪ ، مهندس ، روحانی ، مدیر و انسان وارستہ تربیتــ شد ڪه همگی آن ها رشد معنوے خود را مدیون تݪاش هاے احمدآقا می دانند. آن ها هنوز هم در مسیــــرے که احمدآقا برایــشاݩ هموارد کرد قدم بر می دارند. به قول یڪی از شاگرداݩ ایشان زحمتے ڪه احمدآقا برای ما ڪشید اگر براے درختــ چنـــار ڪشیده بود میوه می داد❗️ ادامـــہ دارد.... •═• •• 🌺••◈☘️◈••🌺 •• •═ شهیدهادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🌹🕊 #نماز_اول_وقت با قایق گشت می زدیمـ چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند. سر یه آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمون... وایستادیمـ و حال و احوال کرد بامون ... . پرسید؛ چه خبر؟ گفتیمـ ؛ حسین آقا چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریمـ صبح تا عصر گشت بزنیمـ... . مراقب بچه ها باشیمـ عصر که میشه ، می پریمـ پایین ، صبحونه و ناهار و شامـ رو یک جا می خوریمـ . پرسید ؛ پس کی #نماز می خونین؟ گفتیمـ ؛ هر وقت شد ... عصر و آخر شب گفت؛ بیخود.... وادارمون کرد پیاده شیمـ همون جا لب آب وایستادیمـ، #نماز خوندیمـ ... . وسط #عملیات ,زیر آتیش عراقی ها فرقی براش نداشت هرجابود #اذان که میشد میگفت من میرمـ #موقعیت_الله ... #اهمیت_بدیمـ_به_نمازمون #اول_وقت باشه اقتدا کنیمـ به #امامـ_زمانمون همون اول وقت ... #شهید_حاج_حسین_خرازی #سالروز_ولادت شادی روحش #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 💌چه زیبا گفتـ اسطوره اخلاص: قلم مےزنید براے خدا باشد؛ قدم برمےدارید براے خدا باشد؛ حرفـ مےزنید براے خدا باشد؛ همه چے؛ همه چے براے خدا باشد ... #شهید_همت #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
┄┅─✵🕊❤️🕊✵─┅┄ 💌 #ساعت_هشت_عاشقی قرار ما حرم توست یا امام رضا (ع) امید ما کرم توست یا امام رضا (ع) خوشا به حال دل عاشقی که در هر حال کبوتر حرم توست یا امام رضا (ع) ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ✨ 💌💌💌💌💌💌💌💌 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صفحه_373 🌹صوت زیبا و دلنشین همراه با ترجمه فارسی با لحن دلنشین 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺 ❄️🍃🌹🍃❄️
373_Page.MP3
917.9K
☘️🌺☘️ #فایل_صوتی_بسیار_زیبا #صفحه_373_قرآن_کریم ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
💔 کبوترها! کبوترها! به دلجویی از آن بالا نگاهی زیر پا گاهی، اسیران قفســها را خوشا پروازتان با هم، بلندآوازتان با هم به یاد آرید ما را هم در آن پروازکردن ها 🌷 سلام روزتان شهدایی 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_سی_و_سوم ★★★ درستـــ در همان زمان
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) آیت الحق برای اینکه از احمدآقا بگوییم باید استاد گران قدر ایشان را بهتر بشناسیم. کسی که احمدآقا در محضر او شاگردی کرد و مطیع کامل فرمایشات ایشان بود. آیت الله حاج میرزا عبدالکریم حق شناس تهرانی در سال ۱۲۹۸ شمسی در خانواده ای متدین در تهران متولد شدند. نام او کریم و نام خانوادگی ایشان صفاکیش بود. پدرشان در فرمانداری آن روز تهران صاحب منصب بود و به همین جهت به «علی خان» شهرت داشت. او سه فرزند به نام های ولی ، کریم و رحیم داشت. منزل پدری ایشان در خیابان ایران قرار داشت که جزء محلات مهم تهران حساب می شد. پدر در ایامی که فرزندانش کوچک بودند از دنیا رفت. مادرشان هم تا زمانی که ایشان به سن پانزده سالگی رسید در قید حیات بود. ایشان از مادرِ بزرگوارشان به نیکی یاد می کردند. می فرمودند : « ‌مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت. اما به خوبی قرآن و مفاتیح را می خواند❗️و حتی آیات مبارکه ی قرآن را در میان کلمات دیگر تشخیص می داد❗️ او این فهم و شناخت را به خوابی که از امام علی (علیه السلام) دیده بود ، مربوط می دانست. در آن رؤیا ایشان دو قرص نان از حضرت می گیرند. یکی از آن ها را شیطان می رباید؛ اما او موفق می شود که دیگری را حفظ کرده و بخورد. بعد از اینکه صبح از خواب برخاسته بود می توانست آیات قرآن را بشناسد و بخواند❗️ با وفات مادر، دایی بزرگ حاج میرزا علی پیش قدم شده و گفته بود : (( از میان بچه ها کریم به منزل ما بیاید. او فرزند ما باشد.)) بدین ترتیب دو سه سالی در منزل دایی به سر بردند. در این دوره به دبیرستان دارالفنون رفتند. حاج دایی می خواست ایشان بعد از دوره ی درس به بازار برود و به کسب و کار بپردازد. رسم روزگار همین بود. دارالفنون هم دانشگاه و هم ادارات دولتی را نوید می داد. راهی که برادران ایشان رفتند، و در وزارت خارجه به مقامات رسیدند. اما تقدیر خدای کریم چیز دیگری بود. ایشان در اواخر دوره ی دبیرستان به چیز دیگری دل بسته شد. ✨✨✨ شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌺🍃🕊 #نماز_اول_وقت محور همه فعاليتهايش #نماز بود... ابراهيم در ســخت ترين شرايط نمازش را اول وقت مي خواند... بيشــتر هم به جماعت و در مســجد... ديگران را هم به نماز جماعت دعوت مي کرد... ابراهيــم حتــي قبل از انقلاب، نمازهاي صبح را در مســجد و به جماعت مي خواند... بهتريــن مثال آن، نماز جماعت در گود زورخانــه بود. وقتي كار ورزش به اذان مي رسيد، ورزش را قطع مي کرد و نماز جماعت را بر پا مي نمود. بارها در مسير سفر، يا در جبهه، وقتي موقع اذان مي شد، ابراهيم اذان مي گفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد. صداي رساي ابراهيم و اذان زيباي او همه را مجذوب خود مي کرد... ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه هاي مساجد محل رفيق شده بود. او از دوران جواني يک عبا براي خودش تهيه کرده بود و بيشــتر اوقات با عبا نماز مي خواند... 🌹شـهـیـد ابراهیم هادی 🌸 شـادی روحـش صــلــوات🌸 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌷 ▫️مثل شهدا باشیم ... 🌷رو غیبت خیلی حساس بود... اگه کسی جلوش غیبتِ شخصی که میشناختُ می‌کرد، سعی داشت از اون فرد(غیبت شونده) دفاع کنه؛ اگه هم طرف غیبت رو ادامه میداد،بلند صلوات می‌فرستاد؛ اگه بازم ادامه پیدا میکرد بلندتر صلوات می‌فرستاد تا غیبت کننده از کارش خجالت بکشه... 🌷شهید مدافع حرم حاج رضا فرزانه 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💌 براے کسایے که قلبشون کبوتر 🕊 کسایے که دلشون با اسم امام مهربون آروم مے‌گیره ❤️ 🔆 امشب هم، عاشقانه و با شوق، زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) رو:☺️ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صفحه_374 🌹صوت زیبا و دلنشین همراه با ترجمه فارسی با لحن دلنشین 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺 ❄️🍃🌹🍃❄️
1_60984787.MP3
925.1K
☘️🌺☘️ ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌺🍃🕊 سلام شہــــدا! بــے هیچ بہانہ‌اے دلــــم گرفت بہ امیـد برگرفتن جــــرعــــہ‌اے از زلال یادتان باشد ڪہ بہ فـــلاح برسم #روزتون_منور_به_نور_شهدا 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_سی_و_چهارم آیت الحق برای اینکه از
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) •═• •• 🌺••◈☘️◈••🌺 •• •═ ایشان به درک محضر عالم عامل، شیخ محمد حسین زاهد، موفق می شوند. شیخ زاهد رحمه‌الله تحصیلات زیادی نداشت. اما آنچه را که خوانده بود به خوبی عمل می کرد. بسیار وارسته و از دنیا گذشته و زاهد بود. ایشان شاگردان بسیاری داشت که بعضی از آن‌ها بعدها به مقامات عالی رسیدند. با راهنمایی استاد از خانه‌ی دایی خارج شده و در یکی از حجره های مسجد جامع تهران ساکن می‌شوند. ایشان در دوره‌ی دارالفنون به ریاضیات جدید و زبان فرانسه به خوبی مسلط می‌شوند. برای همین حسابدار یکی از بازاریان شدند و به اوگفتند: من حقوق بسیار کمتری می‌گیرم به شرط آنکه موقع نماز اول وقت بتوانم به مسجد بروم و عصرها درس‌هایم را بخوانم. ایشان سال‌ها در درس استاد شیخ محمدحسین زاهد رفتند و از محضر ایشان استفاده کردند. بعد از مدتی به دنبال استاد بالاتر بودند. تا اینکه آیت الله سید علی حائری رحمه‌الله معروف به مفسر را می‌یابند. می‌فرمودند: شب قبل از اینکه ما به محضر ایشان برسیم، در عالم رؤیا سید بزرگواری را به من نشان دادند که بر منبری نشسته بود، و گفتند: او باید تربیت شما را بر عهده گیرد. فردا وقتی به محضر آیت الله مفسر رسیدیم، همان بود که دیشب دیده بودم! حاج آقای حق‌شناس چندین بار می‌فرمودند:«در اوایل دوران درس و تحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینه‌ام خون می‌آمد. سل، مرض خطرناک آن دوران بود. و بیماری من احتمال سل داشت. دکتر ودارو هم تأثیر نمی‌کرد. یک روز تمام پس انداز خود را که از کار برایم باقی مانده بود صدقه دادم. شب‌هنگام در عالم رؤیا حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت کردم، و به ایشان متوسل شدم. ایشان دست مبارک را بر سینه‌ام کشید و فرمودند : این مریضے چیزے نیست، مهم مرض هاے اخلاقے آدم است، و اشاره به قلب فرمودند. خلاصہ مریضے برطرف شد. جریان سربازے پیش آمد. ایشان بایستی بہ سربازے می رفتند. و این چیزے نبود ڪہ در روزگار رضاخان ڪسے به آن رضایت دهد. به همین جهت با ڪمڪ بعضی از آشنایان، شناسنامہ را تغییر می دهند، و ڪریم به عبدالڪریم و صفاڪیش بہ حق شناس تبدیل می شود. سن هم ده، دوازده سال یا حتے بیشتر افزایش می یابد. لذا تولد ایشان در شناسنامه ۱۲۸۵ شمسی است. ایشان می فرمودند : به محل آزمایشات پزشڪی رفتم تا تکلیف سربازی من مشخص شود. وقتی از پله ها بالا رفتم، قلبم به سرعت به تپیدن در آمد. به خودم گفتم : من ڪه نمی ترسم پس چرا قلبم این چنین به تپش در آمده!؟ در محل معاینه، پزشکان ارتش قلبم را معاینه کردند. معاینه کننده به دیگری گفت : زودتر معافیت این را بنویس برود ؛ چون این جوان دو روز بیشتر زنده نیست! در هر صورت معافیت صادر شد و من بیرون آمدم. پایین پله ها ضربان قلب به حال عادی بازگشت! ایشان محضر بسیاری از علمای تهران نظیر آیت الله شاه آبادی و دیگران را درڪ می کنند و بعدها به قم می روند. ایشان مدتی شاگرد آیت الله حجت و امام خمینی(ره) بودند. بعدها که آیت الله العظمی بروجردی به قم آمدند شب و روز در خدمت ایشان بودند. آیت الله حق شناس در تمام درس های فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت کرد. ایشان همه را نوشت و امروز این تقریرات در شمار میراث علمی ایشان باقی است. ایشان از چهار نفر از علمای مهم آن روزگار اجازه ی اجتهاد کسب می کنند و به درس و بحث خود ادامه می دهند. سال ۱۳۳۱ شمسی شیخ محمد حسین زاهد، امام جماعت مسجد امین الدوله، در بازار مولوی تهران از دنیا رفت. ایشان وصیت کرده بود که.... •═• •• 🌺••◈☘️◈••🌺 •• •═ ✨✨✨ شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺