🔰 شهید پلارک به شیوه حُر
شب عاشورا، سیداحمد همه بچه ها رو جمع کرد.
شروع کرد براشون به حرف زدن.
گفت: حر، شب عاشورا توبه کرد.
امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند.
بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.
نصف شب که شد.
گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد.
بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.
گفت: حالا بریم ..
چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم.
#شهید_سیداحمد_پلارک🌷
شلمچه کربلای۸
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
💕🕊💕
💌 #وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
● یا سیّـد الساجدینـــــ ●
[●●●]❄️ [●●●]
زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افـــــتاده ز پا را سوزاند
آسمان تار شده و جرعه ی آبی این زهر
پارههای جــگر غـــــرق بلا را سوزاند
سینهام بود حسینییهی غمهای حسینی
آن خاطره ها بیت عزا را سوزاند
من نه در امروز که در کربلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند
#شهادت_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🌴کانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا 🌴👇👇
◾️◾️ @mabareshohada ◾️◾️
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#صفحه_392
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
392_Page.MP3
909.8K
☘️🌺☘️
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_392_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
تا زنده ایم . . .
شور حسینی شعار ماست
این سبک زندگی سندِ افتخار ماست
#عزاداری
#رزمندگان_اراک
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🌺
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_پنجاه_و_یکم #ویژگی_ها راوی : دوستا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_پنجاه_و_دوم
«اعزام»
(دکترمحسن نوری)
ستون نفرات رزمندگان از کنار یک باتلاق و در مسیر یک دشت درحرکت بود.
شب بود و هوا بسیارتاریک.
درجلوی ستون احمـ🌹ــدآقا قرارداشت. همینطور که به آنهانگاه می کردم یکباره یک گلوله خمپاره درکنارستون منفجرشد❗️
ترکش خمپاره فقط به یک نفراصابت کرد.
قلب احمـ🌹ــدآقا مورد هدف قرارگرفت!بعد ایشان به سمت راست چرخید و کلماتی از زبانش خارج شد که من فهمیدم چه می گوید.
درآن لحظات احمـ🌹ــدآقاجلوی چشمان من به شهادت🕊 رسید و من همان موقع حیرت زده ازخواب پریدم.
تاچنددقیقه بدنم میلرزید.
روز بعد درمسجداحمـ🌹ــدآقارادیدم.
خوابم رابرای ایشان تعریف کردم.اوهم لبخندی زد و گفت :
به شماخبرمی دهم که خوابت رؤیای صادقه بوده یانه!
پاییز سال۱۳۶۴ بود.
تغییر در رفتار و اعمال احمـ🌹ــدآقا
بیشترحس می شد.
نمازهای ایشان همگی #معراج شده بود.
یادم هست یکباربعد از نماز به ایشان گفتم:
علت این همه #لرزش شما در نماز چیست⁉️
می خواهید برویم دکتر؟
گفت:نه،چیزی نیست.
امامن می دانستم چرا اینگونه است.
در روایات خوانده ایم که ائمه ی ما در موقع نماز و زمانی که در پیشگاه باعظمت حضرت حق قرارمی گرفتند اینگونه برخود میلرزیدند.
این حالت برای کسی که درک کند
وجود بی مقدارش،اجازه یافته باخالق آسمانها و زمین صحبت کندطبیعی است.
این ماهستیم که درنماز و عبادات معرفت لازم رانداریم.😔
خلاصه روال برنامه های ما ادامه داشت تا اینکه یک شب به مسجد آمد و بعد از نمازهمه ی ما را جمع کرد.
بعد از بچه ها خداحافظی کرد و گفت:
ان شاءالله فردا راهی جبهه هستم.
احمـ🌹ــدآقا از ماحلالیت طلبید و
از اهل مسجد🕌خداحافظی کرد.
بعد هم به ما چندنفری که بیشتر از بقیه باایشان بودیم گفت:
این #آخرین_دیدار ما و شماست. من دیگرازجبهه برنمی گردم❗️
دست آخرهم به من نگاهی کرد و گفت:
خواب شما عین #واقعیت بود.
نمی دانم چرا،اما من و آن بچه ها خیلی عادی بودیم.
فکرمی کردیم حتماً به مرخصی خواهدآمد.
فکرمی کردیم که اگراحمـ🌹ــدآقا هم برود یکی مثل ایشان پیدامی شود.
نمی دانم چراهیچ عکس العملی از ما سر نزد. ماخیلی راحت با ایشان خداحافظی کردیم وحلالیت طلبیدیم.
روزبعداحمـ🌹ــدآقا با سپاه تسویه کرد و به صورت بسیجی راهی جبهه شد.
همه ی کارهای مسجد را هم تحویل داد.
دیگر هیچ کاری درتهران نداشت.
ما فقط از نامه های احمـــدآقا فهمیدیم که ایشان رزمنده ی گردان سلمان ازلشکر ۲۷ حضرت رسول
(صلی الله علیه وآله) است.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
@mabareshohada
🍃🌷
#شهیدمدافع حرم مرتضی عطایی
#سالروز_شهادت
جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون
#شهید شاخص بسیج اصناف کشور در سال ۹۶
#نام جهادی: ابوعلی
☀️طلوع :۱۳۵۵/۱۲/۴ مشهد
🕊عروج :۱۳۹۵/۶/۲۱ لاذقیه_سوریه (روزعرفه)
ایشان ازفرماندهان ایرانی بودندکه در تیپ فاطمیون درکنار برادران افغانستانی می جنگیدند.
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃🌷 #شهیدمدافع حرم مرتضی عطایی #سالروز_شهادت جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون #شهید شاخص بسیج اصناف کشو
🍃🌷🕊
شهید عطایی فقط کار فرهنگی انجام نمیداد...
بلکه کارهای خیر هم انجام میداد و من سعی میکردم همیشه همانند یک همسنگر در کنار وی باشم؛
مرتضی بیش از 20 بار به کربلا رفت؛
تمام فامیل با ما یکبار کربلا آمدهاند و اربعینها نیز یک کاروان از مردان فامیل جمع میکرد و به کربلا میرفتند،
حتی اگر کسی هزینه سفر نداشت، خودش پرداخت میکرد...
نزدیک اربعین گذرنامهها را جمع میکرد و کلی هزینه و تلاش میکرد تا همه بتوانند به کربلا برسند.
کارهای فرهنگی تنها مختص بسیج نبود و این فعالیتها به داخل خانواده نیز اشاعه پیدا کرده بود...
می گفت: روز قیامت وقتی گلوی خونین امام حسین(علیه السلام)را ببینم وگلوی من سالم باشد،شرمنده می شوم. بعد ازشهادت فهمیدیم که تیر به گلویش اصابت کرده است.مرتضی در آن دنیا دیگر شرمنده ی امام حسین(علیه السلام) نخواهد بود.
#شهید_مرتضی_عطایی ❤️
#راوی_همسرشهید ✍️
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
#كجا_با_اين_عجله
🌷 گفت: من تندتر می رم، شما پشت سرم بیاین. تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیشتر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده، رسیدیم گیلانِ غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ما هم پشت سرش.
نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون. داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم. گفت: کجا با این عجله؟ می خواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.
🌷خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهندس مهدى باكرى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#نماز_جماعت
#نماز_اول_وقت
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
💌
🍃حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار میشود، یک روز پولهای دخل، شاگرد جوان را وسوسه میکند و در جریان سرقت پولها، صاحب مغازه را به قتل می رساند...
✨ادامه این داستان واقعی را در کانال "گنجینه داستانهای معبر شهدا" مطالعه بفرمایید🌹🌹🌹
⏬⏬⏬
@dastanemabareshohada
💕🕊💕
💌 #وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسین_جان
شب جمعه ست هوای حرمت را دارم
اشتیاق حرم محترمت را دارم
جلوهٔ سبز خدا سرخ ترین لالهٔ عشق
در حسینیهٔ دل سوز دمت را دارم
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#صفحه_393
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
393_Page.MP3
945.9K
☘️🌺☘️
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_393_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
صبــح ها
این خیال تــوست
که در من روشن میشود
نه آفتـاب...!
مراسم صبحگاه سپاه پاوه
🌷سردار شهید حاج محمدابراهیم همت🌷
فرمانده سپاه پاوه ۱۳۵۹ - ۱۳۶۰
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺
@mabareshohada
عمریست به دنبال توأم، نیست نشانی
ای خوبتر از خوبتر از خوب کجایی؟
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَاللّه فی اَرْضِه
#سلام_امام_مهربانم
صبحت بخیر آقا🌸🍃
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #ڪتاب_عارفانه🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_پنجاه_و_دوم «اعزام» (دکترمحسن نوری)
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_پنجاه_و_سوم
| گردان سلمان |
علے میرڪیانی (فرمانده گردان)
و یکی از رزمندگان گردان
🌱🌷🌱🌷🌱
پاییز سال ۱۳۶۴ برای انجام پدافندی به همراه نیروهای گردان راهی منطقه ی مهران شدیم.
گردان ما برای حفظ موقعیت منطقه ی مهران به این شهر اعزام شد.
استعداد گردان ما شامل ۴۵۰ نفر از نیروهای بسیج و سپاه بود.
ما در ضمن حضور در منطقه، مشغول بالا بردن توان رزمی نیروها برای حضور در عملیات آینده بودیم.
مدت حضور ما در منطقه ی غرب زیاد طولانی نشد. ما پس از مدتی به دو کوهه آمدیم.
دوره سه ماهه ی حضور رزمندگان گردان ما به پایان رسیده بود. قرار بود همه نیروهای گردان ما تسویه بگیرند و بروند.
لذا با توجه به آغاز عملیات والفجر ۸ در منطقه ی فاو، برای همه ی رزمندگان صحبت کردم.
گفتم:
شما می توانید بروید.
برگ تسویه ی📄 همه شما آماده است.
امّا لشکر برای عملیات بعدی احتیاج به نیرو دارد. هر کس می تواند بماند.
تعدادی از بچه ها به دلایل شخصی و مشکلات رفتند ولی بیشتر نیروها از جمله احمدعلی در گردان باقی ماند.
البته من ایشان را اصلاً نمی شناختم
و نشناختم❗️
ما راهی منطقه ی عملیاتی فاو شدیم. کار در این منطقه بسیار سخت بود. عراق با کمک کارشناسان غربی و شرقی شدیدترین موانع را پیش روی رزمندگان ایجاد کرده بود.
عبور از اروند با آن شرایط و پیچیدگی ها و عبور از ده ها مانع مختلف درساحل دشمن کاری بود که جز با توکل به خدا و قدرت ایمان امکان پذیر نبود.
هنوز بسیاری از کارشناسان جنگی دنیا از نحوه ی عبور رزمندگان ما از اروند و رسیدن به مواضع عراقی ها در #حیرت_اند.
ما در یکی از مراحل عملیات حضور یافتیم.
نبرد اصلی رزمندگان ما با لشکر گارد ریاست جمهوری عراق، در کنار کارخانه ی نمک به شدت ادامه داشت.
به نیروهای گردان ما مأموریت مهمی داده شد. باید در شب ۲۷بهمن که یک هفته از شروع عملیات می گذشت به منطقه ی خور عبدالله
می رفتیم.
از تاریکی شب استفاده کردیم و به یک ستون نیروها را از کنار باتلاق و از جاده ی خور عبدالله
به سمت پل مهم منطقه منتقل کردیم.
در طی مسیر بود که چند گلوله خمپاره در کنار ستون نفرات ما به زمین نشست.
ما چند شهید و مجروح داشتیم.
اما هر طور بود خودمان را به خور عبدالله رساندیم و حمله را آغاز کردیم.
البته بقیه بچه ها خصوصاً آنها که با برادر نیری در یک دسته بودند اطلاعات بیشتری از او دارند.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
@mabareshohada
هدایت شده از 🇮🇷فروشگاه حجاب کوثر🇮🇷
🌺💐💐
خواهرم
حجاب روزه ی سکوت مقابلِ خواهش هایِ نفسانی است
و چه سخت عقوبتی دارد
شکستنِ روزه ی حجاب ؛
به قیمتِ افتادن از چشمان محبوب...❗️
#حجاب_آرامشی_از جنس_خدا ست
#حجاب برتر انتخاب بانوی ایرانی
فروشگاه حجاب قاطمی کوثر
حامی عاشقان و دوستاران #حجاب
آدرس فروشگاه : گیلان-سنگر،بلوارامام حسین علیه السلام،جنب مهدیه ،فروشگاه فرهنگی حجاب فاطمی کوثر
برای ورود به کانال ڪلیڪ ڪنید 👇
🌺🍃 @foroshgah_koosar 🍃
✏️سفارش:
@HOSSEIN_14
محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم #مكه...
خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم #فكه ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه...
آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن...
پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار...
🕊شهيد سعيد شاهدی
🌷یادش با ذکر #صلوات
@mabareshohada