eitaa logo
محمد ابوی سانی | قیام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
68 فایل
بازنشراخباروارائه تحلیل های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مدرس حوزه و دانشگاه عضومجمع خطبای جوان کشور(مشعر) مشاور ازدواج و خانواده و مدرس دوره های خانواده متعالی عضو و مدرس دبیرخانه صالحین _«ایتا»PV @ghiam89 وقت مشاوره: 09395195885 https://virasty.com/Ghiam89
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعار «مرگ بر شاه» از کجا شروع شد 🔹تا ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در تظاهرات مردم شعار «مرگ بر شاه» شنیده نمی‌شد؛ اما چه چیزی باعث شد مردم به یک‌باره این شعار را سر بدهند؟ @Farsna - HD
هدایت شده از روایت پیشرفت
🌟 نمایشگاه دستاوردهای دوساله دولت مردمی سیزدهم ▫️همراه با ارائه گزارش پیشرفت رویکردها و راهبردهای دولت توسط وزرای محترم ⏰ زمان برگزاری و ساعات بازدید : مراسم افتتاحیه۱۸بهمن ماه۱۴۰۲-ساعت ۱۸ ۱۹ الی ٢١ بهمن ماه ١٤٠٢ صبح‌ها: از ساعت ۹ الی ١٣ شب‌ها:از ساعت ۱۵الی ٢۰ 📌مکان نمایشگاه:حرم مطهر امام رضا(علیه السلام)،باب الجواد،محل دائمی نمایشگاه های آستان قدس رضوی 🇮🇷 نمایشگاه @revayatepishraftedolate13
بسم‌الله «ولی من . چون پسرم اُتیسم داره.» همینکه جمله‌ام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی راننده، همه هُل خوردیم سمت جلو. نمی‌دانم خشونتِ توی ترمزش، به خاطر تعجب بود یا اینکه از مخالفت صریح و قاطعم با حرف‌هایش جا خورد. مسافران در حال نچ نچ داشتند خودشان را به عقب بر می‌گرداندند که راننده پنجره‌اش را پایین کشید تا صدای «گوسفند» گفتنش به ماشین جلویی برسد. از پنجره ی باز شده، سوز هوای بهمن‌ماه می‌خورد توی صورتم و مرا با خودش به بهمن ماهِ پارسال می‌برد... ادامه ی این خاطره رو اینجا بخونید👇👇 https://eitaa.com/mabavi/4488
محمد ابوی سانی | قیام🇵🇸
بسم‌الله «ولی من #رای_میدم. چون پسرم اُتیسم داره.» همینکه جمله‌ام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی را
بهمن ماهِ پارسال... وقتی که توی همین تاکسی‌های سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشت‌هایمْ کاغذ آدرس داروخانه‌ای در کوچه پس کوچه‌های جنت‌آباد شمالی را فشار می‌دادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطه‌ای که توی زندگیِ پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله می‌انداخت. پسر دو ساله ی من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کم‌حسی در اُتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی، به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع می‌خواست مبل باشد یا قله‌ی سرسره‌ای در پارک. می‌توانست پشت بام خانه‌ای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت. وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه ی خلوت. ناخودآگاه با صدای پایین‌تر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیه‌ای به من نگاه کرد. انگار می‌خواست از شدتِ استیصال صورتم شناسایی‌ام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغ‌سنجی‌اش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ، ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. می‌تونید کدملی بچه‌مو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانه‌اش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه ی قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل می‌کنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشک‌هایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و می‌شد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرص‌های تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانه‌مان، تمام شده بود. صبح زود، کاسه‌ی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده ی اخبار، اول مطمئن‌مان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خودِ خود من باشم، متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومی‌سازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریم‌ها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار می‌رود...» نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرین‌تر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانه‌ی محله‌مان به خانه آمد. من رأی می‌دهم چون پسرم اتیسم دارد. چون می‌دانم اگر با صندوق‌های خالیِ اقتدار و امنیت این مملکت، خال بردارد، هزاران مادرِ نگران مثل من، باید برای داروهای ساده‌ای مثل تب‌بر و سرماخوردگی، مسیر پر رنج مرا طی کنند. تازه معلوم نیست آن موقع اصلا سیزده آبانی باشد... صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسی‌بلندهای نماینده‌ها حرف می‌زد. پسر جوان کنارش که نگاه خیره‌ی معذب‌کننده‌ای به یقه‌ی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه توی این مملکت خراب شده» خواستم بگویم خیلی از مردمان سرزمین‌های جنگ زده یِ اطرافمان هم رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیه‌شان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا نه مراتع سرسبزش! اما نمی‌شد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شده‌ی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگ‌های داخلی‌شان داشته باشد. در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت *آهسته ببندید* که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسی‌رانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سرِ درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمی‌کنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید به این و اون باشیم که کلامون پسِ معرکه است.» با خنده‌‌ام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش می‌دونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!»
12.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه خاوری، رشوه‌گیر بزرگ، برای مطالعه یک کتاب اختلاس گری پشت چفیه! 🔷 پاسخ مثبت رسول الله به هارون الرشید برای زندانی کردن حضرت موسی بن جعفر!! عوام فریبی به سبک هارون الرشید! 🔶 عوامی که هم قبل و هم بعد از آشکار شدن چهره واقعیِ نفاق، فریب می‌خورند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و ما أرْسَلْناکَ إلّا رَحْمَةًلِلْعالَمین... عید بزرگ مبعث حضرت رسول اعظم علیه و علی آله صلوات الله مبارک
خیلی حیف شد... غصه خوردیم💔 سر بُرد ما از ولز و تاثیر مثبت روی فروکش کردن شلوغی های ز.ز.آ هم دوست داشتیم آمریکا رو ببریم تا کلا فتنه دفن بشه. ولی اون مرحله‌ی تاریخی به بصیرت و مجاهدت نیاز داشت نه اتفاقات شانسی فوتبالی. خدا از این امدادهای دوپینگی نمی‌کنه! حالا هم برخی رفقا تو دلشون میگفتن رفتن به فینال و قهرمانی در شب ۲۲ بهمن چه تاثیر خوبی می‌تونه در انتخابات و راهپیمایی ۲۲بهمن داشته باشه. ولی انقلاب اسلامی مقدس‌تر از این حرفاست که خدا بخواد بواسطه قِل خوردن توپ و رفتنش تو دروازه تقدیرش رو رقم بزنه. اتفاقات بزرگ، مقدمات حکیمانه‌ی بزرگ می‌خوان. نمیتونیم زلف امور بزرگ مقدس رو به مسائل اتفاقی و هیجانات گره بزنیم. 😉😊 دست بچه‌های تیم ملّی درد نکنه. دمشون گرم. با غیرت بازی کردن🌹 «وحید یامین پور»
20.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ایرانی باخت نمی‌ده باخت قطر رو با برد توی راند سوم جبران کردیم 💪 مسابقه رو ببینید 👆 🥊 راند سوم 🤣 🏆 مسابقه بین زنهای غربی با زنان ایران 😆لبتون خندون عید مبعث مبارک🌹 @salehparvar 💢 عضو شوید 💢 👆
هدایت شده از مطالب متفرقه مفید
⁉️ حضور مردم در انتخابات و رأی دادن به یک کاندیدا چه تأثیری می‌تواند در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور داشته باشد؟ 🔴 🔸 _______________________ پیشنهاد می‌شود برای یک لحظه به جواب این سؤال‌ها فکر کنید: • آیا مطلوب است که مجلس با تصویب لایحه رتبه‌بندی معلمان و حقوق سربازان و وام ازدواج و... در تقویت معشیت مردم کمک کننده باشد یا موانع بیشتر بتراشد؟ • تقویت خدمات درمانی با خصوصی شدن صورت گیرد یا با دولتی بودن؟ • مجلس دولت را به تأمین بودجه از طریق نفت سوق می‌دهد یا تاکید بر رونق تولید در صادرات می‌کند؟ • مجلس با نظارت بر عملکرد دولت با اعطای حقوق نجومی به مدیران برخورد و پیگیری می‌کند یا استقبال نیز می‌کند؟ • قوانین و لوایحی به دنبال حمایت از تولیدکننده داخلی توسط مجلس به دولت ابلاغ می‌شود یا با رقابت با کالای خارجی او را تنها می‌گذارد؟ پاسخ به هر کدام از این سؤالات بر زندگی شخصی شما تأثیر گذاشته و زندگی شما را متحول می‌کند، قابل توجه است که اختیار تمام این موضوعات با مجلس شورای اسلامی است. سیاست‌های دولت‌ها کاملاً متفاوت و گاه متضاد است و تأثیر سیاست دولت‌ها بسیار واضح خود را در زندگی مردم نشان می‌دهد به‌عنوان‌مثال به گزارش بانک جهانی آمار فقر از ابتدای انقلاب تا سال ۹۲ از ۴۲ درصد به ۸.۱ درصد رسید و متأسفانه با روی کار آمدن دولت یازدهم و بعد دوازدهم این عدد به‌شدت افزایش پیدا کرد که تأثیر رأی را کاملاً نشان می‌دهد. ______________________ 📚 برگرفته از کتاب اثر 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir