eitaa logo
مهدی عبداللهی
658 دنبال‌کننده
504 عکس
240 ویدیو
33 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ♦️پنج قرن تمدن اسلامى فراموش شده♦️ علامه شهید آیت الله مطهری 🔸ديشب بعد از سخنرانى، يكى از برادرها آمد با كمال صداقت از من سؤالى پرسيد، گفت مخالفان سؤالى از ما مى كنند كه اگر اسلام به عنوان يك ايدئولوژى قادر بود ملتى را نجات بدهد و سر پاى خودش نگه دارد، تمدنى به وجود آورد، فرهنگى به وجود آورد، يك واحد اجتماعى به وجود آورد، چطور در طول اين چهارده قرن يك نمونه هم نتوانست به وجود آورد؟ 🔸 به آن برادر عرض كردم: به همان دليل كه پنج قرن چنين تمدنى را به وجود آورد و من و تو از تاريخ خودمان بى خبريم. ما چقدر بايد از تاريخ خودمان بى خبر باشيم! اسلام پنج قرن (پانصد سال) تمدنى را در سه مركز بزرگ (اندلس، مصر، و بغداد و ايران) به وجود آورد كه مجموع اينها را «تمدن اسلامى» مى نامند. 🔸يكى از نيرنگهاى غرب اين بود كه در پوست ملل مسلمان رفت [و ميان آنها در باب تمدن اسلامى تفرقه ايجاد كرد.] چون نمى شد اين تمدن گذشته را انكار كرد، در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب. حتى گوستاو لوبون وقتى كتاب مى نويسد مى گويد تمدن عرب. گو اين كه مترجم فارسى اش گفته تمدن اسلام و عرب، ولى او مى گويد تمدن عرب، براى اين كه عرب بگويد اين تمدن مال من بود. ولى وقتى كه به ايران مى آمدند نقيض و ضد آن را به ايران تلقين مى كردند كه اين تمدنى كه در گذشته بوده تمدن ايرانى بوده، بو على سينا وابسته به تمدن ايرانى است و از بقاياى تمدن 2500 ساله پيشتر است! در جشن 2500 ساله چقدر كوشش مى كردند روى مسئله استمرار فرهنگى تكيه كنند كه ما در 2500 سال پيش يك فرهنگ را آغاز كرديم و آن فرهنگ با روح خاصى كه داشته است ادامه داشته تا به زمان ما رسيده است؛ بو على سينا، ابو ريحان بيرونى، حافظ، مولوى و خواجه نصير الدين طوسى زاده آن فرهنگ اند، همان روح است كه تا زمان ما استمرار پيدا كرده؛ در صورتى كه اين يك دروغ محض است. 🔸تمدنى كه در دوره اسلام شروع شد با يك روح مخصوص شروع شد. اين تمدن مثل هر تمدن ديگرى از تمدنهاى ديگر جهان استفاده كرد اما به صورت تغذيه نه به صورت التقاط، مثل هر جاندار جوانى كه پيدا مى شود و از محيط خودش تغذيه مى كند، ولى معنى تغذيه اين است كه او را هضم مى برد و به شكل خودش در مى آورد و روح خودش را به او مى دهد. اما كارى كردند كه ملت ما از تاريخ خودش بى خبر و به آن بى اعتقاد و بى اعتماد باشد. 🔸سالهاست كه در ميان ما تبليغ مى كنند، يك تبليغ دروغ كه اسلام نه تنها تمدنى را پايه گذارى نكرد، تمدنهاى گذشته را هم نابود كرد، تمدن مصر و تمدن ايران را از بين برد. اينها كارهاى حساب شده است، مى خواهند ملت مسلمان به تاريخ اسلامى خودش بدبين شود. 🔸به آن دوست و برادر عزيز گفتم اگر اسلام در طول تاريخ و در بدو ظهور خود تا زمانى كه انحراف پيدا نشده بود- كه ريشه اين انحراف مسيحيت است- تمدنى ايجاد نكرده بود حرف شما درست بود، ولى پنج قرن بر دنيا سيادت فرهنگى و علمى داشته ايم. تمدن امروز اروپا در كمال صراحت خودش را مديون تمدن اسلامى مى داند. خوب است كه كتابهاى فارسى در همين زمينه چاپ شده. همان كتاب تمدن اسلام و عرب گوستاو لوبون را بخوانيد كافى است. كتاب كارنامه اسلام اثر يكى از اساتيد دانشگاه تهران را بخوانيد، روى مدارك ثابت مى كند كه تمدن امروز دنيا و تمدن اروپا تا چه حد مديون تمدن اسلام است! ولى ما از تاريخ خودمان بى خبريم. 🔸همچنين ما از فلسفه احكام خودمان بى خبر هستيم. من در موضوعاتى كه خودم روى آنها تحقيقا كار كرده ام برايم مثل روز روشن شده است كه فلسفه هاى اجتماعى و فلسفه هاى زندگى اسلامى به درجاتى مترقى تر از فلسفه هاى زندگى غربى است. 🔸ما چرا در فلسفه اجتماعى خودمان تعمق و غور نكنيم، چرا در فلسفه سياسى خودمان غور نكنيم؟ فلسفه سياسى ما چه بايد باشد؟ حتما بايد ما در فلسفه سياسى يكى از الگوهاى غرب را بگيريم؟ بايد در فلسفه سياسى تابع انگلستان يا آمريكا يا فرانسه و يا شوروى باشيم؟ آيا امكان ندارد كه فلسفه سياسى ديگرى وجود داشته باشد مترقى تر و عالى تر از آنها؟ چرا، امكان دارد. 🔸در فلسفه اقتصادى و نظام اقتصادى همين طور. در فلسفه اخلاق چطور؟ آيا اخلاق ما حتما بايد اخلاق به اصطلاح بورژوازى و سرمايه دارى باشد يا اخلاق سوسياليستى و اخلاق كمونيستى باشد؟ اخلاق ديگرى در دنيا وجود نداشته و ندارد و ما نمى توانيم از خودمان فلسفه اخلاق مستقل داشته باشيم؟ چرا، مى توانيم داشته باشيم. 📚 مرتضی مطهری، مجموعه آثار (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص221 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️ مدت هاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است. ♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم قدس سره است: «از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال ، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است. استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل می‌فرمودند که شیخ در جلسه‌ای به ما توصیه می‌کردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید» و آن گاه شیخ فرمودند: من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم می‌رسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را داند. من به آن آدرس رفت و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دروایش را داشت. وقتی که چشمش به افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستاند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرموند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرموده‌اند، یک دوره ملای روم را می‌گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‌گویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.» 📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی حرم مطهر رضوی: 👈 معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتهاست. 🔸 برخی اظهار نظر کرده‌اند که این سال، سال تهدیدها است. بنده مطلقاً این را قبول ندارم. من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتهاست، سال امکانات و سال گشایش. ⭕️دشمنان این ملت علاوه بر آنچه انجام می‌دهند، جنگ روانی، اظهار نظر و رجزخوانی هم دارند. این رجزخوانی‌ها باید همان‌طور که هست، دانسته بشود. ➖یکی از همان احمق ‌های ‌درجه‌ یک در اواسط یا اوائل سال ۹۷ گفت که ما اگر از برجام خارج بشویم، در خیابان‌های ایران، شورش اتفاق می‌افتد و مردم نان هم دیگر نمی‌توانند بخرند. یکی دیگر از همین حضرات احمقهای درجه یک اظهار نظر کرد که در سال ۲۰۱۹ کریسمس را آقایان آمریکایی‌ها در تهران جشن خواهند گرفت. 👈 امروز دشمنان ما در منطقه می‌دانند که جمهوری اسلامی می‌تواند با هر دشمنی مقابله کند و او را بکوبد. 🔸 امروز دشمن در حال جنگ اقتصادی با ما است؛ البته اینکه دشمن در حال جنگ با ما است را امروز همه باور کردند؛ مسئولین فهمیدند که دشمن در حال جنگ با ما است. ما البته باید در این جنگ، دشمن را شکست بدهیم و به توفیق الهی دشمن را شکست خواهیم داد. 🔹 اما این کافی نیست؛ ما علاوه بر شکست دشمن، باید بازدارندگی ایجاد کنیم. گاهی شما دشمن را شکست می‌دهید اما دشمن منتظر فرصتی می‌ماند تا یک ضربه‌ی دیگری وارد کند؛ این فایده ندارد. ما باید به نقطه‌ای برسانیم خودمان را که بازدارنده باشد؛ دشمن ببیند نمی‌تواند از رخنه‌ی اقتصادی به کشور ما ضربه وارد کند. بازدارندگی هم ممکن است؛ همچنان‌که در مسائل نظامی، وضعیت ما این‌جوری است. ⚠️ کشوری در این منطقه و شاید در همه جای دنیا به بدی دولت سعودی من سراغ ندارم. هم مستبد است، هم دیکتاتور است، هم فاسد است، هم ظالم است، هم وابسته است. غربی‌ها اعلام کردند که برای عربستان، هسته‌ای و تولید موشک می‌سازند؛ اگر بسازند هم بنده شخصاً ناراحت نمیشوم، چون میدانم که اینها ان‌شاالله در دوران نه چندان دوری به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد. 🔹 در همین قضیه اخیر نیوزلند، این از نظر آنها اسمش تروریست نیست؟ اروپایی نه سیاستمدارانشان نه رسانه‌هایشان حاضر نشدند اسم حرکت تروریستی روی آن بگذارند؛ گفتند حرکت مسلحانه. هرجایی که یک حرکتی بر علیه یک فرد که مورد علاقه غربی‌هاست، آنجا تروریسم و حقوق بشر ردیف می شود برای مقابله، اما اینجا به این وضوح نمی گوید این حرکت تروریستی است. اینها اینجوری‌اند. ⚠️ اروپا عملا از برجام خارج شده است. 🔹 در قضیه‌ برجام وظیفه‌ اروپایی‌ها چه بود؟ وظیفه‌ی اروپایی‌ها این بود که در مقابل آمریکا می‌ایستادند و می‌گفتند ما به تعهد خودمان پایبند هستیم. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و می‌کنند که مبادا از برجام خارج بشوید، خودشان عملاً از برجام خارج شدند؛ یعنی تحریم‌های جدیدی را حتی علیه ایران به وجود آوردند. این رفتار اروپایی‌ها است، از این‌ها می‌شود توقع داشت؟ 🔹 این کانال مالی هم که اخیراً مدام گفته می‌شود که کانال مالی درست کردند، این به شوخی شبیه‌تر است؛ البته شوخی تلخی است، این هیچ معنی‌ای ندارد. یعنی اصلاً چیزی که وظیفه‌ی آن‌هاست، با آن چیزی که دارند مطرح می‌کنند، زمین تا آسمان فرق می‌کند. در آخرین مسئله‌ی بین‌المللی ما، باز اروپایی‌ها مثل گذشته از پشت خنجر زدند و به ما خیانت کردند. از این‌ها توقع نمی‌شود داشت، هیچ توقعی نمی‌شود داشت. __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰تقی زاده های جدید در سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی: ⛔️ در داخل متأسّفانه بعضی‌ها را بَزک میکنند، بدی‌های غرب را توجیه میکنند، رتوش میکنند، نمیگذارند افکار عمومی متوجّه بشود که همین دولتهای ظاهر‌الصّلاح -مثل فرانسه، مثل انگلیس، مثل دیگران- در باطنشان چقدر شیطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچی‌ها بینشان هست، رسانه‌ای‌ها بینشان هست؛ مثل . در دوره‌ی طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی در ایران باید غربی بشود. امروز هم از این حرفها میزنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ میکنند، اینها همین . آنهایی که پشت سر ۲۰۳۰ -سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی- می‌ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ 🔆🔆🔆🔆 البتّه امروز به توفیق الهی جوانهای مؤمن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند. این نکته را توجّه کنید، چون بعضی‌ها مغالطه میکنند من [این را] بگویم. این حرفهایی که من میزنم به هیچ وجه به معنای قطع رابطه‌ی با کشورهای غربی نیست؛ ارتباط مانعی ندارد. بنده در دولتهای مختلف، در طول این سالها همیشه دولتها را به ایجاد رابطه با کشورهای مختلف تشویق کرده‌ام؛ با همسایگان یک جور، با کشورهای اسلامی یک جور، با حرکتهای مختلف یک جور، با کشورهای اروپایی هم همین جور؛ الان هم معتقدم. ارتباط اشکال ندارد، دنباله‌رَوی اشکال دارد، اعتماد اشکال دارد؛ من میگویم اعتماد نکنید. شاید بسیاری یا لااقل بعضی از مشکلات ما ناشی از این است که به غربی‌ها اعتماد شد؛ در مذاکرات گوناگون، در قراردادهای گوناگون، در تصمیم‌گیری‌های سیاسی گوناگون، به غربی‌ها اعتماد شد. ارتباط مانعی ندارد، ارتباط پیدا کنید، منتها طرفتان را بشناسید؛ با لبخند آنها، با ترفند آنها، با سخن دروغ آنها، راه را اشتباه نکنید، عوضی نروید؛ حرف من این است؛ ارتباط هیچ مانعی ندارد. البتّه امروز خوشبختانه مسئولین دولتی ما به این نتیجه رسیده‌اند که با غربی‌ها نمیشود درست در یک مسیر حرکت کرد؛ این را احساس کرده‌اند؛ شاید در آینده ان‌شاءالله رفتارها و برخوردها -بر اثر این فهم جدیدی که در مسئله پیدا شده- تفاوت پیدا کند. 👈 دو گرایش متضاد در مورد هست که هر دو غلط است؛ یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم شاگردی کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. 👈 نقطه‌ی مقابلش است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است]. __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
سيد حسن تقى زاده در نشریه اش کاوه چنين مىنگارد: «به عقيده نويسنده سطور، امروز چيزى كه به حد اعلا براى ايران لازم است و همه وطن دوستان ايران با تمام قوا بايد در آن راه بكوشند و آن را بر هر چيز مقدم دارند، سه چيز است كه هر چه درباره شدت لزوم آنها مبالغه شود كمتر از حقيقت گفته شده: نخست قبول و ترويج تمدن اروپا بلا شرط و قيد، و تسليم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و تربيت و علوم و صنايع و زندگى و كل اوضاع فرنگستان بدون هيچ استثنا (جز از زبان) و كنار گذاشتن هر نوع خودپسندى و ايرادات بى معنى كه از معنى غلط وطن پرستى ناشى مىشود و آن را «وطن پرستى كاذب» توان خواند. دوم اهتمام بليغ در حفظ زبان و ادبيات فارسى و ترقى و توسعه و تعميم آن. سوم نشر علوم فرنگ و اقبال عمومى به تأسيس مدارس و تعميم تعليم و صرف تمام منابع قواى مادى و معنوى از اوقاف و ثلث وصيت تا مال امام و احسان و خيرات از يك طرف و تشويق واعظين و علما و سياسيون و جرايد و انجمنها و غيره و غيره از طرف ديگر در اين خط تا كار به جايى رسد كه مجلس شوراى ملى كه محض مقبوليت ميان عوام سالى ده روز در بهارستان روضه خوانى مىكند، سالى يك ماه مجلس درس اكابر شبانه در بهارستان ترتيب دهد. اين است عقيده نگارنده اين سطور در خط خدمت به ايران و همچنان رأى آنان كه به واسطه تجارب علمى و سياسى زياد با نويسنده هم عقيدهاند. ايران بايد ظاهرا و باطنا جسمً و روحاً فرنگى مآب شود و بس» (نشريه كاوه، دوره جديد، 14 شهريور 1289، چاپ برلین)
تصویر یادداشت تقی زاده بر دور جدید نشریه کاوه __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰خطر و ضرورت مقابله با آنها از منظر ⛔️ از جمله نقشه ها كه مع الأسف تأثير بزرگى در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادى به جا مانده، بيگانه نمودن كشورهاى استعمارزده از خويش، و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طورى كه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به يكى از دو قطب را از فرائض غير قابل اجتناب معرفى نمودند! و قصه اين امر غم انگيز، طولانى و ضربه هايى كه از آن خورده و اكنون نيز مىخوريم كشنده و كوبنده است. (وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام، بند «ه») ⛔️ ترديدى نيست كه خواران براى به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم كشيدن جهان راهى بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب كشورهاى ضعيف ندارد؛ زيرا با يا شرقى معلم و استاد است كه دبستانها و دبيرستانها محلهايى مىشوند مجهز براى يا شرقى جوانهايى كه دولتمردان و دست اندركاران آتيه كشورهايند. و با اين گونه تربيت است كه جوانان با گرايش به يكى از دو قطب قدرت، راه را براى مستكبرين جهان در به دام كشيدن كشورهاى مستضعف به صورتى شايسته و بدون زحمت و دستيازى به سلاحهاى نظامى زنگ زده باز مىنمايند . . . ضربه هاى مهلكى كه بر كشور مظلوم ما در اين پنجاه سال اخير از دانشگاهها و اساتيد منحرفى كه با تربيت غربى بر مراكز علم و تربيت حكمفرما بودند وارد آمد از سر نيزه رضا خان و پسرش وارد نشد. . . ما از شرّ رضا خان و محمدرضا خلاص شديم، لكن از شرّ يافتگان_غرب و شرق به اين زوديها نجات نخواهيم يافت. اينان هستند و سرسپردگانى مىباشند كه با هيچ منطقى خلع سلاح نمىشوند. (📚 صحيفه امام، ج15، ص446-447) 👈 بايد كاملًا توجه داشت كه به هيچ وجه ما نبايد مقلد شرق و غرب باشيم . . . بايد كاملًا مراقبت كنيد و خوف از گفته ها و نوشته هاى اين ابداً نداشته باشيد . . . بايد شديداً با روشنفكران غربزده كرد . . . من صريحاً مىگويم، ما نمى خواهيم نه غرب و نه شرق از ما تعريف كنند. نمىخواهيم و از ما تعريف بكنند. ما مى خواهيم يك مسئله اى را كه اسلام مى فرمايد عمل بكنيم و براى كشورمان خدمت بكنيم. (📚 صحيفه امام، ج12، ص291-292) 👈👈 اى مسلمانان جهان كه به حقيقت اسلام ايمان داريد، بپاخيزيد و در زير پرچم و در سايه ، مجتمع شويد . . . بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب و غربزدگى مبارزه نماييد و روى پاى خودتان بايستيد و بر و شرق زده بتازيد و هويت خويش را دريابيد و بدانيد كه بلايى بر سر ملت و مملكتشان آوردهاند كه تا متحد نشويد و دقيقاً به اسلام راستين تكيه ننماييد، بر شما آن خواهد گذشت كه تاكنون گذشته است. امروز زمانى است كه ملتها چراغ راه روشنفكرانشان شوند و آن را از خود باختگى و زبونى در مقابل شرق و غرب نجات دهند كه امروز روز حركت ملتهاست. (📚 صحيفه امام، ج13، ص211-212) __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰 و محمد مجتهد شبستری از جمله روشنفکرانی است که دیدگاههایی چالشی در خصوص دین مطرح کرده و این دیدگاهها در دو دهه اخیر محل بحث و بررسی بوده است. یکی از دیدگاههای بنیادی وی انکار نزول ادیان آسمانی از جمله اسلام از سوی خداوند متعال است. وی در مقاله است؟» که نخستین بار در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۳ منتشر کرد، به صراحت اعلام کرد که دین اسلام یا هیچ دین دیگری از سوی خدا نازل نشده است. با این مدعا، مانع سترگ دین ثابت و تغییرناپذیر الهی کنار گذاشته شده، راه برای پذیرش همه امور عرفی و فرآورده های انسانی باز می شود. شبستری در این مقاله می نویسد: در جهان اسلام این قبیل پیشنهادها [یعنی به رسمیت شناختن اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸] همیشه با این پرسش روبرو شده که اگر دین اسلام حاوی نظام‌های ثابت و ابدی نیست پس چرا این دین از سوی خدا نازل شده است؟ دین خداوند که قابل کم و زیاد کردن نیست. تا فقیهان مجاز باشند التزام به عصری را از مقتَضیات مسلمان زیستن اعلام کنند؟ دین اسلام از سوی خدا آمده، اما حقوق بشر عصری «برساختۀ» انسان‌های قرن بیستم است، چگونه می توان یک برساختۀ انسانی را به پیام آسمانی دین اسلام اضافه کرد؟! این پرسش که بسیار مهم است، یک مبنای مشهور ولی ناصواب دارد. آن مبنا این است که و آنچه از سوی خدا آمده قابل اصلاح و تجدیدنظر نیست. صاحب این قلم می‌خواهد بداند این مبنا که بسیار به آن استناد می‌شود و در گذشته و در عصر حاضر مایۀ مشکلات و گرفتاری‌های فراوان در کشورهای اسلامی گشته، از کجا پیدا شده است و چقدر اعتبار دارد؟ این مبنا نه تنها در قرآن مجید نیامده بلکه آنچه از قرآن به دست می‌آید خلاف این مبنا است. برای روشن کردن این منظور معنای واژۀ دین در قرآن را بررسی می‌کنم. طبق آن شمارش که محمد فؤاد عبدالباقی در کتاب المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم آورده در ۹۰ آیه قرآن واژۀ «دین» وجود دارد. در این آیات تعبیرات زیر از دین بکار رفته است: «دین حق» (در مقابل دین باطل)، «روز دین» (روز قیامت)، «دینی که فقط برای خداوند است»، «دینی که خداوند به آن راضی شده»، «دینی که خداوند آن را برگزیده»، «دین اکراه بردار نیست»، «دینِ مقبول نزد خدا»، «دین خداوند»، «طعن در دین»، «دین باید فقط برای خدا باشد»، «برادری دینی»، «یاری کردن دیگران در کار دین»، «دین قیّم»، «تفقّه در دین»، «دین فطرت»، «دینِ تسلیم شدن در برابر خدا»، «دین مَلِک»، «خداوند در دین حَرج قرار نداده است»، «اقامه دین»، «قتال برای دین»، «تشریع دین»، «توصیه خداوند به دین»، «تکذیب دین»، «تکذیب روز دین»، «پسندیده‌ترین دین»، «برگرداندن از دین»، «تبعیت از دین»، «غلو در دین»، «اکمالِ دین»، «به سخره گرفتن دین»، «مبدّل کردن دین»، «دین مشرکان و دین محمد (ص)»، «از دین برگشتن» (ارتداد)، «فریب خوردن در دین»، «دین خود را بازیچه کردن». در کنار این تعبیرات که پاره‌ای از آنها بیش از یکبار درقرآن آمده در ۸ آیه از آیات قرآن از انسان‌ها خواسته شده دین را برای خدا خالص گردانند (مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ). ⛔️ «در قرآن حتی یک آیه وجود ندارد که بگوید دین اسلام یا هر دین دیگر از سوی خدا نازل شده است.» ⛔️ واژۀ دین در قرآن به آن واقعیت پایدار در عالم انسان‌ها اشاره می‌کند که همیشه به نام دین قابل اشاره و منشأ اثر بوده است و نه به واقعیتی که از عالم غیب به سوی انسان‌ها می‌آید. این واقعیت، راه و روشی است که انسان‌ها در ارتباط با خداوند یکتا و بی‌همتا یا در ارتباط با خدایان آن را بر می‌ساخته اند و در اعتقاد و عمل به آن ملتزم می‌شده‌اند. البته این برساخته بودن هیچ ربطی به موهوم بودن یا باطل بودن ندارد. علم، فلسفه و هنر هم برساخته‌های انسانی اند اما نه موهوم اند و نه باطل، بلکه واقعی و ارزشمند اند. آنچه گویندۀ قرآن از مخاطبان خود می‌خواهد خالص کردن دینِ موجود نزد انسان‌ها برای خداوند است و نه قبول کردن دین نازل شده از سوی خدا. متن کامل مقاله را در اینجا ببینید: yon.ir/PyrHH __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
کاش نسبتی تعریف شده میان تحقیقات دانشگاهی و اداره کشورمان وجود داشت!!! __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
رهبر معظم انقلاب: حوزه‌های علمیه، موظفند نظریات اسلامی را در زمینه علوم انسانی، از متون الهی بیرون بکشند. 🔹این علوم انسانی ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. 🔹وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. 🔹حوزه‌های علمیه و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازیهای گوناگون. دیدار طلاب قم سال 89 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰 و محمد مجتهد شبستری از جمله روشنفکرانی است که دیدگاههایی چالشی در خصوص دین مطرح کرده و این دیدگاهها در دو دهه اخیر محل بحث و بررسی بوده است. یکی از دیدگاههای بنیادی وی انکار نزول ادیان آسمانی از جمله اسلام از سوی خداوند متعال است. وی در مقاله است؟» که نخستین بار در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۳ منتشر کرد، به صراحت اعلام کرد که دین اسلام یا هیچ دین دیگری از سوی خدا نازل نشده است. با این مدعا، مانع سترگ دین ثابت و تغییرناپذیر الهی کنار گذاشته شده، راه برای پذیرش همه امور عرفی و فرآورده های انسانی باز می شود. شبستری در این مقاله می نویسد: در جهان اسلام این قبیل پیشنهادها [یعنی به رسمیت شناختن اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸] همیشه با این پرسش روبرو شده که اگر دین اسلام حاوی نظام‌های ثابت و ابدی نیست پس چرا این دین از سوی خدا نازل شده است؟ دین خداوند که قابل کم و زیاد کردن نیست. تا فقیهان مجاز باشند التزام به عصری را از مقتَضیات مسلمان زیستن اعلام کنند؟ دین اسلام از سوی خدا آمده، اما حقوق بشر عصری «برساختۀ» انسان‌های قرن بیستم است، چگونه می توان یک برساختۀ انسانی را به پیام آسمانی دین اسلام اضافه کرد؟! این پرسش که بسیار مهم است، یک مبنای مشهور ولی ناصواب دارد. آن مبنا این است که و آنچه از سوی خدا آمده قابل اصلاح و تجدیدنظر نیست. صاحب این قلم می‌خواهد بداند این مبنا که بسیار به آن استناد می‌شود و در گذشته و در عصر حاضر مایۀ مشکلات و گرفتاری‌های فراوان در کشورهای اسلامی گشته، از کجا پیدا شده است و چقدر اعتبار دارد؟ این مبنا نه تنها در قرآن مجید نیامده بلکه آنچه از قرآن به دست می‌آید خلاف این مبنا است. برای روشن کردن این منظور معنای واژۀ دین در قرآن را بررسی می‌کنم. طبق آن شمارش که محمد فؤاد عبدالباقی در کتاب المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم آورده در ۹۰ آیه قرآن واژۀ «دین» وجود دارد. در این آیات تعبیرات زیر از دین بکار رفته است: «دین حق» (در مقابل دین باطل)، «روز دین» (روز قیامت)، «دینی که فقط برای خداوند است»، «دینی که خداوند به آن راضی شده»، «دینی که خداوند آن را برگزیده»، «دین اکراه بردار نیست»، «دینِ مقبول نزد خدا»، «دین خداوند»، «طعن در دین»، «دین باید فقط برای خدا باشد»، «برادری دینی»، «یاری کردن دیگران در کار دین»، «دین قیّم»، «تفقّه در دین»، «دین فطرت»، «دینِ تسلیم شدن در برابر خدا»، «دین مَلِک»، «خداوند در دین حَرج قرار نداده است»، «اقامه دین»، «قتال برای دین»، «تشریع دین»، «توصیه خداوند به دین»، «تکذیب دین»، «تکذیب روز دین»، «پسندیده‌ترین دین»، «برگرداندن از دین»، «تبعیت از دین»، «غلو در دین»، «اکمالِ دین»، «به سخره گرفتن دین»، «مبدّل کردن دین»، «دین مشرکان و دین محمد (ص)»، «از دین برگشتن» (ارتداد)، «فریب خوردن در دین»، «دین خود را بازیچه کردن». در کنار این تعبیرات که پاره‌ای از آنها بیش از یکبار درقرآن آمده در ۸ آیه از آیات قرآن از انسان‌ها خواسته شده دین را برای خدا خالص گردانند (مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ). ⛔️ «در قرآن حتی یک آیه وجود ندارد که بگوید دین اسلام یا هر دین دیگر از سوی خدا نازل شده است.» ⛔️ واژۀ دین در قرآن به آن واقعیت پایدار در عالم انسان‌ها اشاره می‌کند که همیشه به نام دین قابل اشاره و منشأ اثر بوده است و نه به واقعیتی که از عالم غیب به سوی انسان‌ها می‌آید. این واقعیت، راه و روشی است که انسان‌ها در ارتباط با خداوند یکتا و بی‌همتا یا در ارتباط با خدایان آن را بر می‌ساخته اند و در اعتقاد و عمل به آن ملتزم می‌شده‌اند. البته این برساخته بودن هیچ ربطی به موهوم بودن یا باطل بودن ندارد. علم، فلسفه و هنر هم برساخته‌های انسانی اند اما نه موهوم اند و نه باطل، بلکه واقعی و ارزشمند اند. آنچه گویندۀ قرآن از مخاطبان خود می‌خواهد خالص کردن دینِ موجود نزد انسان‌ها برای خداوند است و نه قبول کردن دین نازل شده از سوی خدا. متن کامل مقاله را در اینجا ببینید: yon.ir/PyrHH __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🔰پاسخ به ادعای در مدعای عدم نزول دین از سوی خداوند را از دو منظر می‌توان بررسی کرد: 1⃣ از منظر عقل: متکلمان، فلاسفه و عرفا در بحث «نبوت عامه» و «وحی» استدلالهای فراوانی ارائه کرده‌اند که محتوای آن‌ها لزوم ارسال دین به مثابه برنامه سعادت ابدی از طریق وحی است. بدین ترتیب به استناد ادله عقلی اثبات می‌شود که خداوند بر أساس صفات کمالی خود حتماً مسیر سعادت بشری را در قالب دین بر انسان‌ها نازل فرموده است. با توجه به تمرکز جناب شبستری بر آیات قرآن و به علت تنگی مجال از این بحث می‌گذریم. کسانی که خواهان مطالعه افزون‌تر باشند، می‌توانند به بحث یادشده مراجعه فرمایند. 2⃣ از منظر قرآن: آیاتی چند از قرآن کریم دلالت دارند که خداوند باید در راهنمایی انسان‌ها به سعادت حقیقی دخالت کند، و در غیر این صورت، انسان‌ها در عدم راه‌یابی به کمال و سعادت واقعی معذور خواهند بود. از سوی دیگر، آیات فراوانی نیز دلالت دارند که امر هدایت انسان‌ها توسط خداوند صورت گرفته است. بدین ترتیب برخلاف مدعای آقای شبستری، بر اساس قرآن کریم، الف) خداوند باید با فرستادن دین انسان‌ها را هدایت کند، و ب) خداوند این کار را انجام داده و ادیانی را به واسطه پیامبران فرو فرستاده است. اما دسته نخست آیات: 1. آیه 165 سوره نساء: «رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنذِرينَ لِئَلايَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً». بنا بر این آیه خداوند پیامبران خود را به سوی انسان‌ها فرستاده است تا بشارت و انذار دهند، در نتیجه مردم پس از این ارسال، دلیلی بر خداوند نداشته باشند. مقصود آن است که پیامبران با انجام مأموریت الهی خود که رساندن پیام الهی به مردمان است، حجت را بر مردم تمام می‌کنند؛ یعنی وقتی راه هدایت به مردم عرضه شد، چنان که کسی در این مسیر قرار نگرفت و سرانجام گرفتار عذاب ابدی شد، ناشی از انتخاب و کنش‌های نادرست خودش بوده است. در حالی که اگر خداوند مسیر هدایت را به مردم نشان نمی‌داد، مردم در ناتوانی از دستیابی به سعادت مقصر نبودند؛ چرا که علت عدم سعادتشان این است که مسیر رسیدن به مقصد را نمی‌دانستند و خداوند آگاهی از این مسیر را در اختیار ایشان نگذاشته بود. 2. آیه 15 سوره اسراء: «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخرى وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبعَثَ رَسُولاً» مطابق انتهای این آیه، خداوند تنها در صورتی مردمان را عذاب می‌کند که فرستادگان خود را به سوی ایشان فرستاده باشد. بنابراین، عذاب اخروی منوط به ارسال فرستادگان الهی است تا با ارائه مسیر سعادت حجت را بر مردمان تمام کنند. دسته دوم آیات: آیات متعددی از قرآن به‌صراحت از نقش خداوند در تشریع دین پرده برمی‌دارند: الف) آیه 13 سوره شوری: «شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوحَيْنَا إِلَيكَ وَمَا وَصَّينَا بِهِ إِبرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا» [خدا] از دين آنچه را كه به نوح درباره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه درباره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقهاندازى مكنيد. این آیه بهصراحت، از تشریع دین از سوی خداوند برای انسان‌ها سخن می‌گوید که بر پیامبران اولوالعزم وحی شده است. ب) آیه 78 سوره حج: «وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُم فِي الدِّينِ مِن حَرَجٍ...» طبق این بخش آیه، خداوند سختی و حرج در دین قرار نداده است. پس جعل دین از سوی خداوند صورت گرفته است؛ اما خداوند چیزهایی را در دین قرار داده و چیزهایی را قرار نداده است. اگر جعل و ارسال دین از سوی خداوند تحقق نیافته باشد، نفی جعل حرج در دین از خداوند معنا نداشت. ج) آیه 3 سوره مائده: «اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دِينَكُم وَأَتْمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسلاَمَ دِينًا» در این آیه نیز خداوند متعال، تکمیل دین اسلام را به خود نسبت می‌دهد. اگر دین امری انسان‌ساخته بود و از سوی خداوند نازل نشده بود، معنا نداشت که خداوند اکمال آن را به خود نسبت دهد. 👇👇👇👇👇👇👇