‹ مَبـهوت ›
الان زندگیم اونجایی هست که محمد رضا کاتب میگه :
گاهی آدم به خاطر عبور از مرحلهای
چنان درد میکشد و تغییر میکند که دیگر خودش
هم نمیتواند خودش را بشناسد !(:
‹ مَبـهوت ›
⧙🖇️🤍⧘
تو را همین گونه که هستی میخواهم،
چون همین گونه مرا عاشق خودت کردی، همینگونه مرا اسیر عشق و محبتهایت کردی از وقتی آمدی،
آمدنت برایم یک حادثه شیرین در زندگی ام بود،
گرچه میترسیدم از پایان راه اما همسفرت شدم تا اینجا که رسیده ایم در کنار ماه….👀♥️
دیشب که گفتی بدون منم میتونی زندگی کنی یهو ته دلم خالی شد با خودم گفتم نکنه بود و نبودم واست فرقی نداشته باشه ، اگه یه روز نبودم تو یکم غصه بخور اخم کن دلتنگ شو بذار حس کنم این جدایی تو رو هم اندازه من غمگین میکنه : )!'🌱'
‹ مَبـهوت ›
. 💛 .
میانِ تمامِ نَداشته هایَم
تــــــو را تنها سَرمایهیِ
جاودانهِ قلبَــــــم میدانَم..∞🤍
یادمه ی دوستی بود که میگفت:
" آدما بعد از ساعت دوازده
شب دچار میشن به غم غریب!"
پیر مرد از صدای خر و پف پیر زن هر شب شکایت داشت اما پیر زن هرگز نمی پذیرفت؛
شبی پیر مرد آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند اما صبح پیر زن دیگر هرگز بیدار نشد و آن صدای ضبط شده، شد لالایی هر شب پیر مرد :)
پ.ن: حالا هی بهونه بگیرید گیر بدین ولی یه روز همه اون بدیا تبدیل به دلتنگی میشه :)🚶🏻♀
‹ مَبـهوت ›
🌸🖇
مثل نفسهایم ‹ دوستت دارم ›
همانقدر بیاختیار ،
همانقدر تا پایِ جان ...🔗❤️:)
- از لحاظِ روحی نیاز دارم
برم کنسرتِ
شادمهر اون بخونه :
‹ لعنت به اون شب که
تو گفتی من دیگه برنمیگردم ›
± منم با یه بغضِ خیلی
سنگین داد بزنم :
‹ لعنت به اون شب که تا صبح گریه میکردم . . )!
‹ مَبـهوت ›
🧡🔗
دیـشببـہنـمازم
رخزیـباۍتـودیـدم
مانـدمبـہقـنوتوبـہتـشهدنـرسیدم..!(:
‹ مَبـهوت ›
__
یه جا خوندم اونایی
که کربلایی میشن خدا
یجور دیگه دوسشون داره ،
به روی خودم نیاوردم ولی
خُب آتیش گرفتم (((:💔
‹ مَبـهوت ›
__
هرکیندونهشماکهمیدونیآقا !
منجزتوکسیروندارم ..
خوبهتوفراقکربلاتبسوزم ؟..((: