‹ مَبـهوت ›
چه میشد
اگر امروز سراسیمه به در میکوبید
و من حیران در را باز میکردم
و بیمقدمه میگفت ؛
آمدم آنجا بی تو اصلا هم زیبا نبود . .!(:
‹ مَبـهوت ›
⌈- تو ؛ آن شعری که من جایی نمیخوانم (: ⌋
⌈- همیشه این قلب پیشت گیر میمونه (: ⌋
‹ مَبـهوت ›
_
مـا بـرای بـا تو بـودن عـمـر خـود را باخـتـیـم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی . . !
- من غرورمو واسه تو دادم
پاش بیوفته زندگیمم میدم
ولی معلومه دلت یه جا دیگس
اینو از نگاه تو فهمیدم :)!
‹ مَبـهوت ›
•| شرمنده که بد موقع دوستت دارم، من هیچوقت آدمِ به موقعی نبودهام! مثلاً همین الان، میدانم چهقدر
اره حقیقت داره:
وقتی نباشی دلم تنگ میشه قد سوزن مچالهمیشه
کز میکنه یه گوشه و هی بهانه میگیره
اما میگویی چه کار کنم؟!
هرچه اطرافم نگاه کردم تو رو ندیدم، هیچجای
زندگی من نیستی جوری رفتهای که انگارهیچوقت
نبودهای میدونم این کارا کار تو نیست تقصیر
سرنوشتِ زهره ماری من هس که روی خوش
به خودش ندیده
اما از دست من که کاری بر نمیاد نمیتونم دوره
بیفتم و آدرس تو رو از این و آن بخوام
درست هس که وقتی نیسی دنیا به تنگمیاد
و آسمون به دلم سنگینی میکنہ اما باور کن
ما خستہ دلان هم غرور داریم
این غرور کوفتیمون میگه اگر دوستت داشت
بیخبر نمیرفت یا اصلا نمی رفت
خیلی میبخشید "عزیزرفته" اما وامانده
درسته میگه نمیشه دوره افتاد دنبال عشقی
کہ خودش خواسته از دست رفته باشه (:"!🌱
[ بہِ قلمِ : ʜ.ɴ ]
‹ مَبـهوت ›
اینجا و آنجا ندارد
تمام نداشتہ های من
بہ دو حرف ختم مۍ شود : تو..♥️(:
‹ مَبـهوت ›
با بغضی که ته گلوش بود گفت :
من كه ديگه از دوست داشتنت دست كشيدم ،
فقط قلبم هر بار كه صدای نوتيف گوشيم
مياد ؛ به خيال اينكه تويی تندتر میتپه :)!'