از دیوانه ای پرسیدند:چه کسی را بیشتر
دوست داری؟
دیوانه گفت:عشقم را ، گفتند:عشقت
کیست؟
گفت:عشقی ندارم! ، خندیدند و
گفتند:برای عشقت حاضری چه کنی؟ ،
گفت:مانند عاقلان نمیشوم نامردی و
خیانت نمیکنم دروغ نمیگویم بی وفایی
نمیکنم تنهایش نمیگزارم
گفتند:اگر او تنهایت گذاشت و نامردی
کرد،بی وفا بود و ترکت کرد چه؟
اشک در چشمانش حلقه زد و گفت:اگر
اینگونه نبود که من دیوانه نمیشدم.