eitaa logo
طرح ولایت - استان البرز
64 دنبال‌کننده
206 عکس
40 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴کرامت‌هاي آیت الله مصباح 🖊احمدحسين شريفي 🔸از بزرگ‌ترين کرامات و کارهاي خارق العادة عمار انقلاب اين است که به گونه‌اي از بنيان‌هاي فکر اسلامي و مباني انقلاب اسلامي دفاع مي‌کردند که هيچ يک از درشت‌گويان و مدعيان بي‌بنيان و غربزده‌هاي مفلوک، تاکنون نتوانسته‌اند هيچ يک از انديشه‌هاي ايشان را نقدي عالمانه کنند؛ به همين دليل به هتاکي و فحاشي و لجن‌پراکني عليه اين شخصيت پرداخته و مي‌پردازند. 🔸از ديگر کرامات ماندگار و جاري ايشان تأسيس ساختارهاي آموزشي و پژوهشي بي‌سابقه‌اي در حوزه‌ علميه است که تا ابد توانايي امتدادبخشي به بنيان‌هاي معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي و انسان‌شناسي اسلامي در حوزه‌هاي مختلف علوم انساني و نيازهاي فکري انقلاب اسلامي را دارند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴کرامت‌هاي آيت‌الله مصباح: قسمت دوم 🖊احمدحسين شريفي 🔸اين روزها عده‌اي از دوستان مخلص و باصفاي آيت‌الله مصباح، در رسانة ملي به نقل پاره‌اي از کرامت‌هاي آيت‌الله مصباح پرداختند که آري ايشان از زمان مرگ خود و وضعيت بعد از مرگشان مطلع بوده‌اند و همچنين بعد از مرگ چشمان خود را براي غسال‌شان باز کرده‌‌اند. ليبرال‌هاي بيچاره، اين سخنان را بهانه‌اي تازه براي تخريب چهرة تابناک آيت‌الله مصباح يافتند و بي‌اعتقادي خود به عالم معنا و ملکوت و قدرت روحي مردان الهي را به اين بهانه برملا کردند. و ناخواسته آن نگاه عميق آيت‌الله مصباح درباره غربزده‌گاني که اسلام‌ستيزي خود را پنهان مي‌کردند، تأييد کردند. 🔸بنده به آن دوستان پاک‌نيت و به این دشمنان خفاش‌صفت آيت‌الله مصباح عرض مي‌کنم اينها که چيزي نيست؛ چنين مسائلي درباره بسياري از افراد عادي هم فراوان نقل و تجربه شده است. 🔸کرامت بزرگ آيت‌الله مصباح اين بود که آنچه ديگران در آيينه نمي‌ديدند، در خشت خام مي‌ديد. ايشان پيش از انقلاب، انحطاط انديشه‌اي و عملي‌ برخي از انقلابيان بزرگ را پيش‌بيني کرد. (انقلابياني که حتي خودشان را پدرخوانده انقلاب مي‌دانستند و حتی ابراز میکردند آنها بودند که امام را براي تسريع در پيشبرد اهدافشان، جلو انداختند؛ به اين دليل که سيد بود و مقبوليت مردمي داشت!) 🔸کرامت بزرگ آيت‌الله مصباح اين است که از اوايل دهه شصت، بی اعتقادی پاره‌اي از مدعيان روشنفکري غربزده و نفوذيان انگليسي به اسلام و انقلاب را که حتي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم نفوذ کرده بودند! و در رسانه‌هاي جمهوري اسلامي به تفسير مثنوي و نهج البلاغه مي‌پرداختند!، ابراز کرد و تقابل آنها با تفکر اسلامي و قرآني و انقلابي را دست کم ده سال جلوتر از دیگر افراد تیزبین آفتابي کرد. 🔸کرامت آيت‌الله مصباح اين نيست که بعد از مرگ، براي غسّال چشمان خود را باز کند؛ چشمان او هميشه باز و بينا و بصير بود؛ او شصت سال است که به دنبال بازکردن چشمان ديگران بر روي حقايق اسلام و فرهنگ اهل بيت بوده است و در اين جهاد بزرگ، عمارگونه هزاران چشم را بينا کرده است؛ فتنه‌های عمیق را آشکار کرده است؛ غبارهای غلیظ را کنار زده است و عمارگونه جان و آبرو و هستي خود را فداي انقلاب و ولايت کرده است. اینهاست کرامات عمار انقلاب. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔹قسمت اول: تفکر 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از ويژگي‌هاي بسيار شاخص آيت‌الله مصباح که او را از ساير انديشمندان و عالمان معاصر متمايز مي‌کرد اين بود که اهل تفکر بود. به جرأت مي‌توان گفت بيشترين مشغوليت او، تعقل و تفکر بود. اگر دربارة ايشان بگوييم «کان اکثر دهره متفکرا» مبالغه نکرده‌ايم. او حق عقل و تفکر را به خوبي ادا کرد. 🔸بسيار زياد و طولاني‌مدت بر آيات قرآن و احاديث معصومان و ادعيه و مناجات‌ها تأمل مي‌کرد. گاهي ساعت‌ها بر روي يک صفحه از زيارت جامعه متمرکز مي‌شد و در تک‌تک کلمات و جملات آن تأمل و تفکر مي‌کرد. 🔸همه نوشته‌ها و گفته‌هاي او محصول تفکر خود او بود؛ البته نه به اين معنا که از ديگران استفاده نمي‌کرد؛ خير. بلکه بدان معنا که تا سخني براي خود او حل نشده بود و آن را هضم نمي‌کرد؛ و در ساختاري معقول و منطقي نمي‌ريخت، بر زبان جاري نمي‌کرد. 🔸ممکن بود در جايي به اقتضاي فصاحت و بلاغت يا به اقتضاي انجام وظيفة تذکار و ابلاغ، با احساس و هيجان سخن بگويد اما هرگز سخن احساسي و هيجاني نمي‌گفت. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸قسمت دوم: زهد و دنياگريزي 🖊احمدحسين شريفي 🔸حتي مخالفان فکري آيت‌الله مصباح هم قبول دارند که ايشان اهل دنيا و زخارف دنيوي نبود؛ سرسوزني آلودگي دنيوي نداشت؛ دنيا و مافيها کوچکتر از آن بود که روح بلند و همت عالي ايشان را به خود مشغول کند. 🔸اهل کبکبه و دبدبه‌هاي متعارف و مرسوم در ميان بزرگان يا بيوت و اطرافيان آنها، نبود. بسيار ساده و بي‌تکلف رفت و آمد مي‌کرد؛ با عامة مردم و کارمندان عادي همان برخورد صميمانه‌اي را داشت که با نزديک‌ترين دوستانشان داشتند. 🔸کرارا شاهد بوديم که در مجالس ختمي که براي بزرگان در مسجد اعظم قم يا حرم حضرت معصومه(س) برگزار مي‌شد، آيت‌الله مصباح تلاش مي‌کرد از دربي وارد مسجد شود که عامه مردم وارد مي‌شوند و زيرکانه سعي مي‌کرد در جايگاهي که براي بزرگان در نظر گرفته شده است، ننشيند. در جلسات مجلس خبرگان يا در ديدارهای جمعی با رهبر معظم انقلاب، همواره در گوشه‌اي که حتي الامکان در معرض دوربين‌ها نباشد، مي‌نشست. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸قسمت سوم: حلم و بردباري 🖊احمدحسين شريفي 🔸عليرغم بي‌تقوايي‌هاي فراوان عدة زيادي از مخالفان آيت‌الله مصباح، ايشان دربرابر شديدترين تهمت‌ها و افتراها و ناجوانمردانه‌ترين ناسزاها، هيچگاه پا از جادة حلم و بردباري و تقوا بيرون نگذاشت. 🔸دربرابر همه تهمت‌هاي ناروايي که به شخص او زده شد، واکنشي جز بردباري و سکوت نشان نداد. حتي تاجايي که مي‌توانست، به شاگردان خود نيز اجازة عکس‌العمل متقابل نمي‌داد. او هرگز خود را گرفتار اين حاشيه‌ها نکرد؛ او از مصاديق بارز اين آيه بود که «يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‏» 🔸تهمت انقلابي نبودن به مردي که از نخستين حلقه‌هاي ياران امام بوده است و مجاهدت‌هاي کم‌نظيري در راه پيروزي انقلاب کرده است، کم تهمتي نبود؛ با نگاهي به 8 جلد کتابي که مشتمل بر بيانيه‌هاي جامعه مدرسين است، معلوم مي‌شود آيت‌الله مصباح از ابتداي نهضت تا واپسين روزهاي پيروزي نهضت، جزء کساني است که بيشترين امضاها را بر بيانيه‌هاي انقلابي جامعه مدرسين دارد. حال با وجود اين، عده‌اي ناآگاه يا مغرض در بوق و کرنا کنند که ايشان سابقة انقلابي نداشته است، افترايي بسيار سنگين و ناجوانمردانه است. 🔸تهمت اينکه در نيمة شعبان 57 که امام خميني فرموده بودند به منظور اعتراض به جنايات و ظلم‌هاي رژيم ستم‌شاهي جشن گرفته نشود، اما موسسه در راه حق آقاي مصباح جشن گرفتند! تهمت کمي نيست؛ آن هم از سوي مدعيان پيروي از خط امام(!). ‌در حالي که آقاي مصباح چهل و يک روز قبل از آن نيمه شعبان تا حدود دو ماه بعد از آن، اساساً در ايران نبود! (ايشان به دعوت دانشجويان مسلمان مقيم اروپا از چهارم رجب همان سال (مصادف با 20 خرداد 57) تا 28 شعبان براي تدريس مباحث فلسفي و جهان‌بيني اسلامي به دانشجويان مسلمان به لندن مسافرت کردند و از همان جا هم براي زيارت عمره به مکه مشرف شدند). افزون بر اين، اساساً در سال 57 و 58 موسسه در راه حق در حال بازسازي و تعمير ساختمان بود و تمام فعاليت‌هاي آن جز بنايي و کارگري در آن ساختمان تعطيل بود! 🔸تهمت حجتيه‌اي بودن به کسي که تمام وجود خود را وقف انقلاب و اسلام و جمهوري اسلامي و اقامة دين کرده است، و به معناي حقيقي کلمه ذوب در امام خميني(ره) بود، تهمتي نيست که براي افراد عادي تحمل‌پذير باشد. و ده‌ها و صدها تهمت‌ و دروغ ديگري که عليه اين مرد خدا نه از سوي افراد عادي، بلکه بعضاً از سوي عمامه‌ به سرها و مدعيان جهاد و خط امام(!) زده مي‌شد، اما او هرگز درصدد دفاع از خود برنيامد و سنگر دفاع از عقايد و ارزشهاي اسلامي را براي دفاع از حيثيت و آبروي شخصي خود رها نکرد. 🔸اين تهمت که او نه خودش جنگ و جهاد را قبول داشت و نه به شاگردانش اجازه مي‌داد که به جبهه بروند، تهمت بسيار سنگيني است؛ آن هم به کسي که سخنراني‌هايش در خطوط مقدم جبهه در جمع ارتشيان قهرمان و سپاهيان دلاور آنقدر تأثيرگذار بود که روزي يکي از فرماندهان ارتش بعد از يکي از سخنراني‌هاي ايشان گفته بود اين سخنراني مثل آن بود که شما 50 تانک براي ما هديه آورده باشيد؛ يعني نيروي ما را چند برابر کرد. تهمت مخالفت با دفاع مقدس به کسي که داماد و شاگرد بزرگش، تمام هشت سال جنگ را در جبهه‌ها حضور داشته باشد، فرزندان و اغلب شاگردانش کراراً به جبهه روند، و حتي تعداد زيادي از بهترين شاگردانش مثل شهيد رداني‌پور و شهيد ميثمي و ... به شهادت برسند، تهمت سنگيني است؛ اما او هرگز در برابر چنين تهمت‌هايي خم به ابرو نياورد. 🔸حقيقتاً تحمل چنان تهمت‌ها و افتراها و دروغ‌هايي آن هم از سوي مدعيان خط امام و انقلاب و آن هم از سوي کساني که خودشان مي‌دانستند دروغ مي‌گويند، کار هر کسي نيست؛ ايماني راسخ و عزمي استوار و دلي دريايي و اراده‌اي پيامبرگونه مي‌خواهد. و چه زيبا فرمود پيامبر اکرم(ص): «كَادَ الْحَلِيمُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ نَبِيّاً» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس هشتم: خلأبينی و رخنه‌يابی 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي ديگر از ويژگي‌هاي مهم و درس‌آموز در زيست علمي و عملي آيت‌الله مصباح اين است که ايشان فيلسوفي خلأبين و رخنه‌ياب بود؛ تلاش‌ مي‌کرد خلأها و کمبودها و بارهاي برزمين مانده را پيدا کند. و مي‌کوشيد در حد توان چنان بارهايي را بردارد و چنان رخنه‌ها و خلأهايي را پر کند. به همين دليل، نه تنها خودش از انجام کارهای تکراری خودداری میکرد، بلکه اصرار زيادي داشت که در مجموعه موسسه امام خمینی(ره) از انجام کارهاي تکراري و يا کارهايي که متکفل دارد، خودداري شود. 🔸في‌المثل، وقتي مي‌ديد ده‌ها نفر مشغول تدريس درس‌هاي کفايه و مکاسب و رسائل‌اند، يا ده‌ها و بلکه صدها کرسي درس خارج فقه و اصول در حوزة علمية قم برقرار است، عليرغم توانایی بسیار بالایی که در آن حوزه ها داشت و علیرغم اصرارهاي فراوان تعداد زيادي از شاگردان و حتي علي‌رغم سفارش استاد محبوب و مرادش، آيت‌الله بهجت، مبني بر تدريس فقه و اصول، ايشان از انجام اين کار استنکاف کرد. و جز به برخي از جلسات خصوصي در اين موضوعات راضي نشد. 🔸او دائماً در اين انديشه بود که آيا انجام فلان کار يا ارائة فلان سخنراني يا شرکت در بهمان جلسه، حجت شرعي دارد يا خير. و براي اطمينان از اين مسأله، با توجه به نوع مسائل، بعضاً ساعت‌ها، روزها و بلکه ماه‌ها تأمل مي‌کرد. 🔸او حقيقتاً حکيمي خلأبين و رخنه‌ياب بود. همين روحيه يکي از مهم‌ترين عوامل نوآوري‌هاي فراوان علمي و آموزشي و ساختاري ايشان بود. همين نگاه آيت‌الله مصباح بود که منجر به انجام اقداماتي شد که بدون شک سطح آموزش و پژوهش و به طور کلي علوم اسلامي را در حوزه‌هاي علميه ارتقا داد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس نهم: حکيم نظريه‌پرداز 🖊احمدحسين شريفی 🔸آيت‌الله مصباح بسيار اهل مطالعه و فعاليت علمي بود. روزي در جلسه ای خصوصی فرمودند من بعضي ايام، تا 16 ساعت فعاليت علمي مي‌کردم. 🔸اما او هرگز به مطالعه صرف و يا نهايتاً جمع‌بندي و دسته‌بندي مطالب ديگران يا تنظيم فيش‌ها و داده‌هاي گردآوري شده بسنده نمي‌کرد. بلکه با تأمل در مطالب و داده‌ها و با قدرت نبوغ خدادادي‌شان و همچنين با توجه به خلاقيتي که داشت، چيزي نو مي‌آفريد. به تعبير ديگر، آيت‌الله مصباح از آن دسته عالماني نبود که همچون مورچه‌ها صرفاً به جمع‌آوري مطالب ديگران بپردازند و يا نهايتاً‌ آنها را در قطعات و بخش‌هاي منظمي براي مصرف ديگران عرضه کنند؛ و يا مثل کساني نبود که هنر‌شان، حداکثر همچون هنر چرخ‌گوشت باشد، يعني حد اهتمام و توانشان اين باشد که سخنان پراکنده ديگران را به صورتي طبقه‌بندي شده و در قالبي منظم بيان کنند. 🔸آيت‌الله مصباح، به گواهي نوشته‌ها، درس‌ها و سخنراني‌هايش، آنچه که مي‌‌نوشت و مي‌گفت، حاصل تأملات و تفکرات خودش بود. 🔸به ندرت سخني را بدون تأمل و تفکر پيشين بر زبان مي‌آورد. او يک متفکر به معناي حقيقي کلمه بود؛ در ميان اقران خود، بيشترين مشغوليت او، تعقل و تفکر در مسائل بود. 🔸او در بسياري از علوم متعارف در حوزه‌هاي علميه و همچنين در بسياري از علوم انساني صاحب نظريه بود. ايشان ده‌ها نظريه ابتکاري در حوزه‌هاي مختلف علمي داشتند که برخي از آنکه در کتاب چهارجلدي "ره‌آوردها" منتشر شده است. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس دهم: تفکر انضمامی 🖊احمدحسين شريفي 🔸از ديگر ويژگي‌هاي علمي آيت‌الله مصباح نگاه کاربستي ايشان به مباني نظري و همچنين علوم ديني بود؛ به تعبير ديگر، ايشان دنبال اقامة دين بود؛ و اقامه دين صرفاً به طرح و رواج بحث‌هاي فلسفي و کلامي و فقهي و اصولي و امثال آن نيست. 🔸شيوة آموزشي و تعليمي آيت‌الله مصباح در اين عرصه بدين شکل بود که تلاشي مجاهدانه و خستگي‌ناپذير کردند که بر پاية بنيان‌هاي معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي و انسان‌شناختي ديني و اسلامي، فلسفه‌هاي مضافي مثل فلسفه علوم انساني، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سياست و فلسفه تعليم و تربيت را استوار کنند. و به تعبير ديگر، فلسفه‌هاي مضاف را در زمين معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي اسلامي و بر پايه انسان‌شناسي اسلامي استوار کردند. 🔸اين اندازه از کاربست بنيان‌هاي نظري اسلامي در علوم انساني، هر چند در نوع خود بي‌سابقه بود؛ اما ايشان هرگز به اين حد راضي نبودند بلکه تلاش کردند بر پايه‌ همين فلسفه‌هاي مضاف، علوم انساني اسلامي هم توليد شود و خود ايشان نيز در پاره‌اي از مسائل از جمله در حوزة تعليم و تربيت عملاً به اين کار اقدام کردند. در کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام، ضمن بيان مباني هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، انسان‌شناسي و ارزش‌شناسي اسلامي، از دل آنها به استخراج (1) اهداف تعليم و تربيت؛ (2) اصول تعليم و تربيت، (3) ساحت‌هاي تعليم و تربيت (ساحت‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي؛ فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، ديني، اخلاقي ...)، (4) مراحل تعليم و تربيت (مرحله پيش‌زادي، سيادت، اطاعت، وزارت، حمايت(بزرگ‌سالي)، (5) عوامل و موانع تعليم و تربيت، و (6) روش‌هاي تعليم و تربيت (در سه حوزه روش‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي) پرداختند. و يک الگوي بسيار منسجم و دقيقي از فلسفه و يا به تعبير ديگر، مدلي عيني براي امتدادبخشي به انديشه‌هاي بنيادين در عرصه‌هاي زيست انساني عرضه کردند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد ازعلامه مصباح آموخت 🔸درس يازدهم: فيلسوف مؤسس 🖊احمدحسين شريفي 🔸آيت‌الله مصباح فيلسوفي نوآور، مبتکر و خلاق بود: هم از نظر علمي و هم از جهت ساختارسازي حقيقتاً شايسته وصف «فيلسوف مؤسس» است. او نه تنها در بسياري از علوم اسلامي و انساني صاحب نظريه و داراي نوآوري‌هاي محتوايي بود؛ بلکه مؤسس و بنيانگذار پاره‌اي از علوم اسلامي مثل «معرفت‌شناسي» و «فلسفه اخلاق» نيز بود؛ و افزون بر اينها مؤسس و بنيانگذار نظام آموزشي نوين و بي‌سابقه‌اي در حوزه‌هاي علميه بود. او کار تحول در ساختار و نظام آموزشي را پيش از انقلاب و عملاً آغاز کرد. 🔸کساني که با پيشينه مباحث فلسفي و اعتقادي و اخلاقي آشنا هستند به خوبي مي‌دانند که آيت‌الله مصباح نوآوري‌هاي ساختاري و محتوايي فراواني در اين علوم داشتند. تنها کساني اهميت نوآوري‌هاي ساختاري و محتوايي ايشان در کتاب آموزش فلسفه را به درستي درک مي‌کنند که آشنايي خوبي با مکاتب پيشين فلسفي يعني فلسفه مشاء، اشراق و حکمت‌ متعاليه داشته باشد. 🔸نيم نگاهي به تاريخ مباحث تفسيري و قرآني و مقايسه کارهاي تفسيري آيت‌الله مصباح با آنها از تفاوت‌هاي فراوان و بي‌نظير نشان مي‌دهد. حضرت آيت‌الله فياضي مي‌فرمود: «بنده اکنون نيز معتقدم ايشان در ميان افرادي که من مي‌شناسم، يکي از والاترين مفسران قرآن است؛ يعني کمتر کسي را در اين زمينه مي‌شناسم که مانند ايشان تفسير را بر اساس اصول اجتهادي و مباني صحيح استنباط بيان کند» (زندگي‌نامه حضرت آيت‌الله مصباح، ص93) 🔸کساني که با تراث اخلاقي در جهان اسلام آشنايي داشته باشند اهميت و جايگاه «اخلاق در قرآن» و کتاب کم‌نظير «خودشناسي براي خودسازي» ايشان را درک مي‌کنند. 🔸به هر حال، براي آشنايي بيشتر با نوآوري‌هاي علمي ايشان در حوزه‌هاي مختلف دانشي، ساليان قبل مجموعه‌اي در چهار جلد با عنوان «ره‌آوردها» منتشر شده است. مي‌توان براي مطالعه بيشتر به آنها مراجعه کرد. 🔸اما افزون بر آن به اعتقاد بنده آيت‌الله مصباح‌يزدي نخستين فيلسوفي است که: 1️⃣دانش معرفت‌شناسي اسلامي را به صورت مدون عرضه کرد؛ و بدين ترتيب پايه‌هاي هستي‌شناسي صدرايي را بر بنيان‌هاي محکمي از معرفت‌شناسي استوار کرد و همين کار موجب دقت‌هاي بي‌سابقه و نوآوري‌هاي مهمي در فلسفه اسلامي شد. 2️⃣دانش فلسفه اخلاق اسلامي را به صورت مدون و منظم عرضه کرد؛ هر چند تا پيش از ايشان مسائلي از فلسفه اخلاق در لابلاي کتابهاي کلامي و فلسفي و اصولي و حتي منطقي به صورتي استطرادي و پراکنده وجود داشت، اما کسي که به صورتي ساختارمند و بي‌سابقه دانش فلسفه اخلاق اسلامي را عرضه کرد، آيت‌الله مصباح بود. 3️⃣علم اخلاق را «اسلامي» کرد؛ تا پيش از ايشان، اغلب عالمان اخلاق مسلمان تحت چنبرة انسان‌شناسي و اخلاق‌شناسي ارسطويي بودند. کسي که اخلاق اسلامي را حقيقتاً «اسلامي» و «قرآني» کرد و آن را از قالب‌هاي نارساي ارسطويي نجات داد، آيت‌الله مصباح بود. 4️⃣به صورتي نظام‌مند و دقيق فلسفه‌هاي مضاف را از دل بنيان‌هاي هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي و انسان‌شناسي استخراج کرد و تدوين نمود و حتي به مرحلة آموزش همگاني (در قالب طرح ولايت و طرح معرفت و ...) عرضه کرد. 5️⃣سنگين‌ترين پروژة تاريخي در حوزة علوم عقلي اسلامي (فلسفه، عرفان، منطق، معرفت‌شناسي و کلام) را مديريت کردند [دائرة المعارف علوم عقلي] که خود حاکي از عمق نگاه آيت‌الله مصباح است. 🔸درکنار همه اينها، در عرضه معارف ديني هم نوآوري داشت؛ وي حتي سخنراني‌هاي عمومي خود را با تحليل و تبيين مفاهيم آغاز مي‌کرد و معتقد بود بسياري از سوء فهم‌ها و سوء برداشت‌ها ناشي مغالطة اشتراک لفظي است؛ به همين دليل، روش پژوهش و آموزش و سخنراني خود را به اين شيوه سامان داد که ابتدا مفاهيم اصلي و مهم و مفردات بحث را به درستي و با دقت تعريف مي‌کرد و سپس به تحليل مسأله مي‌پرداخت. در بحث از آزادي، دموکراسي، جامعه ‌مدني، تساهل و تسامح، خشونت، ليبراليسم، اومانيسم، لذ‌‌ت‌گرايي، سودگرايي، معنويت، عرفان، اخلاق و به طور کلي همه مباحث تخصصي و عمومي چنين رويه‌اي داشت. و با اين کار جلوي بسياري از مغالطات و مردم‌فريبي‌هاي غربزدگان و اسلام‌ستيزان را مي‌گرفت و دربارة حقايق و معارف ديني روشنگري مي‌کرد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس دوازدهم: فروتنی 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از ويژگي‌هاي کم‌نظير آيت‌الله مصباح، تواضع مثال‌زدني‌شان در برابر بزرگان علم و دين حتي دربرابر شاگردان خود و بلکه دربرابر عامه مردم بود. او استادي بود که تمام قد حتي تا ماه‌هاي آخر عمر مبارکشان، در مقابل شاگردانش مي‌ايستاد. در نماز جماعت به آنها اقتدا مي‌کرد. 🔸او با اينکه در عرصه علمي و اجتماعي از جايگاهي بسيار بالا و بعضاً بي‌نظير، برخوردار بود؛ اما در تواضع و فروتني نسبت به اطرافيان نيز حقيقتاً بي‌نظير بود. 🔸او همواره از استادان خود با احترامي وصف‌ناپذير ياد مي‌کرد؛ احترامي فوق‌العاده براي حضرت امام، علامه طباطبائي و آيت‌الله بهجت قائل بود. خودم از او شنيدم که مي‌فرمود حاضر بودم با افتخار تا آخر عمر خدمتکار علامه طباطبائي باشم. و اين بدان دليل بود که او را توحيد مجسم و اسلام عينيت‌يافته مي‌دانست. همواره با شعفي وصف‌ناشدني از او ياد مي‌کرد؛ در همين اواخر وقتي وارد منزل علامه طباطبائي شدند، فرمودند اينجا بوي بهشت مي‌دهد. 🔸عليرغم آنکه خودش از سوي حضرت ولايت، سيدعلي خامنه‌اي(حفظه الله) به لقب «طباطبائي زمان» و «مطهري زمان» و پرکنندة خلأ علامه طباطبائي و شهيد مطهري متصف شده بود، اما دائماً در تلاش بود نسل جوان و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي را بر سر سفرة و بنشاند و خود را نيز خوشه‌چين خرمن علم و معرفت آن بزرگان مي‌دانست. کتاب «تماشاي فرزانگي و فروزندگي» ايشان دربارة علامه طباطبائي گوياي گوشه‌اي از ارادت علمي و عملي ايشان به آن استاد علامه است؛ و همچنين کتاب «آفتاب مطهر» که در وصف شهيد مطهري و بيان ويژگي‌هاي علمي و عملي آن شهيد بزرگوار نوشته‌اند، گوياي فروتني و تواضع وصف‌ناپذير ايشان دربرابر چنان بزرگاني است. 🔸او دست بزرگان علم و دين از مطهري تا شبيري زنجاني از محمدي‌گيلاني تا جوادي آملي را مي‌بوسيد؛ او عليرغم همه نوآوري‌ها و ابتکارات بي‌نظيرش در فلسفه اسلامي، آيت‌الله جوادي را، که از معاصران و هم‌سن و سالان خودش بود، رئيس فلسفه اسلامي در عصر حاضر مي‌دانست. اين در حالي بود که بدون هيچ شک و ترديدي خدمات علمي و فلسفي و آموزشي و پژوهشي او به اسلام و انقلاب از اغلب اين آقايان بيشتر و عميق‌تر و گسترده‌تر بود. دقت نظر فلسفي ايشان به اعتقاد بسياري از آگاهان از همه آن بزرگان بيشتر بود. 🔸به باور اين بنده، همين تواضع و فروتني‌ها از مهم‌ترين عوامل موفقيت آيت‌الله مصباح بود. فراموش نکنيم که «إِنَّ مَنْ‏ تَوَاضَعَ‏ لِلَّهِ‏ رَفَعَهُ اللَّه‏». بر نوشته هيچ بنويسد کسي؟ يا نهالي کارد اندر مغرسي؟ کاغذي بايد که آن بنوشته نيست تخم کارد موضعي که کشته نيست تو برادر موضع ناکشته باش کاغذ اسپيد نابنوشته باش تا مشرَّف گردي از نون والقلم تا بکارد در تو تخم آن ذو الکرم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس دوازدهم: فروتنی 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از ويژگي‌هاي کم‌نظير آيت‌الله مصباح، تواضع مثال‌زدني‌شان در برابر بزرگان علم و دين حتي دربرابر شاگردان خود و بلکه دربرابر عامه مردم بود. او استادي بود که تمام قد حتي تا ماه‌هاي آخر عمر مبارکشان، در مقابل شاگردانش مي‌ايستاد. در نماز جماعت به آنها اقتدا مي‌کرد. 🔸او با اينکه در عرصه علمي و اجتماعي از جايگاهي بسيار بالا و بعضاً بي‌نظير، برخوردار بود؛ اما در تواضع و فروتني نسبت به اطرافيان نيز حقيقتاً بي‌نظير بود. 🔸او همواره از استادان خود با احترامي وصف‌ناپذير ياد مي‌کرد؛ احترامي فوق‌العاده براي حضرت امام، علامه طباطبائي و آيت‌الله بهجت قائل بود. خودم از او شنيدم که مي‌فرمود حاضر بودم با افتخار تا آخر عمر خدمتکار علامه طباطبائي باشم. و اين بدان دليل بود که او را توحيد مجسم و اسلام عينيت‌يافته مي‌دانست. همواره با شعفي وصف‌ناشدني از او ياد مي‌کرد؛ در همين اواخر وقتي وارد منزل علامه طباطبائي شدند، فرمودند اينجا بوي بهشت مي‌دهد. 🔸عليرغم آنکه خودش از سوي حضرت ولايت، سيدعلي خامنه‌اي(حفظه الله) به لقب «طباطبائي زمان» و «مطهري زمان» و پرکنندة خلأ علامه طباطبائي و شهيد مطهري متصف شده بود، اما دائماً در تلاش بود نسل جوان و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي را بر سر سفرة و بنشاند و خود را نيز خوشه‌چين خرمن علم و معرفت آن بزرگان مي‌دانست. کتاب «تماشاي فرزانگي و فروزندگي» ايشان دربارة علامه طباطبائي گوياي گوشه‌اي از ارادت علمي و عملي ايشان به آن استاد علامه است؛ و همچنين کتاب «آفتاب مطهر» که در وصف شهيد مطهري و بيان ويژگي‌هاي علمي و عملي آن شهيد بزرگوار نوشته‌اند، گوياي فروتني و تواضع وصف‌ناپذير ايشان دربرابر چنان بزرگاني است. 🔸او دست بزرگان علم و دين از مطهري تا شبيري زنجاني از محمدي‌گيلاني تا جوادي آملي را مي‌بوسيد؛ او عليرغم همه نوآوري‌ها و ابتکارات بي‌نظيرش در فلسفه اسلامي، آيت‌الله جوادي را، که از معاصران و هم‌سن و سالان خودش بود، رئيس فلسفه اسلامي در عصر حاضر مي‌دانست. اين در حالي بود که بدون هيچ شک و ترديدي خدمات علمي و فلسفي و آموزشي و پژوهشي او به اسلام و انقلاب از اغلب اين آقايان بيشتر و عميق‌تر و گسترده‌تر بود. دقت نظر فلسفي ايشان به اعتقاد بسياري از آگاهان از همه آن بزرگان بيشتر بود. 🔸به باور اين بنده، همين تواضع و فروتني‌ها از مهم‌ترين عوامل موفقيت آيت‌الله مصباح بود. فراموش نکنيم که «إِنَّ مَنْ‏ تَوَاضَعَ‏ لِلَّهِ‏ رَفَعَهُ اللَّه‏». بر نوشته هيچ بنويسد کسي؟ يا نهالي کارد اندر مغرسي؟ کاغذي بايد که آن بنوشته نيست تخم کارد موضعي که کشته نيست تو برادر موضع ناکشته باش کاغذ اسپيد نابنوشته باش تا مشرَّف گردي از نون والقلم تا بکارد در تو تخم آن ذو الکرم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس سيزدهم: بصيرت 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي ديگر از ويژگي‌هاي برجستة آيت‌الله مصباح، «بصيرت» بود. او هم در مسائل ديني و هم در مسائلي اجتماعي و فرهنگي و سياسي حقيقتاً ديدي نافذ و بصيرتي مثال‌زدني داشت. ظرافت‌ها و نقاط کور را خوب مي‌شناخت؛ اهداف پنهان دشمنان اسلام و انقلاب را به زيبايي تشخيص مي‌داد و در بزنگاه‌ها وارد صحنه مي‌شد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص مي‌کرد و فتنه‌گران را از پشت نقاب‌هاي دروغيني که از ديانت و اصلاح‌گري و امثال آن بر چهره مي‌زدند، بيرون مي‌کشيد و بنيان‌هاي فکري باطل و اهداف و مقاصد شيطاني پنهان آنان را آشکار مي‌نمود. 🔸به تعبير مقام معظم رهبري، «چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بی‌درنگ به میدان می‌آورد و در این راه سرزنش و زخم زبان دیگران را به چیزی نمی‌گیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح، تکریم راه‌حق و نشان دادن مصداق و الگوی شایسته است.» (رهبر انقلاب در ديدار اعضاي موسسه امام خميني، 3 آبان، 1389) 🔸اما به راستي آيت‌الله مصباح اين بصيرت مثال‌زدني را چگونه به دست آورده بود؟ و ما هم اگر بخواهيم از چنين بصيرتي برخوردار شويم، چه بايد کنيم؟ در پاسخ مي‌گويم مثل هر ويژگي‌ بينشي و گرايشي ديگري که در انسان هست، معلول عواملي است که همگي در آيت‌الله مصباح وجود داشتند: (1) شناخت حق و باطل و تشخيص مرزهاي جداکننده حق و باطل؛ و اين جز با در اختيار داشتن معياري دقيق امکان ندارد؛ و آيت‌الله مصباح با مجاهدت‌هاي علمي و عملي فراوان، معيارهاي برهاني و قرآني و عرفاني و حتي تجربي تمييز حق از باطل را تحصيل کرده بود؛ (2) قطع همه تعلقات دنيوي؛ از ديگر عوامل بصيرت‌زا، دل نبستن به جاه و مقام و اعتبارات و القاب اين‌جهاني و دنيايي است؛ و آيت‌الله مصباح براي زدودن چنين تعلقاتي از وجود خود مجاهدت‌هاي نفساني فراواني کرده بود؛ و در اين جهت هم کاملاً موفق شده بود. امور دنيوي و اعتبارات اجتماعي و دلبستگي‌هاي مادي چيزي نبود که آن روح بزرگ را به خود مشغول کنند؛ (3) اخلاص و تقوا؛ از ديگر عوامل مهم بصيرت‌زا، اخلاص و تقوا است؛ قرآن کريم مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏» (اعراف، 201) اهل تقوا، به هنگام مواجهه با لغزشگاه‌ها و دسيسه‌هاي شيطاني، هرگز نمي‌لغزند؛ آنها حقيقت را خوب مي‌يابند و هرگز به دام شيطان نمي‌افتند. به تعبير ديگر، انسان‌هاي پارسا به دليل آنکه رذايل اخلاقي را از خود دور کرده‌اند و طمع‌ و حرص و کبر و غرور در وجود آنان جايي ندارد، به همين دليل، ابزارهاي فريب شيطان را از او گرفته‌اند. حجاب‌هاي ديده و دل را کنار زده‌اند؛ زنجيرهاي که شيطان بر قلب و زبان آدميان مي‌تند را پاره کرده‌اند؛ به همين دليل اهل بصيرت‌اند. آيت‌الله مصباح در يک جهاد‌ نفساني طولاني‌مدت و با درس‌آموزي از محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبائي و آيت‌الله بهجت و با نگاه عميق توحيدي‌اي که داشت توانسته بود چنين رذايلي را از وجود خود ريشه کن کند؛ به همين دليل، نه تنها حق و باطل را به خوبي مي‌شناخت بلکه بدون لکنت‌زبان و با بياني صريح و سليس و با منطقي استوار آنها را در سطوح مختلف اجتماعي و حتي در تريبون‌هاي عمومي بيان مي‌کرد. (4) کل‌نگري در عين جزءنگري؛ از ديگر عوامل مهم بصيرت‌زا، برخورداري از دو ويژگي علمي شبه‌متضاد است؛ يعني کل‌نگري از يک طرف و جزء‌نگري و نکته‌بيني از طرف ديگر. کساني که صرفاً کل‌نگر يا صرفاً جزء‌نگر باشند، بصيرت لازم براي تشخيص حق از باطل در مسائل اجتماعي و سياسي و فرهنگي را نخواهند داشت؛ و البته جمع ميان اين دو نيز کاري دشوار است؛ به همين دليل، عالمان اهل بصيرت هم انگشت‌شمارند. آيت‌الله مصباح حقيقتاً از جمله انديشمنداني بود که ضمن برخورداري از نگاهي کلان به عالم و آدم و فلسفه سياسي و اجتماعي و مسائل فرهنگي، نسبت به جزئيات برنامه‌هاي دشمنان نيز آگاهي و اشراف داشت و همچون مرزباني آگاه، دائماً مسائل فرهنگي و اجتماعي و ديني را رصد مي‌کرد؛ اشخاص و جريان‌هاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي را به خوبي مي‌شناخت. به همين دليل از بصيرتي کم‌نظير برخوردار بود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس چهاردهم: فيلسوف مربي 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از ويژگي‌هاي بارز در سبک و سلوک علمي و عملي آيت‌الله مصباح اين بود که حقيقتاً يک مربي کم‌نظير بود؛ سکوت و سخن ايشان درس‌آموز بود. نوع نگاه‌شان، انرژي‌بخش بود؛ حتي نشست و برخاست او نيز آموزنده بود. ارتباط با او و نشستن در محضر او، حتي مشاهده چهرة نوراني و رويِ گشادة او حقيقتاً ايمان‌ها را مستحکم و اراده‌هاي مشتاقان را پولادين مي‌کرد. در سخت‌ترين شرايط روحي وقتي در محضر او مي‌نشستيم، چنان آرامشي به ما مي‌داد که گويا اصلاً سختي و گرفتاري‌اي نداشته‌ايم. در درون‌شان صد قيامت نقد هست کمترين آنکه شود همسايه مست 🔸حضرت آيت‌الله شبيري زنجاني ساليان قبل به جناب حجت‌الاسلام ابوالحسن نواب فرموده بودند: «آقاي مصباح را خدا مربي خلق کرده است؛ و حتي چاي خوردن ايشان هم چاي خوردن يک مربي و يک معلم اخلاق است؛ حرف زدن ايشان، تحمل ايشان، سکوت ايشان، تواضع ايشان، همه و همه به آدم درس مي‌دهد. يعني من معتقدم ايشان از لباسي که مي‌پوشند به آدم ياد مي‌دهند که چطوري لباس بپوشد و خدا سرتا پای ايشان را يک مربي اخلاق خلق کرده است» (زندگي‌نامه حضرت‌ آيت‌الله مصباح يزدي، ص87) 🔸او به ندرت به کسي حتي به فرزندانش توصيه مستقيم مي‌کرد؛ اما سبک زندگي او تماماً موعظه و توصيه اخلاقي بود. او در برخوردهاي اجتماعي، برخلاف تصويري که ژورناليست‌هاي ناآگاه و دشمنان بي‌مروت، از ايشان ترسيم مي‌کردند، بسيار اهل مدارا و تحمل بود. 🔸از جمله بارزترين ويژگي‌ها در سلوک علمي و آموزشي آيت‌الله مصباح، شاگردپروري ايشان بود. او حقيقتاً زندگي خود را وقف پرورش نيرو براي اسلام و انقلاب کرد. با کوچکترين شاگردان خود نيز چنان برخورد مي‌کرد که کسي با نزديک‌ترين دوستش برخورد مي‌کند؛ بسيار صميمي و پدرانه. شاگردان او هم پروانه‌وار دور شمع وجودش مي‌چرخيدند و او را محرم اسرار زندگي خود مي‌دانستند. او پشت سر شاگردان خود نماز مي‌خواند؛ تمام قد، حتي در ماه‌هاي پاياني عمر مبارکشان، جلوي شاگردان خود مي‌ايستاد. 🔸جلسات مشورتي خود را با شاگردانش برگزار مي‌کرد. جدي‌ترين تصميمات و برنامه‌هاي آموزشي و پژوهشي‌اش را با پاره‌اي از شاگردانش در ميان مي‌گذاشت و از آنها مشورت مي‌گرفت. بي‌هيچ تکلفي و بدون نياز به هيچ ترتيب و آدابي با آنها بر سر يک سفره مي‌نشست. او حقيقتاً يک مربي بود. 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس پانزدهم: مرزبانی فکر و فرهنگ 🖊احمدحسين شريفي 🔸امام حسن عسکري(ع) در حديثي مي‌فرمايد: عالمان شيعه مرزبانان فکر و فرهنگ اسلامي‌اند؛ آنان در مرزي که طرف مقابلشان ابليس و نيروهاي کارکشته و زيرک و داناي ابليسي قرار دارند، به مرزباني و نگهباني از معارف اسلامي و حدود و ثغور اسلام مي‌پردازند. (التفسير المنسوب الي الامام الحسن العسکري، ص343) 🔸عالمان راستين شيعي کساني‌اند که اجازه نمي‌دهند شيطان و شيطان‌صفتان آتش شبهه بر خرمن باورها و ارزش‌هاي مردم بياندازند. آنان به مثابة مرزباناني هوشيار و آگاه و شجاع در مقابل شبهه‌افکني‌ها سينه سپر مي‌کنند و چنان با شبهات ديني مواجهه مي‌شوند که نه تنها به صورتي مستدل و عالمانه آنها را پاسخ مي‌دهند که شبهات را ابزار و وسيله‌اي براي ترويج و تعميق معارف اسلامي مي‌دانند. 🔸بدون ترديد يکي از قوي‌ترين و بزرگ‌ترين مرزبانان جهان‌بيني و نظام ارزشي اسلام در دوران معاصر آيت‌الله مصباح‌يزدي بود. او فيلسوفي "مرابط" بود. او به دليل (1) تسلط بسيار خوب بر معارف اسلامي (ادبيات، تاريخ اسلام، منطق، معرفت شناسی، فقه، اصول، تفسير، فلسفه، کلام، اخلاق و عرفان اسلامی) و (2) آشنايي بسیار خوب با علوم جديد و فلسفه‌هاي مدرن و (3) آشنايي با ادبيات رايج علمي و آکادميک و (4) غيرت ديني و احساس مسؤوليت در برابر حقيقت و (4) همچنين به دليل بصيرت و روشن‌بيني منحصربه فردي که داشت، از دهة پنجاه به بعد (به مدت نيم قرن) به مثابة‌ بزرگترين، هوشيارترين و زيرک‌ترين مرزبان باورها و ارزش‌هاي شيعي نمايان شد. 🔸او حقيقتاً يک حکيم مرابط و مرزبان آگاه و مطمئن براي دفاع از معارف اسلامي بود. هوشمندانه همه تحرکات فکري و فرهنگي مخالفان فکر و فرهنگ اسلامي را رصد مي‌کرد و غالباً به ريشه‌ها و بنيان‌هاي فکري مخالفان حمله مي‌کرد و با قدرت منطق و استدلال و بيان رسايي که داشت، چنان با آنها روبرو مي‌شد که کسي را ياراي مقاومت علمي و استدلالي در برابر استدلال‌ها و منطق قوي و قويم او نبود. به همين دليل غالباً رو به سوي ترور شخصيت او مي‌آوردند و هنوز هم به همين کار مشغول‌اند! @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس شانزدهم: روش مواجهه با شبهات ديني 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي ديگر از امور درس‌آموز در زندگي علمي و عملي آيت‌الله مصباح، روش ايشان در مواجهه با شبهات ديني است. ايشان به دليل جامعيتي که نسبت به معارف اسلامي داشتند و به دليل آشنايي خوب‌شان با مکاتب و انديشه‌هاي معارض، و همچنين به دليل تجربه طولاني مد‌ت‌ در مواجهه با شبهات ديني و اعتقادي، مي‌تواند الگويي براي مرابطان و مرزبانان فکر و فرهنگ اسلامي در دنياي معاصر باشد. 🔸دربارة روش‌ مواجهه علامه مصباح با شبهات ديني از ابعاد و منظرهاي مختلف و متعددي مي‌توان نظر کرد و سخن گفت. اما بالاجمال مي‌توان گفت ايشان در مواجهه با شبهات ديني چهار مرحله و گام مهم را در نظر داشتند: 🔸گام اول: تلاش در جهت فهم دقيق شبهه؛ ايشان در گام اول سعي مي‌کردند که شبهه مطرح شده را به درستي فهم کنند، و براي فهم دقيق مسأله مي‌کوشيد که اولاً، حب و بغض‌ خود را نسبت به معارف ديني و شبهات دشمنان کنار بگذارد؛ چرا که حب و بغض‌هاي بي‌دليل و بدون پشتوانة استدلالي مي‌تواند سد راه عقل و فهم باشند: چون غرض آمد هنر پوشيده شد/ صد حجاب از دل به سوي ديده شد. و ثانياً، هرگز خود را درگير شخصيت و مسائل شخصي و خصوصي شبهه‌کنندگان نمي‌کرد. يعني مهم نبود که آن شبهه از سوي چه کسي و به چه منظوري بيان شده است؛ اصل شبهه و مدعا يا دليل اقامه شده را کار داشتند. 🔸گام دوم: در گام دوم مي‌کوشيد تبييني جامع و دقيق از ابعاد شبهه و حدود و ثغور آن بيان کند؛ مقدمات آن، مباني و اصول موضوعة آن، و دلايل و نتايج آن را بيان مي‌کرد. در اين مرحله آنقدر به زيبايي و با دقت و امانت و انصاف اصل شبهه را توضيح مي‌داد که بعضاً از خود شبهه‌کنندگان واضح‌تر و دقيق‌تر آن را بيان مي‌کرد. توجه داشته باشيد که يکي از مهمترين گام‌هاي پاسخ به شبهات همين گام است؛ زيرا شبهه يعني شبيه حق؛ يعني حق‌نما؛ يعني سخني که آميخته‌اي از حق و باطل است. و يکي از بهترين راه‌هاي براي مبارزه با آن، آفتابي کردن و نمايان کردن ابعاد مختلف آن است. در اين صورت حق و باطل و سره و ناسره آن به خوبي آشکار مي‌شوند. 🔸گام سوم: در گام سوم به نقد شبهه مي‌پرداخت. براي اين منظور (1) تبار شبهه و سابقة تاريخي آن را آشکار مي‌کرد. و با اينکار ابهت شبهه و شبهه‌کنندگان را مي‌شکست و مثلاً نشان مي‌داد که چنين سخني را دربارة قرآن، مشرکان و بت‌پرستان قريش هم مي‌گفتند؛‌ يا چنين سخني در موضوع ازدواج و غريزه جنسي را قوم لوط هم مي‌گفتند. پس چيز تازه‌اي نيست؛ (2) به نقد مباني و پيش‌فرض‌ها و اصول موضوعة شبهه مي‌پرداخت؛ (3) منشأ و انگيزة طرح شبهه را ذکر مي‌کرد و نقد مي‌کرد؛ سپس به سراغ (4) نقد دلايل مي‌آمد و نادرستي آنها را اثبات مي‌کرد و افزون بر اين به (5) نقد و تشريح پيامدهاي فردي واجتماعي پذيرش شبهه هم مي‌پرداخت و نهايتاً به (6) نقد خود مدعا هم مي‌پرداخت چون نقد دليل اخص از نقد مدعا است؛ ايشان با نقد و ابطال مدعا، به طور کلي ريشه شبهه را از ميان برمي‌داشت. 🔸گام چهارم: در گام چهارم، علامه مصباح، به تأسي از برخي ديگر از بزرگان مثل علامه اميني، شيخ آقابزرگ تهراني و امثال آنان، شبهه را به عنوان وسيله و ابزاري براي تبيين دقيق معارف اسلامي ناظر به آن مسأله مي‌ديد: «استراتژي تبديل تهديد به فرصت». يعني در مرحله پاسخ به شبهه باقي نمي‌ماند، بلکه از آن به عنوان وسيله‌اي براي تبيين دقيق، عميق و مستدل معارف اسلامي استفاده مي‌کرد. 🔹ذکر مصاديق و نمونه‌هايي براي اين نوع مواجهه در اين فضا و فرصت نمي‌گنجد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴ماه شعبان؛ ماه رسول‌الله 🖊احمدحسین شریفی 🔶دوستان عزیز، آماده حرکت شوید. مهلت اقامت در منزل ماه رجب تمام شد. امیدوارم که روز قیامت وقتی منادی ندا می‌دهد «أَيْنَ‏ الرَّجَبِيُّون‏؟» نه تنها شرمنده و سرافکنده نباشیم که همه ما جزء لبیک‌گویان باشیم. اما به هر حال، از این منزل باید گذشت. باید آماده ورود به منزل ماه مبارک شعبان شد. که برخی از اهل دل آن را از بزرگ‌ترین منازل سلوک الی الله دانسته‌اند. این منزل دارای شأن و منزلتی عظیم است: 🔶در این ماه یکی از شب‌های قدر وجود دارد (نیمه ماه شعبان)، ماه میلاد موعود امم، یاور مظلومان، منتقم ستم‌دیدگان و ماه میلاد عدالت‌گستر جهانیان است. ماه رسول الله(ص) است. خودش فرمود: «شَعْبَانُ‏ شَهْرِي‏ فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي‏ عَلَى شَهْرِي‏؛ شعبان ماه من است خدا رحمت کند کسی را که من را در این ماه یاری کند» 🔶تأمل در همین دعوت عام رسول الله، می‌تواند محرک و مشوقی قوی برای ما امت اسلام و پیروان رسول الله باشد. امام علی(ع) فرمودند از زمانی که این دعوت رسول‌الله را شنیدم روزه ماه شعبان از من فوت نشد. کسانی که توانایی آن را دارند از روزه این ماه غفلت نکنند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «شَعْبَانُ‏ شَهْرِي‏ وَ هُوَ أَفْضَلُ الشُّهُورِ بَعْدَ شَهْرِ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَ فِيهِ يَوْماً كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ شعبان ماه من است و آن برترین ماه‌ها بعد از ماه رمضان است؛ هر کس یک روز از این ماه را روزه بگیرد، من شفیع او در روز قیامت خواهم شد» 🔶یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین اعمال در این ماه عزیز، انس روزانه با است. مناجاتی که از بزرگ‌ترین افتخارات معنوی و معرفتی شیعیان است. علاقه بسیاری از اهل دل به ماه شعبان به دلیل این مناجات بی‌نظیر است. دریایی از معارف در آن نهفته است. بسیاری از اهل معرفت فقرات این مناجات را در طول سال در قنوت نمازهای خود می‌خوانند. 🔶یکی از کتاب‌های خوش‌خوان و روان و کم‌حجمی که در شرح این مناجات نوشته شده است کتاب «شکوه نجوا» از یزدی است. برای فهم عمیق‌تر این مناجات مطالعه آن را از دست ندهید. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
Marefate Mesbah - Mesbahe Marefat - 1400-10-13_1.mp3
47.75M
🔰 معرفت مصباح،مصباح معرفت (اولین سالگرد ارتحال علامه مصباح) - سخنران : حجت الاسلام سید احمد هاشمی - ۱۴۰۰/۱۰/۱۳ ❓ جایگاه معرفت در جنگ نرم چیست؟ ❓۵ رکن اصلی در انتقال معارف دین به جامعه چیست؟ ❓مسیر اصلی تمدن سازی اسلامی چیست؟ ❓ثمره عمر علامه مصباح چیست؟ ❓ریشه اصلی انحرافات مومنین در فتنه ها از صدر اسلام تا زمان حاضر چیست؟ ❓اساس و رکن کار مصلحین مذهبی چیست؟ ❓ضروری‌ترین و با ارزش‌ترین و موثرترین کار فرهنگی در حال حاضر چیست؟ ❓رکن و هویت انقلاب اسلامی چیست؟ ❓رمز موفقیت در کارها چیست؟ 🇮🇷 @faannoos