#یادداشت_کتاب
#خواهر_عروسکی
منی که هیچوقت پرتقالخوان نبودم، در یک حرکت انتحاری و بخاطر نمایشگاه مدرسه، تصمیم گرفتم روزی یک رمان پرتقال بخوانم تا وقتی با بچهها صحبت میکنم، دست پر باشم. حالا چرا روزی یکی؟ این توهم از آن روزی برایم ایجاد شد که رمان "بیصدایی" را از ظهر تا شب خواندم. فکر کردم همهی کتابهای پرتقال همینجوری است. اما وقتی "چلنجر دیپ" را شروع کردم و دیدم هر شب چند صفحه بیشتر پیش نمیرود، فهمیدم همهی کتابهای پرتقال هم، هلو برو تو گلو نیست!
"خواهر عروسکی" اما چیزی بین این دو کتاب بود. نه مثل چلنجر دیپ همه چیز روی هوا بود، نه مثل بیصدایی جذاب و روان و سریع پیش برو.
خواهر عروسکی درباره دختری ۱۴ ساله به نام جینی است. جینی اوتیسم دارد و همین بیماری مشکلاتی برایش ایجاد کرده از جمله اینکه نمیتواند به راحتی احساساتش را بیان کند.
زاویه دید کتاب اول شخص است یعنی ما کل ماجرا را از زبان و درون ذهن یک بچه اوتیستیک میخوانیم. این مدل روایت شیوه جدیدی بود و جذابیتهای خاص خودش را داشت. مثلا برای یک والد این فایده را دارد که یک بار بالاخره میفهمد توی ذهن بچههای کوچک چه میگذرد. زیرا ذهن جینی ۱۴ ساله بسیار شبیه یک کودک ۴،۵ ساله است. همه بچههای ۴،۵ ساله سالم هم معمولا نمیتوانند دقیقا بفهمند نام احساسی که دارند چیست یا نمیتوانند وقتی بمباران سوال یا اطلاعات بشوند، بفهمند باید چه جواب بدهند و چیزهایی از این قبیل. به همین دلیل، فارغ از ماجرای داستان، پیشنهاد میکنم همهی آدم بزرگها این کتاب را بخاطر شخصیتپردازیاش بخوانند.
اما ماجرای کتاب چیست؟
جینی مادری دارد به نام گلوریا که معتاد بوده و با جینی بد رفتاری میکرده. در سن ۹ سالگیِ جینی، پلیس او را از مادرش میگیرد و مادر را دستگیر میکند. جینی از آن به بعد تبدیل به فرزندخوانده میشود اما ۵ سال است تلاش میکند با مادرش ارتباط برقرار کند و بقیه نمیگذارند. چرا؟ چون جینی ۵ سال قبل وقتی توسط پلیس از خانه گلوریا برده شد، بچه عروسکش را درون چمدان زیر تخت گذاشت تا کسی او را پیدا نکند. کسی که جینی ادعا میکند بچه واقعی است و بقیه فکر میکنند عروسک است...
کتاب ماجرای جذابی دارد اما بعد از حدود یک سوم داستان که بالاخره خواننده میفهمد بچه عروسک عروسک بوده یا بچه واقعی، دچار یاس فلسفی میشود که خب بقیه کتاب قرار است چه بگوید؟!
ولی کمی که داستان پیش میرود، میفهمیم این کتاب داستان بچه عروسک نیست بلکه داستان جینی است. اینکه جینی بالاخره پیش خانوادهای که او را به فرزندی قبول کردهاند میماند یا همراه مادرش میرود یا پدر بیولوژیکیاش او را پیش خود میبرد یا ...
کشمکش دیگر داستان این است که خانواده جدید جینی، بعد از ۲ سال نگهداری از او، خودشان بچهدار شدهاند و حالا دچار این ترسند که یک بچه اوتیستیک که توسط مادرش سالها دچار آزار میشده، به نوزاد آسیبی نرساند!
از جایی که مخاطب ماجرای بچه عروسک را رها میکند و به سرنوشت جینی علاقهمند میشود، داستان دوباره روی ریتم تند میافتد و کتاب خوب و سریع پیش میرود.
آیا کتاب برای نوجوان هم مناسب است؟
در واقع داستان موارد متعددی از ناهنجاریهای اخلاقی دارد که با فرهنگ ما سازگار نیست. مهمترینش همین بیپدر بودن بچههای داستان است یا حضور دوست (پسر) گلوریا در خانه او که موجب ترس جینی میشده، اما این موارد در داستان به شکل خوبی سانسور شده و اشارهها آنقدر گذراست که نوجوان تاثیر بدی نمیپذیرد؛ خصوصا که این مدل زندگی مربوط به شخصیت منفی و معتاد داستان است. در نتیجه کتاب برای نوجوان ۱۳،۱۴ سال به بالا قابل استفاده است و مشکل خاصی ندارد.
@macktubat