eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شهادت علیرضا کریمی علیرضا کریمی درسال ۱۳۶۱ عملیات والفجر ۱ منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب توسط تیرهای عراقی از ناحیه هر دو پا مورد هدف قرار گرفت و در جواب به فرمانده اش گفت، شما فرمانده ای بچه ها منتظر تو هستند. علیرضا در زمان افتادن روی زمین می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی سریعا نزدیک او رفت و از روی پاهای این شهید ۱۷ ساله رد شد. ۱۶ سال پس از شهادت او در زمانی که نخستین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا شد؛ در منطقه فکه شمالی، پیکرش را پیدا کردند و به وطن خود در شب تاسوعای حسینی بازگردانند. 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📙 معرفی کتاب "کتاب حاضر، شرح زندگی نوجوانی است که امام راحل الگوی او قرار گرفت. علیرضای این کتاب، یکی از کسانی است که ره صدساله عارفان را یک شبه طی کرد و خود چراغی شد برای آیندگان. جمعی از دوستان و همرزمان، برادران و مادر این شهید، خاطراتی از وی نقل کرده اند که در این کتاب به رشته تحریر درآمده است. در پایان کتاب نیز تعدادی عکس از شهید و برخی دوستان و همرزمان و مادرش آورده شده است. شهید علیرضا کریمی، در سن 17 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شده است." ⬅️ گزیده از کتاب مسافر کربلا چهارساله بود ، مریضی سختی گرفت . پزشکان جوابش کردند . گفتند این بچه زنده نمی ماند . پدرش او را نذر آقا ابالفضل کرد روز بعد به طرز معجزه آسایی شفا یافت! هرچه بزرگتر می شد ارادت قلبی او به قمر بنی هاشم بیشتر می شد.در جبهه مسئول دسته گروهان ابالفضل از لشکر امام حسین بود. علیزضا کریمی 17 سال بیشتر نداشت . آخرین باری که رفت جبهه گفت : راه کربلا که باز شد بر می گردم ، پانزده سال بعد همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت پیکرش بازگشت . آمده بود به خواب مسئول تفحص گفت : زمانش رسیده که من برگردم ! محل حضورش را گفته بود!! عجیب بود پیکرش به شهر دیگر منتقل شد. مدتی بعد او را آوردند . روزی که تشییع شد تاسوعا بود روز ابالفضل(ع 💖 کانال مدداز شهدا @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯)
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید علیرضا کریمی💕 از شهدای چله مون بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* * برادر شهید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
#مدافع_عشـــق #قسمت_دوم روی پله بیرون ازمحوطه حوزه میشینم وافرادی ڪه اطرافم پرسه میزنند را رصد میڪن
به دیوارتڪیه میدهم ونگاهم رابه درخت ڪهنسال مقابل درب حوزه میدوزم...😊 چندسال است ڪه شاهدرفت وآمدهایـے؟❢استادشدن چندنفررا به چشم دل دیده ای؟..توهم ؟❤ بـےاراده لبخند میزنم❢به یاد چند تذڪر ...چهار روز است ڪه پیدایت نیست.😔 دوڪلمه اخرت ڪه به حالت تهدید درگوشم میپیچد... .. خب اگر نروم چـے؟❢😐 چرا دوستت مثل خروس بـے محل بین حرفت پرید و...😒 دستـے از پشت روی شانه ام قرار میگیرد! ازجامیپرم و برمیگردم... یڪ غریبه درقاب چادر.بایڪ تبسم وصدایـے ارام... _ سلام گلم❣..ترسیدی؟ با تردید جواب میدهم _سلام❣...بفرمایید..؟ _ مزاحم نیستم؟..یه عرض ڪوچولو داشتم. شانه ام راعقب میڪشم ... _ ببخشید بجانیاوردم..!! لبخندش عمیق ترمیشود.. _ من؟؟!....خواهرِ مفتشم😊 یڪ لحظه به خودم آمدم و دیدم چندساعت است ڪه مقابلم نشسته وصحبت میڪند: _ برادرم منو فرستاد تا اول ازت معذرت خواهـے ڪنم خانومے❣اگر بد حرف زده....درڪل حلالش ڪنے.بعدهم دیگه نمیخواست تذڪر دهنده باشه! بابت این دو باری ڪه با تو بحث ڪرده خیلے تو خودش بود. هـےراه میرفت میگفت:اخہ بنده خدا بہ تو چہ ڪه رفتـے با نامحرم دهن به دهن گذاشتـے!... این چهارپنج روزم رفته بقول خودش آدم شہ!... _ آدم شہ؟؟؟...ڪجا رفته؟؟؟😕 _ اوهوم...ڪارهمیشگے! وقتـےخطایـےمیڪنه بدون اینڪه لباسےغذایـے،چیزی برداره.قرآن،مفاتیح و سجادش رو میزاره توی یه ساڪ دستـے ڪوچیڪو میره... _ خب ڪجا میره!!؟ _ نمیدونم!...ولـے وقتـے میاد خیلـےلاغره...!یجورایـے میڪنه😊 باچشمانـےگرد به لبهای خواهرش خیره میشوم... _ توبه ڪنه؟؟؟؟...مگہ...مگہ اشتباه ازیشون بوده؟... چیزی نمیگوید.صحبت رامیڪشاند به جمله آخر.... _ فقط حلالش ڪن!...علاقہ ات بہ طلبہ ها رو تحسین میڪرد!... ... اینم بزار پای همینش ... همنام پسرِ اربابــے....هر روز برایم عجیب ترمیشوے... تو متفاوتـے یا... تو را میبینم؟ ✍ ادامه دارد ... 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
🍃 ڪار نشریه به خوبـے تمام شد و دوستے من با فاطمہ سادات خواهر تو شروع❣❤ آنقدر مهربان،صبور و آرام بود ڪه حتـےمیشداورا دوست داشت. حرفهایش راجب مرا هرروز ڪنجڪاوتر میڪرد. همین حرفها بہ رفت و آمدهایم سمت حوزه مهر پایان زد. گاه تماس تلفنـے داشتیم و بعضـے وقتهاهم بیرون میرفتیم تا بشوددسوژه جدید عڪسهای من... جلوه خاصی داشت در ڪادر تصاویر... ڪم ڪم متوجه شدم خانواده نسبتا پرجمعیتـے هستید. علـےاکبر،سجاد،علـےاصغر،فاطمه و زینب با مادروپدر عزیزی ڪه در چند برخورد ڪوتاه توانسته بودم از نزدیڪ ببینمشان. برادر بزرگتری و مابقی طبق نامشان ازتوڪوچڪتر.... نام پدرت حسین و مادرت زهرا❣ حتـے این چینش اسمها برایم عجیب بود. تو را دیگرندیدم و فقط چند جمله‌ای بود ڪه فاطمه گاهی بین حرفهایش از تو میگفت. دوستـے ما روز به روز محڪم ترمیشد و در این فاصله خبر اردوی بہ گوشم رسید... 🍃🍃🍃🍃 _ فاطمه سادات؟ _ جانم؟.. _ توام میری؟❣... _ ڪجا؟ _ اممم...باداداشت.راهـــیان نور؟... _ اره!ماچند ساله ڪه میریم. بادودلـے وڪمےمِن.و.مِن میگویم: _ میشه منم بیام؟ چشمانش برق میزند... _ دوست دارے بیای؟😏 _ آره...خیلـ😔ــے... _چراڪه نشه!..فقط ... گوشه چادرش رامیڪشم... _ فقط چے؟ نگاه معنادارے به سر تاپایم میڪند... _ باید چادر سر ڪنـے.😊 سر ڪج میڪنم،ابرو بالا میندازم... _ مگہ حجابم بده؟؟؟😒 _ نه!ڪےگفته بده؟!...اماجایـے ڪه ما میریم حرمت خاصـے داره! در اصل رفتن اونها بخاطرهمین سیاهـے بوده...حفظ این❣ و ڪناری از چادرش را با دست سمتم میگیرد 🍃🍃🍃🍃 دوست داشتم هر طور شده همراهشان شوم.حال و هوایشان رادوست داشتم. زندگـےشان بوی غریب و آشنایـے از محبت میداد🌹💞 محبتـے ڪه من در زندگـےام دنبالش میگشم؛حالا اینجاست...دربین همین افراد. قرارشد در این سفربشوم عڪاس اختصاصـے خواهر و برادری ڪه مهرشان عجیب به دلم نشستہ بود❣ تصمیمم راگرفتم... 🍃 ✍ ادامه دارد ... 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴 کانال‌تون‌ رو با هزینۀ کم با مدداز شهدا می تونین رشد بدین با مدداز شهدا🌷 برای رزرو تبلیغات پرجذب 👇 .@yazaahrah
💫 در محضر شهدا 💫 وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت: خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ علی با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم __________________________________ @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃