eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
4.9هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 مدد از شهدا 🌺
2⃣ ✅کرامت امام حسین علیه السلام به جوان بیکار؛ ادامه ماجرا.. 👈🏽سنگهارو جلوی حسینیه خالی کردیم و کار
3⃣ ✅کرامت امام حسین علیه السلام به جوان بیکار؛ 👈🏽بالاخره مادرم زنگزد و وقت گرفت برای خواستگاری پاشدیم رفتیم خونه حاجی کارخونه دار.. ثروت و زندگی اونا ; داغونی زندگی ما😐 خدایا چه اشتباهی کردیم اومدیم اینجا خواستگاری.. اینا الان کلی به بلاهت ما میخندن و سالها سوژه مسخرشون میشیم☹ پاهام رمقی برای راه رفتن و چشمم رمقی برای نگاه کردن نداشت ولی دیگه اومده بودیم.. 👈🏽مادرم بعد حال و احوال گفت حاجی راستش اومدیم برای آقا رضا خواستگاری دختر گلتون.. از وضعیت زندگی ما و اینکه آقا رضا نون آور خونه ماس خبر داری.. شما به این وصلت راضی هستی؟ حاجی خندید و گفت حاج خانوم من از ثروت دنیا چیزی کم ندارم الحمدلله.. من یه داماد سالم و صالح از خدا میخاستم..خدا رسونده.. یه ساله پسرتون پیش منه زیر نظر دارمش چشمش پاکه دستش پاکه اهل نماز و اهلبیته برای من مهم انسانیتشه که آقا رضا داره.. من حرفی ندارم ، از دخترمم پرسیدم، فهمیدم راضیه.. حالا نوبت آقارضاس عروس ببینه و باهاش صحبت کنه ببینه تفاهم دارن من حرفی ندارم.. نگاه اول .. تپش های شدید قلبم.. خیس عرق شدم.. عروس که حال داغونم دید گفت آقا رضا من دنبال مادیات نیستم، شمارو همین جوری دوس دارم و دوس دارم همین جور پاک بمونی و.. 💗❤💗❤💗 طولی نکشید قرار عقد گذاشته شد.. ادامه دارد..... 📚خاطرات مستند ✒مهدی قاضی زاده @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون..... 🌸شهدای عزیز این چله🌸 شهدای عزیز❤️ 1- 🌷سردار عزیزمون حاج قاسم سلیمانی✅ ۲- 🌷شهید بهشتی و ۷۲ تن✅ ۳- 🌷شهید رجایی وباهنر✅ ۴- 🌷شهید صدر زاده ✅ ۵- 🌷شهید صیاد شیرازی✅ ۶_ 🌷شهید آوینی ✅ ۷- 🌷شهید سرلشکر همدانی ✅ ۸- 🌷شهید ابراهیم همت ✅ ۹- 🌷شهید حسن باقری ✅ ۱۰- 🌷شهید مجید ومهدی زین الدین✅ ۱۱- 🌷شهید جواد الله کرم ✅ ۱۲- 🌷شهید چمران ✅ ۱۳--🌷شهید حمیدو مهدی باکری✅ ۱۴--🌷شهید نوید صفری✅ ۱۵-🌷شهیداحمد کاظمی ✅ ۱۶-🌷شهید خرازی✅ ۱۷-🌷شهید امیر حاج امینی ✅ ۱۸-🌷شهید پلارک✅ ۱۹-🌷شهید ابراهیم هادی✅ ۲۰-🌷شهید سید مجتبی علمدار ✅ ۲۱-🌷شهید هادی ذو الفقاری✅ ۲۲-🌷شهیداحمد علی نیری✅ ۲۳-🌷شهید طهرانی مقدم ✅ ۲۴-🌷شهید سردار زاهدی ✅ ۲۵-🌷شهید یوسف قربانی ✅ ۲۶-🌷شهید ثابت وثاقب شهابی ✅ ۲۷-🌷شهید محمد خوانی ۲۸🌷-شهیدمحمد حسین یوسف اللهی ۲۹-🌷شهید سجاد زبر جدی ۳۰-🌷شهید محمد جواد حسن زاده ۳۱-🌷شهید رجبعلی ناطقی ۳۲-🌷شهید مرتضی عطایی ۳۳-🌷شهید محسن حججی ۳۴-🌷شهید آرمان علی وردی ۳۵-🌷شهید بابک نوری ۳۶-🌷شهید علی خلیلی ۳۷-🌷شهید محمد بلبا سی ۳۸-🌷شهید بابایی ۳۹-🌷شهید شیرودی ۴۰-🌷شهید مجید قربانخانی روز اول👈🏼 ۱۵ اردیبهشت✅ روز دوم👈🏼 ۱۶ اردیبهشت✅ روز سوم👈🏼 ۱۷اردیبهشت✅ روز چهارم👈🏼 ۱۸ اردیبهشت✅ روز پنجم👈🏼 ۱۹ اردیبهشت✅ روز ششم👈🏼 ۲۰ اردیبهشت✅ روز هفتم👈🏼 ۲۱ اردیبهشت✅ روز هشتم👈🏼 ۲۲ اردیبهشت✅ روز نهم👈🏼 ۲۳ اردیبهشت ✅ روز دهم👈🏼 ۲۴ اردیبهشت✅ روز یازدهم👈🏼 ۲۵ اردیبهشت✅ روز دوازدهم👈🏼 ۲۶ اردیبهشت ✅ روز سیزدهم👈🏼 ۲۷اردیبهشت✅ روز چهاردهم👈🏼 ۲۸ اردیلهشت✅ روز پانزدهم👈🏼 ۲۹ اردیبهشت ✅ روز شانزدهم👈🏼 ۳۰اردیبهشت✅ روز هفدهم👈🏼 ۳۱ اردیبهشت✅ روز هجدهم👈🏼 ا خرداد ✅ روز نوزدهم👈🏼 ۲ خرداد ✅ روز بیستم👈🏼 ۳ خرداد ✅ روز بیست ویکم👈🏼 ۴ خرداد ✅ روز بیست دوم👈🏼 ۵ خرداد ✅ روز بیست وسوم👈🏼 ۶ خرداد ✅ روز بیست وچهارم👈🏼 ۷ خرداد ✅ روز بیست وپنجم👈🏼 ۸ خرداد ✅ روز بیست وششم👈🏼 ۹ خرداد ✅ روز بیست وهفتم👈🏼 ۱۰ خرداد روز بیست وهشتم👈🏼 ۱۱ خرداد روز بیست ونهم👈🏼 ۱۲ خرداد روز سی ام 👈🏼 ۱۳ خرداد روز سی ویکم👈🏼 ۱۴ خرداد روز سی دوم👈🏼 ۱۵ خرداد روز سی سوم👈🏼 ۱۶ خرداد روز سی وچهارم👈🏼 ۱۷ خرداد روز سی وپنجم👈🏼 ۱۸ خرداد روز سی وششم👈🏼 ۱۹ خرداد روز سی وهفتم👈🏼 ۲۰ خرداد روز سی وهشتم👈🏼 ۲۱ خرداد روز سی ونهم👈🏼 ۲۲ خرداد روز چهلم👈🏼 ۲۳ خرداد 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست) 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 @madadazshohada 💫♥️🍃♥️🍃💫
سلام مولای مهربانم ، مهدی جان عطر دلنشین یادتان همیشه با من است درست مثل نسیم که مدام در تار و پود درخت می پیچد و تازه اش می کند ... یا مثل بهار که در هوای باغ می پیچد و شکوفه بارانش می کند ... یا مثل باران که بر بیابان می بارد و سیرابش می سازد ... یا مثل آفتاب که بر شب می تابد و روشنش می کند ... من با یاد شما سبز و خرم و سیرابم ... ... چه خوشبختم که شما را دارم ... ... چه خوشبختم که به یادتان هستم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن‌جا که عاشقانت، یک‌دم حضور یابند، دل در حصار ناید؛ جان در میان نگنجد؛... جانم بفدایتان ...دلتنگ زیارتم ❤️🌱@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🕌✨› امـام رضـا اونقـدر مهــربونه ك از هـرجای دنـیا صداش کنـی همون لح‍ظـه نیـگات میکنـه و میـگه جــانم💚 ‹🕌✨› ↫ https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ببینید اوضاع رفح چقدر دردناکه که بی‌بی‌سی اینطوری خبر براش کار کرده و جالبه برخی سلبریتی‌هایی که معمولا ساکت هستن، این خبرو استوری کردن بعنوان همدلی. منبع خبری موثقشون بی‌بی‌سیه البته بازم خوبه یه واکنشی نشون دادن
اونقدر جنایت حمله به کمپ آوارگان رفح بزرگ بوده خودش اومده میگه اشتباه کردیم که فشارهارو از خودش برداره لعنت به شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج منصور ارضی: خانواده رئیسی مخصوصاً خانم و مادرش، خودشون رو کُشتن بَدَن رو ببینن، اجازه ندادیم... برای مَردُم سوخت... 😭😭😭😭😭😭😭
کسی برای آنها نامه نمی‌نوشت اولین بار «حمید داودآبادی» رزمنده و نویسنده شناخته شده دفاع مقدس در صفحه اینستاگرامش از این دو برادر می‌نویسد. ثاقب و ثابت شهابی نشاط، دوقلوهایی بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یک شیرخوارگاه رها می‌شوند. روز بهزیستی را بهانه کردیم تا در این پادکست رادیومهر از او بخواهیم اولین دیدار با این دوبرادر غریب را روایت کند: «هفتم مهر ۱۳۶۰ بود که از پادگان امام حسن (ع) از تهران عازم منطقه غرب کشور شدیم و فردا صبح به پادگان الله اکبر در شهر اسلام آباد غرب رفتیم. در بین نیروها متوجه حضور دو برادر دوقلو شدم. وقت تقسیم نیرو خود این دونفر درخواست کردند که به عنوان امدادگر معرفی شوند، چون قبلاً دوره‌های امدادگری را دیده بودند. چند روز بعد عملیات مسلم بن عقیل در سومار شروع شد. ما را به منطقه بردند و این دو برادر دوقلو هم در دسته ما بودند. یادم هست بچه‌های بسیار خوش مشرب و بانشاطی بودند. تا اینکه یک بار بلندگوی تبلیغات اعلام کرد بچه‌های دسته سه بیایند نامه‌هایشان را بگیرند. نامه‌های پدر و مادر هر کدام ما از شهرهایمان می‌رسید دست واحد تبلیغات؛ مسئول این واحد هم یکی یکی اسامی را می‌خواند و نامه‌ها را می‌داد. همه ما دویدیم که نامه‌هایمان را بگیریم ولی این دو برادر نیامدند. آمدیم نشستیم توی چادر و با همان ذوق نوجوانی نامه‌ها را باز کردیم و شروع کردیم به خواندن. مثلاً من می‌گفتم دمش گرم! مادرم برایمان آش پشت پا پخته! آن یکی می‌گفت پدرم فلان چیز را نوشته و … من دیدم این دوبرادر بغض کرده اند. ثابت که ظاهراً کمی بزرگ‌تر بود برادرش را صدا کرد و دوتایی بیرون رفتند. بلند شدم و دیدم این دوتا سرهایشان روی شانه هم دور می‌شوند و گریه می‌کنند. نفهمیدم ماجرا چیست.»
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها" بروید! ❤️❤️ *برادران دو قلویی که غریبانه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!! قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم.... ثابت و ثاقب شهابی نشاط را کسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. تا اینکه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان سلمان شدند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد که وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقلوها دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می‌کنند! این رزمنده میگوید بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها بی‌سرپرست هستند. هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکس‌های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود که کمی بعد ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود و بردارش که فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد. چیزی نمیگذرد که برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهای‌شان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمی‌دانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند، در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان، به همراه دست نوشته‌ای بود که به در و دیوار شهرها می‌چسبانیدند: "مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..." اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت و خانواده‌شان در کنار یکدیگر. اما از شیرخوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است! و سخت چشم به راهند... دوستان‌ اگر‌ رفتید‌ بهشت‌ زهرا‌ سر‌مزار‌این‌ دو شهید‌ حتما‌ برید. خیلی غریبند. هیچ کس را ندارند ولی به‌ گردن‌ تک‌تک‌ ما‌حق‌دارند... لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاهه یه صلوات بفرستید... برای این دوتا برادر غریب دوتا❤️❤️... @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏼 وصیت : 🏾 مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن.... فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنانمان عفت را.... شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید زقاقی💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* * برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #نویسنده خانم ط_ حسینی #قسمت چهارم 🎬 @madadazshohada بعدازغروب افتاب بود و
ای در دام عنکبوت خانم ط _حسینی پنجم 🎬 @madadazshohada سفره که جمع شد,سکوت همه خانه رافراگرفت وگهگاهی عماد با بازیهای بچگانه اش سکوت سنگین اتاق رامی شکست,یکباره پدرم ازجایش بلند شد وشروع به قدم زدن کرد،خوب میدانستیم وقتی پدر اینکار رامیکند میخواهد تصمیم مهمی بگیرد. طارق تلویزیون راروشن کرد وخودرامشغول نگاه کردن ،نشان میداد،مادرم هم با جم وجورکردن وسایل شام خودرامشغول کرده بود ومن ولیلا هم مثلا به مادر کمک میکردیم اما ذهنمان درگیر این خواستگاری نحس وان گروه منحوس بود که پدر رو به مادرم گفت:ام طارق فکرمیکنم بهتراین باشد که ما هم هرچه که میتوانیم به دلارودینار تبدیل کنیم وتا این فتنه وآشوبها میخوابد به جایی دیگر برویم ،بعدکه اوضاع ارام شدبرمیگردیم. مادر:اخه کجا بریم؟اصلا کجا را داریم که بریم؟ پدر:بزار خواهرت صفیه وخانواده اش برن ،هرجا که انها رفتند یکهفته بعد شما رابا طارق راهی میکنم وخودم میمانم تا مراقب خانه ونخلستان وزندگیمان باشم،من تنها باشم ازپس مراقبت ازخودم برمیام. تودلم خوشحال شدم،اخه اگرقراربودآواره بشیم چه بهترکنار خاله وعلی باشیم ،که طارق گفت:روی من حساب نکنید ،همونطورکه علی پسرخاله صفیه میماند تا ازشهرش دفاع کند منم میمانم. دلم هرری ریخت پایین؛نگاهم به پدرم افتادکه میگفت:نه طارق من میمانم وتومیروی... طارق:به همان ایزد پاک قسم که تکان نمیخورم،شما همراه مادروبچه ها برو ،من اموزش نظامی دیدم،جوان ترم وبرای مبارزه بهتروشما دنیا دیده ای وبرای سفر مناسب تر.... دلم میخواست ازته سرم فریادبزنم،گریه سردرهم اخربه چه گناهی باید اواره شویم؟! .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
ای دردام عنکبوت خانم ط_ حسینی ششم 🎬 فردا صبح زود خاله هاجر شاد وشنگول امد خانه ما وتاچشمش به من افتاد چنان قربان صدقه ام رفت که فکرکنم درعمرش قربان صدقه دخترای خودش ،اینطوری نرفته بود .میدونستم که با شنیدن جواب رد ازاین رو به اون رو میشه ،برای همین رفتم حیاط پشتی ومشغول دانه دادن به مرغ وخروسها شدم اما به لیلا سپردم که گوش وایسته.... ربع ساعتی گذشت که لیلا دوان دوان اومد طرفم:سلماا دختر کجایی که ببینی ام عمر خونه راگذاشت روی سرش وقتی فهمید که جواب رد بهش دادن کلی خط ونشان کشید وگفت که سلما بدبختتت میشه،مردی به هیبت وصولت وپول واقتدارمثل عمر درکل عراق نمیتونه برا خودش پیداکنه😆 عجب خودشیفته است این خاااله هااااجر ،فک کنم الان بره با عمروباباش نقشه ای برای کشتنت بکشن وشایدم عمریه حمله انتحاری بکنه 😂 به حرفهای لیلا خندم گرفت وخوشحال بودم ازاینکه خیال خاله هاجر راحت شد ورفت رد کارش....اما نمیدونستم که این جواب رد کینه ای شتری میشه و‌... نزدیکای ظهربود که طارق بایاالله یاالله گفتن وارد خونه شد ،میدونستم که حتما کسی همراهش هست،از پنجره بیرون را نگاه کردم وای خدای من علی همراهشه،یه جورایی دلم گر گرفت،الان دیگه میدونستم علی هم روی من نظر داره بیشتر هول شده بودم... خودم راانداختم اشپزخونه تا یه لیوان اب بخورم وخودم رامشغول کاری کنم شایداین هیجانات درونم فروکش کنه. ازشانسم مادرم با عماد رفته بودند بیرون ومن ولیلا ،خونه بودیم. طارق طبق معمول یه سرک کشید داخل اشپزخانه وگفت:به به سلما خانم،مادرکجاست که تودست به کارپخت وپز میزنی؟😜 هول ودستپاچه گفتم:س س سلام ،رفتن بیرون طارق:خوب بهتر حالا بیا داخل اتاق مهمون،کارت داریم من:داریم!!! طارق:اره من وعلی....بیا تا مادرنیومده بدددو... @madadazshohada .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ « »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴عزیزان شنبه ۲۳ ذیقعده است به روایتی شهادت امام رضا علیه السلام هست و روز مخصوص زیارتی حضرت رضا علیه السلام ،اگر میتونید برسونید خودتون رو مشهد.. ❇️یکشنبه نماز ماه ذیقعده رو از دست ندید.. 🔷۲۵ذیقعده روز دحوالارض است هم روزه اش خیییلی ممتاز هست و ثواب داره هم زیارت امام رضا علیه السلام سفارش شده.. ✅این فرصتهای طلایی از دست ندید ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا