.
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_زمزمه
#زمزمه
ای آخرین امید_ مهدی بیا بیا
جانها به لب رسید _ مهدی بیا بیا
ای یادگار فاطمه الغوثُ الامان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِبَالزَّمان
......
کی قسمتم شود _ دیدار دلبرم
این آرزو مخواه _ در زیر گل برم
کی روی دلربای تو بر ما شود عیان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِبَالزَّمان
......
سالار انبیا _ مولیای اولیا
خسته شدیم از این _ بی صاحبی بیا
آقا بیا برس تو به فریاد شیعیان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِبَالزَّمان
....
کی می شود سحر _ شبهای انتظار
گردد سرود وصل _ آوای انتظار
کی میرسد صدای تو از کعبه بر جهان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِبَالزَّمان
......
صورت نشان بده _ ای ماه فاطمه
برگرد از سفر _ خونخواه فاطمه
تا کی مزار مادرت از ما بود نهان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِبَالزَّمان
......
صمصام منتقم _ منجی عالمین
برگرد به خاطرِ _ شش ماهه حسین
آقا به خون حنجرِ این طفل بی زبان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِبَالزَّمان
......
شش ماهه غرقِ خون _ جد تو سر به زیر
قنداقه را بیا _ از دست او بگیر
جدت تورا صدا زند با چشم خون فشان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِبَالزَّمان
#امام_زمان
#عبدالحسین ✍
👇
.
#مناجات
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند
در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند
بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام
دور از گرمای تو، سرما خرابم می کند
غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که
آخرش این حرف ها، یکجا خرابم می کند
جرم هایم را که تو می بخشی و خط می زنی
آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند
اشک هایم را بگیر و معصیت ها را ببخش
شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند
دل پریشانم از اینکه معصیت های زیاد
پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند
دست من را بین دست مهدی زهرا گذار
هرکسی غیر از خود آقا خرابم می کند
قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند
روضه ی بی دستیِ سقا خرابم می کند
های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین
بر سر نعش گل لیلا خرابم می کند
#وحید_محمدی ✍
............
#زمزمه
دلخسته از این تباهی تو حسرت سر به راهی
امشب بده سوز و آهی یا الهی
یا غافر الخطایا یا دافع البلایا
بگو دوباره بازم قبوله توبه های من خدایا
امشب که قلبم تو دستای آقامه
ذکر یا سریع الرضا روی لبامه
روضه با توسل عین معنای شهادتینه
امضای پای مناجات یا حسینه
یا واهب العطایا یا رازق البرایا
تو رو به علی اکبری که قطعه قطعه شد خدایا
ای ماهی غرق خونم ای باغ گل خزونم
پاشو که منم مثل تو نیمه جونم
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا
اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا
پاشو بریم که سکینه بی قراره
چه جوری برت گردونم ای پاره پاره
از من مگه دل بریدی حال پدرو ندیدی
کشتی منو بس که رو خاک پا کشیدی
پاهام دیگه نای برگشتن نداره
چه جوری برت گردونم ای پاره پاره
تازه جون بابا دردت به جون بابا
حالا دیگه کی بشه عصای دست غرق خون بابا
بالای سرت میشینم جون کندنتو میبینم
آتیشه به جای دل تو عمق سینم
غمت داره جونمو بر لب میاره
چه جوری برت گردونم ای پاره پاره
رفتی همه امیدم رفتی یل رشیدم
حال دلمو باید بپرسی از محاسن سفیدم
.
نماهنگ یا رب.mp3
2.44M
من بنده روسیاهم
این کوه جرم و گناهم
#️⃣ #زمزمه احساسی
🎙 #مهدی_رعنایی
#️⃣ #مناجات_با_خدا
#️⃣ #ماه_رمضان
#️⃣ #استودیویی
من بنده روسیاهم
این کوه جرم و گناهم
این ناله و اشک و آهم
با تو سخن دارم امشب
یا ربه یا ربه یا رب
از تو عطا و کرامت
از من سرشک ندامت
از ترس قبر و قیامت
پیوسته هستم معذب
یا رب یا رب یا رب
ای رب مولی الموالی
بنگر که دارم چه حالی
تو خالق ذوالجلالی
من بنده تیره کوکب
یا رب یا رب یا رب
دادم ز کف راه چاره
جرمم بود بی شماره
بر حال من کن نظاره
به حق زهرا و زینب
یا رب یا رب یا رب
نماهنگ_تمنا.mp3
8.64M
#نماهنگ تمنا
بنفس:حاج مجتبی رمضانی
شعروملودی:هاشم محمدی آرا ✍
#ماه_رمضان
#زمزمه
#شور
#واحد
منکه از تو نا امید نمیشم
میدونم که باز هوامو داری
ممنونم که میشنوی صدامو
ممنونم که بم محل میزاری
کی مثل تو اینقَدَر کریمه
کی مثل تو با گدا رفیقه
خیرت همّیشه بمن رسیده
هرجا هرثانیه هر دقیقه
اغفرلنا،من با پای خودم اومدم اقرار کنم
یا ربنا،واسه اینکه باشم پیش تو اصرار کنم
انا الفقیر، یه بزرگی کن و دستمو بگیر
...
هرجا سفره ی تو پهنه اونجا
خیر از توی آسمون می ریزه
هرکس دعوته تو این ضیافت
معلومه که پیش تو عزیزه
با خوب و بدیم همیشه ساختی
نعمت هاتو کم نکردی اصلا
ممنونم که آبرو خریدی
تو بد تا نکردی هیچ جا با من
نعم الحبیب،کی مثل تورفیق میشه با این بیچاره
نعم الطبیب،جز تو کی خبر از این دل زارم داره
انا الفقیر،به حسین بیا و دستمو بگیر
.......
فورا یاد کربلا میفتم
وقتی تشنگی میده عذابم
یاد خشکیه لبای اصغر
یاد اشکای بی بی ربابم
اطفال حرم چیا کشیدن
شرمش موند برا عموی خیمه
گفتن ماها دیگه آب نمیخایم
کاشکی برگرده به سوی خیمه
ماه حرم،رفتی چشمای اهل حرم و تر کردی
صاحب علم،بی توخمیه زمین میخوره کاش برگردی
انا الصغیر، به ابالفضل بیا دستمو بگیر
....
وقتی عاشق علی و زهرام
دنیا واسه من همش به کامه
حب حیدره که تو قیامت
مثل نوره هر کجا باهامه
روز تنهاییو وحشت و ترس
ایشالله که دستمو میگیره
برگه ی امان من از آتیش
تو دستای حضرت امیره
شاه نجف،خوشبختم که تورو دارمو بت مدیونم
شاه نجف،یک وقت از در خونت نکنی بیرونم
انا الحقیر، به علی بیا و دستمو بگیر
.
#زمزمه
#حضرت_مسلم(ع)
#شب_اول_محرم
دل نگرونم و پریشون
مسلمته غریب و گریون
صدامو بشنو ای آقا جون
برگرد که دل خواهرت اینجا می گیره
برگرد که رباب از غم اصغر می میره
برگرد... ای وای
برگرد خواهرت نبینه خون و خنجر و
برگرد نبینه نیزه هایِ رو پیکر و
برگرد... ای وای
کوفه فقط عذاب محضه
دلم با حرفاشون میلرزه
میگن سرت چقدر می ارزه
برگرد احترامم و نداشتن بخدا
برگرد رو سرت قیمت گذاشتن بخدا
برگرد... ای وای
برگرد اگه دوس داری علیِ اصغر(ع) و
برگرد می کُشن اینجا علیِ اکبر(ع) و
برگرد... ای وای
نیا به کوفه ای حسین جان
میگم بهت با قلب سوزان
به فکر معجرن از الان
برگرد بی حیایی داره تو کوفه رواج
برگرد که نشه معجر دخترا حراج
برگرد... ای وای
برگرد که شبیه من نمونی بی پناه
برگرد که نیفتی غرق خون تو قتلگاه
برگرد... ای وای
به فکر اشک دخترت باش
به فکر غصه ها و درداش
رقیه رو نیاری ای کاش
برگرد تا نخورده شیشه ی عمرش تَرَک
برگرد دخترت نداره طاقت کتک
برگرد... ای وای
برگرد می زنن رقیه رو میون خواب
برگرد تا نرفته خواهرت بزم شراب
برگرد... ای وای
#یاسین_زندی✍🎼
#بهمن_عظیمی✍
...........
#زمزمه_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
ای بهترین بابای دنیا
وا کن چشات و جان زهرا
ببین چقد غریبم اینجا
بابا ، بی تو دنیا برام عین قفسه
بابا ، دخترت خیلی غریب و بی کَسه
بابا... ای وای
بابا ، همه ی مَردم این دنیا بَدَن...
بابا ، دختر یتیم تُ خیلی زدن
بابا... ای وای
بی تو همه دنیام و بُردن
زیور دست و پام و بُردن
حتی عروسکامو بُردن...
بابا ، از رو نیزه حال مو دیدی یا نه؟
بابا ، تو هم از دور منو بوسیدی یا نه؟
بابا... ای وای
بابا ، تو خبر داشتی غمت کرده پیرم
بابا ، بی تو کم مونده بود از تب بمیرم
بابا... ای وای
سویی به چشمای ترت نیست
سر تو هست و پیکرت نیست
یه جای سالم رو سرت نیست
بابا ، روی نیزه دیدمت از راه دور...
بابا ، چی سرت اومده توو کنج تنور
بابا... ای وای
بابا ، بسکه رو نیزه ها با سنگ زدنت
بابا ، هنوزم خون می ریزه از دهنت
بابا... ای وای
بهمن عظیمی
.............
#زمزمه_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
وقتی که دست تو جدا شد
فرق سرت تا ابرو وا شد
عجب قیامتی به پا شد
داداش بمیره برای تو برادرت
داداش تا زمین خوردی همه ریختن سرت
داداش.. ای وای
داداش خیلی بد شکسته فرق سر تو
داداش چقدر کوچیک شده پیکر تو
داداش.. ای وای
امان از این غم نفس گیر
تنت پُره از زخم شمشیر
سمتت اومد چهار هزار تیر
ای وای بی هوا با هرچی می شد زدنت
ای وای جای سالم نداری رو بدنت
ای وای
ای وای لخته های خون چشات و بسته آه
ای وای اینهمه تیر رو تنت نشسته آه
ای وای...
اهل حرم شدن بیچاره ت
واویلتا از قتل و غارت
زینب داره میره اسارت
بی تو ، خون میشه حتی دلِ آب فُرات
بی تو ، می شْکنه حُرمتِ این مخدرات
بی تو.. ای وای
بی تو ، زن و بچه رو اسارت می بَرَن
بی تو ، دشمنا همه به فکر معجرن
بی تو.. ای وای
بهمن عظیمی
.............
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
این شب آخره برادر
از این به بعد چشام میشه تر
دو تا گره زدم به معجر
میخوام ، تا خود سحر فقط نگات کنم
میخوام ، تا خود سحر فقط صدات کنم
ای وای ای وای
باید ، واکنم گوشوارهی دخترتو
باید ، بزنم شونه موهای سرتو
ای وای ای وای
بند دوم
آغوش تو پناه من بود
یه عمری تکیهگاه من بود
شونه ات قرار آه من بود
داداش ، فردا شب تنها ترینم تو جهان
داداش ، منم و اشک چشای بی امان
ای وای ای وای
ای وای ، چجوری کنار بیام با ماتمت
ای وای ، بعد تو چه کار کنم با حرمت
ای وای ای وای
بند سوم
فدات بشه الهی زینب
میترسم از فردای امشب
از نعلای تازه ی مرکب
ای وای، غرق بوسه میکنم حنجرتو
ای وای ، نکنه زخمی بشه پیکر تو
ای وای ای وای
ای وای، می میرم خاکی بشه پیروهنت
ای وای ، بی حیا اگه بشینه رو تنت
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی✍
.............
#دروازه_ساعات #شام
دردم و هیشکی نمی دونه
ببین چه نامرده زمونه
سرت تو دست این و اونه
ای وای خواهرت آواره ی شام بلاست
ای وای تنها موندم اینجا،عباست کجاست؟
ای وای... ای وای
ای وای حق من این همه نامردی نبود
ای وای من کجا و این محله ی یهود
ای وای.. ای وای
چیکار کنم با این همه درد
نگاهِ این مَردم نامرد...
شبیه شمعی منو آب کرد!
ای وای برا عرض تسلیت به دخترت
ای وای همه می رقصن داداش دور سرت
ای وای.. ای وای
ای وای تو خودت دیدی چه زجری کشیدم
ای وای کاش می مُردم این روز و نمی دیدم
ای وای.. ای وای
سنگم زدن از روی هر بام
زینب کجا و ملأ عام
زینب کجا اینهمه دشنام
ای وای از جسارت ها به رأس شهدا
ای وای شهر شام کجا و ناموس خدا
ای وای... ای وای
ای وای نداره دردای قلبم التیام
ای وای بخدا مرگ مو از خدا می خوام
ای وای... ای وای
بهمن عظیمی
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
...............
.
#زمزمه
#قتلگاه #عاشورا
#روز_دهم_محرم
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
بند اول
از تشنگی طاقت نداری
از ضربه ی اون تیرِ کاری
از دهنت خون شده جاری
ای وای
تیر حرمله روی سینه ات نشست
ای وای
بدجور استخون سینت رو شکست
ای وای داداش
ای وای
تا زمین خوردی دل حرم گرفت
ای وای
همه زندگی مو دیگه غم گرفت
ای وای داداش
بند دوم
امان از این غروب دلگیر
این لحظه ی سخت و نفس گیر
از این همه نیزه و شمشیر
ای وای از هجوم لشکر و غربت تو
ای وای پا گذاشتن به روی صورت تو
ای وای... داداش
ای وای صف کشیدن نیزه ها دُور تنت
ای وای هر کدوم سهمی میخوان از بدنت!
ای وای...داداش
بند سوم
فاتحه ی زینب و خوندن!
بدجوری قلبم و سوزوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
ای کاش دست و پا نمی زدی جلو چِشَم
ای کاش خنجر کهنه شو تیز می کرد یه کم!
ای کاش... داداش
ای کاش اعتنا می کرد یکی به خواهشم
ای کاش سرت و نمی برید جلو چِشَم
ای کاش... داداش
بند چهارم
رفته به غارت همه چیزم
چطور برا تو اشک نریزم
کم دست و پا بزن عزیزم
ای وای روی قلب خواهرت اومد فرود
ای وای خنجری که سرو از تنت ربود
ای وای... داداش
ای وای
مهره های گردنت تک تک شکست
ای وای
موی خونی تو رو گرفت به دست
ای وای... داداش
بند پنجم
گرفته واسه غربتت دل
خاک زمین از خون شده گِل
دلشوره کشت تو رو نه قاتل
ای وای خولی و شمر و سنان کشتن تو رو
ای وای بمیرم که نگران کشتن تو رو
ای وای بمیرم برای دلواپسی هات
ای وای واسه آوارگیِ مخدرات
ای وای ...داداش
✍بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
...................
#زمزمه #غروب_عاشورا
#شام_غریبان_امام_حسین
بند اول
وقت غروب ِ آرزومه
یه بغض سنگین تو گلومه
گودالی از خون روبرومه
ای وای برا تشییع جنازه اومدن!
ای وای اسباشون با نعل تازه اومدن
ای وای... داداش
ای وای بدن بی سر و زخمیت توی راه
ای وای یکی شد با خاک گرم قتلگاه
ای وای... داداش
بند دوم
بلند شو ای سردار بی سر
ببین که خیمه ها سراسر...
سوخته شبیه دل خواهر
سوختن همه ی ملائکه برای تو...
سوختن لابلای خیمه بچه های تو
سوختن... ای وای
سوخته بس که داد زدم حسین،صدای من
سوخته موی دخترت رقیه وای من
سوخته... ای وای
بند سوم
دلِ شکستم مضطرت شد
نیزه نصیب حنجرت شد
اسیری سهم خواهرت شد
رفتی ولی با خودت نبردی خواهرو
رفتی ندیدی پارگیِ این معجرو
رفتی ای وای
رفتی شدم آواره ی این دشت بلا
رفتی شدی همدم و أنیس نیزه ها
رفتی... ای وای
بند چهارم
امون از این تلخی تقدیر
می برنم به زورِ زنجیر
می مونی زیر نیزه و تیر
ای وای پاشو خواهرت رو بیچاره نکن
ای وای سرِ پیری منو آواره نکن
ای وای ای وای
ای وای
غل و زنجیر وصله ی پای منه
ای وای
مگه مجلس شراب جای منه
ای وای ای وای
✍ بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
..............
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
به کربلا رسیده مهمون
شده دل زینب پریشون
داره میگه با چشم گریون
ای وای ،چرا دلهره سراغم اومده
ای وای، انگاری بارون ماتم اومده
ای وای...ای وای
ای وای، چرا دلواپس اصغرت شدم
ای وای، نگران علی اکبرت شدم
ای وای ... ای وای
بند دوم
اینجا شده منزل آخر
آروم و سیراب علی اصغر
خوابیده تو آغوش مادر
لالا، نگرانم ولی تو آروم بخواب
لالا ،نکنه اینجا بشه قحطی آب
ای وای ... ای وای
مادر ، الهی داغت رو قلبم نشینه
مادر، حرمله ای کاش گلوتو نبینه
ای وای... ای وای
بند سوم
روضه رو مادرش می بینه
تن حسین روی زمینه
قاتل روی سینه اش میشینه
نامرد ، خطرات مادرو به هم نریز
نامرد، رگای این حنجرو بهم نریز
ای وای ای وای
نامرد ، میشنوی نالههای خواهرشو
نامرد نزن اینجوری شکستی سرشو
ای وای ای وای
✍سعید حمیدیان فر
✍سعیده کرمانی
...............
#کوفه
#مصائب_کوفه
بند اول
دیگه امیدی نیست به دیدار
ای بی کفن خدانگهدار
میبرنم ولی به اجبار
ای وای ، یک تن بی پیروهن مونده رو خاک
ای وای،قافله سالار من مونده رو خاک
ای وای ای وای
ای وای ،رسید آخرش به کوفه قافله
ای وای ، ولی تو با نیزه من با سلسله
ای وای ای وای
بند دوم
همراه ما با سر رسیدی
حرفامو از نیزه شنیدی
وضع عزاداری مو دیدی ؟
باید ،مجلس ختمتو آخر بگیرم
باید ، مجلس عزا بشه هرجا می رم
ای وای ای وای
ای وای ، کوفیا بانی اشکای منن
ای وای ، تو رو کشتن ولی گریه می کنن
ای وای ای وای
بند سوم
امشب چشات از من چه دوره
خونهی خولی پر نوره
جای سرت مگه تنوره ؟
حالا ، که نشد کفن کنم پیکرتو
ای کاش ، بشورم با اشک چشمام سرتو
ای وای ای وای
ای وای، کوفیا انگار نمیشناسنمون
ای وای ، قاری قرآن من قرآن بخون
ای وای ای وای
✍ سعیده کرمانی
✍ سعید حمیدیان فر
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
#مسلمیه
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
چقد شلوغه کوچه بازار
اینجا خبرهاییه انگار
که میده بدجور منو آزار
ای وای - بین شون حرفِ کنیز و معجره
ای وای - حرفِ تیر و نیزه ها و خنجره
ای وای ، ای وای
ای وای - واسه قتل تو به هم چاره میدن
ای وای - وعده ی خلخال و گوشواره میدن
ای وای ، ای وای
حُبِّ علی گُناهه اینجا
خونِ گلو مُباحِ اینجا!
حرمله چشم به راهه اینجا
آقا کاش به مرگ من کفایت بکنن
آقا لااقل از تو حمایت بکنن
آقا ای وای
آقا اگه بی سَرَم بِشم فداسرت
آقا دوتا دخترم فدای دخترت
آقا ای وای
مُرده تمومِ اعتقادات
میشه جسارت پیش چشمات
به چادر عمه ی سادات
ای وای دارم از اینهمه نامَردی گِله
ای وای همه ی ترسم ازین اَراذِله
ای وای ای وای
ای وای این دلیلِ گریه و اشکِ منه...
ای وای حرمت چادر زینب میشکنه
ای وای ای وای
چشمای این مَردُم چه شوره
چشمی که حق ببینه کوره!
بساط قتلت اینجا جوره
ای وای فتوا دادن عُلَما به کُشتنت
ای وای به رُبودنِ عقیقِ یَمَنِت
ای وای ای وای
ای وای از همون روزی که خون به پا میشه
ای وای مثل من سرِ تو هم جدا میشه
ای وای ای وای
همه دارن عُقده و کینه
اینا همونَن که مدینه...
میخ درُ و دوختن به سینه!
ای وای دوباره تکرارِ اون لحظه میشه
ای وای میخ در تبدیلِ به نیزه میشه
ای وای ای وای
ای وای جای کوچه کربلا می زَنَنِت
ای وای مثل مادر بی هوا می زَنَنِت
ای وای ای وای
✍بهمن عظیمی
...........
#شهادت_امام_سجاد
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
..........
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
وا کن یه بار دیگه چشاتو
میخوام که بشنوم صداتو
زمین نزن روی باباتو
ای وای
اینا از اسم علی کینه دارن
ای وای
از چشات یه بغض دیرینه دارن
ای وای ای وای
ای وای
صورتت کبوده مثل مادرم
ای وای
چه طوری تو رو تا خیمه ببرم
ای وای ای وای
رحمی نکردن به جوونم
دیگه چه طور زنده بمونم
بعد تو ای عزیز جونم
ای وای
مگه داغ تو سبک میشه یه. روز
ای وای
نیزه توی بدنت مونده هنوز
ای وای ای وای
ای وای
دشمنم خندید به گریه های من
ای وای
شده تابوت تنت عبای من
ای وای ای وای
از داغ رفتنت شدم پیر
شدم بابا دیگه زمینگیر
کشتن تو رو هزار تا شمشیر
ای وای
ریخته انگاری یه لشکر سرتو
ای وای
هر طرف پر شده از پیکر تو
ای وای ای وای
ای وای
همه جا پر شده از خون تنت
ای وای
اربا اربا شده حتی جوشنت
ای وای ای وای
✍ سعید حمیدیان فر
✍ سعیده کرمانی
.......
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#زمزمه_شب_چهارم
بند اول
الهی دورتون بگردم
منم تو خیمه گریه کردم
تا یه کمی سبک شه دردم
مادر
شما رفتین و پر از غصه شدم
مادر
گریه می کنم به غربت خودم
ای وای. ای وای
مادر
واسه تشییع تونم نشد بیام
مادر
دایی تون اومد کنارتون به جام
ای وای ای وای
بند دوم
خون شمام ریخته تو صحرا
هزار تا نقشه دارن این ها
برای بچه های زهرا
ای کاش
پیش مادرم منو دعا کنین
ای کاش
طلب مرگمو از خدا کنین
ای وای. ای وای
ای وای
داغتون آتیش زده به قلب من
ای وای
شما هم شدین شهید و بی کفن
ای وای
بند سوم
کاش این حرومیا بمیرن
میترسم اینقد که حقیرن
حسینمو ازم بگیرن
ای وای
نکنه سرش جدا شه از تنش
ای وای
نکنه غارت بشه پیراهنش
ای وای
نکنه بشه اسیر نیزه دار
ای وای
تنشو لگد کنن ده تا سوار
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
.
..
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
بند اول
نیزه چرا شد تکیه گاهش
خاکی شده صورت ماهش
یک نفره میشم سپاهش
باید ، برای تن عمو سپر بشم
باید ، تیرو از تن عمو من بکشم
ای وای ای وای
دردم ، اینه که نمونه واسش پیروهن
دردم ، اینه که اینا غریب کشش کنن
ای وای ، ای وای
بند دوم
ای نیزه بی رحمیو رو کن
یتیم نوازیو شرو کن
پیکر من رو زیر و رو کن
گودال، دو تا یوسف داره و هزار تا گرگ
گودال، پره از چکمهی سنگین و بزرگ
ای وای ای وای
سرخه، جای تیری که نشسته به تنم
سرخه، سر نیزه ای که رفت تو دهنم
ای وای ای وای
بند سوم
فرود میاد روی تن ما
شمشیرایی که میره بالا
عمه ببند چشاتو حالا
حالا ، تنمو نیزه میدوزه به عموم
حالا، میشه خونی خنجر از خون گلوم
ای وای ای وای
کم کم، واسه تشییع جنازه میرسن
کم کم ، مرکبا با نعل تازه می رسن
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#زمزمه_شب_ششم
بند اول
تو یادگار مجتبایی
تو غریبی عین بابایی
زخمی سنگ و نیزه هایی
ای وای بی زره رفتی و با سنگ زدنت
ای وای پره لخته خون شده پیراهنت
ای وای ... ای وای
ای وای دست و پا نزن جلو چشم ترم
ای وای خجالت میکشم از برادرم
ای وای
بند دوم
شلوغ شد اینجا مثه گودال
تو این شلوغی بین جنجال
آه... بمیرم که شدی پامال
ای وای استخونت زیر دست و پا شکست
ای وای دوباره غرور مجتبی شکست
ای وای ...
ای وای رو زمین افتادی مثل مادرم
ای وای من چجوری تو رو خیمه ببرم
ای وای
بند سوم
حالا به آرزوت رسیدی
شیرین تر از عسل رو دیدی
رعنا شدی و قد کشیدی
ای وای تک و تنها میرسونمت حرم
ای وای می خوابونمت کنار اکبرم
ای وای ...
ای وای حالا من موندم و داغ جگرم
ای وای برسون سلام مو به مادرم
ای وای ...
#سعید_حمیدیان_فر
..............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#زمزمه_شب_هفتم
بند اول
تو ساقهی یاس جوونی
رودست بابا غرق خونی
دیگه کنارم نمی مونی ؟
مادر
چه طوری رفتنتو باور کنم
مادر
لب خشکتو با گریه تر کنم
ای وای ای وای
مادر
استخون تو گلوت دیده می شه
مادر
گهواره ات به زودی دزدیده میشه
ای وای ای وای
بند دوم
گرفتنت چه جوری از شیر
بابات شد از غصهی تو پیر
قبرتو میکنه با شمشیر
مادر
خونو از رو صورتت پاک می کنم
مادر
قلبمو کنار تو خاک می کنم
ای وای ای وای
لالا
لالا لا لا ای گل نخورده آب
لالا
تو مزارت دیگه آسوده بخواب
ای وای ای وای
بند سوم
آتیش زدن قلب حرم رو
کشتن امید آخرم رو
بیرون کشیدن پسرم رو
ای وای
سرتو دارن به غارت می برن
ای وای
مادرت رو به اسارت می برن
ای وای ای وای
ای وای
روبه روی سرت از هوش می رم
ای وای
سرت از نیزه بیافته می میرم
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
............
#هلال_محرم
#طلیعه_محرم
ای همه ی دار و ندارم
یه ساله که چشم انتظارم
یه ساله واست بی قرارم
قلبم
عمریه که میتپه با دم تو
قلبم
شعله ور میشه با سوز غم تو
قلبم ... ای وای
ای کاش
حاجتم رو شاه کربلا بده
ای کاش
مرگمو خدا تو روضهها بده
ای کاش ... ای کاش
بند دوم
پیراهنی که غرق خونه
رو طاق عرش آسمونه
مادر براش روضه میخونه
مادر
زدنت با سنگ و نیزه و عصا
مادر
کشتنت یه عده پست بی حیا
مادر ... ای وای
مادر
تنت افتاده رو خاک کربلا
مادر
سر تو رفته به روی نیزهها
مادر ... ای وای
بند سوم
فقط همینه حال و روزم
یه عمره از غصه می سوزم
گریونه خواهرت هنوزم
ای وای
خیلی سخته پیش چشم خواهری
ای وای
بِبُرن تشنه سر برادری
ای وای
از تنی که مونده زیر دست و پا
ای وای
بمیره عالم از این درد و بلا
✍سعیدحمیدیانفر
✍سعیدهکرمانی
............
#زمزمه #امام_علی
#شهادت_امام_علی(ع)
راحت شدم ازین همه درد
از دست این مَردُم نامرد
شمشیر کینه راحتم کرد
زهرا ، ندیدی که زندگی مو غم گرفت
زهرا ، رفتنت دلخوشی رو ازم گرفت ، زهرا ، ای وای
زهرا ، چشمای خیسم همیشه زارِ تو
زهرا ، با سرِ خونی میام کنار تو ، زهرا ، ای وای
پایان نداره اینهمه غم
این گریه و اشکای نم نم
سَرَم شکسته مثل قلبم
زهرا ، فدای درد و غمای تو دِلِت
زهرا ، خسته ام از خنده های قاتلت ، زهرا ، ای وای
زهرا ، روی سجاده با صورت افتادم
زهرا ، به یاد افتادن تو جون دادم ، زهرا ، ای وای
به یاد اون روزای پُر درد
به یاد اون چهل تا نامرد
دنیا فقط خون به دلم کرد
زهرا ، برای بُردنم از راه اومدن
زهرا ، مگه یادم میره که چطور زدن ، زهرا ، ای وای
زهرا ، مگه یادم میره اون روزای بد...
زهرا ، مگه یادم میره سیلی و لگد ، زهرا ، ای وای
بهمن عظیمی ✍
#شب_بیست_و_یکم
.
.👇
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#خورده_ترک_لبای_خشکت
#بند_اول
خورده ترک لبای خشکت
چشاتو بستی یا که بازه
توکلت به اون خدایی
که چاره سازه
نزن اینقد نفس نفس بابا
من همینجوری خیلی شرمندم
با نگاهت دلم رو کردی خون
آروم آروم چشاتو میبندم
تو رو خدا بخواب علی
دشته پر از سراب علی
به چه کسایی رو زدم
برا یه قطره آب علی
#بند_دوم
میگیرمت به روی دستم
میخوام ببیننت دوباره
حالا که آب نمیدنت کاش
بارون بباره
اگه آبم بدن نمیمونی
رفته بالا تبت عزیز من
چی شده ؟ دست و پا نزن بابا
پرِ خون شد لبت عزیز من
حرفم هنوز ادامه داشت
حیف آخه حرمله نذاشت
الاُذُنِ الی الاُذُن
داغتو رو دلم گذاشت
#بند_سوم
سرت به مویی بنده حالا
چیکار کنم ای نور دیده
به مادرت من چی بگم ای
گلو بریده
سرتو با عبا میپوشونم
رسیده به لبم دیگه جونم
موندم اینجا چیکار کنم بابا
سمت خیمه برم ؟ نمیتونم
میخوام نبینه مادرت
که غرق خونه پیکرت
چن روز بعد چیکار کنم
رو نیزه میبینه سرت
#به_امید_نگاه_مادر
#حسین_رئوفی_فرد✍
👇👇👇
زمزمه؛ بابا خوش اومدی.mp3
1.38M
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#زمزمه
🔹بغضاً لِمرتضی🔹
از هر طرف میزدن
با نیزهها، با سنگ جفا
ای وای تو رو زدن، بُغضاً لِمرتضی
میدونه خدا که
چه غصهای رو قلبم اومده
تا دیدم با کینه
یه لشکر ابن ملجم اومده
مثل دل بابا، فرقت شکست
جسمت مثه دلم، در خون نشست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صورت میذارم علی
رو صورتت، از مصیبتت
قد منم شکست، با سرو قامتت
تو بودی امیدم
دیگه برام نمونه بال و پر
جوون رشیدم
پاشو تا خیمه عمه رو ببر
زینب کجا و این، نامحرما
آرامش حرم، پاشو بابا
شاعر: #جمعی_از_شاعران
#شب_هشتم_محرم