eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
81 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
. روز جمعه شده عید قربان در دل ما همه سوز هجران دارم از تو آقا جان تمنا التماس دعایابن زهرا(۲) عید قربان شده در کجایی سوزم از هجر تو کی میایی دارم از تو آقا این تقاضا التماس دعایابن زهرا(۲) عید قربان و در انتظارم بهر دیدار تو بی قرارم کی شود روی ماهت هویدا التماس دعایابن زهرا(۲) عید قربان شده بی پناهم جان زهرا آقا کن نگاهم شیعه ی مرتضی گشته تنها التماس دعایابن زهرا(۲) ما همه ذره تو آفتابی کی شود بر دل ما بتابی کن دعا تا فرج گردد امضا التماس دعایابن زهرا(۲) همچو مادر تو خیر کثیری آمدم تا که دستم بگیری با تو عشق و صفا گشته معنا التماس دعایابن زهرا(۲)
. روز جمعه عید قربان آمده رحمت حق همچو باران آمده عید قربان عید دوری از گناه شامل عالم بود لطف الاه عید قربان درب رحمت گشته باز مستجاب از لطف حق اهل نیاز عید قربان،عید دوری از ملال هر که دارد در دلش شوق وصال عید قربان است و عید بندگی بودن مهدی کنار زندگی عید دیده ها در انتظار بهر مهدی هر دلی شد بیقرار عید قربان است و شور و حالی است جای مهدی بین محفل خالی است عالمی در انتظار دیدنش دیدن روی مه و خندیدنش در کجایی ای عزیز فاطمه بر لب ما گشته مولا زمزمه یوسف زهرا گل طاها بیا شیعه گشته بی شما تنها بیا ما تمامی عاشق و تو دلبری از سفر برگرد یابن العسکری گر بیایی عالمی گلشن شود چشم ما با دیدنت روشن شود آخرین منجی دینِ کردگار گر بیایی هر خزان گردد بهار مهدی زهرا تویی نور امید مشکلات شیعه را
. باردیگر درمدینه شور و غوغایی بپاست جلوه‌گر از لطف خاص سرمدی نور خداست نجل پیغمبر رسید موسی جعفر رسید موسی جعفر مدد(۲) آمده دنیا گل باغ امیرالمومنین صادق آل محمد شادمان زین مه جبین نخل دین داده ثمر غنچه ای شدجلوه گر موسی جعفر مدد(۲) صادق از لطف خداوندی شده امشب پدر شد حمیده شادمان از دیدن روی پسر مست عطرو بوی او. بوسه زد بر روی او موسی جعفر مدد(۲) خانه ی صادق گل آل علی گلشن شده شهر یثرب از قدوم این پسر روشن‌شده هدیه ی حی مبین جلوه‌گر شد ماه دین موسی جعفر مدد(۲) موسی جعفر گل گلزار دین احمدی ای صفابخش زمین وآسمان خوش آمدی امشب از احسان تو ماهمه مهمان تو موسی جعفر مدد ای که هستی برعلی وفاطمه نور دو عین آرزوی ما بود طوف مزارت کاظمین عیدی ماکن عطا کاظمین و کربلا موسی جعفر مدد در شب میلاد تو من آمدم بر تو پناه جان فرزندت رضا کن از کرم بر من نگاه کن نگه براین فقیر ازکرم دستم بگیر موسی جعفر مدد
‌. از سوی خدا لطف و عنایت آمد از بیت ولا، شمسه ی رحمت آمد از دامن نجمه وزبیت موسی معصومه گل باغ ولایت آمد لطف حق گردیده امشب بیکران تالی زهرای اطهر شد عیان دختر موسی بن جعفر آمده زین سبب نجمه شدامشب شادمان از سوی باریتعالی گشته عید داده پیک رحمت حق این نوید شادمان باشیدای اهل ولا نور چشم نجمه، معصومه رسید نور چشمان پیمبر آمده تالی زهرای اطهر آمده درمدینه شور وغوغایی بپاست دختر موسی بن جعفر آمده سرزده نوری ز خلاق مبین دختری ازنسل ختم المرسلین آمده معصومه امشب درجهان خواهر مولا امام هشتمین گل ز باغ آل پیغمبر رسید در مدینه تالی کوثر رسید نجمه ازیمن وجودش شادمان نور چشم موسی جعفر رسید بر غنچه ی بستان پیمبر صلوات برفاطمه آن یگانه گوهرصلوات بر تالی زهرای بتول و زینب معصومه گل موسی جعفرصلوات
. روز تسبیح و دعایی عرفه روز الطاف خدایی روز با خالق خود راز و نیاز روز درخواست از آن بنده نواز روز برگشتن از راه گناه روز لطف و کرم و جود الاه روز اشک و ناله و آه و دعاست روز بخشایش هر جرم و خطاست روز گلبانگ دعا در عرفات روز لبریز شدن از حسنات روز بیداری هر انسان است میزبان همگان یزدان است روز آزادگی و بنده شدن روز دوری ز گنه ،زنده شدن روز محکم شدن ایمان است دوری از نفس خودی شیطان است روز خوشنودی حی ازلی روز مخصوص حسین بن علی یا رب از کرده پشیمانم من رو سیه مانده و حیرانم من یارب از جرم و گنه بیزارم کن ز رحمت تو مرا بیدارم بِینِ گم کرده رَهان محصورم یارب از جرم و گنه ،کن دورم بنده ای خسته ز بار گنهم یارب از کرده ی خود روسیهم هستم از معصیتم شرمنده بار دیگر تو مرا کن زنده من به درگاه تو آورده پناه کن بر این بنده ی عاصی تو نگاه دیگر از جرم و گنه خسته شدم به تو و لطف تو وابسته شدم بین گم کرده رهان گشته غریب آمدم بر در درگاه حبیب .
. روز عرفه آمده مهمان تو هستم شرمنده ی جود تو و احسان تو هستم یا سیدی العفو(۳) روز عرفه آمده و بر تو پناهم یارب کرمی، خسته ام از بار گناهم یا سیدی العفو(۳) روز عرفه کن نظری بر من مسکین از لطف و کرم دردِ مرا هم بده تسکین یا سیدی العفو(۳) روز عرفه آمده با روی سیاهم شرمنده ام از جرم خود و عمرِ تباهم یا سیدی العفو(۳) روز عرفه آمده برسفرهء عامت از شرم، بریزم ز بصر اشک ندامت یا سیدی العفو(۳) یارب به حقِ پهلوی بشکسته ی زهرا یارب ز کرامت ،گنه من تو ببخشا یا سیدی العفو(۳) یارب به حق سید و سالار شهیدان سوز عطش کرب و بلا ناله ی طفلان یا سیدی العفو(۳) یارب به حق پیکر چاک علی اکبر یارب به حق خون گلوی علی اصغر یا سیدی العفو(۳) یارب به حق فاطمه و باغ گل یاس یارب به حق دست قلم گشته ی عباس یا سیدی العفو(۳) یارب به حق زینب و آن اشک دو عینش یارب به حق پیکر در خون حسینش یا سیدی العفو(۳) یارب به حق صورت نیلی رقیه رخسار کبود گشته ز سیلی رقیه یا سیدی العفو(۳) یارب به حق مهدی زهرا گل حیدر از جرم و گناه من دلخسته تو بگذر یا سیدی العفو(۳) .
زینب دل خسته هستم دل غمین گشته ام من زائرت در اربعین یاحسین گرچه غمین و خسته ام در کنار مرقدت بنشسته ام از سفر قامت خمیده آمدم سوی تو ای نور دیده آمدم آمدم من از سفر با شور و شین زیر لب گویم فدایت یا حسین سوزم و با آه و با اشک بصر بهر تو گویم حسین شرح سفر بعد تو خون شد دل اهل حرم زد شرر بر حاصل اهل حرم آتشی در خیمه ها افروختند کودکان بی گناهت سوختند بعد تو سیلی زدن آزاد شد ای برادر خون دل سجاد شد کودکان را وحشیانه می زدند کعب نی یا تازیانه می زدند رویشان را جوهر نیلی زدند یا حسین بر کودکان سیلی زدند غنچه های تو همه پژمرده اند زیر بوته دو گل از تو مرده‌اند پر پر از کین غنچه های یاس بود علقمه نقش زمین عباس بود زخم ما را دشمنت میزد نمک اهل بیتت را عدو می زد کتک بهر تشییع جنازه آمدند اسبها با نعل تازه آمدند شد به دست قوم اَشقی الاشقیا پیکرت پامال سم اسب‌ها ای عزیز زینب ای صد پاره تن پیکرت را خاک صحرا شد کفن گویمت از کوفیان بی حیا بی وفا بی غیرت و پر مدعا کوفیان چنگ و نی و دف می‌زدند جای عرض تسلیت کف میزدند روز دشمن را نمودم من سیاه یکه و تنها شدم برتو سپاه روز دشمن با بیانم تار شد دشمن دور از خدایت خوار شد تا که دیدم رأس تو خون شد دلم زان سبب سر را زدم بر محملم گویم از نامردمان شهرشام سنگ بر ما می‌زدند از روی بام زین مصیبت گشته ام چون شمع آب دختر زهرا کجا؟ بزم شراب روبروی من یزید بی حیا روبروی او یکی طشت طلا ناگهان دیدم سر از تن جدا مرگ خود را خواستم من از خدا سوخت جان زینبت ای نور عین چوب می‌زد بر لبانت یا حسین از سه ساله دخترت منما سوال سوی جنت رفت با شوق وصال ای برادر از تومن شرمنده‌ام دخترت جان داده و من زنده‌ام من بمیرم بر سه ساله دخترت دفن او شد شب بسان مادرت دیگر از این زندگی سیرم حسین کرده داغ تو زمین گیرم حسین هدیه ای ده یا حسین بر این(رضا) دستگیری کن ز او روز جزا هرچه باشد عبد درگاه شماست عاشق صحن و سرای کربلاست
نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا در کنارت حسین زینب آمده غربت تو حسین آتشم زده سوغاتم ازسفر اشک بی حده برات بمیرم ای مه زیر خاک آرمیده ام خیز و از جا ببین قد خمیده ام بعد داغت به جز غم ندیده ام برات بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا خیز و از جا ببین غربتم حسین دشمن تو شکست حرمتم حسین من سراپا پر از. محنتم حسین برات بمیرم بعد تو یا حسین خون دلم شده سوز داغ و غمت شاملم شده درد هجران تو مشکلم شده برات بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا دوری از تو یک اربعین شده خواهرت زینب دل غمین شده داغ تو بر دلم آتشین شده برات بمیرم بر گو از تو دوری تا به کی این سفر را حسین با تو کرده طی من روی محمل و تو به روی نی برات بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهرا گل زهرا بعد تو یوسفم دیده تر شدم دوری از تو حسین خون جگر شدم از غم داغ تو پرشرر شدم برات بمیرم دیده‌ام دشمنت سوی تو دوید شمر بی دینِ پست خنجرش کشید از قفا یا حسین رأس تو برید برات بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا خون زداغت دلِ خواهرت حسین بعد تو دیده ام پیکرت حسین در کنارت زدند دخترت حسین برات بمیرم دشمنت بعد تو بی بهانه زد کودکان تو را وحشیانه زد گه به کعب نی و تازیانه زد برات بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا هرکجا نام تو بردم ای حسین‌ از عدویت کتک خوردم ای حسین در کنار سرت مردم ای حسین برات بمیرم از کنارت شدم رانده یا حسین در خرابه گلت مانده یا حسین کنج خرابه جان داده یا حسین برات بمیرم کن دعا تا شود جان من فدات تا بمونم حسین توی کربلات کی شوم یا حسین شامل دعات برات‌بمیرم نگر زینبم گل زهرا گل زهرا گل زهرا که جان برلبم گل زهراگل زهراگل زهرا
. ای گل باغ ولا فاطمه اخت الرضا تالی خیرالنسا فاطمه اخت الرضا دختر موسی تویی تالی زهرا تویی از نسب مصطفی فاطمه اخت الرضا حامی مکتب تویی ثانی زینب تویی مظهر شرم و حیا فاطمه اخت الرضا نور دو چشم همه در کرمی فاطمه مظهر جود و سخا فاطمه اخت الرضا از نسب کوثری در کرمت محشری شافع روز جزا فاطمه اخت الرضا از کرم کبریا به شیعه ی مرتضی مهر تو داده بها فاطمه اخت الرضا گرچه که ناقابلم نهاده حق در دلم عشق تو از ابتدا فاطمه اخت الرضا تویی عزیز همه چو جده ات فاطمه بانوی مشکل گشا فاطمه اخت الرضا حریم تو با صفاست مدینه و کربلاست صحن تو دارالشفا فاطمه اخت الرضا از کرم کردگار لطف شما بی شمار به پادشاه و گدا فاطمه اخت الرضا اگر چه ناقابلم لطف خدا شاملم با تو شدم آشنا فاطمه اخت الرضا حریم تو جنتم، ولایتت عزتم داده ولایت خدا فاطمه اخت الرضا ای گل گلزار دین زِ کودکی گشته ام به عشق تو مبتلا فاطمه اخت الرضا کریمه ای فاطمه عالمیان می برند بر در تو التجا فاطمه اخت الرضا حریم خیرالنساست مدینه ی مصطفاست حریم تو جان فزا فاطمه اخت الرضا شاملم احسان تو، آمده مهمان تو حاجت من کن روا فاطمه اخت الرضا گرفته ام بوی تو بهشت من کوی تو آمده سویت گدا فاطمه اخت الرضا از کرمت فاطمه در حرمت فاطمه آمده جمع گدا فاطمه اخت الرضا ز لطف خاص اِله آمده بر تو پناه به جمع ما کن دعا فاطمه اخت الرضا می دهی بوی رضا، آمدی سوی رضا بس که تویی با وفا فاطمه اخت الرضا چو زینبی بر رضا از غم هجر رضا گریه ی تو بی صدا فاطمه اخت الرضا ای گل زهرا نشان قامت تو شد کمان از غم هجر رضا فاطمه اخت الرضا کسی چو تو غم ندید جان تو بر لب رسید ای گل زهرا نما فاطمه اخت الرضا ای مه برج ولا ز دشمنان خدا دیده‌ای رنج و بلا فاطمه اخت الرضا بهار تو شد خزان فاطمه از دشمنان دیده ای ظلم و جفا فاطمه اخت الرضا بانوی ملک جهان فاطمه اندر جنان گرفته امشب عزا فاطمه اخت الرضا از غم داغ شما عزا گرفته جهان قم شده غرق عزا فاطمه اخت الرضا ولایتت دین من مذهب و آیین من نوکرت هستم (رضا) فاطمه اخت الرضا ایام وفات شهادت گونه (س)
. خواهر پاک رضا فاطمه ی معصومه است اسوه ی صبر و رضا فاطمه ی معصومه است حرم پاک شریفش حرم فاطمه است حضرت او کرمش چون کرم فاطمه است رحمت واسعه ی حق بود او روی زمین خادم درگه او حضرت جبریل امین گره از کار همه با نگهش وا گردد هرکه شد زائر او زائر زهرا گردد دستگیری کند از هرکه بر او مهمان است کار او همچو رضا بر همگان احسان است شهر قم از قدمش زیور و زینت دارد زائر عارف او بر همه عزت دارد هرکه شد زائر کویش ز بَدی پاک شود با نگاهی که کند طائر افلاک شود باشد همنام به زهرا و بود معصومه ثانی زینب و چون او به جهان مظلومه این دو خواهر به جهان رنج و محن ها دیدند از غم هجر برادرها غم ها دیدند این یکی در قم و گل ریخته شد بر سر و روش شد سفید از غم هجران برادر همه موش آن یکی دید برادر شده کشته ز جفا پیکرش غرقه به خون باشد و سر گشته جدا این یکی از غم دوری رضا دلخون بود آن یکی دید حسینش به میان خون بود این یکی آمد و امّا به رضایش نرسید آن یکی شام بلا طعنه و دشنام شنید این یکی از غم هجران رضا پژمرده آن یکی نام حسین برده کتک ها خورده این یکی بهر رضا رنج فراوان دیده آن یکی بزم شراب و سر و خزران دیده
آمدم در این حرم مهمان شدم میهمان سفره ی احسان شدم گر بَدَم فیض نگاهم داده‌اند در حریم عشق راهم داده‌اند این حرم بیت الامان انبیاست محفل انس همه اهل ولاست این حرم دارالشفای عالم است ریزه خوار ریزه خوارش حاتم است این حرم خلد برین شیعه است هرکه شد زائر در این جا بیمه است این حریم حضرت معصومه است همچو زینب عمه اش مظلومه است از تبار احمد است و هاشمی است خصلت و خوی و مرامش فاطمی است دختر موسی بن جعفر باشد او تالی زهرای اطهر باشد او او کریمه باشد از لطف خدا اصل تقوا باشد و روح دعا این حریم فاطمه اخت الرضاست دستگیر زائران او خداست شهر قم از این حرم زیبا شده این حرم زینت ده دنیا شده هر دعایی در حریمش مستجاب می دهد بر زائرین خود جواب هرکه آید سوی او دردش دواست زائر او هرکه شد حاجت رواست لطف و جود بی نهایت می‌کند زائرانش را عنایت می‌کند با نگاهی کار عیسی می‌کند بی عصا او کار موسی می‌کند بر همه عالم کرامت می ‌کند از کرامت او قیامت می کند من کجا و صحن و ایوان شما من کجا و لطف و احسان شما در حریم پاک تو دعوت شدم با نگاه توست با عزت شدم قطره ای بودم کنون دریا شدم با نگاهت فاطمه آقا شدم ای که در جود و کرامت محشری خوب و بدها را تو درهم می خری ای که چون زهرا تویی خیر کثیر جان زهرا مادرت دستم بگیر من نی اَم بیگانه هستم آشنا گشته ام همسایه ی مولا رضا آمدم چیزی بر این مسکین دهی با نگاهی درد من تسکین دهی گشته ام مهمان کویت فاطمه تا بگیرم عطر و بویت فاطمه لطف کردی بر تو آوردم پناه زائرت را از کرامت کن نگاه دعوتم کردی رسیدم محضرت دستگیرم باش جان مادرت با نگاهی قلب من را شاد کن از غم و درد و محن آزاد کن با نگاه خود خدایی کن مرا فاطمه جان کربلایی کن مرا حق حیدر حق زهرای بتول از غلام کمترینت کن قبول ای کریمه از شما شرمنده ام مُرده بودم با نگاهت زنده ام کن نگاهی بر غلامِ خود (رضا) دستگیرم باش در روز جزا
باز امشب در دلم غوغا به پاست سینه مالامال از نور خداست این دلم در بین عالم گم شده راهی شهر ولایت قم شده پر زده تا آن حریم کبریا السلام ای فاطمه اخت الرضا فاطمه اخت الرضا معصومه ای همچو زهرا مادرت مظلومه ای دختر مظلومه ی موسی تویی بر رضا چون زینب کبری تویی مرقدت در قم حریم کبریاست شیعیان را این حرم دارالشفاست دست هایت چون رضا مشکل گشاست هرکه آید سویِ تان حاجت رواست عالِمان دین گدای خانه ات تو چو شمعی و همه پروانه ات آمدی مهمان شهر قم شدی در سپهر دین حق انجم شدی شهرت قم از مقام تو بود گوش جان پر از پیام تو بود مرقد تو رهنمای جنّت است شیعه را مهر و ولایت عزّت است عالم هستی بُوَد مهمان تو هر مسلمان ریزه خوار خوان تو همچو زهرا تو شفاعت می کنی لطف و جود بی نهایت می کنی روز محشر این بود ذکر همه اشفعی لی اشفعی لی فاطمه بر (رضا) عبد و غلامت کن نظر تا زند بر درگه تو بال و پر خار بستان تو هستم مستجیر جان زهرا مادرت دستم بگیر
سلام الله علیها اخت امامت فاطمه روح کرامت فاطمه آیینه ی زهرا نما یا فاطمه اخت الرضا تو از تبار حیدری نور دل پیغمبری مهرت به دل از ابتدا یا فاطمه اخت الرضا آرام جان ما تویی حصن امان ما تویی چون فاطمه مشکل گشایافاطمه اخت الرضا صحن و سرایت جنتم مهر و ولایت عزتم ای منشأ جود و سخا یا فاطمه اخت الرضا ای شافع روز جزا تو مهربانی چون رضا داروی درد شیعه ها یا فاطمه اخت الرضا بنگر شکسته بالیم با این دو دست خالیم بر تو نمودم التجاء یا فاطمه اخت الرضا ای مستمندان را پناه بر جمع ما بنما نگاه چون زینبی روح دعا یا فاطمه اخت الرضا ای بانوی زهرا نشان شکر خدای مهربان با تو شدم من آشنا یا فاطمه اخت الرضا ای ملجأ درماندگان ایوان تو دارالامان صحن تو باشد جانفزا یا فاطمه اخت الرضا چون فاطمه خیرکثیر ازمرحمت دستم بگیر ای که تویی کنز سخا،یا فاطمه اخت الرضا ازغیر تو بگسسته ام با این دل بشکسته ام من آمدم سوی شما یا فاطمه اخت الرضا ازلطف و از احسان تو گردیده ام مهمان تو امشب نمابر من دعا یا فاطمه اخت الرضا من از محبان توام ریزه خور خوان تواَم درد مرا بنما دوا یا فاطمه اخت الرضا صحن و حریم تو بهشت مهرت عجین با سرنوشت با تو شوم از غم رها یا فاطمه اخت الرضا حاتم گدای خانه ات عالم بود پروانه ات من سائلم دراین سرا یا فاطمه اخت الرضا دربحر دین تو درناب نامت دعای مستجاب بنما نظر بر حال ما یا فاطمه اخت الرضا عمری تو درتاب وتبی تو بر رضا چون زینبی نازد به تو آل عبا یا فاطمه اخت الرضا برمن تویی یارو حبیب بردردمن هستی طبیب من نوکرت هستم(رضا)یافاطمه اخت الرضا
جهان را بار دیگر غم گرفته از این غم هر دلی ماتم گرفته شب داغ گلی مظلومه باشد روان سوی جنان معصومه باشد در عالم شیعه و غوغا به پا شد به هر لب ناله واغربتا شد ز داغ خواهر خود دیده گریان شده در ارض توس شاه خراسان به شهر قم عجب غوغاست امشب به سان روز عاشوراست امشب تمام شیعیان پاک حیدر زنند از داغ تو بر سینه و سر به سوک او پر از شور و نوایم به یاد زینب و کرببلایم به دشت کربلا زخمش نمک خورد به جای تسلیت زینب کتک خورد عدو در کربلا مست جنون بود عزیز فاطمه غلطان به خون بود به دیده خون جگر خواهر به خیمه سر آقای عالم روی نیزه زدند آتش تمام خیمه ها را زدند با تازیانه بچه ها را سر و روی تمامی گشت نیلی به کعب دشمن و از ضرب سیلی به تشییع شما قم غرق گل بود ولی در کربلا زنجیر و غل بود در آن روز جای تشییع جنازه زدند بر اسب ها شان نعل تازه بدنهاد گشت پامال ستوران میان خاک و خون جسم شهیدان الا ای دختر موسی بن جعفر شفیعم باش در صحرای محشر نگاهی از کرامت بر رضا کن مرا عبد و غلام خود صدا کن
سلام الله علیها پر زده این دل به سوی شهر قم تا بگیرد عطر و بوی شهر قم شهر قم دارد بسی نور و صفا از قدوم فاطمه اخت الرضا این حریم دختر موسی بود همچو یثرب این مکان زیبا بود واژه‌ها در مدح این گل گم شده روشن از نور وجودش قم شده بارگاهش کعبه ی دلها بود مایه ی آرامش جان ها بود می وزد از مرقدش بوی بهشت زائر کویش رود سوی بهشت مرقد معصومه ازبس باصفاست کعبه و قبله گه اهل ولاست در طواف کوی او فوج ملک محو صحن با صفایش نه فلک هستی موسی بن جعفر فاطمه تالی زهرای اطهر فاطمه جنت و رضوان شیعه کوی توست دستهای خالی ما سوی توست همچو زهرا مادرت مظلومه ای بانوی اهل جنان معصومه ای تالی زینب همه دیوانه ات عالم و آدم گدای خانه ات پا به سر جود و سخایی فاطمه دردمندان را دوایی فاطمه گشته ام از لطف تو مهمان تو میهمان بر سفره ی احسان تو امشب از لطفت نگه کن بر دلم حل نما با یک نگاهت مشکلم بنگر از رحمت شکسته بالیم پر کن از لطفت دو دست خالیم گرچه بر درگاه تو ناقابلم با ولای تو در عالم کاملم ای گل زهرا به تو هستم اسیر جان زهرا مادرت دستم بگیر من (رضا) هستم به لب دارم نوا دستگیری کن زمن روز جزا
ای گل موسی بن جعفر فاطمه تالی زهرای اطهر فاطمه کعبه ی قلب همه معصومه جان رهنورد فاطمه معصومه جان ای گل زهرا سراپا رحمتی اهل عالم را نشان عصمتی مرقد پاکت حریم کبریاست قبله گاه و ملجا اهل ولاست شهر قم از نور تو زینت گرفت حوزه‌های علمیه عزت گرفت آن حریمت می دهد بوی بهشت زائر تو آمده سوی بهشت از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را تو ولایی می کنی فاطمه اخت الرضا معصومه ای همچو زینب عمه ات مظلومه ای در غم هجر برادر سوختی صبر را از عمه ات آموختی آمدی از بهر دیدار رضا بین ره گردیده بیمار رضا آمدی واردبه شهر قم شدی فاطمه نور دل مردم شدی شیعیان در مقدمت گل ریختند زیر پایت یاس وسنبل ریختند در شب داغ شما جان بر لبم یاد رنج و غصه‌های زینبم جای گل آن کوفیان بی حیا بر سر و رویش زدند سنگ جفا کوفه بود و زینب ونور دو عین پیش رویش راس پر خون حسین فاطمه جان در پناه تو منم مستمند یک نگاه تو منم من (رضایم) نوکر دربار تو گشته ام معصومه جان بیدار تو
ای گل باغ ولا معصومه جان فاطمه اخت الرضا معصومه جان تو گلی از بوستان حیدری تالی خیرالنسامعصومه جان آسمان دین احمد را تویی شمسه ی آل عبا معصومه جان تو گلی با عطرو بوی فاطمه از گلستان ولا معصومه جان در کرامت درسخا چون زینبی نور چشم اولیا معصومه جان توسراپا لطف وجود و رحمتی منشاء جود و سخا معصومه جان کعبه ی اهل ولایت خوانده‌اند صحن وایوان تو را معصومه جان مهر و حب تو بود در قلب ما هدیه از سوی خدا معصومه جان همچو زهرا و علی و زینبین شافع روز جزا معصومه جان در همه عالم امید ما تویی کی شوم از تو جدا معصومه جان آمدم با دست خالی سوی تو کن نظر بر این گدامعصومه جان ای گل گلزار آل الله،بگیر از کرم دست مرا معصومه جان ای دوای درد عالم از کرم درد ما را کن دوا معصومه جان در صبوری و وفا و عاشقی زینبی بهر رضا معصومه جان روز داغت باشد ای اخت الرضا بر لبم شور و نوا معصومه جان از غم داغ شما در شهر قم شد بپا بزم عزا معصومه جان در کنار پیکر بی جان تو قم شده ماتم سرا معصومه جان مردم قم آنقدر گل ریختند وقت تشییع شما معصومه جان دل فتاده یاد داغ کربلا ظلم و جور اشقیا معصومه جان یاد مظلومیت خون خدا پیکر در خون شنا معصومه جان پیش چشم خواهر مظلومه اش شد سرش از تن جدا معصومه جان زینب خونین جگر با گریه دید راس او بر نیزه ها معصومه جان جای عرض تسلیت بر خواهرش زد شرر بر خیمه ها معصومه جان همره رأس برادر رفته است کوفه و شام بلا معصومه جان دشمن دون برد در بزم شراب آن گل زهرا نما معصومه جان چوب میزد از ستم آن بی حیا بر لب آن مقتدا معصومه جان خواهشم از تو کریمه این بود از (رضا) باشی رضا معصومه جان
. ای نور کردگارم، یابن الحسن اغثنی هستی تو افتخارم،یابن الحسن اغثنی با همه ی تباهی، آمده روسیاهی جهل است کوله بارم یابن الحسن اغثنی غریب و زار و خسته، منتظرت نشسته دلتنگ تو نگارم یابن الحسن اغثنی رفته دگر توانم ،من بی شما خزانم کجایی ای بهارم یابن الحسن اغثنی بدون تو غریبم ،تنها تویی طبیبم جز تو کسی ندارم یابن الحسن اغثنی آقا به تو پناهم ، منتظر نگاهم آقا در انتظارم، یابن الحسن اغثنی هستم گدای کویت،آمده ام به سویت بر تو امیددارم یابن الحسن اغثنی مهر و ولایت تو، عمری عنایت تو داده است اعتبارم ،یابن الحسن اغثنی از لحظه ی ولادت،دارم به تو ارادت بهر تو بیقرارم یابن الحسن اغثنی با اذن کردگاری،لطفت همیشه جاری مهرت به سینه دارم،یابن الحسن اغثنی بنما ز غم رهایم، امشب نما دعایم هستی تو درکنارم یابن الحسن اغثنی آقای بامحبت ،بنماز لطف و رحمت نظر به حال زارم، یابن الحسن اغثنی نوکر تو(رضایم)، بردرگهت گدایم در گلشن تو خارم ،یابن الحسن اغثنی
. انتظار جمعه ها جمعه ها چشم انتظار دیدن روی توام با دو دست خالیم مولای من سوی توام مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها مولای من تنها و غمگین و غریب منتظر بر در نشینم تا ز ره آید حبیب مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها میسوزم ازدرد وغم هجران تو بر سرخوان عطایت می شوم مهمان تو مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها با قلب خونین آورم بر تو پناه منتظر هستم نمایی بر گدای خود نگاه مهدی زهرا بیا(۲) جمعه‌ها دارم تمنای وصالت از خدا تاببینم لحظه ای آن چهره ی زهرانما مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها دارم درون قلب زارم آرزو ای گل خوش رنگ و بو ازتوبگیرم رنگ و بو مهدی زهرا بیا(۲)
. انتظار جمعه ها جمعه ها چشم انتظار دیدن روی توام با دو دست خالیم مولای من سوی توام مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها مولای من تنها و غمگین و غریب منتظر بر در نشینم تا ز ره آید حبیب مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها میسوزم ازدرد وغم هجران تو بر سرخوان عطایت می شوم مهمان تو مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها با قلب خونین آورم بر تو پناه منتظر هستم نمایی بر گدای خود نگاه مهدی زهرا بیا(۲) جمعه‌ها دارم تمنای وصالت از خدا تاببینم لحظه ای آن چهره ی زهرانما مهدی زهرا بیا(۲) جمعه ها دارم درون قلب زارم آرزو ای گل خوش رنگ و بو ازتوبگیرم رنگ و بو مهدی زهرا بیا(۲)
. ای نور کردگارم، یابن الحسن اغثنی هستی تو افتخارم،یابن الحسن اغثنی با همه ی تباهی، آمده روسیاهی جهل است کوله بارم یابن الحسن اغثنی غریب و زار و خسته، منتظرت نشسته دلتنگ تو نگارم یابن الحسن اغثنی رفته دگر توانم ،من بی شما خزانم کجایی ای بهارم یابن الحسن اغثنی بدون تو غریبم ،تنها تویی طبیبم جز تو کسی ندارم یابن الحسن اغثنی آقا به تو پناهم ، منتظر نگاهم آقا در انتظارم، یابن الحسن اغثنی هستم گدای کویت،آمده ام به سویت بر تو امیددارم یابن الحسن اغثنی مهر و ولایت تو، عمری عنایت تو داده است اعتبارم ،یابن الحسن اغثنی از لحظه ی ولادت،دارم به تو ارادت بهر تو بیقرارم یابن الحسن اغثنی با اذن کردگاری،لطفت همیشه جاری مهرت به سینه دارم،یابن الحسن اغثنی بنما ز غم رهایم، امشب نما دعایم هستی تو درکنارم یابن الحسن اغثنی آقای بامحبت ،بنماز لطف و رحمت نظر به حال زارم، یابن الحسن اغثنی نوکر تو(رضایم)، بردرگهت گدایم در گلشن تو خارم ،یابن الحسن اغثنی
. ای گل باغ عترت،بی تو علی غریب است از سوز داغ هجران،بی صبر و بی شکیب است گل علی یا زهرا۴ بی تو به خانه ی من،یا فاطمه صفا نیست جز نام تو یا زهرا،بر لب من نوا نیست گل علی یا زهرا۴ علی غریب و خسته،با این دل شکسته با اشک و ناله و آه،به یاد تو نشسته گل علی یا زهرا۴ ای در ناب حیدر،گشتم غریب و تنها گردیده اشک و ناله،مونس من به شب ها گل علی یا زهرا۴ بود و نبود حیدر،یاس کبود حیدر شرر زده غم تو،در تار و پود حیدر گل علی یا زهرا۴ بعد از تو فاطمه جان،افتاده ام من از پا ریزد سرشک حیدر،از دیده همچو دریا گل علی یا زهرا۴ غسل و کفن شدی تو،یا فاطمه شبانه با دست همسرت شد،دفن تو مخفیانه گل علی یا زهرا۴ با اشک چشم طفلان،بر لب رسیده جانم ناله و اشک زینب،برده دگر توانم گل علی یا زهرا۴ سوز غم تو زهرا شرر زده به جانم بنگر به حال زارم رفته زتن توانم یافاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی علیِ دلشکسته کنار تو نشسته به قبر بی چراغت دخیل گریه بسته یا فاطمه کجایی خون شد دل از جدایی زهرا تو خود گواهی بودی تمام هستم دیدی علی غریب است رفتی چرا ز دستم یا فاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی پهلو شکسته یارم جانم فدای صبرت گریم ز سوز هجران من در کنار قبرت یا فاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی من در کنار قبرت بزم عزا گرفتم با اشک و آه و ناله شور و نوا گرفتم یافاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی جانم از این مصیبت آمده بر لب من سوزانده قلب حیدر گریه ی زینب من یا فاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی راز دلم بگویم زهرا به شور و شینم گریدبه خانه زینب هم ناله با حسینم یا فاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی نصیب وقسمت من رنج وغم ومحن شد تا نام تو ببردم گریان تو حسن شد یا فاطمه کجایی خون شد دل ازجدایی
‍ . روز داغ و ماتم،اربعین مولاست زینب پریشان،دلغمین مولاست غم از این سفر دارد بر دلش شرر دارد یا حسین زهرا۲ آمده کنار،قبر پور زهرا ریزد اشک ماتم،از بصر چو دریا گوید ای گل زهرا با تو می کنم نجوا یا حسین زهرا۲ کوه غم به دوشم،در سفر کشیدم ای امید عالم،از غمت خمیدم دیده ام روی خاکت غرق خون و صد چاکت یا حسین زهرا۲ جسم غرق خونت،زد شرر به جانم بعد تو برادر،کم شده توانم رفتی و دلم خون شد زینب تو محزون شد یا حسین زهرا۲ دشمنان بی دین،حرمتت دریدند از بدن سر تو،یا حسین بریدند خواهر تو هستم من در غمت نشستم من یا حسین زهرا۲ خواهر تو دیده،ماتم کثیری بی تو یا حسینم،رفته ام اسیری داغ تو شده مشکل بی تو بسته ام محمل یا حسین زهرا۲ بی تو ای برادر،روز من شده شام بی تو رفته ام من،سوی کوفه و شام زخم من نمک خورده کودکت کتک خورده یا حسین زهرا۲ الامان ز شام و،اهل بیت و دشنام بر همه اسیران،سنگ زدند ز هر بام حال زینبت بنگر خون شد جگر زینب یا حسین زهرا۲ خواهر تو دلخون،از شام خراب است قامت خم من،از بزم شراب است تو دم زدی از محبوب او زد به لب تو چوب یا حسین زهرا۲ تو مگیر سراغ از،دخترت رقیه مانده در خرابه،از ظلم امیه وای از این همه بیداد تا دید سرت جان داد یا حسین مظلوم۲
. ای همرهان رئیسی یاور ولایت بود سر تا به پا لطف و عنایت بود در دل او نور بصیرت بود بوده او خادم امام رضا ریزه خوار سیدالشهدا در طول خدمتش رئیسی بود بهر مردم ما گره گشا آجرک الله صاحب الزمان ۴ ای همرهان مردانگی بوده خصال او امام رضا داده مدال او در دل او شوق وصال او بوده در عالم ویژگی او سادگی بوده زندگی او در طول زندگی و خدمتش کسی ندیده خستگی او آجرک الله صاحب الزمان ۴ ای همرهان رئیسی مهمان شهیدان شد از این جهان راهی رضوان شد هر دلی بهر او پریشان شد ای که بر ما بودی نور امید همراه یاوران شدی شهید رئیسی با این همه خدمتت گشته‌ای نزد زهرا رو سپید آجرک الله صاحب الزمان ۴ یا رئیسی ز لطف حق تو مهربان بودی در خدمتت تو پرتوان بودی تو یاور مستضعفان بودی رهروی از قرآن و عترتی یار رهبر شهید خدمتی بر تو نازد مقام رهبری فدایی خدمت به امتی آجرک الله صاحب الزمان ۴ یا رئیسی در بین امت بی‌قرین بودی در بین یاران بهترین بودی رئیسی وحدت آفرین بودی همکاران تو بوده با وفا بوده‌اند یار و یاور شما این یاوران تو کنار تو رفته سوی سیدالشهدا آجرک الله صاحب الزمان ۴