eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋بسم الله الرحمن الرحیم🕋 شور حضرت مهدی عج دو بند 🌹🌹 📖 بند اول 📖 یابن زهرا منجی دلهایی یابن زهرا وارث دنیایی یابن زهرا یک کلام آقایی یابن زهرا عدل و داد بپا کنی آقا حلاله تموم مشکلها قسم به خدای بی همتا دوایی بر همه ی دردا وارث انبیایی باقی خدایی حاکم این زمینی شاه با صفایی مهدی آل احمد عشق نوکرایی یا مهدی العجل یا مهدی العجل 📖 بند دوم 📖 یابن زهرا آبروی دو عالم یابن زهرا از سلاله خاتم یابن زهرا ای فدای تو جانم یابن زهرا نور تو فوق علی نوره چراغ هدایت این نوره دشمن و منکر تو آقا غرق در ضلالت و کوره فاتح هر دیاری شه با وقاری تو یل بی رقیب جنگ و کار و زاری به که چه بی نذیری چه با اقتداری یا مهدی العجل یا مهدی العجل
. علیه السلام 🔘🔘🔘 بند1⃣ شبه تولدت شده، مولای من کجایی جشن بدونه تو آقا، نداره هیچ صفایی داره بهار میاد هنوز، باغ دلم خزونه بهار ما وقتیه که، ای مهربون بیایی گرفتیم احیا کجایی آقا چشما به پای دعای عهد شده دریا یوسف زهرا مقیم صحرا بیا که بی تو زندگی نداره معنا محول الحول و الاحوال من تویی دعای تحویل سال من 🌺🌺🌺 بند2⃣ شب ولادتت آقا، خیلی هواتو کردم تو نیستی و ببین چه قدر، شبیه کوه دردم این آخر سالی بیا، بکن یه نیم نگاهی کاشکی بشه ببینمت، بیام دورت بگردم دارم میشم پیر شدم زمین گیر عَجّلْ عَلٰی ظهورِکَ داره میشه دیر نعم الامیرم به غم اسیرم دیگه دارم از دوریتون، آقا میمیرم محول الحول و الاحوال من تویی دعای تحویل سال من 🌺🌺🌺 ✍️به قلم: (یاحسین)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 مصاحبه‌ با یک دختر خانم در مسیر پیاده‌روی و کاملا اتفاقی کانال حجت‌الاسلام دکتر سعید احمدی نامزد دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی @drsaeedahmadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر قرار نبود با طرح ملی مسکن یک گره بزرگ از بی خانمانان را باز کند؟ این چه تدبیری بود که قرار شد مستاجر بیچاره در کناره همه مخارج سنگین و اجاره بهاو ... هر سه ماه هم ۴۰ میلیون واریز کند؟ وظیفه خادم ملت پیگیری چنین معضلاتی است که مردم با آن درگیرند نه شعارهای پوپولیستی و حزبی که هیچ دردی را از مردم دوا نمی کند. کانال حجت‌الاسلام دکتر سعید احمدی نامزد دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی @drsaeedahmadi
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مثل شکوفه رایحه‌ای دِلفریب داشت* گُلبرگهای روشنِ او بویِ سیب داشت چون روز چشمه‌ی دریای نور بود گُل بود اگر گُلِ زهرای نور بود یاسی سپید در شبِ عاشق شکفته بود یاسی که در حریر شقایق شکفته بود آرام زیر بارش مهتاب خنده کرد آری به رویِ حضرتِ ارباب خنده کرد اما نسیم جرئت بوییدنش نداشت حتی فرشته رخصت بوسیدنش نداشت تنها نه خیره چشم سماوات مانده بود چشم حسین بر رخِ گُل مات مانده بود جانی دوباره با نَفَسش باغبان گرفت از شوق از طراوتِ رویش زبان گرفت زینب بیا و اوجِ عنایات را ببین در این قمات مادرِ سادات را ببین روح بلند عشق به محراب کوچک است انگار عکس فاطمه در قاب کوچک است آئینه‌ی تمامِ تمنای من رسید دختر نگو که اُمِ‌اَبیهایِ من رسید گرچه دل از تمامیِ آلِ عبا گرفت آخر به رویِ شانه‌ی عباس جا گرفت اما هزار حیف خزان شد بهارِ عشق بگذشت چون نسیمِ سحر روزگارِ عشق دُردانه‌ای که شبنمِ گُل نوش کرده بود او را عمو به دوش قلم دوش کرده بود در گوشه‌ای خرابه نشین گشت ای دریغ با تازیانه نقشِ زمین گشت ای دریغ ویرانه پُر زِ بویِ طعام و شراب بود خیلی گرسنه بود و یتیمانه خواب بود بابا برای او گُل و پروانه می‌کشید بر گیسوان گُل زده‌اش شانه می‌کشید اما زِ خوابِ ناز پرید و پدر نداشت زلفی برای شانه کشیدن به سر نداشت حسن لطفی
امشب به دستِ آسمان با یک اشاره می ریزد از گهواره اش ماه و ستاره آرامش قلبِ عمو عباس(ع) آمد شد صاحبِ خواهر؛ علی-اکبر(ع) دوباره شد پلک هایش ساحلِ امنِ اجابت دربا گرفته گوشهٔ چشمش کناره از عالَمی شد ناامید و سائل آمد برداشت از قنداقه اش صد راه چاره غرق طلا... زرخیز و حاصلخیز میشد بر خاک میشد تا که مشغولِ نظاره خیر است کار و بارِ هر کس که گرفته با ذکر نابِ "یارقیه(س)" استخاره لبخندهایِ کودکانه داشت بر لب با دیدنش آرام میشد شیرخواره * در سوریه دیدم که یک، دختر-سه ساله آورده با گریه برایش گوشواره!
دوبیتی بر دخت نبی و حسنینش صلوات بر شوهر او و زینبینش صلوات حاجت ز رقیه اش بخواه و بنما تقدیم به دختر حسینش صلوات ▪️ تقدیر چو شد ز سوی رب اعلا گردید سه ساله ای سفیر بابا او فاطمه بود و بر رقیه مشهور در شام سفارتش بُوَد پابرجا ▪️ رقیه ای که دختر امام است سفیر باب خود به شهر شام است حاجت بخواه از محضرش که ایشان لطف و کرامتش عَلَی الدَّوام است ▪️ خدا به خامس آل عبا نمود اکرام رقیه ای که شود او سفیرش اندر شام سفارتش به دمشق است با شکوه و جلال هر آن که زائر او شد دلش شود آرام ▪️ بنهاد رقیه قدمش را چو در این دار شد شاد هر آن کس که بُدی مَحرم اسرار چون گشت سه ساله ز جهان دیده فرو بست گردید سفیر پدرش آن دُرِ شهوار
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش رقیه است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال فاطمه باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر کربلای ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما
به محبان عنایتی داری به کرامت چه عادتی داری به گمانم که ارث مادری اَست برگ یاسی لطافتی داری علی اکبر، شبیهِ پیغمبر تو به زهرا شباهتی داری دل به یاد نجف می اندازی مرقد با صلابتی داری روی دوش عموئی یا در عرش عموی سرو قامتی داری قدسیان ماتِ رویِ قدسیِ تو مثل بابا قداستی داری نورِ راه سفینه های نجات بر رخ فاطمی تو صلوات از بهشت خدا سروش رسید ساقیا وقت عیش و نوش رسید بیتِ ارباب ما معطر شد تا که آن یاس سبزپوش رسید بوی ریحانت النبی آمد تا که در خانه عطر و بوش رسید خنده ی این چنین کجا و حسین؟ آمد و خنده اش به گوش رسید خانواده همه بغل کردند نوبت شانه ی عموش رسید میل دیدار فاطمه می کرد عموی او به آرزوش رسید هدیه اش کن ز من چو می پرسی چار قُل بعدِ آیت الکرسی پُر کن از عطر عشق او ریه را متبرک ردیف و قافیه را در بهشت حسین وارد شو کن رها این جهان عاریه را در و دیوار ریسه بندان کن پر کن از شرشره حسینیه را مرتضی هیبت است و زهرا رو عشق کن، خاندان و ذریّه را بر محب علی درود فرست لعن کن پیرو معاویه را تشنگان زیارتیم، خدا باز کن باز، راه سوریه را لب شیعه پر از تبسم شد آسمان پشت گنبدش گم شد باعثِ فیض مستمر شده ای بس که دُردانه ی پدر شده ای شمسِ پر نورِ خانه ی ارباب قمرِ شانه ی قمر شده ای صیدِ عمه شدی همان اول در یمِ عمه غوطه ور شده ای از تو حاجت گرفته ایم، آری باب حاجاتمان اگر شده ای فتبارک، حسین می خوانَد شاهکار خدا مگر شده ای؟ سخت، محبوبِ هیأتی هایی عشقِ عشاق در به در شده ای ما که زندانیان بندِ توایم یا رقیه علاقه مندِ توایم آمدی تا شوی شکیب حسین دختر کوچک و نجیب حسین عطر تو خانه را به وجد آورد ای گل یاسِ دلفریب حسین علتش نفحه ی بهشتی توست که شده شهره بوی سیب حسین پدرت گرچه خود طبیب همه است هست چشمان تو طبیب حسین حمد مخصوصِ خالقیست که کرد دختری مثل تو نصیب حسین دل نبسته در این جهان دیگر بعدِ زینب چو تو کسی به حسین ای الفبای عشق، دختر عشق بارگاه تو شد نگین دمشق نا تمامیّ و بی کرانی تو کهکشانی تو آسمانی تو دوستدارِ تو حضرت مهدیست عمه ی صاحب الزمانی تو دختری، نقش ویژه ای داری در وجود حسین جانی تو تو سه سال از حسین، دل بردی فوق هر گفته و بیانی تو تو شبیه عمو اباالفضلی باب حاجات شیعیانی تو تو سریع الاجابه ای بی بی می دهی حاجتم به آنی تو به تو سوگند با تمام خلوص به تو دارم ارادتی مخصوص جلوه ات را جمالِ ماه نداشت پیش تو در بساط ، آه نداشت روز، مثل رُخت سپید نبود شب چو زلفت موی، سیاه نداشت هیچ طفلی میان چشم حسین مثل تو شأن و جایگاه نداشت تو چه کردی که بین آغوشش کَس به اندازه ی تو راه نداشت؟ نیمه شب داخل خرابه ی شام عمه مانند تو سپاه نداشت یک چنین دختری به ویرانه غیر دیوار تکیه گاه نداشت تو حرم نه ، ... تو کهکشان داری وسعتی قدِّ آسمان داری
دختری آمد از قبیله ی عشق نذر راهش سبد سبد احساس عالمی غرق شور لبخندش کاشف الکرب حضرت عباس جبریل آمده که از حالا بین این خانه نوکرش باشد پدر او حسین ‌فاطمه و ام اسحاق مادرش باشد مادرش از عطا و لطف خدا دختری ماهپاره آورده عمه جان هم به یمن آمدنش دو عدد گوشواره آورده صد ملک آمدند این جا تا از کف پاش بوسه بردارند بین این خانه همهمه افتاد نام او را رقیه بگذارند ای برادر بیا نگاهش کن حالتی بین چهره اش پیداست به که رفته رقیه؟ می بینی چِقَدَر مثل مادرم زهراست آمدی تا که باز بابایت بین این خاندان پدر بشود آمدی تا زِ شوق آمدنت دیده ها عاشقانه تر بشود ای فراتر ز هاجر و مریم ای گل یاس شاخه ی طوبا نازنین دختر عشیره ی عشق نور پاک سلاله ی زهرا از تماشای روی زیبایت مرغ دل های ما غزلخوان شد تا زمینی شدی در این دنیا آسمان خدا چراغان شد کیستی ای همیشه دردانه کیستی ای ستاره، ای مهتاب ای فدای تو عالم امکان نازدانه ی حضرت ارباب هی بهانه نگیر، عمه ببین پیش قنداقه ی تو هر شب هست از همین ساعت تولد تو پیش تو تا همیشه زینب هست تا همان لحظه های در کوفه تا همان لحظه های کرب و بلا تا اسیری ما و بزم حرام تا همان جا که می برند تو را در کنارت همیشه می بینم لحظه ها شور و حال عمرت را و فدای حسین خواهی کرد همه ی این سه سال عمرت را
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بند اول: دلش بی کرانه رقیه کنج عرش آشیانِ رقیه قامت سرو اکبر و عباس میشه سایه بان رقیه به روی پر جبرئیل جا داره/ جانم میون چشاش عکس دریا داره/ جانم پسرای ارباب علی هستن پس، دخترش هم ارث از، نام زهرا داره صاف و ساده شبیه آبه مثل ماه تو شبا میتابه توی این شام ظلمت تنها قرص قمر اربابه بند دوم: چشاش گوهر و الماسه گیسوهاش عطر باغ یاسه بهتر از این نمیشه وقتی عموش حضرت عباسه به روی لبش قند و شکّر داره/ جانم دوباره ملک عود و مجمر داره/ جانم سه تا علی داره اباعبدالله، یعنی این‌که رقیه، سه برادر داره تو چشماش نور تردد داره روی لبهاش تشهد داره اربابم توی خونه ش امشب باز جشن تولد داره
سرود یادواره ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها جانم به اون ، معجزه ی نگاه تو شکر لله ، منم غلام سیاه تو آرزومه  ، بشم  فدای راه تو درد منم ، تو دوا درمونی عبد منم ، تویی که خاتونی تشنه منم ، بارونی بارونی بارونی دل و دلدار رقیه ، گل بی خار رقیه تو سپاه عقیله ، تویی سردار رقیه نور والا رقیه ، ذکر لبها رقیه جان ارباب عالم ، عشق سقا رقیه ای جانم یا رقیه جانم به اون ، گنبد و بارگاه تو شکر لله ، هستم در پناه تو آرزومه  ، بشم فدای راه تو این منم ، که شدم شیدایی این تویی ، که امید مایی تا به ابد ، لیلایی لیلایی لیلایی همه عشقم رقیه ، شده مشقم رقیه اونکه از دلها برده ، با نگاش غم رقیه سایه سارم رقیه ، کس و کارم رقیه چه غم از روز محشر ، تو رو دارم رقیه ای جانم یا رقیه جانم به اون ، برو بیای حرمت هستم عمری ، سایه نشین علمت روزی بردم ، از سفره های کرمت پست منم ، تو شه والایی عبد منم ، تویی که آقایی تشنه منم ، دریایی ۳ ای علمدار ابالفضل ، شه کرار ابالفضل با تو میشه بولله ، علی تکرار ابالفضل قمر الله ابالفضل ، بهتر از ماه ابالفضل علی میگه به رزمت ، طیب الله ابالفضل ای جانم یا ابالفضل
بند اول از راه  اومد دلبر حسین شاده قلبه خواهر حسین رو دستای عمه زینبه دختر حسین ای جانم رو دستای زینب خوابیده نوگل ثارالله ای جانم نیومده شد روشنی محفل ثارالله ای جانم رقیه اومد غم ببره از دل ثارالله اومد ارام جان اومد نور دوعین ذکر عالم همه جانم بنت الحسین بند دوم قلبم شده مبتلای تو سر میزارم پیش پای تو ای دختر پادشاه من، من فدای تو بی بی جان تویی گل ارباب و عجب عطر و بویی داری بی بی جان بگو به اباالفضل دیگه هر آرزویی داری بی بی جان الهی فدای تو بشم چه عمویی داری بی بی از نور تو روشن شد عالمین حک شد روی دلم جانم بنت الحسین مولاتی یارقیه... بند سوم بی بی دردم درد دوریه تا کی کار من صبوریه قسمتم کن هم یه کربلا هم یه سوریه بی بی جان کبوتر قلبم تو حرم داره رها میشه بی بی جان گره ها با اون دستای کوچیک تو وامیشه بی بی. جان اگه تو بخوای روزی ما کرببلا میشه هرشب اسم تورو میگم با شور و شین خیلی دوست دارم جانم بنت الحسین
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها شده عالم همه چراغون ز رخ مهتاب بی بی ما رقیه اومد دختر ارباب برای ناز یک نگاهت همه می میرن یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن میون گلا ، تو باغ ولا من اسیر بوی گل لاله ام تا یادم میاد ، گر خدا بخواد من غلام دختر سه ساله ام بنت الحسین یا رقیه ، بنت الحسین یا رقیه -------------------------------- برای ناز یک نگاهت همه می میرن یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن دل و دلبر و علی اکبر رو می کشی با شمیم یاست خنده می کنی تا که می شینی روی شونه ی عمو عباست بنت الحسین یا رقیه ، بنت الحسین یا رقیه
شور حضرت رقیه (س) رزق و روزیه عالم دستته عمریه که این دل وابستته میگم یا رقیه بنت الحسین من اونم که دائم پابستته به روی دوش عمو ، ابالفضل جای توعه دو عالم جیره خوره ، دو تا دستای توعه بهشت ما نوکرا ، به زیر پای توعه رقیه ذکر لبم ، شور هر شبم تموم تاب و تبم ، صاحب منصبم ،تویی دین و مذهبم دین و مذهبم (رقیه جان) مثل حضرت زهرا کوثری تو از عالم و آدم سرتری می باله بهت عمه زینبت ای جانم به این گونه دختری کرامت می‌باره از ، نگاهت بی بی من بیا و تقدیرم و ، گره با عشقت بزن به غیر از توصیفه تو ، ندارم حرفو سخن رقیه سلطان من ، ای جانان من فدای تو جان من آب و نان من ، شروع و پایان من ای قرآن من (رقیه جان)
هدیه به حضرت رقیه  صلوات شور حماسی حضرت رقیه حسین با بوسه از روی تو صبح و اغاز می کنه نام زیبای تو خانوم هر گره رو باز می کنه من نمی گم همه می گن که اسمت اعجاز می کنه وقتی می شینی   به روی     دوشه عمو . صدای خندت     می رسه    گوشه عمو می بری عقل و   می بری    هوشه عمو ذکر یا رقیه شد   افضل الاذکاره گدا تو گرفتاری تویی یارو مدد کار ه گدا از تو کربلا می خوام روی من و زمین نزن به تو افتاده بی بی دوباره باز   کاره گدا بند دوم یا رقیه      یا رقیه هیچ کسی مثل تو دیگه شبیه زهرا نمی شه تشنه ای و شبیه تو هیچ کسی دریا نمی شه هیچ دلبری شبیه تو برای سقا نمی شه وقتی می شینی  به روی   دوشه عمو صدای خندت می رسه   گوشه عمو می بری عقل و می بری هوشه عمو می نازه خیلی به تو    حتی خود خدای تو سجده می کنن ملائکه به خاک پای تو همه می شناسن من و که نوکر رقیه ام چی از این بهتر شدم که نوکر گدای تو رضا نصابی
خورده گره به مویش دل های خانواده تعبیر شد به خوبی رویای خانواده در این سه سال آخر باور کنید عوض شد با بودنِ رقیه دنیای خانواده یکباره زیر و رو شد دنیای آل هاشم وقتی که شد رقیه زهرای خانواده زینب حسین عباس، اکبر رباب قاسم مجنون زیاد دارد لیلای خانواده می شد رقیه هر روز شیرین تر از گذشته پر شور تر از امروز، فردای خانواده دستش ز دست بابا هرگز جدا نمی شد دختر دلش بُود با، بابای خانواده یک آسمان دو تا ماه، این که عجب ندارد او را بغل گرفته سقای خانواده بس که شبیهِ زهراست حق داشت باشد این طفل دُردانه ی حسین و یکتای خانواده هر جای بارگاهش یک قطعه از بهشت است طفلی که بود روزی گرمای خانواده