eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴پست ویژه خاطرات حاج آقا از پیاده روی کربلا خیلی عجیبه همین چند تا جمله به اندازه ۱۰۰ صفحه کتاب ارزش داره اگر عبرت بگیریم.                        
. داغه غمت ، نیست بخدا ، داغ کمی ، حسن جانم سخته برام ، باورشم ،بی حرمی ، حسن جانم ببخش آقا ، واسه غربت تو اگه کاری نکردم ببخش آقا ، دله سیر براتو اگه زاری نکردم ببخش آقا ، یابن الزهرا حسن جانم ، ای جان آقا زهرجفا ، برده امون ، از بدنت ، حسن جانم لخته ی خون ، جاریه از ، توو دهنت ، حسن جانم بمیرم من ، که لب و دهنت پُره لخته ی خونه بمیرم من ، نبینم حال و روز تو که پریشونه بمیرم من ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم عمریه که ، چشم تو بود ، کاسه ی خون ، حسن جانم پیر شدی از ، داغه غم ، مادرمون ، حسن جانم شدی راحت ، از نگاهه مغیره و قنفذ نامرد شدی راحت ، از غمایی که عمریه قلبتو خون کرد شدی راحت ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم یادمه اون ، هُرم تبه ، نیمه شبات ، حسن جانم مردک پست ، مادر و زد ، پیش چشات، حسن جانم یه جوری زد ، دیدی مادرمون راهه خونه رو گم کرد یه جوری زد ، تا سه ماه شده بود خونمون پُره از درد یه جوری زد ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم روضه بخون ، از غمی که ، توو دلته ،حسن جانم حرفی بزن ، از اونی که ، قاتلته ، حسن جانم جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چه جوری کتک زد جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چیا سرش اومد جلو چشمات ، ای مظلومم حسن جانم ، ای مظلومم .👇
. سايهء غم افتد به سرم…چه كنم؟٢ بار سفر بسته پدرم…چه كنم؟٢ خون چكد از چشمان ترم…چه كنم؟٢ سوزد از اين غصه جگرم…چه كنم؟٢ مرو ، ماه مدينه مزن ، آتش به سينه ببين ، در موج غم ها شوم ، من بى سفينه مى روى از - دل بكشم آه يا أبتا - يا رسول الله يا أبتا يا رسول الله… بعد تو بينم جور و جفا…أبتا٢ أجر رسالت گردد اَدا…أبتا٢ آتش و دود و خانهء ما…أبتا٢ به پشت در مى زنم صدا…أبتا٢ ز قرآن كوثر افتاد گلِ ، نيلوفر افتاد ببين ، زهراى خود را كه در ، پشتِ در افتاد بسته شود - دستِ يدالله يا أبتا - يا رسول الله يا أبتا يا رسول الله… بعدِ تو سيلى قسمتِ من…أبتا٢ شود دوتا فرقِ بوالحسن…أبتا٢ پاره جگر مى شود حسن…أبتا٢ شود حسينت پاره بدن…أبتا٢ ببين ، در بين گودال شده ، دعوا و جنجال سرى ، بر روىِ نيزه تنى ، گرديده پامال رَوَد به غارت حرم الله يا أبتا - يا رسول الله يا أبتا يا رسول الله… 👇
. بند اول لا اسئلکم علیه اجرا تو خونه حیدر نشه بلوا لا اسئلکم علیه اجرا سیلی نخوره صورت زهرا فاطمه واسه حیدرش سپاهه دل یه عده بی حیا سیاهه این درخونه مثه قتلگاهه دلشوره دارم اخه پا به ماهه ای وای  ... بند دوم لا اسئلکم علیه اجرا طفلی نشه گم تو دل صحرا لا اسئلکم علیه اجرا جون میده ببینه سر بابا‌ می بینم اون روزی که تو خرابه دل صبور زینبم کبابه یه قطره آب برا همه سرابه که بدتر از حال همه ؛ ربابه بند سوم لا اسئلکم علیه اجرا واسه بردن سر نشه دعوا لا اسئلکم علیه اجرا سرها روی نیزه نره بالا مصیبه فی الارض و السماوات حسین من با اون همه جراحات چجوری با من میکنه ملاقات احکام ذبح و کاش کنن مراعات ای وای ... 👇
. شهرمدینه‌باز  دارُ العزا شد کریـم‌آل‌الله جانش‌فـدا شد ذکر فاطمه  شد وَاحَسَناه یاصاحب‌َالزّمان آجَرَک‌الله چه‌کرده‌باحسن  این‌زهر کاری! خون‌دل‌از دهان گردیده‌جاری طشت‌پُر ازخون  دهد‌ شهادت نداشته‌این‌امام  یک‌روزِ راحت او که زندگی‌اش مظلومانه‌بود ای‌کاش‌که‌تشییعش‌؛مخفیانه‌بود از‌ جسمش‌حسین؛ با اشک دیده هفتادچوبه‌ی تیر بیرون‌کشیده وصیّت‌هایش‌را آقای‌ما گفت در آخرین نفس ازکربلا گفت در بستر میگفت‌: با‌آه‌ِجانـکاه لایوم‌کیومکْ‌یا اَباعبدِالله در شیب قتلگاه وقتی که افتاد باران‌سنگ و تیر عذابش‌می‌داد سنان بانیزه  زد بر دهانش شمر آمد با خنجر افتاد به‌جانش .👇
. نوحه مسجدی و علیهم‌السلام سبک شد اربعینِ لاله‌ها ..... شد مادرم صاحب‌عزا  سینه‌زن مولا سینه‌زن‌ مولا واویلتا واویلتا  یا رسول‌اللّه یا رسول‌اللّه‌ زهرا کنارِ بسترت  مضطر و گریان مضطر و گریان باران شده پشتِ سرت دیده‌یِ قرآن دیده‌یِ قرآن رحمت به هر که می‌شود ‌از غمَت نالان از غمَت نالان لعنت به آنکه گفته تو گفته‌ای هذیان گفته‌ای هذیان شد روضه‌خوان اَرض و سما‌‌ سینه‌زن طاها سینه‌زن طاها واویلتا   واویلتا  یا رسول‌اللّه  یا رسول‌اللّه‌ اوّل شهیدِ الغدیر یاورِ حیدر یاورِ حیدر صبر و مَرامت بی‌نظیر باورِ حیدر باورِ حیدر با رفتنت آمد چه‌ها  بر سرِ مادر بر سرِ مادر افتاده زیر دست و پا گوهرِ حیدر گوهرِ حیدر دیوار و دربِ بی‌حیا  قاتلِ زهرا قاتلِ زهرا واویلتا واویلتا یا رسول‌اللّه یارسول‌اللّه واویلتا...... ( علیه السلام ) تنهاترین سردارِ دین  ای حسن جانم ای حسن جانم یابن‌َامیرالمومنین ای حسن جانم ای حسن جانم اَنتَ مُعِزُّ المؤمنین  شاه و سلطانم شاه و سلطانم یابن‌َامیرالمؤمنین  ای حسن جانم ای حسن جانم تنهاترین سردارِ دین  ای حسن جانم    ای حسن جانم یابن‌َامیرالمومنین ای حسن جانم    ای حسن جانم ای روضه‌خوانِ نینوا  می‌کشیدی آه می‌کشیدی آه یادِ حسینِ سرجُدا  بینِ قربانگاه بینِ قربانگاه وای از حسین و کربلا  دست و پا زد شاه دست و پا زد شاه آتش گرفته خیمه‌ها  بر رویِ نِی ماه بر رویِ نِی ماه بردند دستار و نگین  زار و حیرانم زار و حیرانم یابن‌َامیرالمؤمنین ای حسن جانم ای حسن جانم جانم‌حسن جانم‌حسن ای‌حسن جانم ای حسن جانم/۴/ آه ای کریمِ بی‌حرم  یوسفِ زهرا یوسفِ زهرا تاجِ سرِ شاهِ کرم  وارثِ مولا وارثِ مولا ای سایه‌یِ رویِ سرم  پرچمت بالا پرچمت بالا ای روضه‌خوانِ مادرم  شاهدِ غمها شاهدِ غمها شد پیشِ تو نقشِ زمین یاسِ گریانم یاسِ گریانم یابن‌َامیرالمؤمنین ای حسن جانم ای حسن جانم از غصّه‌هایِ تو امیر  مات و مبهوت است مات و مبهوت است مقتل نوشت هفتاد تیر رویِ تابوت است رویِ تابوت است جسم تو سبز و این کفن غرقِ یاقوت است غرقِ یاقوت است صد آه و واویلا حسن ذکرِ لاهوت است ذکرِ لاهوت است اَنتَ مُعِزُّالمؤمنین  ای حسن جانم ای حسن جانم یابن‌َامیرالمؤمنین ای حسن جانم ای حسن جانم جانم... علیه_السلام .👇
4_5782875706866272392.m4a
545.6K
یا اَباَالزّهرا  رسول‌اللّه ختم‌المرسلین رحمةٌلِلعالمیٖن /۲/ سنگِ عشقت را به سینه زد امیرالمؤمنین رحمةٌلِلعالمیٖن /۲/ .
به نام خدا با سلام و احترام، 28 صفر رحلت جانگداز پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص)، شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت حضرت امام علی ابن موسی الرضا(ع) به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج) و نائب برحقش امام خامنه ای مدظله العالی و یاران با وفا رهبر عزیز بزرگوار را تسلیت عرض می نمایم . ✨خدایا... به حرمت این شب معنوی دوای درد همـه دردمندان باش پنـاه همـه بی کسان باش گره از مشکلات همه باز کن ای مهـربان... دستی که به سوی تو بلند شد خالی برنگردان "شبتون پر از نگاه خداوند" التماس دعا.ارادتمند محبان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام صابرطبقی ازشهرستان دارالمومنین خوی
🖤حسن یعنی تمام هست زهرا 🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا 🖤حسن یعنی سکوت و رازداری 🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری 🖤حسن یعنی غروری که شکسته 🖤حسن یعنی شهود دست بسته 🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی 🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی 🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار 🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار 🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری 🖤حسن یعنی نداری گریه داری 🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی 🖤حسن یعنی شکسته درجوانی 🖤حسن یعنی شهید زهر کینه 🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه 🖤حسن یعنی تمام عشق مادر 🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر پيشاپیش شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)  و شهادت  پیامبر (ص)  و شهادت امام رضا«ع» را به شما تسلیت عرض میکنم🖤شهادت امام رضا«ع» را به حضورتان تسلیت عرض میکنم🖤 😭😭😭😭😪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. صلی الله علیک یا رسول الله ای که با تو دو جهان جلوه ی داور شده است آسمان ها و زمین بر تو مسخر شده است اولین نور وجودی و وجودِ هستی خلقت هر دو جهان با تو مقدّر شده است عقل کل هستی و هم معنی عشق مطلق عقل و عشق آمده و نذر تو دلبر شده است اولین واسطه ی فیض خدا بر خلقی دومین واسطه هم ساقی کوثر شده است دین فقط دین تو و راه فقط شارع تو از تو تبلیغ کند هر که پیمبر شده است انبیا جمله به ابلاغ تو مأمور شدند چون وجود تو برای همه محور شده است هر زمان دیده ات از اشک غریبی تر شد آسمان از غم چشم تو مکدّر شده است خاک و خاشاک چرا بر سر و رویت ریزند از چه خاکستری آن چهره ی انور شده است رأس فرزند تو هم غرق به خاکستر شد سنگ ها سهم همین رأس مطهّر شده است تا که شد وقت سفر قلب زمان درد گرفت آسمان غرق عزا بهر تو سرور شده است قدسیان نوحه گر داغ عظیمت هستند گریه کن بهر غمت زهره ی اطهر شده است ساعت آخر و هنگام جدایی و فراق وقت نجوای پدر با دل دختر شده است دخترم بعد فراقم تو شوی غرق بلا بنگری هم نفست شعله ای از در شده است سرخی چهره ی مسمار چنین می گوید یعنی آغاز غم و غربت حیدر شده است شب ۲۸ صفر ۱۴۴۵ چهارشنبه ۲۲ شهریور ✍ .
. بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب .
. گریز دوم: تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از روی سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... با دست هایی که رمق نداشت... حسن و حسینش رو در آغوش گرفت... عرضه بداریم یا رسول الله... لحظات آخر طاقت نداشتید ببینید بچه ها رو از کنار شما دور کنند... اما ای کاش شما کربلا میبودین... وقتی دختر ابی عبدالله اومد کنار بدن بابا... صدا زد عمه جان زینب... (هذا نعش من) عمه جان این بدن کیه خدایا با بدن حسین چکار کردند... دختر... بدن بابا رو نمیشناسه... سر در بدن نداره... همه بدن غرق خون... انگشت و انگشتر نداره... صدا زد جانان عمه... این بدن بابای غریبت حسینه... خودش رو انداخت روی بدن بابا... شروع کرد به درد و دل کردن... یدفعه دیدن چند نفر با تازیانه دارن می آیند... خدایا اینا میخوان چکار کنن... کنار بدن بابا ... هم دختر رو زدن هم عمه جانش زینب رو زدن... یدفعه دختر بی تاب شد... صدا زد بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند هر کجا نشستی... دهانت رو خوش بو کن... بگو یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) .
. ایام گریز سوم: عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید یا رسول الله... چقدر سفارش کردید... فرمودید حسنم غریبه... یک روز تکه های جگرش داخل طشت در مقابل زینب... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید یه روزی هم سر مقدس حسینت داخل طشت در مقابل یزید... هی با چوب خیزران به لب و دندان حسینت میزد... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید الا لعنت الله علی القوم الظالمین . .
4_5782898027811310304.mp3
1.33M
#رحلت_پیغمبراکرم_ص ☑️بند اول مدحی رسول الله یا زوج الخدیجه الکبری (س) یا سیدی یا ابالزهرا(س) صل علیک یا مولانا ..... ختم الانبیاءِ و المرسلین ادرکنی یا حضرت مصطفی(ص) یا ابوالقاسم ایهاالرسول(ص) بأَبی و أُمّی لک الفدا صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند دوم یا مصطفی(ص) بعد از رحلت شما آقا نشناختند حق تو رو مولا به دین تو شد جسارت ها .... گفتی کتاب الله وَ عترتی بی حرمتی ها کردن به ساحتت قرآنت رو کردن ورق ورق جسارت ها کردن به عترتت صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند سوم دم آخر تا اشکای دختر و دیدی روی دخترت رو بوسیدی دادی به فاطمه امیدی ..... میگفتی زهرا جان گریه نکن جون بابایی ای نور دو عین بعد من خیلی زود فاطمه جان به من ملحق میشی ام الحسین(ع) صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند چهارم همونایی که اسم تو رو می آوُردن نمک سفره تو میخوردن خیلی دخترت رو آزردن ..... خونه ی حیدر و آتیش زدن قوم نمرودی های خیره سر برا بیعت گرفتن از علی(ع) ثانی با لگد میکوبید به در صل الله علیک یا رسول(ع) .
. و علیهم السلام سبک مرهم واسه چشمِ .... یه بغضِ سنگینه تویِ سینه‌َم زائری تو حرم نمی‌بینم فرشِ حرم گرد و غبار شمع و چراغ ستاره‌ها صحنِ کرم چه خلوته چه سوت وُ کوره این شبا باز به سرم زده بگم غریب شمایی یا رضا جانم‌حسن جانم‌حسن جانم‌حسن غریبِ مادر/۴/ خوب یادمه آقام کجا پیر شد روزی که روضه‌ها نفس‌گیر شد یادم میاد کوچه رو بست به رویِ ما یه بی‌حیا ای وای پیشِ چشام سیلی زد و گذاشت رویِ چادری پا ای وای یه تیکّه گوشواره‌یِ یاس مونده روخاکِ کوچه‌ها ای وای جانم‌حسن جانم‌حسن جانم‌حسن غریبِ مادر/۴/ (حضرت رسول) مزد رسالتو میدن مَردم چند روز دیگه با آتیش و هیزم پشت درِ بیتِ ولا گُر می‌گیره شعله‌هایِ کینه میخِ در وُ ضربِ لگد چه می‌کنه با پهلو وُ سینه دستِ علی بسته میشه غلافی رویِ بازو می‌شینه وای مادرم وای مادرم وای مادرم آه و واویلا/۴/ .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️بند اول لحظه ی وداعه پیمبر خاتم است چشم زهرای او ز اشک غم پر نم است با دله غرق خون چشم او لاله گون ناله زند او از غم فردا آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر...... ☑️بند دوم ناله بس کن عزیزم بعد من زود زود نزد من میایی با رخ تار و کبود شام تارت سحر ،گردد آن لحظه تا آیی کنارم دخت جوانم با بی‌قراری ای قد کمانم آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر...... ☑️بند سوم فاطمه ای گلم ضیاء چشم ترم بنشین در برم دختر غم پرورم میشوی تو یتیم غرق داغی عظیم بعد فراقم ای گل بابا آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر..... ☑️بند چهارم بعد میشوی بهار تو خزانی روی تو میشود کبود و ارغوانی پشت در پشت در میزنی بال و پر آتش بگیرد خانه ی حیدر عدو زند با لگد به آن در آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداع پیمبر.... .