eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
4_326816121820807316.mp3
2.61M
علیه_السلام 🎤 اشک توو روضه ی تو هدیه ی مادرمه ۲ چی میشه مادره تو بگه این نوکرمه وای ...چرا بی کفنیَ آه .... چه عریان بدنی ای حسین عشق منی صل الله علیک یا اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢شفا گرفتن مریض فلج بعد از۱۳سال از امام الرئوف حضرت عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا(علیه السلام) از زبان حاج محمدگلابگیر خادم و ذاکر حرم مطهر رضوی 💔بفرست برای دلتنگ های امام رضا(ع) ✓ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فدای کرمت شم به قربون غمت شم ایشالا کفتری باشم و جلد حرمت شم تو بهترین رفیقی تویی عشق حقیقی با روضه‌هات آقا دارم یه پیوند عجیبی نمک سفره‌تو خوردم حسین دل و دست تو سپردم حسین تو گرفتاری خودت شاهدی که فقط اسمتو بردم حسین دلم رو بردی به تو دل دادم غلام زینب همه اجدادم به جز تو اسمی نمونده یادم ازت ممنونم اینکه زدی قلادم اباعبدالله حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دعای خیر زهراست که پشت سینه زن‌هاست تا وقتی نوکر توام سرم همیشه بالاست تویی اصل و اساسم تو کم نذاشتی واسم به پرچم رو گنبد تو مشغوله حواسم حالا که هوامو داری حسین به منم محل میزاری حسین شب جمعه منو با مادرم میشه کربلا بیاری حسین دلم از عشقت جلا می‌گیره مریض از خاکت شفا می‌گیره یه روز آخر این دعا می‌گیره خدا جونم رو پایین پا می‌گیره اباعبدالله حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سایَت رو سرم رقیه قربونت برم رقیه کاش قسمت بشه سوریه سر واست بدم رقیه فدای رقیه زیر لوای رقیه تا روز قیامت منم برای رقیه جوونیمو کردم فدای عشق تو خانوم دیگه شده اسمم عبدِ سرای رقیه جنونم ، دردت به جونم سرمم ببره باز عشق تو ، واست می‌خونم نذر تو کردم ، دین آبرومم اگه من برات نمردم نون ، پدرم حرومم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای دنیای من رقیه نفس‌های من رقیه فخرم اینه که کلبت هستم قلاده‌ام بزن رقیه ترانه ی لب‌هام اشک چشامه رقیه خدا زده اسم منو به نام رقیه ملکه ما واجب السلامه و یعنی سه ساله‌ای در قالب امامه رقیه سه ساله ، جل جلاله قلبمو علی اکبر داده ، دستت حواله قلاده داره ، حکم قباله جونمو بگیر تو روضت خانوم ، خونم حلاله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسین بی‌همتا،مدد عزیز الله،تو دلبری والله،یا اباعبدالله حسین جاویدان،تو جانی و جانان،بیا و جان بستان،یا اباعبدالله هویا حسین مظلوم،مدد ز غیر تو ننگ است مدد خدای عراقی،مدد ز غیر تو ننگ است حسین‌‌کربلایی،سرترازسرایی،شاه‌پسرخدایی انامجنون من‌یکی‌ازسگاتم،سگ‌بچه‌هاتم  سنگ‌کفرم‌بزنن‌آقاجان،بازسگ‌کربلاتم (منم ز نوکراتم، نوکرِ بچه هاتم سنگ کفرم بزنن آقا جان، باز عبدِ کربلاتم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رخت رخ الله،شمایلت زیبا،جناب ثارالله،یا اباعبدالله به عالمی سرور،شهنشه محشر،ای از همه برتر،یا اباعبدالله هو یا حسین‌ عطشان،امیرهردوسرایی علی‌ خدای‌ زمانه‌ است،تو خدای‌ ابن‌ خدایی اسم‌تو‌شدجهانی،شه‌بیکرانی،حسین‌کربلایی مدد مدد مولا بهت‌میادخدایی،بس‌که‌دلربایی   من‌نه‌صوفی‌ام‌نه‌کافر،اما،توخودخدایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خطبه‌داره بی الف بی نقطه علی از نوابغ آفاقه دنیا مال علیه مولامون شاه کلیسای جرداقه عالم نوکره،آقا علی مجنونیم همه،لیلا علی دنیامو بساز،بابا علی ابانا،توانا،مهربانا کران بی‌کران بی‌کرانا و جان جهانا زده رو دست کل پهلوانا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قلم بده به ذوالفقار بنویسه علی از نوابغ آفاقه قدی که جلو علی علم شه جهنم به دیدنش مشتاقه پشتش بی زره،مولا علی وا میشه گره،با یاعلی بالاتر بگم،بابا علی دلارا،نگارا،با وقارا حضرت فرمانده ی کار و زارا یمین تا،یسارا حکومت جناب ذوالفقارا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به دستم سبو،به لب ذکر هو به جای خدا،بیا و بگو علی عقل از تو مات و نطق،در وصفت الکن است گر خوانمت خدای،کفر مبرهن است و ردانمت جدای،آن کفر در من است از بهر هر کسی،حدی معین است ای بی حدود و حد،هویا علی مدد حق علی و یاهو،صنم مه رو می‌کشی ما رو،به تیغه ابرو خال لبت دلجو،کرده‌ای جادو گه به مژگان گه به طره ی گیسو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ندا می‌دهد،خدای احد که ذکر علی،عبادت بود علی بی پرده گوشه‌ای،بدنم را به خون بکش کم کم مرا به شعله عشقی فزون بکش تیغی به رویم از،غم بی چند و چون بکش بنشین و دفعتاً،جگرم را برون بکش چون ذوالفقار خویش مرقصان شکار را پادشاه رندان،ساقی مستان رازق انسان،و خالق منان بَه بهِ حدیث آن،حارث همدان قابض الروحی،جان مرا بستان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
PTT-20151211-WA0061.aac
162.3K
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت .......... غلام و نوکرت مران از در مرا.............به جان مادرت علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم........به این در آمدم به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو دلم خورده گره .........به تار موی تو  علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی الا ای یار من........تویی دلدار من نظر کن بر دل....... سیاه و زار من علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم امیر کاروان..........امان ای الامان مرو پیشم بمان....امام مهربان علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت منم دیوانه ات مقیم خانه ات تویی باغ گل و منم پروانه ات علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای همه بود و نبودم ......خاک تو مهر سجودم از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم نظر کن بر دلم اگرچه غافلم دعا کن کربلا کند حق شاملم محمد تقی جلالی🎤
307.2K
علیه السلام و زندگی جریان داره تا خدا هست و، تا رضا جان هست عاشق خاک ایرانم تا که قم هست و، تا خراسان هست خاک ایران، شد معطر، آسمونش، شد منور با قدوم، بچه های، حضرت موسی بن جعفر حالمون خوشه همیشه علتش معلومه با تموم سختیا دلامونم آرومه زندگی و عمرمون به نوکری طی میشه زیر سایه ی رضا و حضرت معصومه سیدی امام رضا سیدتی معصومه حالمون بهترین حاله تا دلامون توو صحن سلطانه نوکریش خیلی شیرینه طعمشم مثل طعم سوهانه امشب دل ها مون آباده، توی صحن گوهرشاده امشب هر کی حاجت داره پای پنجره فولاده چشماتو ببند بیا با هم بریم تا مشهد دستتو بذار روسینه خم شو رو به گنبد خوب جایی اومدی واسه عرض حاجت آخه این آقا همیشه مهربونه با خوب و بد سیدی امام رضا ابالحسن یا مولا امشبو تا سحر مستم یا رضا میگم تا گره وا شه آی رفیق از کجا معلوم کربلامونم شاید امضا شه پنجره فولاد رضا برات کربلا میده هر کی که میره کربلا از حرم رضا میره من سرم بلنده تا گدای این سلطانم کشته مرده شم آره فدای این سلطانم روز محشرم اگه بگن امامِت کی بود از ته دلم میگم برای این سلطانم سیدی امام رضا ابالحسن یا مولا ۲۷ اردیبهشت ۱۴٠۳
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به دستم سبو،به لب ذکر هو به جای خدا،بیا و بگو علی عقل از تو مات و نطق،در وصفت الکن است گر خوانمت خدای،کفر مبرهن است و ردانمت جدای،آن کفر در من است از بهر هر کسی،حدی معین است ای بی حدود و حد،هویا علی مدد حق علی و یاهو،صنم مه رو می‌کشی ما رو،به تیغه ابرو خال لبت دلجو،کرده‌ای جادو گه به مژگان گه به طره ی گیسو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ندا می‌دهد،خدای احد که ذکر علی،عبادت بود علی بی پرده گوشه‌ای،بدنم را به خون بکش کم کم مرا به شعله عشقی فزون بکش تیغی به رویم از،غم بی چند و چون بکش بنشین و دفعتاً،جگرم را برون بکش چون ذوالفقار خویش مرقصان شکار را پادشاه رندان،ساقی مستان رازق انسان،و خالق منان بَه بهِ حدیث آن،حارث همدان قابض الروحی،جان مرا بستان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
PTT-20151211-WA0061.aac
162.3K
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت .......... غلام و نوکرت مران از در مرا.............به جان مادرت علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم........به این در آمدم به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو دلم خورده گره .........به تار موی تو  علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی الا ای یار من........تویی دلدار من نظر کن بر دل....... سیاه و زار من علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم امیر کاروان..........امان ای الامان مرو پیشم بمان....امام مهربان علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت منم دیوانه ات مقیم خانه ات تویی باغ گل و منم پروانه ات علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای همه بود و نبودم ......خاک تو مهر سجودم از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم نظر کن بر دلم اگرچه غافلم دعا کن کربلا کند حق شاملم محمد تقی جلالی🎤
307.2K
علیه السلام و زندگی جریان داره تا خدا هست و، تا رضا جان هست عاشق خاک ایرانم تا که قم هست و، تا خراسان هست خاک ایران، شد معطر، آسمونش، شد منور با قدوم، بچه های، حضرت موسی بن جعفر حالمون خوشه همیشه علتش معلومه با تموم سختیا دلامونم آرومه زندگی و عمرمون به نوکری طی میشه زیر سایه ی رضا و حضرت معصومه سیدی امام رضا سیدتی معصومه حالمون بهترین حاله تا دلامون توو صحن سلطانه نوکریش خیلی شیرینه طعمشم مثل طعم سوهانه امشب دل ها مون آباده، توی صحن گوهرشاده امشب هر کی حاجت داره پای پنجره فولاده چشماتو ببند بیا با هم بریم تا مشهد دستتو بذار روسینه خم شو رو به گنبد خوب جایی اومدی واسه عرض حاجت آخه این آقا همیشه مهربونه با خوب و بد سیدی امام رضا ابالحسن یا مولا امشبو تا سحر مستم یا رضا میگم تا گره وا شه آی رفیق از کجا معلوم کربلامونم شاید امضا شه پنجره فولاد رضا برات کربلا میده هر کی که میره کربلا از حرم رضا میره من سرم بلنده تا گدای این سلطانم کشته مرده شم آره فدای این سلطانم روز محشرم اگه بگن امامِت کی بود از ته دلم میگم برای این سلطانم سیدی امام رضا ابالحسن یا مولا ۲۷ اردیبهشت ۱۴٠۳
. " السّـــلامُ علیـک یا سـلطان " خـــواب دیدم شبی میانِ حَرَم گرمِ سـوز و گدازه می خواندم دســت در دســتِ پنجره فولاد داشتم شـــعرِ تازه می خواندم چشـــم در چشـــمِ گنبدش بودم داشت خورشید بر جهان میریخت آسِــمان هــم به گریــه می افتـاد آسِــمان روی آسِــمان می ریخت گوشه ای از حیاطِ خلوتِ صحن پیـــرمـــردی میـــانِ راز و نیـــاز گریه در گریه زیرِ لب می گفت : ما غریــب ایم ای غریــب نـــواز مــا غریــب ایـــم ... کودکانـم را بیمـــه کردم فقــط به اسـمِ شـما بعدِ یک حــادثه فَلَــج شده است پسـرِ کوچــک ام  "  غلام رضا  " گوشـه گوشـه کنایه هـا گفتنــد : هان چه شد معجزه کجاست خدا چاره ی کــار دســـتِ جرّاح است پس چه شد بیمــه ی امام رضا ؟ به همه گفته ام چه می دانیـد رویِ این زخم ، التیام رضاست اشک ، سرمایه ی فقیران است بیمه ی ما فقط امـام رضاست اشــک هایم ندیده اند هنـــوز آشنایـی شــکیــب تـــر از تـــو چه غـروبی غریـب تر از مـــن چه طـلوعی طبیـب تر از تـــو آمـــدم بــاز هــم امـام رضـــا چاره ی حــلِّ مشکلم باشـــی کاش می شد که ضامنِ آهــو ضـامــنِ آهـــوی دلـم باشـــی سینـــه ام را جَــلا بـده آقــا درد دارم ،  دوا بــــده آقــــا سمتِ بــاب الجـواد آمده ام پـــسـرم را شِــفــا بـده آقـــا ناگهان آسمان به هم پیچـید باد و باران به هم امان دادند نـور در نـور شد حیاطِ حَـرَم رویِ گلدسـته هــا اذان دادند معـــجـــزه اتّــفــاق افــتـاد و باز هــم قـــدرتِ امـام رضـــا لحظه ای بعــد ویلچــر بود و پســری که بلنـــد شـد از جــا آسِـمان اشـــکِ شــوق بارید و در و دیـوار یــا رضـــا گـــفتند ابـرها هــم به سجــده افتادند قطره قطره رضــا رضـا گفتند خواب هم ناگهان پرید از خواب و  من از سرنوشـت رانـده شدم مثلِ هردفعه رأسِ ساعتِ هشت بـاز هـم از بهشـــت رانـده شدم بــاز هم لایــقت نبـــودم و این ســیـــنــه ام را بــه درد آورده ولی آقا نشانـــه ی خوبی ست مـــادرم " شُــلــه زرد "  آورده نـــذر دارد برایتان هـــر سـال روزِ مـــیــلادِتـــان دعـــا دارد زعفرانـی به رنـــگِ راز و نیاز بینِ هر کاسـه یک رضــا دارد نـــذر کرده مرا به اسمِ شـمــا که فقط شاعـرِ شـمــا باشـــم گفتــه از راه دور هــم گاهـی می شود زائــرِ شـمــا باشـــم پس من امـــروز زائرت هستم ای برایـم عزیـز تـــر از جـــان السّـــلامُ علیــک ای خورشیـد " السّـــلامُ علیـک یا سـلطان " 🎤 علیه_السلام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم روزی که با ضریح تو پیمان گذاشتیم ما نام هر کسی که به ایوان طلای تو یکبار سجده کرده، مسلمان گذاشتیم عشق است عشق؛ حق بده ما سینه چاک ها از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم کافی نبود گریه ی ما در فراق تو این بار را به گردن باران گذاشتیم تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما بابُ الورردِ سینه، نگهبان گذاشتیم ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو بر هر چه عشق، نقطه ی پایان گذاشتیم یک روز می رسد که بگوییم وقت مرگ ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم .
میلاد امام رضا هر روز دل پر میزند در ساعت هشت محکم گدا در میزند در ساعت هشت دلتنگ تر سر میزند در ساعت هشت یعنی که ساغر میزند در ساعت هشت هشتم امام من فدایت هفت جدم بودند عاشق بی‌نهایت هفت جدم "حِصنی" که فرموده امامم "لا‌ اِلٰه" است حِصنِ حَصین من فقط این بارگاه است هر گوشه‌ی صحنش برایم خانقاه است ذکرم در آن گوشه فقط از مدح شاه است شعری که در صحنش سرودم لذتی داشت شعرم عنایات و نگاه حضرتی داشت لب وا نکردم در حرم ، قبل از دعایی _ سنگ حریمت میکند حاجت روایی تا در مسیر مرقدت آیم گدایی حاجت روایم میکند شیخ بهایی قبل از تمنا ابتدا حاجت گرفتیم ما از همین علامه ها حاجت گرفتیم اصرار کردم اشتباهم را همیشه اما نشان دادی تو راهم را همیشه هربار عوض کردی نگاهم را همیشه در حوض تو شُستم گناهم را همیشه آلودگی های مرا اصلا ندیدی دست تو را دیدم در اوج نا امیدی یک پیر مرد روستایی صاف و ساده بار خودش را بسته و کرده اراده سمت خراسان راه افتاده پیاده از دوور می‌بیند تو را در بین جاده او سالهای سال در این رفت و آمد حاجت گرفته از تو شاهنشاهِ مشهد حالا قرارم با تو فصل مشترک شد شور وصالم آه خیلی کم نمک شد ای خوش عیارِ من ، دلم سنگ محک شد روی عقیق زرد من اسم تو حک شد شمس الشموس عالمِ امکان رضا جان روزی رسانِ کشور ایران رضا جان ما دیر پیشت میرسیم و شرمساریم ما را ببین آقا همین گوشه کناریم در راه وصلت لحظه ها را می‌شماریم با خانواده مشهدت را دوست داریم با ویلچر مادربزرگ پیرم آمد می‌گفت اینجا چیزهایی گیرم آمد مانند گلهای حرم من را عوض کن از شیشه، دل نازکترم من را عوض کن با ربنای مادرم من را عوض کن مولای عاشق پرورم من را عوض کن مست نفس های بهشتی‌ات دو عالم حال مرا هم خوب کن قبل از محرم 🖍️ ✍ .
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔