eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب کار اعتکاف2_0.pdf
924.4K
کتاب کار اعتکاف 📚بسته فرهنگی (سامانه انتشار محتوای تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب)
. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸معتکفین را با برنامه‌های متنوع، مشغول نکنید🔸 بعضی از کسانی که در این اعتکاف‌ها بودند، سال گذشته و امسال را مقایسه می کردند. می‌گفتند که سال قبل برایمان از اول برنامه گذاشته بودند!! مرتباً این سخنران می‌رفت و یک سخنران دیگر می‌آمد و همین جوری ما را مشغول می‌کردند با برنامه‌های مسابقه‌ای و امثال اینها ... امسال که این برنامه‌ها نبود ما توانستیم انسی با خدا بگیریم، توانستیم یک ختم قرآن بخوانیم. ببینید! همین اعتکاف را هم که برای انس با خداست، با سرگرمی‌ها و مشغولیت‌ها از روح می اندازیم. اما وقتی اینها را کنار می‌زنیم و می‌گذاریم اینها در حال خودشان بروند، خودشان با خدای خودشان راز و نیاز کنند، آن وقت، مزۀ اعتکاف را می فهمند. .
. ✅ اهمیت ایام البیض «کمیت»، در موسم حج و ایام تشریق در «منا» خدمت امام صادق(ع) می‌رسد و از حضور امام(ع) اجازه می‌طلبد تا شعری را که سروده است بخواند. امام (ع) می‌فرماید: »این ایام، ایام بزرگی است.« (یعنی شعر خواندن در این موقعیت عبادی و حساس، مناسب نیست) کمیت می‌گوید: «انّها فیکم!»- شعر، درباره شماست (یعنی مکتبی و موضع دار و مبین حق است) امام (ع) می‌فرماید: »بخوان» چنین برخورد و اجازه گرفتنی را هم در «ایام البیض» با امام باقر(ع) داشته و سروده خویش را درباره شهدای کربلا خوانده است و حاضرین با شعر او گریسته‌اند. 📚منبع وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۰، ص ۴۶۷ الغدیر، علامه امینی، ج ۲، ص ۱۹۲ ........ 🟢 پاداش نشستن در مسجد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «يا اباذَرٍّ: إن الله تعالي يُعطيکَ ما دُمتَ جالِساً في المَسجِدِ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ دَرَجَهً في الجَنَّه وَ تُصَلّي عليک الملائکهُ وَ تُکتَبُ لَکَ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ فيه عَشرُ حسَناتٍ وَ تُمحَي عنکَ عَشرُ سَيئاتٍ؛» «ای اباذر! تا زمانی که در مسجد نشسته‌ای خدای تعالی به تعداد هر نفسی که می‌کشی، يک درجه در بهشت به تو می‌دهد و فرشتگان بر تو درود می‌فرستند و برای هر نفسی که در مسجد می‌کشی، ده حسنه برايت نوشته می‌شود و ده گناه از تو پاک می‌شود.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۷۴، ص ۸۶ ............ برتر از اعتکاف! میمون بن مهران چنین نقل مى‌کند: کُنْتُ جالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) فَأَتاهُ رَجُلٌ، فَقالَ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّ فُلاناً لَهُ عَلَىَّ مالٌ وَ یُریدُ اَنْ یَحْبِسَنى، فَقالَ: «وَاللهِ ما عِنْدى مالٌ فَأَقْضِىَ عَنْکَ.» قالَ: فَکَلِّمْهُ، قالَ: فَلَبِسَ(علیه السلام)نَعْلَهُ، فَقُلْتُ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله)اَنَسیتَ اعْتِکافَکَ؟ فَقالَ لی: لَمْ اَنْسَ، وَ لکِنّى سَمِعْتُ اَبى(علیه السلام)یُحَدِّثُ عَنْ جَدّى رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّهُ قالَ: «مَنْ سَعى فى حاجَةِ اَخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَاَنَّما عَبَدَاللهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلافِ سَنَة، صائماً نَهارَهُ، قائماً لَیْلَهُ.» در خدمت امام حسن مجتبى(علیه‌السلام) نشسته بودم که مردى به حضور حضرت رسید و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا! فلان کس طلبى از من دارد که مى‌خواهد بخاطر آن مرا زندانى کند، کمکم کن. حضرت فرمود: «به خدا قسم پولى که بتوانم با آن بدهى تو را بپردازم در اختیار ندارم.» عرض کرد: پس با او صحبت کنید، (تا مهلت دهد و مرا زندانى نکند) حضرت کفش‌هاى خود را پوشید که همراه او برود. عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! آیا فراموش کرده‌اى که در حال اعتکاف هستى؟ فرمود: «فراموش نکرده‌ام، لکن از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا نقل کرد که آن حضرت فرمودند: هر کس در راه برآورده شدن حاجت برادر دینى‌اش تلاش کند گویا نُه هزار سال خداوند را عبادت کرده است، در حالى که روزها روزه بوده و شبها به نماز ایستاده است.» 📚منبع وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۴۰۹ .
. هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید چشم تو از من به جز غفلت ندید قصه ی من هم به پایانش رسید ناامیدم ناامیدم ناامید آمده عبد فراری سر به زیر یا مجیر و یا مجیر و یامجیر گرچه من نان علی را خورده ام دل به دست او، ولی نسپرده ام صاحبم را سالها آزرده ام آخر کارم شده افسرده ام شرم بر من!توبه کردم دیر دیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر رفت از یادم که نوبت میرسد این شلوغیها به غربت‌ میرسد لحظه مرگم به سرعت میرسد نوبت آن قبر خلوت میرسد دوملک هستند آنهم سختگیر یا مجیر و یامجیر و یا مجیر دیگر این پرونده پیش قاضی است حضرت صاحب ز من ناراضی است من‌نماز و روزه هایم بازی است سالها کارم فقط لفاظی ست تو بزرگی و من آن عبد فقیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آخر از امروز و فردا کردنم بوی معصیت گرفته این تنم دوستی ها میکنم با دشمنم آنکه عمرش را هدر داده منم حضرت باران بزن بر این کویر یامجیر و‌یا مجیر و یامجیر غصه دارم غصه های بی حساب مستحقم تا بسوزم در عذاب مانده بهر من فقط یک انتخاب ناله از دل میکشم یا بوتراب من علی دارم!امامی بی نظیر یا مجیر و یامجیر و یا مجیر مستم و هشیار میگویم علی هرکه گفت از یار میگویم علی یکصدو ده بار میگویم علی جای استغفار میگویم علی او گرسنه نوکرانش سیر سیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر گرچه ما خاریم گلشن کربلاست خاک ما گفته ست میهن کربلاست جنت عشاق اصلا کربلاست راه آدم گشتن من کربلاست کربلا راهم بده ای دلپذیر یا مجیر و یا مجیر و یامجیر در شلوغی های آن گودال تنگ گیسویی از پشت سر میخورد چنگ نیزه بود و تیغ بود و چوب و سنگ پیش زینب خورد طبل ختم جنگ ماند بی سر پیکری بین حصیر یا مجیر و یا مجیر و یامجیر ✍️ 📚مفاتیح الجنان : هر كه را در «ایام البیض» (روزهاى سیزدهم و چهارهم و پانزدهم ماه رمضان) بخواند گناهش آمرزیده مى‌شود،هرچند به عدد دانه‏ هاى باران و برگهاى درختان و ریگهاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفاى‏ بیمار و اداى دین و بی نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. ........... ❇️ سبب نامگذاری ایام البیض در علل الشرایع آمده است: جبرئیل، آدم(ع) را در حالی که سر تا پا سیاه شده بود به زمین فرود آورد. فرشتگان وقتی آدم را با این هیئت دیدند به ضجه در آمده و گریستند و به درگاه حق تعالی عرضه داشتند: «پروردگارا مخلوقی را آفریدی و از روح خود در او دمیدی و فرشتگانت را به سجده کردنش وادار نمودی حال با یک خطا رنگ سفیدش را به سیاهی مبدل فرمودی!؟» منادی از آسمان ندا می‌دهد: «امروز را برای پروردگارت روزه بگیر.» آدم آن روز را که مطابق با روز سیزدهم ماه بود روزه گرفت، پس ثلث سیاهی از او زائل گشت. سپس منادی در روز چهاردهم ندا کرد: «امروز را برای پروردگارت روزه بگیر.» آدم آن روز را هم روزه گرفت و ثُلث (یک سوم) دیگر از سیاهی زائل گردید. روز پانزدهم باز منادی او را به گرفتن روزه دعوت نمود، وی آن روز را هم روزه گرفت و تمام سیاهی او زائل گردید و به همین خاطر این ایام به ایام البیض موسوم شد. 📚منبع علل الشرائع، شیخ صدوق، ج‌۲، ص۲۳۵ .
. بر کامِ من طعمِ رطب رسیده ماهِ خدا ماهِ رجب رسید زيباترين ماه خداست اين ماه هر ناله اي مشگل گشاست اين ماه اصلاً خدا باشد پِيِ بهانه تا بنده را راهش دهد به خانه اين ماه اذن ِ بندگي بگيريم از يار ، درسِ زندگي بگيريم جا دارد از دل عقده وا نماييم تا سفره هاي درد دل گشاييم آمد به گوشم نغمه منادی در خانه ات مارا تو راه دادی يك عمر پوشاندي تو عيب هايم تا يك سحر در كوي تو بيايم يك جمله گويم شرح حالِ يك سال از عيد فطر پيش تا همين حال با درد هجران ساختم الهی دارو ندارم باختم الهی شيطان به قلب غافلم كمين زد هر جا كه شد بار مرا زمين زد اين بنده روز خوش نديده بی تو كارش به رسوايي كشيده بی تو اما بدان دل خانه ی خدا بود شبهای جمعه با تو آشنا بود گر بنگری مهمان اين حريمم ممنون لطف سيد الكريمم پير مناجاتي گرفت دستم پای مناجات علي نشستم گر بر وصال تو تو كشيده مِيْلَم ممنون لطف ِصاحب كميلم با نور حق اين سينه منجلی شد دل مست نام مرتضي علی شد شاه نجف برده ز دل قرارم آوارة ايوانْ طلايِ يارم يار ببين آشفته حالی ام را بنما نظر دستان خالی ام را اما غمي ديرينه دارم ای دوست داغ حرم بر سينه دارم ای دوست ترسم كه بر خاك سيه نشينم کرببلا را من دگر نبينم من عبدم و آقاي من حسين است عشق دل شيداي من حسين است شبهاي جمعه مادری حزينه ناله زند با زخمهای سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده  از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان بر سرم بریزم                                                                                                 با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده ای تو از هر طرف يك ضربه خورده ای تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از  رگهای ِ نا مرتب سوزِ  عطشهای لبانِ زینب .
یا من أرجوه بخوانیم و بیائیم همه سفره باز است و به دنبال عطائیم همه   یار ما عادتش این است که درهم بخرد در این خانه چه خوب است گدائیم همه   روسیاهیم ولی رب کریمی داریم به گدا بودن خود فخر نمائیم همه   روزه داران رجب برگه دعوت دارن میهمانان خصوصی خدائیم همه   بر گُنه کار فراری چقدر مهلت داد کرم اوست اگر اهل دعائیم همه   سحر ماه رجب صحن علی دیدنی است خاک بوس دم ایوان طلائیم همه   بخدا حب علی مرحمت فاطمه است او نظر کرده که ما اهل ولائیم همه   همه دلگرمی رعیت کرم سلطان است در پناه حرم امن رضائیم همه   شب جمعه است به گیسوی پریشان سوگند عاشق یک سحر کرببلائیم همه   چقدر خواهرش از خیمه به گودال دوید یاد تنهایی او غرق نوائیم همه   دم مغرب دم گودال دم باب الرأس گوئیا در وسط هلهله هائیم همه   خاک ما را به بهای سر آقا دادند تا قیامت خجل از آل عبائیم همه
به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم قساوت آمد و روزی گریه ام را برد شبیه مرده شدم یک کنار افتادم فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم محمد جواد شیرازی
یا من أرجوه بخوانیم و بیائیم همه سفره باز است و به دنبال عطائیم همه یار ما عادتش این است که درهم بخرد در این خانه چه خوب است گدائیم همه روسیاهیم ولی رب کریمی داریم به گدا بودن خود فخر نمائیم همه روزه داران رجب برگه دعوت دارن میهمانان خصوصی خدائیم همه بر گُنه کار فراری چقدر مهلت داد کرم اوست اگر اهل دعائیم همه سحر ماه رجب صحن علی دیدنی است خاک بوس دم ایوان طلائیم همه بخدا حب علی مرحمت فاطمه است او نظر کرده که ما اهل ولائیم همه همه دلگرمی رعیت کرم سلطان است در پناه حرم امن رضائیم همه شب جمعه است به گیسوی پریشان سوگند عاشق یک سحر کرببلائیم همه چقدر خواهرش از خیمه به گودال دوید یاد تنهایی او غرق نوائیم همه دم مغرب دم گودال دم باب الرأس گوئیا در وسط هلهله هائیم همه خاک ما را به بهای سر آقا دادند تا قیامت خجل از آل عبائیم همه مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا ┏━━☘️🌺☘️━━┓ https://eitaa.com/madahanpirbakran ┗━━☘️🌺☘️━━┛
به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم قساوت آمد و روزی گریه ام را برد شبیه مرده شدم یک کنار افتادم فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم محمد جواد شیرازی مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا ┏━━☘️🌺☘️━━┓ https://eitaa.com/madahanpirbakran ┗━━☘️🌺☘️━━┛
. باز کن در را که با حال پریشان آمدم درد دارم، نیمه شب دنبال درمان آمدم از رجب تا ماه مهمانی که چیزی راه نیست بنده‌ی خوبی نبودم، بهر جبران آمدم يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر، بیرونم نکن سائلم، اینجا به شوق فضل و احسان آمدم اٙعطِنی گفتم که دستم را بگیری، یاکریم با امیدی بر در خان کریمان آمدم تو‌ رئوفی و بدی‌ را هم به خوبی می‌خری آبرویم را نبر، با کوه عصیان آمدم مثل آب جاری یک رود بودم، عاقبت سخت طغیان کردم اما باز آسان آمدم خوب می‌دانم نمی‌سوزانیٙم اما بدان مهربان، این‌بار با شاه خراسان آمدم ای خدا می‌ترسم از دنیا وٙ شَرِّ الْأخِرَة رحم کن بر من، غلط کردم، پشیمان آمدم نفس سرکش از دل من نور ایمان را گرفت معصیت کردم، ولی با اهل ایمان آمدم باز شد درهای رحمت تا که‌ گفتم یا حسین ناگهان دیدم که با چشمان گریان آمدم ... گوشه‌ی گودال، خواهر گفت با صوتی حزین: ای برادر، بین نامحرم به میدان آمدم بر زمین یا بر فراز نِی، چه فرقی میکند؟ پابه‌پایت هرکجا رفتی‌ حسین‌جان آمدم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجاتت رو از بی‌بی بگیر... این بزرگوار دست رد به سینه کسی نمی‌زند... راه توسل به حضرت زینب (س)!!! 🎙مرحوم‌ آیت‌الله‌ ناصری🌹 س ‎‎‌‌‎‎ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran للهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸