eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. امشب دوباره عالم ، شور عزا گرفته قلبم هوای رفتن ، تا سامرا گرفته شدم هوایی به عشقت شدم گدای سامرایی هادی مایی اسم تو  علیه  و مشکل گشایی شهید مسموم سلام هادی الامم امام مظلوم غریب محروم  یه عمریه بی گناه تو بودی محکوم امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی یک درد و محنت، یک عمر در عذابی دور از وطن اسیرِ ، غم های حسابی یه عمری غربت کشیدی به شونه هات بار مصیبت یه عمری محنت بودی تو با بچه هات بین اسارت غم بی امونه مادر داره  برا تو  روضه میخونه غم بی امونه کندن قبرتو جلو چشات تو خونه امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی وقتی گریز روضت ، میشه مدینه و شام دیگه امون نمیده ، بارونه تند اشکام غم بی امونه کشوندن تا بزم می تو رو‌شبونه روضه بمونه بردنت ،  دس بسته ،  از توی خونه روضه همینه همسرتو سیلی نخورد  ، ولی مدینه روضه همینه مدینه شکسته شد بازو و سینه مادرم ای وای ، مادر نیمه جون من ، مادرم ای وای   تو بزم میگسارا ، رفتی برات بمیرم حالا میخوام برای ، زینب زبون بگیرم بزم شرابو اهلبیتو همه بستن به طنابو بزم شرابو آل علی و طعنه های بی حساب و چه بی امون زد با حرص رولبِ حسین با خیزرون زد چه بی امون زد به دخترای فاطمه  زخم زبون زد فکر حرم کن .👇
. 38 _ شهادت امام هادی علیه السلام سامرا ، امشب مدینه می شود مهمان  تو آسمانها  اشک می بارند  بر  دامان  تو   شمع ، روشن می کند چشم ستاره تا سحر باگلاب  اشک ، می شوید تن  سوزان  تو   ای  حصار آفتاب ،  ای  آسمان در قفس یوسفت را می برند از گوشه ی زندان تو   گریه کن ،  خواندند در بزم خدا شعر شراب گریه کن ، آتش گرفته سینه ی قرآن تو   چاک زن پیراهن صبرت ، مگر روشن شود در غبار چشم ها ،  آیینه ی پنهان تو   دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت رو به سمت قبله کن ،  پرواز کرده جان تو   ✍ .
. شهادت امام هادی علیه السلام فاطمه گرید مصطفی گرید از غم هادی سامرا گرید آه و واویلا آه و واویلا غم پی غم شد بر دلش مهمان حتی خانه بود بهر او زندان آه و واویلا..... غرق شراره قلب دو نیم اش میزند بر سر طفل یتیم اش آه و واویلا....... بی گنه بردند کنج زندانش قبر او کندند پیش چشمانش آه و واویلا..... قرآن میگرید تا یوم الحساب سوره ی قدر است در بزم شراب آه و واویلا..... جاری از داغش اشک یاسین شد مانند حیدر خانه نشین شد آه و واویلا.... ✍ .👇
. السلام علیک یا اباالحسن یا علی بن محمد الهادی ای که باشد دو جهان یکسره در پناه تو چرخش دور فلک بسته به یک نگاه تو قبله ی ستاره ها سایه ی روی ماه تو صد چو خورشید بوَد دیده به نور راه تو بارگاه تو بهشتی است که دل را برده آن بهشتی که دل از مردم دنیا برده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ جلوه ی حسن تو آیینه ای از کرامت است نام تو محور هر عبادت و هدایت است همه ی زیارت جامعه ات معرفت است دین من مهر تو و مذهبم این محبت است ای که حق در همه جا نقش و نشان تو زده حیف شد زهر جفا شعله به جان تو زده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل و جان عاشقان پر زده در هوای تو همه ی فرشته ها زائر سامرای تو چشم اهل آسمان گریه کنان برای تو کعبه گردیده سیه پوش غم و عزای تو سبب قتل تو گر زهر بنی عباس است قاتل جان تو داغ لاله ها و یاس است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ آسمان پیش قدوم تو به خاک افتاده ز چه رو نقش زمین این گل پاک افتاده جمع گل ها همه با سینه ی چاک افتاده جمعی از فرشته با حال هلاک افتاده سامرا ناله کند ز ناله ها و آه تو گل من چه بوده در کل جهان گناه تو ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ از تو امّید هدایت به دو دنیا داریم تا که آن زیارت جامعه ات را داریم جامی از معرفت خالق اعلی داریم حمدُ لِلَّه که چنین صاحب و مولا داریم شکر بی حد که به لب نام تو داریم همه رخصتی تا به رهت جان بسپاریم همه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ذکر ما نغمه ی اسم اعظم اطهر تو هر چه جان است فدای قدم اطهر تو سرمه ی دیده غبار حرم اطهر تو چه مقدس بود این سوز غم اطهر تو ما به راه حرم سامره جان می بازیم به تولای تو بر اهل جهان می نازیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل به هر سو نرود ، بر گذر فاطمه ایم شیعه ی سوز دعای سحر فاطمه ایم قطره ی اشک غم چشم تر فاطمه ایم منتظر بهر قدوم پسر فاطمه ایم با علی بن جوادیم و سرِِ پیمانیم همره سید علی خامنه ای می مانیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تسلیت برای علیه السلام ✍️ .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخ چه زهری و چه قدر مسمومی به غریبی آخرش محکومی متن مقتل میگه ای آقاجان چقدر مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی توی کوچه ها تو هم افتادی روزی صد دفه آقا جون دادی تو به فکر دشمنت هم بودی کسی فکر تو نبود یا هادی یا هادی یا هادی یا هادی تو و این بزم شراب ... یا الله چطوری دلش اومد این دنیا زیر لب همش میگفتی آقا چی کشیده جدِ ما واویلا واویلا واویلا واویلا تو دیگه تنت نموندش عریان زیر دست و پا نبودی بی جان ولی با گریه همش می گفتی ای غریب کربلا یا عطشان یا عطشان یاعطشان یاعطشان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️
. السلام علیک یا اباالحسن یا علی بن محمد الهادی ای که باشد دو جهان یکسره در پناه تو چرخش دور فلک بسته به یک نگاه تو قبله ی ستاره ها سایه ی روی ماه تو صد چو خورشید بوَد دیده به نور راه تو بارگاه تو بهشتی است که دل را برده آن بهشتی که دل از مردم دنیا برده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ جلوه ی حسن تو آیینه ای از کرامت است نام تو محور هر عبادت و هدایت است همه ی زیارت جامعه ات معرفت است دین من مهر تو و مذهبم این محبت است ای که حق در همه جا نقش و نشان تو زده حیف شد زهر جفا شعله به جان تو زده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل و جان عاشقان پر زده در هوای تو همه ی فرشته ها زائر سامرای تو چشم اهل آسمان گریه کنان برای تو کعبه گردیده سیه پوش غم و عزای تو سبب قتل تو گر زهر بنی عباس است قاتل جان تو داغ لاله ها و یاس است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ آسمان پیش قدوم تو به خاک افتاده ز چه رو نقش زمین این گل پاک افتاده جمع گل ها همه با سینه ی چاک افتاده جمعی از فرشته با حال هلاک افتاده سامرا ناله کند ز ناله ها و آه تو گل من چه بوده در کل جهان گناه تو ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ از تو امّید هدایت به دو دنیا داریم تا که آن زیارت جامعه ات را داریم جامی از معرفت خالق اعلی داریم حمدُ لِلَّه که چنین صاحب و مولا داریم شکر بی حد که به لب نام تو داریم همه رخصتی تا به رهت جان بسپاریم همه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ذکر ما نغمه ی اسم اعظم اطهر تو هر چه جان است فدای قدم اطهر تو سرمه ی دیده غبار حرم اطهر تو چه مقدس بود این سوز غم اطهر تو ما به راه حرم سامره جان می بازیم به تولای تو بر اهل جهان می نازیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل به هر سو نرود ، بر گذر فاطمه ایم شیعه ی سوز دعای سحر فاطمه ایم قطره ی اشک غم چشم تر فاطمه ایم منتظر بهر قدوم پسر فاطمه ایم با علی بن جوادیم و سرِِ پیمانیم همره سید علی خامنه ای می مانیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تسلیت برای علیه السلام ✍ .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخ چه زهری و چه قدر مسمومی به غریبی آخرش محکومی متن مقتل میگه ای آقاجان چقدر مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی توی کوچه ها تو هم افتادی روزی صد دفه آقا جون دادی تو به فکر دشمنت هم بودی کسی فکر تو نبود یا هادی یا هادی یا هادی یا هادی تو و این بزم شراب ... یا الله چطوری دلش اومد این دنیا زیر لب همش میگفتی آقا چی کشیده جدِ ما واویلا واویلا واویلا واویلا تو دیگه تنت نموندش عریان زیر دست و پا نبودی بی جان ولی با گریه همش می گفتی ای غریب کربلا یا عطشان یا عطشان یاعطشان یاعطشان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را نمی‌‌فهمد، چنان‌که هیچ کس ذاتِ خدایت را گِل ما موم شد در دست‌هایت لحظه‌ی خِلقت همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را چراغِ راه می‌خواهم، سری از سجده‌ات بردار قیامی کن ببینم روی مصباح‌ُالهُدایت را صراط‌َالمستقیم از دور نورِ سایه‌ات را دید میان نقشه‌اش انداخت نقشِ ردّ پایت را تویی که می‌شنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را کسی نشنید کوهِ بغضْ‌ بر دوشِ صدایت را تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدی‌ست؟ عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتم‌سرایت را به زَعم دشمنان، درّندگان هم دشمنت بودند قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوست‌هایت را گواهی می‌دهد چشمانِ خیسِ آیه‌ی تطهیر به بزم روضه‌‌های شام، وا کردند پایت را از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم" بخوان با مادرِ خود روضه‌های کربلایت را .
. در زمان حکومت متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که حضرت زینب(سلام الله علیها) است! متوکل به او گفت : ♦️تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت رسول اکرم(ص) سالیانی گذشته است.  آن زن گفت : ♦️حضرت رسول اکرم(ص) دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. اما اکنون احتیاج مرا واداشت که خود را به مردم معرفی کنم. در این هنگام؛ متوکل عباسی پسران ابی طالب(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب و قریش را خواست و با آنان مشورت کرد. آنان گفتند : در فلان تاریخ، زینب کبری(س) دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است. ولی آن زن به می گفت : ♦️روايت دروغى است که از خودشان ساخته‌اند! من از نظر مردم پنهان بوده‌ام و كسى از مرگ و زندگى من اطلاعی نداشته است. متوکل به آنان گفت : ♦️غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد؟ آنان گفتند : خیر! متوکل گفت : من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل! آنان گفتند : ♦️ابن الرضا[امام هادى(ع)] را احضار كن تا شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد. متوکل شخصی را پى امام هادی(ع) فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرد. امام هادی(ع) فرمود : ♦️دروغ مى‌گويد! حضرت زينب(س) در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفته است. متوکل گفت : اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كرده‌ام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل! امام(ع) فرمود : ♦️چيز مهمى نيست! دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند. متوکل گفت : آن دلیل چیست؟ امام(ع) فرمود : ♦️گوشت فرزندان فاطمه(س) بر درندگان حرام است، او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه(س) باشد درندگان با او كارى ندارند. متوکل رو به زن کرد و گفت : چه می گویی؟ زن گفت : ♦️او قصد کشتن من را دارد و قبول نکرد! امام هادی(ع) فرمود : ♦️اينجا از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) زيادند،هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست. در اين هنگام، رنگ از چهره همه حضار پريد. سپس برخی از مبغضین امام هادی(ع) به متوکل گفتند : ♦️او مى‌خواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد! چرا خودش نمی رود؟ متوكل نيز با اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد، چون ميل داشت بدين وسيله امام هادی(ع) از بين برود، بى‌آنكه او در خونش دخالت كرده باشد. پس متوکل خطاب به امام هادی(ع) گفت : ♦️ای ابالحسن(ع)! چرا خودتان نمی رويد؟ امام هادی(ع) فرمود : ♦️اگر شما مايل باشيد، مي روم! متوکل گفت : این کار را انجام دهید. در این هنگام نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل شیران که تعدادشان شش عدد بود، گشودند و امام هادی(ع) پایین رفت. ♦️هنگامی گه امام هادی(ع) داخل شد، ميان شيرها نشست، آنها اطراف امام(ع) را گرفتند و دست‌هاى خود را روى زمين پهن كرده و سر بر روى دست خويش نهادند. امام(ع) دست بر سر يكايك آنها كشيد و به هر كدام اشاره مى‌نمود كه فاصله بگيرد و كنار برود. و شيرها به جانبى كه امام(ع) دستور داده بود رفتند و در مقابل امام(ع) ايستادند. در این هنگام وزیر متوکل به متوکل گفت : ♦️اين كار بر ضرر تو است، بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوکل سراسیمه گفت : ♦️ما نظر بدى در باره شما نداشتيم، منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد. ♦️امام(ع) از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد و شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مي ماليدند. همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد و همه رفتند و ايشان بالا آمد و فرمود : ♦️هر كسى مدعى است فرزند فاطمه(س) است، ميان اين درنده‌ها برود. متوکل به آن زن گفت : پایین برو! آن زن شروع به التماس نموده و گفت : ♦️به خاطر خدا به من رحم کنید! من به دروغ گفتم! من دختر فلان كس هستم و شدت از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم. سپس متوکل دستور داد که آن زن را در ميان درندگان ( ها) بیاندازند که در این هنگام با درخواست مادر متوکل، آن زن را بخشیدند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۱۴۹، ح۳۵ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام سید محمد رضا نوشه ور 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روضه ای که حالمو میکنه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا / قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت: / نزنید این سر بابای منه میخونه - زیر لب هر شب // ای وای از - عمه جان زینب ۲ مولانا یا امام هادی ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اجرای 👇 نیمه شبی توو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت توو کوچه ها / بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها / یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه - زیر لب مولا // ای وای از مادرم زهرا ۲ مولانا یا امام هادی ۴ .👇
. علیه السلام ✍️ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را نمی‌‌فهمد، چنان‌که هیچ کس ذاتِ خدایت را گِل ما موم شد در دست‌هایت لحظه‌ی خِلقت همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را چراغِ راه می‌خواهم، سری از سجده‌ات بردار قیامی کن ببینم روی مصباح‌ُالهُدایت را صراط‌َالمستقیم از دور نورِ سایه‌ات را دید میان نقشه‌اش انداخت نقشِ ردّ پایت را تویی که می‌شنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را کسی نشنید کوهِ بغضْ‌ بر دوشِ صدایت را تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدی‌ست؟ عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتم‌سرایت را به زَعم دشمنان، درّندگان هم دشمنت بودند قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوست‌هایت را گواهی می‌دهد چشمانِ خیسِ آیه‌ی تطهیر به بزم روضه‌‌های شام، وا کردند پایت را از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم" بخوان با مادرِ خود روضه‌های کربلایت را .
. در زمان حکومت متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که حضرت زینب(سلام الله علیها) است! متوکل به او گفت : ♦️تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت رسول اکرم(ص) سالیانی گذشته است. آن زن گفت : ♦️حضرت رسول اکرم(ص) دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. اما اکنون احتیاج مرا واداشت که خود را به مردم معرفی کنم. در این هنگام؛ متوکل عباسی پسران ابی طالب(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب و قریش را خواست و با آنان مشورت کرد. آنان گفتند : در فلان تاریخ، زینب کبری(س) دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است. ولی آن زن به می گفت : ♦️روايت دروغى است که از خودشان ساخته‌اند! من از نظر مردم پنهان بوده‌ام و كسى از مرگ و زندگى من اطلاعی نداشته است. متوکل به آنان گفت : ♦️غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد؟ آنان گفتند : خیر! متوکل گفت : من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل! آنان گفتند : ♦️ابن الرضا[امام هادى(ع)] را احضار كن تا شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد. متوکل شخصی را پى امام هادی(ع) فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرد. امام هادی(ع) فرمود : ♦️دروغ مى‌گويد! حضرت زينب(س) در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفته است. متوکل گفت : اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كرده‌ام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل! امام(ع) فرمود : ♦️چيز مهمى نيست! دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند. متوکل گفت : آن دلیل چیست؟ امام(ع) فرمود : ♦️گوشت فرزندان فاطمه(س) بر درندگان حرام است، او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه(س) باشد درندگان با او كارى ندارند. متوکل رو به زن کرد و گفت : چه می گویی؟ زن گفت : ♦️او قصد کشتن من را دارد و قبول نکرد! امام هادی(ع) فرمود : ♦️اينجا از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) زيادند،هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست. در اين هنگام، رنگ از چهره همه حضار پريد. سپس برخی از مبغضین امام هادی(ع) به متوکل گفتند : ♦️او مى‌خواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد! چرا خودش نمی رود؟ متوكل نيز با اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد، چون ميل داشت بدين وسيله امام هادی(ع) از بين برود، بى‌آنكه او در خونش دخالت كرده باشد. پس متوکل خطاب به امام هادی(ع) گفت : ♦️ای ابالحسن(ع)! چرا خودتان نمی رويد؟ امام هادی(ع) فرمود : ♦️اگر شما مايل باشيد، مي روم! متوکل گفت : این کار را انجام دهید. در این هنگام نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل شیران که تعدادشان شش عدد بود، گشودند و امام هادی(ع) پایین رفت. ♦️هنگامی گه امام هادی(ع) داخل شد، ميان شيرها نشست، آنها اطراف امام(ع) را گرفتند و دست‌هاى خود را روى زمين پهن كرده و سر بر روى دست خويش نهادند. امام(ع) دست بر سر يكايك آنها كشيد و به هر كدام اشاره مى‌نمود كه فاصله بگيرد و كنار برود. و شيرها به جانبى كه امام(ع) دستور داده بود رفتند و در مقابل امام(ع) ايستادند. در این هنگام وزیر متوکل به متوکل گفت : ♦️اين كار بر ضرر تو است، بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوکل سراسیمه گفت : ♦️ما نظر بدى در باره شما نداشتيم، منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد. ♦️امام(ع) از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد و شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مي ماليدند. همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد و همه رفتند و ايشان بالا آمد و فرمود : ♦️هر كسى مدعى است فرزند فاطمه(س) است، ميان اين درنده‌ها برود. متوکل به آن زن گفت : پایین برو! آن زن شروع به التماس نموده و گفت : ♦️به خاطر خدا به من رحم کنید! من به دروغ گفتم! من دختر فلان كس هستم و شدت از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم. سپس متوکل دستور داد که آن زن را در ميان درندگان ( ها) بیاندازند که در این هنگام با درخواست مادر متوکل، آن زن را بخشیدند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۱۴۹، ح۳۵ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام سید محمد رضا نوشه ور 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روضه ای که حالمو میکنه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا / قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت: / نزنید این سر بابای منه میخونه - زیر لب هر شب // ای وای از - عمه جان زینب ۲ مولانا یا امام هادی ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اجرای 👇 نیمه شبی توو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت توو کوچه ها / بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها / یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه - زیر لب مولا // ای وای از مادرم زهرا ۲ مولانا یا امام هادی ۴ .👇
. به نام خدا اِمامُ الْهُدا یا عَلیَّ النَّقی سَمیعُ الدُّعا یا عَلیَّ النَّقی اَلا نورُ عَیْنی ، وَ اَنْتَ الْعَزیز بِخَیْرُالْوَرا یا عَلیَّ النَّقی به هر کوی و برزن به هر رهگذر بجویم تو را یا عَلیَّ النَّقی تو شَمْسِ سپهر و تو خورشید دل مَهِ سامرا یا عَلیَّ النَّقی بُوَد ذکرِ نامت شفا بخش جان وَ اسمت دوا یا عَلیَّ النَّقی به غیر از شِفا دل ندارد نظر ز دارُالشِّفا یا عَلیَّ النَّقی تَرُدُّ جَوابیِ به هر خسته دل عزیز خدا یا عَلیَّ النَّقی کرامت گدایی به درگاه توست سپهر سخا یا عَلیَّ النَّقی گدایی به درگاه تو آمده ست منم آن گدا یا عَلیَّ النَّقی تو دریایی از جود و احسان و من پُرم از خطا یا عَلیَّ النَّقی تویی ناصِح و عالِم و مُؤتَمَن تویی مرتضی یا عَلیَّ النَّقی نجیب و فقیه و امین و امام وَ گنج عطا یا عَلیَّ النَّقی شدم در حریم جنان خیز تو چو مرغی رها یا عَلیَّ النَّقی نشستیم در قاب صبح و سحر من و سامرا یا عَلیَّ النَّقی عزیز جوادی ، مُلَقّب به عشق به اِبْنُ الرِّضا یا عَلیَّ النَّقی بلا را خریداری و گفته ای تو قالُوا بلی یا عَلیَّ النَّقی چو اجدادِ خود هادی امّتی سپهر ولا یا عَلیَّ النَّقی الهی نیفتم همه عمر خود ز چشم شما یا عَلیَّ النَّقی شهید ولای تو گردم ، همین کنم جان فدا یا عَلیَّ النَّقی زند شعله ها بر وجودت هنوز غم کربلا یا عَلیَّ النَّقی رسد سوی تو مُحرم کربلا ز سعی و صفا یا عَلیَّ النَّقی شما را ز زهری که داده عدو جفا شد جفا یا عَلیَّ النَّقی منم «یاسر» و با همه عاشقات شدم هم‌نوا یا عَلیَّ النَّقی ** «یاسر»✍ .
4_345554935284236977.mp3
5.73M
📋 بال كسی به ‌اوج هوايت نمیرسد / (ع) بال كسی به ‌اوج هوايت نمیرسد حتی ملک به گرد دعایت نمیرسد دسـتان آسمان به بلنـدای آسمان بر خاک ريشه‌های عبايت نمیرسد آقا بدون نور تو حتی فرشته هم گمراه میشود به هـدايت نمیرسد تو چهارمين علي سرير ولايتی درک زمين به فهم ولايت نمیرسد فخر گدايی سر كويت همين بس‌است صد پادشاه هم به گدايت نمیرسد "ما را غلام حضرت هادی نوشته‌اند دیوانگان غیر ارادی نوشته‌اند" وقتی قرار شد که كمی سروری كنم بايد هميشه پای شما نوكری كنم روی زمين كه رد و نشان از شما كم‌ است بايد نظر به نقطه‌ی بالاتری كنم وقتی قرار شد به‌تو نزديك تر شوم بايد كه التماس به چشم تری كنم بار رسالت غم تو روی دوش من پس میتوان به عشق تو پيغمبری كنم با اين گدايی سر کوی تو بی‌گمان بايد به كل عالميان سروری كنم چون دل ميان زلف كسی ساده گم شدم شكر خدا اسير امام دهم شدم "ما را غلام حضرت هادی نوشته‌اند دیوانگان غیر ارادی نوشته‌اند" *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_345554935284236976.mp3
10.32M
📋 کبوترم کبوتر خسته‌ی یک گنبد نوساز آقاجون (ع) کبوترم کبوتر خسته‌ی یک گنبد نوساز آقاجون یه زائرم با ذکر تو سفرم میشه آغاز آقاجون یه عاشقم یه عاشقی که رونده شده از همه جا یه قاصدک که شده امشب مُحرِم صحن سامرا ای ساکن سامرا انا الدخیل یا حضرت ابن‌الرضا تو شاهی و منم گدا انا الدخیل یا حضرت ابن‌الرضا من ریگ صحرا ، تو شاه و مولا منم سراب و ، تو مثل دریا منم غُبارِ ٬ پشت قدم‌هات عبد توام ای ، عزیز زهرا "مولا امام هادی ، مولا امام هادی" باز میرسه بوی شبای صفر و شبای روضه و عذاب دلم گرفت میخوام بخونم باز براتون روضه‌ی مجلس شراب سرش به‌زیر میون یک مشت حرومزاده‌ی پست آقا ببخش قلم شاعر دوباره بغضش شکست تو اون وضعیت حجاب تو چی کشیدی میون مجلس شراب ای ناموس ابوتراب تو چی کشیدی میون مجلس شراب پیش نگاهت ، سر برادر سوخته بمیرم ، چادر و معجر خنده‌ی شومِ ٬ مرد یهودی الله اکبر ، الله اکبر "دخت ابوترابم ، تو مجلس شرابم" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
نوه ها عزیزن برای پدربزرگا.mp3
5.18M
نوه ها عزیزن برای پدربزرگا 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ نوه ها عزیزن برای پدربزرگا نوه ها که میگن فدای پدربزرگا خدا چه ذوقی میکنه وقتی میبینه که دل میدن به حرفای پدربزرگا تو پدربزرگ صاحب الزمانی امید قلب شیعیانی بگو به یار جمکرانی بیا شما بگی میاد شما بخواهی میاد خدا میدونه که دنیا منجی میخواهد یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد ... وقتی میام به سامرا برا زیارت با گریه میرم طرف سرداب غیبت اونجایی که زائرای شیعه میان و با صاحب الامر میکنن تجدید بیعت سامرا بوی امام زمانو داره آره شیعه امیدواره امید ما ظهور یاره به زودی این خبر میرسه به همه تکیه به کعبه زد مهدی فاطمه یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد ... روز ظهور منتقم کربلا غوغاست همه با آقامون میریم قیامت اونجاست دورش میگردیم وسط بین الحرمین مهدی برا ما میگه از غیرت عباس کربلا شروع فصل انتقامه شمشیر بیرون از نیامه کار دشمنا تمامه به پا میشه بازم حکومت علی مهدی فاطمه است به هیبت علی یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد . .
Milad Emam Hadi 1402 Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
1.55M
دل من اومده دنبال نشونی تو پدربزرگ صاحب الزمونی میدونم منو به آقام میرسونی رسم منه نوکری و گدایی اسم منه گدای سامرایی غلام ابن غلام ابن غلامم علی ابن جواد ابن رضایی یا علی ابن جواد / علی ابن جواد **** چه ارادتی به مولا علی داشته که بابات اسم تو رو علی گذاشته خدا عشق حیدرو تو دلا کاشته علی بگی فاطمه با سر میاد امیر مومنین به حیدر میاد هرچقدر اسم علی زیاد شه بیشتر کفر دشمنا در میاد یا علی ابن جواد / علی ابن جواد **** یه جور خاص دلم مسته و شاده خدایی خدا به ما چه یاری داده اسم رهبرم علی ابن جواده سحر میشه سحر میشه شب تار به کوری چشم لشکر کفار خدا به حق علی ابن جواد علی ابن جواد ما نگهدار یا علی ابن جواد / علی ابن جواد 1402
. علیه السلام بر جامعه و پیام نورش صلوات بر هادی و بر شب حضورش صلوات او راست نبیره ای ، نهان از دیده بفرست به تعجیل ظهورش صلوات .
. کعبه ی اهل سما قبله ی ایمان رسید نور دل حضرت شاه خراسان رسید آینه روی دست جوادی یا مولا یا مولا سیدنا یا حضرت هادی یا مولا یا مولا سیدی مولا حضرت هادی یا مولا یا مولا از افق لم یزل نور الهی دمید بگو علی یا علی علی ی چارم رسید زاده ی جود و کرامت آمد یا مولا یا مولا هادی ی روز قیامت آمد یا مولا یا مولا سیدی مولا حضرت هادی یا مولا یا مولا هر که شده زائرش آگه از این ماجراست لطف و صفای بهشت در حرم سامراست در آن حرم لطف بی حساب است یا مولا یا مولا قبر دو ماه و دو آفتاب است یا مولا یا مولا سیدی مولا حضرت هادی یا مولا یا مولا .👇
. امشب زمین و آسمان ها غرق نور است نور خدا از عرش اعلا در ظهور است بر ظلمت ما نور جلی داد ابن علی را خالق علی داد اهل سماوات گویند به شادی بادا مبارک میلاد هادی مولا یا مولا نور جبینش روشنایی در معاد است این قرص ماهی که روی دست جواد است بوسه زند بر آن روی نیکو آید شمیم ضامن آهو قرآن به روی دست جوادی بادا مبارک میلاد هادی مولا یا مولا ما از کلام او خدا را بنده گشتیم از رحمت این خانواده زنده گشتیم در کلامش شد گوهر جان نور ولایش شد اصل ایمان ورد ملائک ذکر منادی بادا مبارک میلاد هادی مولا یا مولا .👇
. یا الهی صل و سلم علی محمد و آل احمد سیدی سیدی حضرت هادی گل بریزید در مدینه که دل فاطمه شاد است نور خورشید هدایت بر روی دست جواد است سیدی سیدی حضرت هادی عید قربان و غدیر است غرق نور و غرق شادی بین دو عید گشته تابان آفتاب روی هادی سیدی سیدی حضرت هادی قرص ماه در مدینه آفتاب سامرا اوست چارمین نام علی و دومین ابن الرضا اوست سیدی سیدی حضرت هادی العجل العجل بقیه الله .👇
. علیه السلام بند1⃣ من اسیر بن اسیر، تو امیر بن امیر یادگاری توئه زیارت روز غدیر هل اتی و کوثری کرم تو خیر کثیر دومین جگر گوشه ی رضا سومین ابالحسن چهارمین علی آیینه ی شه لافتای صف شکن نقش اسمتو رو کتیبه ی عرش کبریا زدن علی بن محمد عشق پر آوازه علی بن محمد لطف بی اندازه علی بن محمد قبله ی حاجات و علی بن محمد ذکر اهل رازه بند2⃣ من حقیر ابن حقیر تو کریم ابن کریم راه تو راه بهشت ای صراط مستقیم صاحب حسن حسن سلاله ی خلق عظیم همنشین روح الامینی و موضع رسالتی نور مهبط الوحی و معدن چشمه های حکمتی  ناخدای کشتی معرفت علم بی نهایتی علی بن محمد مثل الاعلایی علی بن محمد دعوه الحسنایی علی بن محمد رشته ایمان و علی بن محمد عروه الوثقایی بند3⃣ من فقیر بن فقیر تو جواد بن جواد من گدای سامرا حرم تو باب المراد ایها الهادی النقی به تو چقد اقا میاد ای نواده ی سید البشر شرح ساده الولا اسم تو نشان هدایت و شرح قاده الهدی حامی مقام ولایت و شرح ذاه الحما علی بن محمد ایه ی تطهیری  علی بن محمد  بهترین تقدیری علی بن محمد خارج از توصیف و علی بن محمد جلوه ی تکبیری شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
سرود، بشارت.mp3
1.42M
علیه‌السلام 🔹بشارت🔹 یه صدایی تو دلم می‌گه امشب شب عشقه شب خنده و شادی بشارت می‌دن به دل‌ها بهشتو تو شب میلاد حضرت هادی خنده‌هاش لبا رو پر عسل کرده با چه عشقی جونشو بغل کرده غم‌هامونو به خوشی بدل کرده ای ماه تمام بابا صدای خنده‌ت می‌پیچه تو خونه تو چشمات یه دنیا رحمت نگاهت خیلی خیلی مهربونه «اَلسلامُ علیکَ اَیها الهادِی النَقی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هرچی می‌بوسه گلش رو دوباره شوق و ذوقش داره بازم ادامه چه قشنگه اون زمانی که بابا به گوشش می‌گه اذون و اقامه دل‌ها بی‌قرارِ این اذون می‌شه پیر از عشق تو دلش جوون می‌شه هرچی که خدا بخواد همون می‌شه چشماتون آقاجون روشن خدا یه پسر داده خیلی زیباست مقدمش مبارک باشه ولادتش چشم‌روشنیِ دنیاست «اَلسلامُ علیکَ اَیها الهادِی النَقی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تویی جد آخرین نور رحمت امید اول امشب مایی سامرای بی‌نظیر تو آقا بدجور امشب دلو کرده هوایی ای که تو پناه خلق دنیایی آخرین علی نسل زهرایی دنیا با قدوم تو تماشایی وقتی جامعه می‌خونیم دلامون از عشق شما سرشاره به همه رفیقام گفتم آقام خیلی به گردنم حق داره «اَلسلامُ علیکَ اَیها الهادِی النَقی» شاعر و نغمه‌پرداز: