.
#جناب_جون
#شور
#اصحاب #جون
#شب_چهارم_محرم
جُوْنم ، همون غلامْ سیاه و نوکرت
جُوْنم ، خاک در خونهی اکبرت
جُوْنم ، نوکر مادرت
قسم به مادر شکسته پهلوت
ترحمی کن به چشای خیسم
ردم نکن که پای سفرهی تو
عمریه کاسه لیسم
نبین رو سیام / غلامت فدات
بخوای صد دفه / میمیرم برات
ببین زودتر از / همه نوکرات
سیاه پوش شدم من برای عزات
اباعبدالله اباعبدالله
جُوْنم ، توو سینهم عشق ناب حیدره
جُوْنم ، چاکر اولیا مخدره
جُوْنم ، من و یادت نره
بذار تن سیاه پیرغلامت
برا تو اولین کتیبه باشه
با خط خون روش بنویسه جُوْنت
فقط حسین آقاشه
بوی بد میده / اگه این بدن
تبارم اگه / فرومایه اَن
ولی کافیه / برا فخر من
که قبل از تو بودم غلام حسن
اباعبدالله اباعبدالله
#عبدالله_باقری ✍
👇
.
📋 شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید
#مناجات #امام_حسین
#زمزمه
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید
تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید
به شوق پادوییِ روضه،جمع نوکران جمع است
محرم هیچکس ما را پی حاجت نخواهد دید
همان خادم که کفش سینهزن را جفت میکرده
شبی که جفت شد بند کفن، زحمت نخواهد دید
خدایا! شاکرم از این حسینی که به من دادی
گمانم جز مُحِبَّش، بندهای رحمت نخواهد دید
بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضههایت نیست
بدون نذرِ هیئت کاسبی برکت نخواهد دید
فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمیبینی
کسی فرزند را هم شانهی رعیت نخواهد دید
اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..، حسن داده
کسی ما را سر این سفره بیدعوت نخواهد دید
به جز روزی که بین دستهها زیر عَلَم رفتم
پدر دیگر مرا اینقدر باهیبت نخواهد دید
لباس مشکی ما دستبافِ زینب کبراست
جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید
هزاران بار کج رفتم..،ولی زهرا برم گرداند
پسر از مادر خود لطفِ با مِنَّت نخواهد دید
حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..، ارزش یافت
کسی در آستانت شِیِٔ کم قیمت نخواهد دید
پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغیها
دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید
*شاعر: #بردیا_محمدی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 منو آزادم نکن آقا
#روایت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفت: آقا به منم اجازه میدین؟!
گفت:« تو آزادی، تو خیلی وقته در خونهی ما نوکری میکنی؛ آزادت میکنم برو. اینجا که میبینی معرکهست خون و خونریزیه، تو برو برس به کارت». آزادی...
گفت: آقاجان یه عمری در خونهت نوکری کردم، کفشات و جفت کردم؛ هرکاری گفتی انجام دادم.میدونم به دردتم نخوردم و نمیخورم ما رو نگهمون داشتی حالا به روم نمیخواد بیاری. هم سیاهم هم بو میدم اصلا، اصحاب و میبینی اینا همشون یار تو بودند؛ من کجا اونا کجا ولی منو آزادم نکن آقا. گفت: «اگه میخوای بری برو».
انقدر خوشحال شد که لباسش و درآورد و شروع کرد به رجز خوندن امیری حسین و نِعمَ الامیر" اومد وسط معرکه. برهنه شد گفت: «هرچه قدر میخواید بزنید، بزنید. اومدم یه چند دقیقه از گرفتن جون این آقا وقت بگیرم، چند دقیقه دیرتر این آقا رو بکشید. من این آقا رو میشناسم سالهاست براش نوکری کردم، نکشید این آقا رو.»
فلذا همچین که زمین افتاد آقا رو هم صدا نکرد، خودش و واقعا نوکر میدونست. میگفت من کجا اون اربابه؛ ولی ابی عبدالله همچین که از دور دید جُون زمین خورد، سریع اومد سرش و بغل گرفت.
رمقی نداشت آروم آروم این چشا رو باز کرد، به آقا. سرش و از دامن ابی عبدالله گذاشت رو خاک. آقا سر من کجا دامن عزیز فاطمه کجا؟!
کاری که ابی عبدالله با علیاکبرش کرده، روایت میگه همچین که جُون سرش و رو خاک گذاشت ابی عبدالله صورتش و آورد گذاشت به صورت جُون؛ صورت به صورت غلامش گذاشت.
#جون #اصحاب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
شور - همه ترس زندگیم از اینه که.mp3
5.94M
🎧 همه ترس زندگیم از اینه که |#شور_امام_حسین
همه ترس زندگیم از اینه که
که به کار تو نیام آخرشم
من کی باشم که بگم نوکرتم
نوکر تو #جون من نوکرشم
جز غمت هیچی تو عالم خوب نیست
بی تو روز و ماه و سالم خوب نیست
من میام تو روضهها زنده بشم
غیر از اینجا هیچ جا حالم خوب نیست
حیاتی حسین، مماتی حسین
تو کشتی امن نجاتی حسین
اونی که راه و نشون میده تویی
اونی که راهشو گم کرده منم
حرمت اونقدرام دور نیستش
اگه من یه سر به قلبم بزنم
نامهی دلتنگیامو باز کن
بیا راه کربلامو باز کن
دَم مردن چشمو میبندم
به روی خودت چشامو باز کن
حیاتی حسین، مماتی حسین
تو کشتی امن نجاتی حسین
.
.
#واحد
#امام_حسین_واحد
#سربند_واحد
#واحد۱۰
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#واحد۱۰
رحمت واسعه خدا حسین
شاه با وفای کربلا حسین
غرق در گنام دستمو بگیر
ای سفینه النجات ما حسین
راه تو رو اگرچه بستم من
به جد اطهرت ببخش آقا
دل رقیه رو شکستم من
به جون مادرت ببخش آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
......
حر از این به بعد دیگه بنده توست
جنت و بهشت من خنده توست
حتی دست دشمنت رو میگیری
آقایی فقط برازنده توست
صدات نکرده بودم و دیدم
تو لحظههای آخرم آقا
با علی اکبر اومدی پیشم
منت گذاشتی به سرم آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
.......
کشتی تو از همه وسیعتره
نور تو از همه پرفروغتره
محشرم ورودی بابالحسین
از بقیه درا شلوغ تره
من چی بگم از کرم و فضلش
پهن همیشه سفره بذلش
روز قیامت که میاد زهرا
کارو میده دست اباالفضلش
#عبدالحسین ✍
..................
#اصحاب_واحد
#حضرت_حبیب
#واحد۱۰ #حبیب_بن_مظاهر
هر کی میخواد کسب آبرو کنه
نوکر ی رو از یه جا شروع کنه
اصحابی از اصحاب امام حسین
هر کسی سراغ داره رو کنه
جوونا مون فدا جوناشون
پیر غلاما فدای پیراشون
هم حسینیای این عالم
فدای این اصحاب وآقا شون
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
.......
درد و باید از طبیب سوال کنیم
بی کسی رو از غریب سوال کنیم
قیمت نوکری این خونه رو
آره باید از حبیب سوال کنیم
چه کار با قد کمونش کرد
دخت علی دعا به جونش کرد
جای عصا تیغ گرفت دستش
عشق حسین تازه جوونش کرد
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
......
#جون
#حضرت_جون
به فدای جونو و عشق وادبش
نوکریش بوده همه تاب و تبش
رجزش بوده امیری یا حسین
حسبش رو رخ کشید نه نسبش
چیزی نداشت ولی حسین و داشت
جون دیگه غلام زنگی نیست
بوسید حسین صورتشو یعنی
بالاتر از سیاهی رنگی نیست
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
#عبدالحسین
................
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_واحد
#واحد۱۰
اومدم میون تیغ و نیزه ها
تا برای تو سپر باشم عمو
تو برام مثل پدر بودی ، میخوام
برا تو مثل پسر باشم عمو
چقدر سنگ دور و برت ریخته
چقدر نیزه رو پرت ریخته
تو هم شبیه مادرت زهرا
یه لشکری روی سرت ریخته
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
.......
راضیم سرم جدا بشه ولی
تو یه مو کم نشه از سرت عمو
راضیم که دست من قلم بشه
تو زیر پا نره پیکرت عمو
تو مدینه مقابل بابام
به مادرش زهرا جسارت شد
سخته عمو باشم ببینم که
دار و ندار عمه غارت شد
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
#عبدالحسین
.............
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
ای عمو مثل زره شده تنم
جای سالمی نموند رو بدنم
تا که فهمیدن یتیم حسنم
همه با بغض حسن میزدنم
گفتم به لشکر تازه دامادم
هلهله کردن تا که افتادم
مونده تنم به زیر دست و پا
بیا عمو برس به فریادم
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
......
مثل مادرت شده پهلوی من
منو به خیمه نبر عموی من
مادرم ببینه که دق میکنه
جای این خنجر و رو گلوی من
از بس زیر پا پیکرم مونده
از پیکرم فقط سرم مونده
از من فقط یه پیرهن پاره
برا عروس مضطرم مونده
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
#عبدالحسین
........
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
...........
.👇