eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. صلی الله علیک یا اباعبدالله نور تو قلب و وجود همه را روشن کرد هم ، زمان را و زمین را و سما روشن کرد شعله ای هست به جانم که تو افروخته ای دو جهان را به خدا نور شما روشن کرد سینه ام را بشِکاف و به میانش بنِگر آتش قلب و دلم را که خدا روشن کرد شیر مادر که در آن مجلس روضه خوردیم آتش عشق تو را در دل ما روشن کرد از سماوات همه اهل سما می بینند این زمین را که فقط کرببلا روشن کرد در میان حرم سینه و در قلب و دلم شعله ی عشق تو را اشک عزا روشن کرد هر که از نهضت سرخ تو جدا گشت رهش آمد و فتنه ای از جور و جفا روشن کرد همه ی قتلگه و وادی طف را یک شب آن سری که ز قفا گشته جدا روشن کرد آسمان را به شبی کنج تنور خولی رأس زیبای تو ای نور هدی روشن کرد دست بسته به بیابان و شبِ ظلمت و شام نور رخساره ی تو قافله را روشن کرد بزم نامحرم و آن جمع حرامی ها را سر خونین تو در تشت طلا روشن کرد تا قیامت ز قیامت شده شور محشر نور تو راه خدا را همه جا روشن کرد پنج شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب سیزدهم محرم ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله اندوه عزا به ذکر یا رب سر زد در روز چرا ستاره ی شب سر زد خورشید مگر دمیده در وقت غروب یا از سر نی هلال زینب سر زد ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ روح از تن بی قرار من پر زده است غم آمده و به سینه خنجر زده است مهتاب به مهمانی ما آمده یا خورشید ز روی نیزه ها سر زده است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ یک قافله می رود ، برابر ، نیزه شد همره قافله سراسر نیزه هشتاد و چهار یاس نیلی ، ناقه هجده سر یوسف از جفا بر نیزه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ در قبر چو آن پیکر صد چاک گذاشت گویا که تو را به اوج افلاک گذاشت چون سر به تنت نیست ، امام سجاد آخر رگ حنجر تو بر خاک گذاشت جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب چهاردهم محرم ۱۴۴۶ .
. زبانحال زینب کبری سلام الله علیها با سر بر نیزه هلال زینب دعا کنم من پای نیزه تموم بشه غمهای نیزه نیفتی از بالای نیزه باور نداشتم یه روز چنین بی بال و پر شم در کوه و صحرا در بدر شم با شمر و خولی همسفر شم دیدم رو نیزه میریزی اشک و دلغمینی چشماتو بستی تا نبینی آواره شد پرده نشینی چشم تو روشن رو ناقه ی عریان سوارم ببین کجا کشیده کارم نمونده یک محرم کنارم ببین برادر این روزگار چه کرده با من من محو دیدارت ولیکن افتاده بر من چشم دشمن ای کاش بمیرم آخه چجوری زنده باشم همراه با نامحرما شم رو نیزه ها سر داداشم مظلوم حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین جان ✍ 👇
. زمينه بر نيزه ، بخوان قر آن حسين جانم / حسين جانم برادر ، نگاهم كن پريشانم / پريشانم اي سرت روي ني قاتل ِ من هستي ِ من فدايت گل ِ من سوزد از غربت ِ تو دل ِ من صوت قرآن ِ تو داده جانم اي برادر ببين قد كمانم هم سفر گشته با ساربانم آواره ، شده زينب امون ايدل / امون ايدل غوغا شد ، پاي رأس ِ ابوفاضل / ابوفاضل فرق ِ سقا شده وا به نيزه از جفاي همان سنگ ِ تيزه كه داره از چشاش خون مي ريزه اي سرت سايه ي ِ محمل من خنده ي شمر شده قاتل ِ من طعنه ها زخم زده بر دل ِ من مي خندن ، همه پيش ِ نگاه ِ من / نگاه ِ من بر نيزه ست ، سر ِ پشت و پناه ِمن / پناه ِ من بين ِ اين هلهله گريه كردم طعنه زد حرمله گريه كردم از غم ِ قافله گريه كردم بشكند دست ِ كوفي مرا زد دخترت تاكه مي گفت ؛ بابا – زد خارجي زاده ما را صدا زد 🎤 .👇
. زبانحال زینب کبری سلام الله علیها با سر بر نیزه هلال زینب دعا کنم من پای نیزه تموم بشه غمهای نیزه نیفتی از بالای نیزه باور نداشتم یه روز چنین بی بال و پر شم در کوه و صحرا در بدر شم با شمر و خولی همسفر شم دیدم رو نیزه میریزی اشک و دلغمینی چشماتو بستی تا نبینی آواره شد پرده نشینی چشم تو روشن رو ناقه ی عریان سوارم ببین کجا کشیده کارم نمونده یک محرم کنارم ببین برادر این روزگار چه کرده با من من محو دیدارت ولیکن افتاده بر من چشم دشمن ای کاش بمیرم آخه چجوری زنده باشم همراه با نامحرما شم رو نیزه ها سر داداشم مظلوم حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین جان ✍ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
. زمينه بر نيزه ، بخوان قر آن حسين جانم / حسين جانم برادر ، نگاهم كن پريشانم / پريشانم اي سرت روي ني قاتل ِ من هستي ِ من فدايت گل ِ من سوزد از غربت ِ تو دل ِ من صوت قرآن ِ تو داده جانم اي برادر ببين قد كمانم هم سفر گشته با ساربانم آواره ، شده زينب امون ايدل / امون ايدل غوغا شد ، پاي رأس ِ ابوفاضل / ابوفاضل فرق ِ سقا شده وا به نيزه از جفاي همان سنگ ِ تيزه كه داره از چشاش خون مي ريزه اي سرت سايه ي ِ محمل من خنده ي شمر شده قاتل ِ من طعنه ها زخم زده بر دل ِ من مي خندن ، همه پيش ِ نگاه ِ من / نگاه ِ من بر نيزه ست ، سر ِ پشت و پناه ِمن / پناه ِ من بين ِ اين هلهله گريه كردم طعنه زد حرمله گريه كردم از غم ِ قافله گريه كردم بشكند دست ِ كوفي مرا زد دخترت تاكه مي گفت ؛ بابا – زد خارجي زاده ما را صدا زد 🎤 .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. هرکه درخط جنون است جگرها دارد غفلت ازمعرکه ی عشق ضررها دارد این حسین است که بایک نگهش حر و زهیر سر به زیرآمده اند بسکه هنرها دارد جذبه ی عشق حسین است که عالمگیر است گوشه ای ازنگهش درّ و گوهرها دارد هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله راه پر پیچ وخم عشق خطرها دارد سینه زنهای حسین ابن علی گوش کنید گریه در روضه ی ارباب اثرها دارد به همه گریه کنان و به همه سینه زنان فاطمه مادر سادات نظرها دارد وای از روضه ی طشت زر و رأس پرخون زینب ازاین غم جانکاه شررها دارد زینبش گفت مزن چوب مزن چوب مزن خیزران بر لب خشکیده اثرها دارد فاطمه سوزد از این روضه ی جانسوز (بهار) ((که درآتشکده ی سینه شررها دارد))* * از فروغی بسطامی (بهار)✍ .
. 🎤 رفتی و من ، از غم تو ، خون جگرم ، حسین جانم از روی نی ، فکری بکن ، واسه حرم ، حسین جانم حلالم کن ، اگه موندی روو خاک بیابون و صحرا حلالم کن ، اگه رفته سرت روی نیزه ی اعدا حلالم کن ، ای مظلومم حسین جانم ، ای مظلومم سایه ی تو ، کم شده از ، روی سرم ، حسین جانم پاشو ببین ، حرمله شد ، همسفرم ، حسین جانم چشت روشن ، روی ناقه ها می برنم به اسارت چشت روشن ، واسه این همه درد و مصیبت و غارت چشت روشن، ای مظلومم حسین جانم ، ای مظلومم یادمه که ، پیش چشام ، میزدنت ، حسین جانم مرکباشون ، رد شدن از ، روی تنت ، حسین جانم توی گودال ، نفساتو بریدن و هلهله کردن توی گودال ، بدنت رو دریدن و هلهله کردن توی گودال ، ای مظلومم حسین جانم ، ای مظلومم کُشتنتو ، بعد تو شد، غارت حرم ، حسین جانم سوخته توو اون ، شعله و دود ، موی سرم ، حسین جانم خبر داری ، به تموم زنای حرم شد اهانت خبر داری ، اومدن توی خیمه برای غنیمت خبر داری ، ای مظلومم حسین جانم ، ای مظلومم ✍ 👇👇
. روی نی رأس تو ماه من شد حسین آتش داغ تو آه من شد حسین تو به روی نیزه ، من جگر خون از غم کاروان بی رویت ، شده غرقِ ماتم یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... چوبه ی محملم گشته گلگون حسین شده لبریز خون چشم گردون حسین چه بگویم با تو ، از پریشانی ها لاله گون چون رویت ، شده پیشانی ها یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... قاری روی نیزه تو قرآن بخوان ای هلال منِ خسته تابان بمان تو شهید مظلوم ، ما اسیر این راه از پی رأس تو ، مانده ام با صد آه یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... کودکانت همه خون جگر یا حسین جملگی خسته دل دیده تر یا حسین همه زار و دلخون ، بی قرار رویت متحیّر مانده ، دیده هاشان سویت یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. بخوان حسين غريبم ،كه سخت دل گيرم نگاه كن كه زداغت ،چه خسته و پيرم به رحل نيزه توقرآن بخوان ،عزيز دلم كه باز از نفس اطهرتو جان گيرم چه غافل ند چنين مردمی كه پندارند به سنگ كينه ی خود می كنند تحقيرم بخوان مفسر قرآن،« لِيُذهِبَ عَنكُم» بخوان و شرح بده آيه ای ز تطهيرم بخوان «ولّيكم الله»را،كه تا از جهل كسی دگر نگشايد زبان به تكفيرم كمان ابرويت از سنگ شاميان بشكست دگرمخوان كه غمت می زند به دل تيرم مخوان كه خون ز گلويت به نيزه می ريزد قسم به قطره ی خونت زعمرخود سيرم فرشتگان به تو کردند اقتدا ، ازعرش نمازعشق بخوان با صدای تكبيرم چگونه باتو بگويم كه غيرت اللهی كشيده ديده ی نامحرمان به تصويرم نوشته است«وفایی»به اشك خونين اش كه من رضا به رضای خدا و تقديرم .
. ای شاه دین که شاهرگت زیر تیغ رفت تا آسمان ز آل تو فریاد جیغ رفت این سر، سری نبود که بر نیزه ها شود این حنجری نبود که بر نیزه ها شود بر شاخه ی درخت که جای سر تو نیست در دیر راهبان که سرای سر تو نیست راس ترا چگونه به خورجین گذاشتند یا در تنور خولیِ بی دین گذاشتند گاهی به زیر پای ستوران سرت فتاد گاهی به دست نحسِ جهودان سرت فتاد □ □ □ حالا میان تشت طلا جلوه کرده ای در بزم شومِ شام بلا جلوه کرده ای بزم شراب، جای تو و عترتت نبود این جشنها سزای تو و عترتت نبود آن ظلم ها که کوفه بما کرد بس نبود؟ ما را بنام خارجی آورد بس نبود؟ حالا میان خنده ی مستانِ بی نماز ما دست بسته ایم و زبان یزید باز بد زخمه ای به تاب و تبت میزند یزید با چوب خیزران به لبت میزند یزید با آستینِ پاره و بی معجر و نقاب ناموسِ تو به لفظ کنیزی شده خطاب کاری بکن برای دفاع از یتیم خود دانم که حفظ میکنی آخر حریم خود قرآن بخوان که آبروی کاروان تویی تنها پناه قافله ی بانوان تویی قرآن بخوان که ناله ی زهرا رسد بگوش فریاد نازدانه ات آقا رسد بگوش رحمی به حالِ این دلِ از غم کباب کن آقا ترحمی به نگاه ریاب کن .
. لالا گل پر پر ، لالا علی اصغر مادر بخواب روی ، نی‌ها علی اصغر این عقده مونده رو دلم عزیزم حتی یه بار‌ مادر به من نگفتی رفتی...ولی مراقب خودت باش میترسم از رو نیزه ها بیوفتی وا اصغرا... ای گل بی خارم ، غمِ تورو دارم شب تا سحر خیره ، به نیزه بیدارم رو نیزه چشمای تو نیمه بازه هنوز خشکه اون لبات بمیرم خیر نبینه قاتلت الهی چه نا مرتبه رگات بمیرم وا اصغرا... بیا در آغوشم ، کودک بی شیرم حرف بزن با من ، و گرنه میمیرم قهری مگه با من علی که حتی یبار نگام نمیکنی عزیزم این‌همه ناله می‌زنم علی جان یبار صدام نمی‌کنی عزیزم وا اصغرا... ✍ .
. فاطمه گشته عزادار خدا رحم کند چشم مهدی شده خونبار خدا رحم کند می کند نوحه سرایی ز غمِ شام بلا در نجف حیدر کرار خدا رحم کند حادثه پشت سر حادثه ها می آید فرق دارد غم اینبار خدا رحم کند آمده زینب کبری به دروازه ی شام می دهد شرح غم یار خدا رحم کند در گذرگاه شلوغِ سربازار ، حسین شده ام سخت گرفتار خدا رحم کند خوردن سنگ به سرها و زمین خوردن سر بار دیگر شده تکرار خدا رحم کند روی دروازه ی ساعات سرت رازده اند آمده ی لحظه ی دیدار خدا رحم کند آه ای قاری قرآن بنگر از سری نی عترتت آمده بازار خدا رحم کند ازدحام باعث معطل شدن قافله شد روز ما گشته شب تار خدا رحم کند راه بند آمده است بهر تماشای حرم چشم نا محرم و اغیار خدا رحم کند اوج بی حرمتی و دادن دشنام به ما گشته در شام پدیدار خدا رحم کند کارِ گرداندن ما در ملأ عام ، عدو داده بر شمر ستمکار خدا رحم کند می دهد اُجرت گرداندن رأست دشمن پیش من درهم و دینار خدا رحم کند همره کف زدن دور سرت ، خصم زند خنده بر اشک منِ زار خدا رحم کند دخترت ناله کنان پای سر پر خونت می زند لطمه به رخسار خدا رحم کند لب و دندان تو راچوب جفا ریخت به هم غرق خون شد لبت ای یار خدا رحم کند به گمانم نشود این غم جانسوز تمام مُردم از این غم بسیار خدا رحم کند ✍ .
. هلال زینب دعا کنم من پای نیزه تموم بشه غمهای نیزه نیفتی از بالای نیزه باور نداشتم یه روز چنین بی بال و پر شم در کوه و صحرا در بدر شم با شمر و خولی همسفر شم دیدم رو نیزه میریزی اشک و دلغمینی چشماتو بستی تا نبینی آواره شد پرده نشینی چشم تو روشن رو ناقه ی عریان سوارم ببین کجا کشیده کارم نمونده یک محرم کنارم ببین برادر این روزگار چه کرده با من من محو دیدارت ولیکن افتاده بر من چشم دشمن ای کاش بمیرم آخه چجوری زنده باشم همراه با نامحرما شم رو نیزه ها سر داداشم مظلوم حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین جان 👇
. ◾️◾️◾️ ☑️بند اول☑️ از روی نیزه ها ببین،داداش چی اومد به سرم رفتم   میونه  ازدحام ، رقاصه ها  دور  و  برم راضی  شدیم  به  کربلا ، اینجا  دیگه چه جائیه با دست منو نشون میدن،میگن این زن خارجیه آه آذین  شده  تمامه  کوچه هاشون زدن  مارو  مردای   بی حیاشون آتیش میریختن روی ما زناشون 🔘واویلتا2واویلا🔘 🔳 ☑️بند دوم☑️ رأسه  اصغر   از  روی  نی ، باره ها   افتاد  رو  زمین سه ساله دخترت حسین،سیلی میخورد از روی کین مارو  خیلی  آزار دادن  ، محله ی یهودیا دیدم پیشانیت شکست،از اثره سنگ جفا آه این شامیا چقدر داداش نامردن رقیتو   خیلی    مسخره   کردن به اشکای چشمه رباب میخندن 🔘واویلتا2واویلا🔘 🔲🔳🔳🔲 ☑️بند سوم☑️ کبود شده تنم داداش،از ضربه های کعب نی ناموس اهلبیت کجا،مجلس عیش و بزم می سرت توی طشت طلا ، خون شده قلبه زینبت دیدم با خیزران میزد،حسین جان بر روی لبت آه یزیده   ملعون   از   سره  شقاوت شراب میخوردوهی میکرد اهانت به   پدرم  علی  می‌کرد  جسارت 🔘واویلتا2واویلا🔘 ✏️: ✍ .👇
. صلی الله علیک یا اباعبدالله سرِ بریده قصه ها دارد چه قصه های پربلا دارد ز دشت لاله های سرخ آید چه قصه ای ز کربلا دارد ز قتلگاه پر ز خون آید ز قتلگه چه ماجرا دارد چه خاطراتی از دل مقتل ز مادری نوحه سرا دارد قصه ای از تنور و خاکستر قصه ای از تشت طلا دارد چه آیه ها از رگ و حلقومی بریده همچو نی نوا دارد آیه ی کهف و الرقیم از او چه نغمه ای رأس جدا دارد به روی نی رفته چهل منزل چه گفته ها ز نیزه ها دارد چه گفته ها از سر عباس و علیِ اکبر از قفا دارد چه ماجرای غم فزا ای وای ز دیده های بی حیا دارد چه حرف ناگفتنی از معجر ز دختر خیر النسا دارد حرف کنیزی به میان آمد چشم به ناموس خدا دارد ؟ غیرت حق که رأس عباس بود قیامتی مگر به پا دارد سر بریده در خرابه رفت دخت سه ساله ای ندا دارد ز تشت زر به سوی ویران شد به روی دامنش چها دارد شبی که مهمان خرابه شد جان دهد و عزم سما دارد دوباره اربعین سفر کرده سری که عزم نینوا دارد تا به قیامت ای همه دنیا سرِ بریده قصه ها دارد ✍ .https://eitaa.com/madahanpirbakran