eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
989 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی جمعه ها ساعت 8/30صبح مداح اهل بیت کربلایی مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها کوفه و شام و بلا رفتم توو بزم حرومیا رفتم دور از چشم غیرت عباس توو بازار برده ها رفتم کوچه و بازار، پر شد از اشرار روضه مکشوفه اس، زینب و انظار تو شلوغی ها، دختری گم شد چادری گم شد، روسری گم شد نگاه کج شد، به معجر زینب ۳ آجرک الله، برادر زینب ۳ با پای پر آبله رفتم با زنجیر و سلسله رفتم تو سالار زینبی اما من با شمر و حرمله رفتم اون کماندارِ، بی ادب می زد حرمله مارو، روز و شب می زد بی مروت بود، بی امان می زد دائما ما رو، با کمان می زد جای سالم نیس، به پیکر زینب ۳ آجرک الله، برادر زینب ۳ جسم پر پر تو رو دیدم رو نیزه سر تو رو دیدم بدتر از تموم اینا من داغ دختر تو رو دیدم خواهرت با تو، درد دل داره هم دلم خونه، هم چشام تاره سختیِ راه و، خستگی هم بود این چهل منزل، تشنگی هم بود می بینی حالش، چه مضطره زینب ۳ آجرک الله، برادر زینب ۳ ✍ .👇
. با آن جگر پاره کشید از دل آه باحسرت و غم به خواهرش کرد نگاه فرمود برادرم دگر گریه مکن لایوم کیومک اباعبدالله ✍ ......... . (ع) (س) آنچه آمد به سرت را دیدم اشک های پسرت را دیدم ای حسن جان مگراین زهر چه بود پاره های جگرت را دیدم ابوذر رییس میرزایی✍ .
. خروج از شام زبانحال عمه سادات با حضرت رقیه (س) بعد این فتح و ظفر، رنج و بلایی سخت است دخترم! بی تو شوم کرببلایی سخت است از تو دل کندن و اینگونه جدایی سخت است بین ویرانه بمانی و نیایی سخت است مضطرم! بین تو و رفتن و ماندن، چه کنم؟ تو که راحت شدی از درد، ولی من چه کنم؟ آنکه بی جنگ، ز خولی و سنان بُرده تویی آنکه از غربت بابای خودش مُرده تویی من علی هستم و زهرای لگد خورده تویی صورتت سوخته، حوری دل آزرده تویی گل رخسار ترا قرمزی لاله نشست تن مجروح ترا آن زن غساله نشست کاش با ما، تو هم از شام سفر می کردی باز هم ناله از آن درد کمر می کردی دختران را ز سر کوچه خبر می کردی معجرت را سر بازار، به سر می کردی چقدر نُقل زبانِ همه زن ها شده ای به غرورِ همه بَرخورده که تنها شده ای ما که رفتیم ولی بر موی ما، چنگ نخورد به سر و صورت ما مُشت هماهنگ نخورد از روی بام، به پیشانی ما سنگ نخورد وقت افتادن سرها، دُهُل جنگ نخورد خاطرات بدم از شام، فقط این ها نیست دیگر آن دخترِ بی چاک و دهان، اینجا نیست آن همه دوری و هجران! چقدر سخت گذشت غم موهای پریشان! چقدر سخت گذشت سکّوی بَرده فروشان! چقدر سخت گذشت تشت و چوب و لب و دندان! چقدر سخت گذشت وقت برگشت، به ما طعنه ی تیزی نزدند بی حیاها به زنی حرف کنیزی نزدند ✍ .
. (ثواب این زیارت را کسی جز حق نمیداند) (تبشهـای دل زینب، زیارتنامـه می خواند)   حسینم وای حسینم وای(2) زشام و کوفـه برگشتم،دوباره کـربلای تو چهل منزل به روی نی،شنیدم من صدای تو    حسینم وای حسینم وای(2) زجا خیز ای برادر جان،همه بود و نبود من نگه کن حال طفلان و ببین جسم کبـود من     حسینم وای حسینم وای(2) برای کودکان تو،به هرجا من سپـرگشتم نمیدانم به کوی تو،چگونه زنده برگشتم      حسینم وای حسینم وای(2) به لب جانم رسیدآن دم،که دل را ازدلم بردی به پیش چشم طفلانت،توچوب خیزران خوردی حسینم وای حسینم وای(2) مپرس از حال طفلانت،رقیّه رفته از دستم که من شرمنده از روی،امانت داریم هستم حسینم وای حسینم وای(2) تو هم دیدی منم دیدم ،غم  هـرنازنینم را سرت بالای نی دیدم شکستم این جبینم را   حسینم وا ی حسینم وای(2) .
. امام حسین علیه السلام برگشته خواهر با چشم خونبار خبر داری بردن منو به کوچه بازار تا خوندی قرآن نفس گرفتم از خولی و سنان سرت رو پس گرفتم از اسارت میگم برادر اما با اشاره حجاب ما شد آستینای پاره نمونده با من غیر چند ستاره ای همسفر تو که تمام راه رو نیزه بودی چی بگم از محله ی یهودی سوغاتی ما شد تن کبودی ........................... منزل به منزل خون گریه کردم دعا بکن مدینه زنده بر نگردم از دیده اشک حسرت ببارم میون این قافله یک جا مونده دارم از من مپرس نگم چی اومد به سر رقیه شکسته شد بال و پر رقیه ویرانسرا شد بستر رقیه شد دیدنی وقتی بغل گرفته بود سرت رو بوسه میزد لبای پرپرت رو یادم نمیره مرگ دخترت رو ✍ 👇
. ازغم هجر توام زار و پریشان بی تو برادر شدم بی سر و سامان ماه تابانم بر تو مهمانم آمدم باغم و دیده ی گریان      یاحسین یاحسین یاحسین جانم زندگی دنیوی بی تو سراب است دختر جامانده ات کنج خراب است بسکه سیلی خورد غنچه ات پژمرد ازغمش این دلم در تب وتاب است        یاحسین یاحسین یاحسین جانم زاءر قبر توام ای گل پرپر با قد خم آمدم دلبر بی سر بی کفن گشتی پاره تن گشتی ای کس و کارمن یوسف مادر         یاحسین یاحسین یاحسین جانم (بهار)✍ 👇
. دوباره اهل عالم.فصل عزا رسیده زینب غم کشیده.به کربلا رسیده نیمه جون اومده.روضه خون اومده باحال خسته و.قدکمون اومده ای پاره پاره پیکر.ای برادر.زینبم من آرووم جون خواهر.زارو مضطر.زینبم من              برادرم (یاحسین) 4 ای بی کفن حسینم.همه دار و ندارم یک اربعینه رفتی.ببین که بی قرارم دیدم سر تورو.توی طشت طلا لبت شد ارغوون.زیر چوب جفا پاشوخدالتریبم.بی شکیبم.ای حسینم پاشو شیب الخضیبم.ای غریبم. نور عینم              برادر (یاحسین) 4 رقیه دخترتو.جاگذاشتم توو خرابه حلالم کن حسین جان.دلم ازغم کبابه هیشکی نمیدونه.داغش بامن چه کرد حالم خرابه و.قلبم یه کوه درد شبیه مادرتو.دخترتو.خورده سیلی گل نیلوفرتو.کوثرتو.روی نیلی             برادرم (یاحسین) 4 (بهار)✍ 👇
. یه خواهری دوباره به کربلا رسیده برگشته زینب تو باقامتی خمیده بی تابه بی تابم خیلی پریشونم بالای قبرتو من فاتحه خونم ازغصه هات نیمه جونم آخربی تومی میرم اینو میدونم               برادرم برادرم دنیا برام سرابه داغت پراز عذابه اون دختر سه سالت جاموند توی خرابه کاشکی توی گودال پیش تو میمردم درپای عشق تو خیلی کتک خوردم چل روزه که در اندوهم لونه کرده غمت به قلب مجروحم               برادرم برادرم کوچه به کوچه توو شام بالای نیزه بودی دیدم که بر سرت خورد سنگای هر یهودی آتیش و غارت بود رنج اسارت بود در کوفه و درشام خیلی جسارت بود حال و روزم رو میدیدن به اشک چشم زینب تو خندیدن                 برادرم برادرم (بهار)✍ 👇
. (س)-اربعین خودم دیدم گلم را سر بریدن لباس یوسف من را دریدن خودم دیدم علیِ اکبرش را دراین صحرا به خاک و خون کشیدن خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر تو گویی نیز باغی گشت پرپر سرش پرخون، دو دستانش بُریده وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر خودم دیدم که قاسم روی خاک است تنش هم غرق خون و چاک چاک است خودم دیدم زِ تل عبداله اش را.. که روی پای مولایش هلاک است خودم دیدم تمام صحنه ها را علیِ اصغر و تیر جفا را نه تنها قلب مولا و ربابه.. غم اصغر شرر زد کربلا را خودم دیدم حسینم لاله گون بود لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود خودم دیدم میانِ قتلگاهش.. که تیر و نیزه از جسمش برون بود خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد تمامِ یار و اصحابش فدا شد خودم دیدم که آخِر پیش زهرا سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد منی که دیده بودم در مدینه شرار آتش و مسمار و سینه ولی حالا میانِ کربلا زد.. به اهل و خیمه آتشها زِ کینه منی که دیده بودم خون جگر را میانِ تشت، لخته لخته خون ها پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم به بزم شام تشت و رأس مولا .
. السلام علی ساکن کربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دلم بریده شده در بلای تو از بار غم کمان شده‌ام در هوای تو من بی تو بی پناه شدم ای معین من آتش گرفت سینه‌ام از ماجرای تو یک اربعین گذشت که بی سر شدی حسین ناله زدم ز عمق وجودم برای تو یک اربعین گذشت و نرفته ز یاد من یک لحظه از مصائب کرببلای تو یک اربعین گذشت که من را به ضرب و زور بردند از کنار تو با بچه‌های تو یک اربعین گذشته از آن لحظه‌ای که شد خورشید بی غروب، سر نیزه جای تو یک اربعین گذشته از آن ساعتی که من دیدم ربوده‌اند خلائق ردای تو یک اربعین گذشته از آن ضربه‌های سخت از ضربه‌های خنجر کین بر قفای تو یک اربعین گذشته از آن سرخی غروب وقتی عزا گرفت برایت خدای تو گم کرده بودمت وسط رمل و تیغ و نی ناگه رسید بر دل خواهر صدای تو گفتی «إِلَیَّ...» خواهر مظلومه‌ام بیا... پر باز کردم ای گل من در هوای تو دیدم هزار و نهصد و پنجاه چشمه خون سر باز کرده در همه‌ی جای جای تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. ازغم هجر توام زار و پریشان بی تو برادر شدم بی سر و سامان ماه تابانم بر تو مهمانم آمدم باغم و دیده ی گریان      یاحسین یاحسین یاحسین جانم زندگی دنیوی بی تو سراب است دختر جامانده ات کنج خراب است بسکه سیلی خورد غنچه ات پژمرد ازغمش این دلم در تب وتاب است        یاحسین یاحسین یاحسین جانم زاءر قبر توام ای گل پرپر با قد خم آمدم دلبر بی سر بی کفن گشتی پاره تن گشتی ای کس و کارمن یوسف مادر         یاحسین یاحسین یاحسین جانم (بهار)✍ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
. دوباره اهل عالم.فصل عزا رسیده زینب غم کشیده.به کربلا رسیده نیمه جون اومده.روضه خون اومده باحال خسته و.قدکمون اومده ای پاره پاره پیکر.ای برادر.زینبم من آرووم جون خواهر.زارو مضطر.زینبم من              برادرم (یاحسین) 4 ای بی کفن حسینم.همه دار و ندارم یک اربعینه رفتی.ببین که بی قرارم دیدم سر تورو.توی طشت طلا لبت شد ارغوون.زیر چوب جفا پاشوخدالتریبم.بی شکیبم.ای حسینم پاشو شیب الخضیبم.ای غریبم. نور عینم              برادر (یاحسین) 4 رقیه دخترتو.جاگذاشتم توو خرابه حلالم کن حسین جان.دلم ازغم کبابه هیشکی نمیدونه.داغش بامن چه کرد حالم خرابه و.قلبم یه کوه درد شبیه مادرتو.دخترتو.خورده سیلی گل نیلوفرتو.کوثرتو.روی نیلی             برادرم (یاحسین) 4 (بهار)✍ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. یه خواهری دوباره به کربلا رسیده برگشته زینب تو باقامتی خمیده بی تابه بی تابم خیلی پریشونم بالای قبرتو من فاتحه خونم ازغصه هات نیمه جونم آخربی تومی میرم اینو میدونم               برادرم برادرم دنیا برام سرابه داغت پراز عذابه اون دختر سه سالت جاموند توی خرابه کاشکی توی گودال پیش تو میمردم درپای عشق تو خیلی کتک خوردم چل روزه که در اندوهم لونه کرده غمت به قلب مجروحم               برادرم برادرم کوچه به کوچه توو شام بالای نیزه بودی دیدم که بر سرت خورد سنگای هر یهودی آتیش و غارت بود رنج اسارت بود در کوفه و درشام خیلی جسارت بود حال و روزم رو میدیدن به اشک چشم زینب تو خندیدن                 برادرم برادرم (بهار)✍ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
. با امام حسین اومدم زیارتت به کربلا حسین من ای شهید نازنین ای با وفا حسین من سر خاکت اومدم به پای حرف من بشین تا که درد دل کنم نگاه کن و منو ببین... از غمت پیر شدم زار و زمین گیر شدم من چهل روز که از جون خودم سیر شدم ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین یادمه با لب عطشان سوی گودال شدی تیر و نیزه خوردی و زخمی و بی حال شدی یادمه سر تو رو بُریدن از سمت قفا یادمه سر بریده ت رو زدن به نیزه ها چقَدَر داد زدم ناله و فریاد زدم زجه ها از جگرم برای امداد زدم یار و یاوری نبود برای تو نمی شد خودم بشم فدای تو ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین هم اسیر و هم غریب قافله را یار نبود خواهرات و میزدن وقتی علمدار نبود نیمه راه که شد مسافری جا زد و رفت دخترت ناله کنان روی زمین پا زد و رفت محشری شد که نگو خونجگری شد که نگو درد و داغ دخترت یه معجری شد که نگو طفلکی پای پر از آبله شد دردسرش بگذریم که سوخته بود موی سرش ای شهید پاره پیکر یا حسین کُشته ی بُریده حنجر یا حسین ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین شاعر (دلسوخته)✍ .👇
. با امام حسین باز آمدم ای جانم در کرب و بلای تو سیرابم و می سوزم ای تشنه برای تو ای شاه شهید من ای کشته ی بی لشکر آغوشش خودت وا کن بوسی بده بر خواهر ای یار وفادارم تو رفتی و من ماندم من فاتحه ی خود را در قتلگه ات خواندم برخیز بردار جان اینک به کنار من جایی بده تا باشد پیش تو مزار من ای دلخوشی مادر، جانم ابی عبدالله تسکین دل خواهر، جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله باز آمدم ای جانم در رخت عزای تو جان بر لبم از یادِ شمشیر و قفای تو ای داغ غمت سنگین خون از جگرم خوردم باید ز غمت هر روز صد مرتبه می مردم اما نفسی دارم در کرب و بلای تو من زنده ام ای جانا از لطف خدای تو شد دیده ی دریا ای نور دو عین من بر خاک تو می بارم لب تشنه حسین من ای نور دو عین من، جانم ابی عبدالله لب تشنه حسین من، جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله داداش چهل روزه با یاد تو می سوزم هر روز شهیدم من من کُشته ی هر روزم تا در بر من بودی شاداب و جوان بودم آه از غمت ای دلبر خشکیدم و فرسودم بعد از تو چنان پوشید پیری همه ی تَن را یاران قدیمی هم... نشناخت دگر من را یک زن پی زینب بود آمد به کنار من... از من ز خودم پرسید زینب به کجاست ای زن؟ از ماتم تو پیرم... دجانم ابی عبدالله از جان خودم سیرم جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله تو زندگی ام بودی من بی تو زمین گیرم هر روز خدا دارم از داغ تو می میرم ای وای به حال من یک لحظه مرا دریاب آخر به چه رو زینب بعد از تو بنوشد آب رحمی به دل زینب این زینب غم دیده رحمی به دل خواهر این خواهر رنجیده با دست دعای خود ذکری تو بخوان حالا مرگم برسد شاید راحت شوم از دنیا ای تاج سر زینب جانم ابی عبدالله ای بال و پَر زینب جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله شاعر (دلسوخته)✍ 👇
. ◾️◾️◾️ ای نور چشم فاطمه و مرتضی حسین ای آبروی خلقت ارض و سما حسین ای پیکر کفن شده در بوریا حسین چل روز دیدمت به سر نیزه ها حسین چل روز بوده ورد لبم ذکر یا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️ من خواهر شکسته دل و قد خمیده ام بی تاب و داغ دیده و محنت کشیده ام با رفتنت مصیبت بسیار دیده ام از فرط گریه تار شده هر دو دیده ام بر لب رسانده داغ تو جان مرا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️ هر دفعه پیکر بی پیرهن کنم پروانه وار فکر غم و سوختن کنم گریه بحال کشته ی خونین بدن کنم نگذاتشند تا بدنت را کفن کنم نفرین به دشمنان تو صبح و مسا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️ بعد تو دست اهل حرم بود و سلسله شد خواهر تو همسفر شمر و حرمله بازار شام و رقص زنان بود و هلهله پیراهن و عبای تو میشد معامله دیگر چه ها بگویمت از ماجرا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️ در ازدحام کوچه و بازارهای شام میخورد سنگ بر سرمان از فراز بام نفرین به بغض و کینه ی این قوم بی مرام طفلی رقیه خورد زمین بین ازدحام سیلی زدند طفل تو را بی هوا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️ رنگ رخش کبود شده مثل مادرت بالش شکست چون تن مجروح و پرپرت وقتی تو را میان طبق دید دخترت فهمید که رقیه چه ها آمده سرت جان داد در خرابه ز داغ تو یا حسین ◾️ ✍ .
. با امام حسین اومدم زیارتت به کربلا حسین من ای شهید نازنین ای با وفا حسین من سر خاکت اومدم به پای حرف من بشین تا که درد دل کنم نگاه کن و منو ببین... از غمت پیر شدم زار و زمین گیر شدم من چهل روز که از جون خودم سیر شدم ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین یادمه با لب عطشان سوی گودال شدی تیر و نیزه خوردی و زخمی و بی حال شدی یادمه سر تو رو بُریدن از سمت قفا یادمه سر بریده ت رو زدن به نیزه ها چقَدَر داد زدم ناله و فریاد زدم زجه ها از جگرم برای امداد زدم یار و یاوری نبود برای تو نمی شد خودم بشم فدای تو ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین هم اسیر و هم غریب قافله را یار نبود خواهرات و میزدن وقتی علمدار نبود نیمه راه که شد مسافری جا زد و رفت دخترت ناله کنان روی زمین پا زد و رفت محشری شد که نگو خونجگری شد که نگو درد و داغ دخترت یه معجری شد که نگو طفلکی پای پر از آبله شد دردسرش بگذریم که سوخته بود موی سرش ای شهید پاره پیکر یا حسین کُشته ی بُریده حنجر یا حسین ای تمام شور و شینم یا حسین جانِ جان و نور عینم یا حسین یا حسینم یا حسین یا حسینم یا حسین شاعر (دلسوخته)✍️ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. با امام حسین باز آمدم ای جانم در کرب و بلای تو سیرابم و می سوزم ای تشنه برای تو ای شاه شهید من ای کشته ی بی لشکر آغوشش خودت وا کن بوسی بده بر خواهر ای یار وفادارم تو رفتی و من ماندم من فاتحه ی خود را در قتلگه ات خواندم برخیز بردار جان اینک به کنار من جایی بده تا باشد پیش تو مزار من ای دلخوشی مادر، جانم ابی عبدالله تسکین دل خواهر، جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله باز آمدم ای جانم در رخت عزای تو جان بر لبم از یادِ شمشیر و قفای تو ای داغ غمت سنگین خون از جگرم خوردم باید ز غمت هر روز صد مرتبه می مردم اما نفسی دارم در کرب و بلای تو من زنده ام ای جانا از لطف خدای تو شد دیده ی دریا ای نور دو عین من بر خاک تو می بارم لب تشنه حسین من ای نور دو عین من، جانم ابی عبدالله لب تشنه حسین من، جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله داداش چهل روزه با یاد تو می سوزم هر روز شهیدم من من کُشته ی هر روزم تا در بر من بودی شاداب و جوان بودم آه از غمت ای دلبر خشکیدم و فرسودم بعد از تو چنان پوشید پیری همه ی تَن را یاران قدیمی هم... نشناخت دگر من را یک زن پی زینب بود آمد به کنار من... از من ز خودم پرسید زینب به کجاست ای زن؟ از ماتم تو پیرم... دجانم ابی عبدالله از جان خودم سیرم جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله تو زندگی ام بودی من بی تو زمین گیرم هر روز خدا دارم از داغ تو می میرم ای وای به حال من یک لحظه مرا دریاب آخر به چه رو زینب بعد از تو بنوشد آب رحمی به دل زینب این زینب غم دیده رحمی به دل خواهر این خواهر رنجیده با دست دعای خود ذکری تو بخوان حالا مرگم برسد شاید راحت شوم از دنیا ای تاج سر زینب جانم ابی عبدالله ای بال و پَر زینب جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله جانم ابی عبدالله شاعر (دلسوخته)✍️ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. با سر رسیده ام ، تن بی سر، حسین من پرپر شدم ، شکوفه ی پرپر، حسین من خاکم به سر که بی تو نفس می کشم هنوز ریزم غبار قبر تو بر سر ، حسین من مانند لحظه ای که به جسمت فتاده است افتاده روی فبر تو خواهر ، حسین من می خواهم از خدا که به قربانتان شود این نیمه جان مانده به پیکر ، حسین من فریاد می زنم زفراقت ، مرا ببخش خوابیده روی سینه ات اصغر ، حسین من زینب فدای این ادب اکبرت شود افتاده روی پای تو اکبر ، حسین من با گریه ی سکینه و با ناله ی رباب برپا شده مصیبت و محشر، حسین من جای رقیه کاش فدای تو می شدم آن شب که سر زدی تو به دختر ، حسین من با شعله ای زخطبه ی آتشفشانی ام آتش زدم به جان ستمگر ، حسین من با تو من از مدینه سفر کرده ام،روم بی تو کجا به شهر پیمبر ، حسین من با ناله می نوشت «وفایی» زحالتِ این خواهر بدون برادر ، حسین من ✍ .
. از شام و کوفه آمد، حسین خواهر تو افتاده ام به روی، قبر مطهر تو یک اربعین نبودم حالا ببین کبودم(2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر(2) تنها امید جانم، دراین سفرتوبودی بایک نگه زنیزه، برصبرمن فزودی ای قبله گاه رازم بعدازتومن چه سازم(2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر(2) روزی که پیکرت را، درخاک وخون کشیدند درپیش زهرا ، سرازتنت بریدند تنت به خاک صحرا سرت بروی نی ها(2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر(2) باچهره های نیلی، بادرد بی شماره برگشته اند طفلان، باگوشهای پاره گرچه زپافتادند ضعفی نشان ندادند(2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر(2) ای بی کفن زدست، غمت سبوگرفتم پیراهن تنت را، من ازعدو گرفتم بگرفته ام به سینه باخود مدینه (2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر(2) بادیدن مزارت، سوزد همه وجودم مثل رقیۀ تو، ای کاش مُرده بودم ازبسکه داغ دیدم دل ازجهان بریدم(2) ای ـ همسفرمن ، همسفرت آمده برادر ✍ 👇
. توو کوچه ها ، پرم شکست بسکه زدن با سنگا  سرم شکست به زخممون ، نمک زدن رقیـتـــو نامردا کتک زدن حسین حسین امان از این ، یهودیا هلهله میکردن روبه روی ما می خندیدن ، به دخترات می رقصیدند پیش چشم خواهرات حسین حسین سوزوندنم ، تو شهر شام زینب و بردن توو مجلس حرام یه نانجیب ، جلو رباب روی سرت با خنده می‌ریخت شراب حسین حسین چشام شده ، یه کاسه خون خوردی از اون نامرد چوب خیزرون منو ببخش ، حسین من نشد که کاری بُکنم تو رو زدن حسین حسین ✍ 👇
. آورده ام به کوی تو جان دوباره را جانی که دیده است غم بی شماره را برخیز یا اخا و ببین قامتم خمید ای پاره تن ببین جگر پاره پاره را من ذکر آب آب تو یادم نمی‌رود آه تو آب کرد دل سنگ خاره را یادم نمی‌رود که یکی پشت خیمه رفت بر روی دست داشت سر شیرخواره را جسمی که زیرو رو شده با سُمّ اسب رفت دیدم به روی پیکر تو ده سواره را آن کس که نیزه را به گلوی تو زد حسین بُرد از دو گوش دختر تو گوشواره را از روی ناقه دختر تو خورد بر زمین یک بی حیا رسید و زد آن ماهپاره را از کعب نیزه کتف یتیمت کبود شد بستند دشمنان به سویش راه چاره را وای من از محل یهودی نشین شام دیدم به دستشان دف و چنگ و نقاره را یادم نرفته است به بزم حرامیان بر دختر تو تیر نگاه و نظاره را .
. پاشو برادر   ببین که از راه   رسیده مهمون با رُخ نیلی   با تنِ مجروح    با چشم گریون برگشتم‌حسین منی‌که‌چهل روزه که بی‌برادر گشتم‌حسین منی‌که‌چهل‌روزه از غم تو سرگشته‌م‌حسین منی‌که‌چهل‌روزه‌بعدتومُضطر گشتم حسین یه اربعینه داداش آواره ی صحراهام دویدم از بس رو خار رمق نداره پاهام حسین مظلوم من _______________________________ ازوقتی‌دق‌کرد کنج‌خرابه  رقیّه سادات طوری شکستم عصای دستم  شدن یتیمات موهام شد سفید شبی که سر تو با طبق توی ویرونه رسید شبی‌که‌رقیه دست‌رو زخمای حلقومت کشید شبی‌که‌ دختر تو گرسنه و‌ تشنه شد شهید موهام شد سفید کفن ندادن واسش هرچی‌که‌خواهش‌کردم با‌اون‌لباس‌سوخته  گُلت رو خاکش‌کردم حسین مظلوم من _______________________________ چها نکردن خودت‌که‌دیدی‌   چی بگم ازشام زینب‌و بازار   زینب‌و تحقیر   زینب‌و دشنام غربت تا کجا؟ هی‌جسارت‌به‌بابامون‌میکرد شمر بی حیا سر تو چندین بار اُفتاد از روی نیزه ها مگه یادم میره اون چوبدستی و طشت طلا غربت تا کجا؟ طناب‌وبازوی‌من  اصلاًمگه‌امکان‌داشت؟ کاش‌که‌غمهای من یه نقطه‌ی‌پایان‌داشت
. مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند در همان گوشه ی گودال, فدایم کردند دوستانم که نبودند بگریند به من دشمنانم همگی گریه برایم کردند من که خود, راهنمای همه عالم بودم سر خونین تو را راهنمایم کردند! هر کجا خواستم از پای در افتم, دیدم کودکان دست گشودند و دعایم کردند خجلم از تو که گم گشته امانت‌هایت بر سر خار دویدند و صدایم کردند گریه‌ها داشتم از دوری روی تو, ولی خنده‌ها بود که بر اشک عزایم کردند همرهانم که گرفتند غبار از محمل همه در خاک فتادند و رهایم کردند تا دَم مرگ, طرفدار تو بودم ای دوست دشمنان, یکسره تحسین به وفایم کردند این اسارت همه جا عزّت من بود حسین که پیام آور خون شهدایم کردند “میثمم” کوس شهی بر همه عالم زده‌ام سرفرازم که در این کوی, گدایم کردند ✍️غلامرضا سازگار 🎤 👇
. «س» و «ع» ➖➖➖➖➖➖ بند1: ای ماه دلم دردا تو بگو فقط یه بار دیگ به خاطر دل غمین و زارم غربت میباره از نیم نگات دیگ داداش بیشتر از نمیتونم دووم بیارم ارامش من درمون دلم چجور اروم بشه دلی که هی بهونتو میگیره یک بار که شده حرفاتو بزن با خواهرت اخه اونم یه عمره که به غم اسیره بگو از یه دل زار و مضطر از اون روزی که رفتی با مادر چه بلایی سرش اوردن که نگاهت خیره میشد به اون در بگو از کوچه و از آزارش بگو از یه در و از مسمارش بگو از رد پا روی چادر بگو رو زمین افتاد گوشوارش بگو برای زینبت از گریه های هرشبت..داداش حسن جان غریب کوچه ها حسن ➖➖➖➖➖➖ بند2: دست از دل من بردار خواهرم نمیدونی چیا دیدم تو کوچه های تنگ و باریک یادم نمیره اون لحظه ای که یه بی حیا با یه غلاف به ما میشد تو کوچه نزدیک با اخم و غضب با داد و هوار یه ضربه با غلاف میزد یه ضربه با لگد به پهلوش پیش چشم من افتاد رو زمین دیدم که از فشار ضربه ها چجوری رفته از هوش دیگ دنیا سرم اوار میشد کاشکی سهم من اون مسمار میشد از اون روز اثر ضربه روی صورت مادر اشکار میشد بابا رو دست بسته میبردن مادر و جلو چشمش ازردن سند فدکو پاره کردن حق مادرمونو میخوردن حالم خرابه زینبم جونم رسیده بر لبم..واویلا مادر غریب کوچه ها حسن ➖➖➖➖➖➖ بند3: گریه نکن ای اروم دلم بذار این اشکاتو برا یه روزی که بی کس و یاری اشکم میریزه واسه روزیکه بدون عباسو حسین میون کوچه و بازاری روضه بخونم از روز بلا اون وقتی که سر حسینو میبینی به روی نی ها غوغا میشه و از تل میبینی داره میاد با خنجری والشمر جالس علی ته قتلگاه تنها،بی یاور تن خسته و پر زخم و بی سر توی اوج فشار و سختی ها میبینی که تو گوداله مادر یاد روزی که میشی بی یاور به غارت میره گوشوار و معجر میکشه غارت اون دست بافی که بوده یادگاری مادر میاد یه روز تو کربلا سر حسین رو نیزه ها..غریب مادر غریب مادری حسین ➖➖➖➖➖➖ .👇