eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍. مادر سادات زهرای مرضیه سلام الله علیها 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 شهادت حضرت زهرا (س) - بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست - مهدی میرداماد بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادرتوست اگر که سائلم و نوکر همیشه گی ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست می خوای با امام زمان بگی بگو:مادر مادر...داری می ری مادر، کجا می خوای بری مادر تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم نه فقط اون هفتادتا یهودی، هشتاد تا یهودی مسلمان شدند، ما هم تا ابد، اسلام مون مدیون چادر زهرا ست، این چادر سیاه پرچمه تا آخر عمرت، تا دنیا دنیا است این پرچم بالاست، زنور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست آی، فکر نکنی رفیق من فقط حرف مرگ می زنم، یا ما حرف مرگ می زنیم، خود بی بی به مولا علی فرمود: علی جان، من از شب اول قبر نگرانم، زهرا بگه من چی بگم، صدا زد علی جان تنهام نذاری بری، بایست بالای قبرم تا من این تنهایی قبر و حس نکنم، الله اکبر زهرایی که  زهرا است،  زهرایی که همه کاره ی زمین و زمان و سماوات و ملک و ملکوته،  به علی می گه، علی جان قرآن برام بخون، علی می خوام آروم بشم با صدات، علی می خوام اُمدن بهم گفتن: امامت کیه بگم همین آقایی که بالا سرمه امام منه،  آخ چی می شه ، ماهم  این جوری بگیم، چی می شه به ما بگن اممت کیه بگم همین امام زمانی که بالاقبرمه امام منه به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست امید و دل خوشیه من  وفای مادر توست من شک ندارم، مادرت میاد، یه چیزی بگم شب جمعه ای گریه کنی، خودشم نیاد،  بچه اش و می فرسته، می گه حسینم، پاشو برو، سینه زنت وحشت قبر داره،  حسینم این یه عمر برات سینه زده، حسین، داد بزن، ناله بزن صداتو فاطمه بشنوه، ای تشنه لب حسین، امشب مادرشم داره همین و می گه، حسین،  عشق زینب حسین ☘
. سی سال پیش جان مرا کوچه ها گرفت سی سال پیش دست یدالله عصا گرفت سی سال پیش زخم علی را نمک زدند سی سال پیش چادر زهرا به پا گرفت سی سال پیش فاطمه ام بین شعله سوخت سی سال پیش جان مرا شعله ها گرفت سی سال پیش آینه ی غیرتم شکست سی سال پیش چشم مرا اشک ها گرفت سی سال پیش ضربه ی قنفذ به پر نشست سی سال پیش خانه من را عزا گرفت سی سال پیش حضرت پروانه خاک شد سی سال پیش پهلوی زخمی شفا گرفت سی سال پیش از نفس افتاد ذوالفقار سی سال پیش داغ دلم تازه پا گرفت سی سال پیش خانه من سوخت شعله اش سی سال بعد کرببلا خیمه ها گرفت سی سال پیش قلب من از غصه ها شکست سی سال بعد دامن زینب بلا گرفت سی سال پیش زینب من بر سرم گریست سی سال بعد روضه تشت طلا گرفت... .