eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد من از خزون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه مارو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد از مرد مست بدم میاد از زجر پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد 👇
هدایت شده از امام حسین ع
. سبک درخواستی مرحوم 10 خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم صاحب عزایی اما کجایی بیا بخون روضه برا نبی ِ خاتم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' امید قلب مصطفی' منتقم‌ آل عبا بیا امامم لَیْتَ شِعْری أیْنَ مُعِزُّالاولیا برس به داد مرتضی غریبه بین دشمنا بیا امامم مهدی، أبانا العجل(3)به حقّ احمد..... 🌸🌸🌸🌸🌸 شده علی جان وقت جدایی دارم میرم ،سینه ی من لبریزه از درد دارم می بینم چند روز دیگه خونه ی تو پر میشه از اعدای نامرد وای از مسمار غنچه ی تو میشه فدا غش میکنه خیرالنساء چاره ی تو میشه عبا بین کوچه نیلی میشه نور خدا میخوره سیلی بی هوا جلوی چشم مجتبی مهدی أبانا العجل(3) به حقّ احمد... 🌸🌸🌸🌸🌸 بزار بمونه حسین رو سینَم وقتی که روح من میره به سمت افلاک حالا حسینه رو سینه ی من اما توی کربوبلا میفته رو خاک بین گودال جلوی چشم‌خواهرش از تن جدا میشه سرش غارت میشه انگشترش بین گودال میره به زیر مرکبا میشه توی صحرا رها سرش میره رو نیزه ها مهدی أبانا العجل(3) به حقّ احمد... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) مشابه سبک زیر خوانده میشود . 👇
. شب جمعه دل ما گفت علی ع گفت حسین ع رو به درگاه خدا گفت علی ع گفت حسین ع از همه رانده شده چشم بر این در دارد بنده ای غرق خطا گفت علی ع گفت حسین ع این شب جمعه؛ شب قدر؛ شب توبه ی ماست دل ما بین دعا گفت علی ع گفت حسین ع پر زد از صحن نجف محضر شش گوشه ی شاه هر دل غمزده تا گفت علی ع گفت حسین ع روزه ام نذر پدر روضه ی من خرج پسر غم جدا غصه جدا گفت علی ع گفت حسین ع دل قرآن به سرم با دم سلطان نجف کنج ایوان ه طلا گفت علی ع گفت حسین ع اربعین پای پیاده لبم از خاک نجف تا خود کرببلا گفت علی گفت حسین مهدی فاطمه از توبه ی او راضی شد هر که در نزد رضا گفت علی گفت حسین من و سرمایه ی عمرم که دل دربه دری ست تو و لبخند رضایت "چه مبارک سحری ست" اسماعیل شبرنگ✍ .
. زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد از خیزرون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه مارو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد از مرد مست بدم میاد از زجر پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد .👇
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرو بمون دلخوشی حیدر بمون نکن علی رو بی یاور زهرا نرو،ببین منم از غصه هات دلم گرفته سه ماهه که،توی خونه از گریه هات دلم گرفته از اون نگاهِ بی قرارِ بچه هات دلم گرفته (زهرا مرو،زهرا مرو؛زهرا مرو علی غریبه) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیگه رمق نمونده تو دستات کشته منو کبودی چشمات به جون محسنت میگم برات چه آرزوها داشتم کاشکی میشد خانوم من به زخم تو مرهم میذاشتم زهرای من شرمنده ام که خونه ی امنی نداشتم (زهرا مرو،زهرا مرو؛زهرا مرو علی غریبه) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کنج خونه تو بستر افتادی به دست زینبت کفن دادی بیا باهم گریه کنیم برا حسین روزای آخر زبون بگیر نوحه بخون بگو حسین غریب مادر تو کربلا یه روز میشه حسینمون لب تشنه بی سر (جانم حسین،جانم حسین؛جانم حسین جانم حسین جان) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. علیه السلام 📖مجموعه کامل ویا به سالار عقیلی بابا چرا تو‌ بی قراری امشب رسوندی جون من رو بر لب بازی نکن با دل زینب...بابا بابا نگاه تو به آسمونه ذکر تو در حیاط خونه انا الیه راجعونه...بابا بابا ز رفتنت با خبری تو صبر و قرارم می بری تو همش به فکر مادری تو ...بابا بابا همینکه تو با دل بی تاب خوردی زمین میون محراب شد جگرم ز غصه ها آب ...‌بابا بابا ضربه تو هم بی هوا خوردی چی شد اسم مادر رو بردی توهم تو کوچه جان سپردی...بابا بابا دیدم دارن تو رو میارن زانوهای تو بی قرارن از دو طرف هواتو دارن ...بابا بابا دلنگران شدی برامن محارمم هوامو دارن سایه مو هم ندیده دشمن ...بابا بابا دوباره خونه و یه بستر پیش چشام با دیدهٔ تر زنده شده غمای مادر...بابا بابا دست و پا میزنی عزیزم با دیدنت بهم میریزم چه خاکی بر سرم بریزم...بابا بابا زخم سرت به هم نیومد پهلوی مادر یادم اومد لعنت به هرکسی لگد زد... بابا بابا یتیما ظرف شیر میارن با گریه پشت در می زارن همه برا تو بی قرارن ...بابا بابا خزون شده بهار زینب ببین که بیقرار زینب بیا بشین کنار زینب...بابا بابا چشمای نیمه بازتو نبند برای دلخوشی من بخند این کوفیا قاتل زینبند ... بابا بابا با هر نفس خونی میشه لبات رمق نداره پس چرا صدات کشتی منو با این وصیتات ... بابا بابا یه بار دیگه منو بغل بگیر هی زیر لب چرا تو سر بزیر همش میگی زینب میشه اسیر... بابا بابا اینقده قلبمو اتیش نزن فقط یه جمله ای بگو به من بگو حسین منو می کشن؟...بابا بابا قصه ی پیرهن چیه بگو وظیفه های من چیه بگو دردسر یه زن چیه بگو...بابا بابا کربلا کربلا میگی چرا ذبیح بالقفا میگی چرا غسیل بالدماء میگی چرا...بابا بابا یعنی پیش چشای خواهر خنجرو میذارن رو حنجر پیش چشام جدا میشه سر...بابا ✍ .👇
. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔳بند اول روی دستان حسنین جسم حیدر میرود از پی تابوت او زینب مضطر میرود آسمان غرق غم و ملائکه گریه کنان میرسه ناله های فاطمه از سمت جنان شد علی کشته ی کین،حاجت او گشته روا زین شهادت کوفه گردیده سیه پوشه عزا ⬛️واویلتا⬛️ ⚪️⚪️ 🔳بند دوم دیگه راحت شد علی از دیدنه دیوار و در نمی‌بیند توی کوچه خنده ی قنفذ دگر روی دستانش بود هنوز جای رد طناب خاطره ی اون غلاف علی رو هی داده عذاب یاده اون لحظه ای که مغیره ی نامرده پست با لگد پیش چشماش پهلوی زهراشو شکست ⬛️واویلتا⬛️ ⚪️⚪️ 🔳بند سوم شد نهان در دل خاک پیکره شاهه دوسرا اما دلها بسوزه از ماتم کرب وبلا وای از اون دمی که خواهر میکشد از سینه آه میبرد شمر از غفا سره حسین در قتلگاه توی غارت حرم رحم و مروتی نبود صورت سه ساله از ضربه ی دست شده کبود ⬛️واویلتا⬛️ ✍ .👇
. بند اول آهای ای عزیزی، که در راه خدمت رسیدی به فیضِ، عظیمِ شهادت غمت بدجوری این دلا رو شکسته یه بغضِ که راهِ گلومو نو بسته خدا می دونه که چقد بی قراریم... از این غصه داریم چجوری می باریم!!! روز عیدِ ما رو غمت غرق غم کرد پاشو که غم تو قد ما رو خم کرد!! بند دوم پاشو مرد خدمت ، پاشو ای دلاور پاشو که آقامون ، نمونه بی یاور پاشو که د‌وباره ، دلش غم گرفته دل مث ماهش ، رو ماتم گرفته همین بس بگم از تو و اعتبارت که بود خادمیِ رضا افتخارت تویی که چشاتو به گنبد می دوختی چقد مثل مادر غریبونه سوختی ...😭 شاعر: ✍ 👇
سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ نگاه بي رمق داري مادر داري ميشي از تشنگي پرپر كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم نداره مادر تو تقصيري نه آبي هست تو خيمه نه شيري جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم هم قحط آبه هم هوا گرمه حتّي تو سايه خيمه ها گرمه بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن خدا مي دونه كه چقدر پَـستن با اين كه زير دِين ما هستن سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن ---------------------------------- آماده شو بايد بري ميدون برو كه توو آغوش باباجون ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من خدا بزرگه ، هستيِ مادر شايد دلي ميون اين لشگر با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من چيزي نگذشت... به حال يك باباي شرمنده كسي بلند بلند نمي خنده برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم شدي فدا بابا تو و خوشحالي بازوي بابات زخمه ، يارالي من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم ------------------------------------- .
‍ . علي اكبرم خداحافظ مؤذّن حرم خداحافظ شُكوه لشگرم خداحافظ علي اكبر برو جوون خوش قد و بالا برا وداع توو خيمه ي ليلال چجور ازت دل بكنم بابا علي اكبر چقدر برا تو خون دل خُوردم حالا تو رو به مقتل آوُردم با رفتنت بدون منم مُردم اي حاصل من محاسن و موهام سفيد ميشه تو كُشته شي بابات شهيد ميشه اميد زينب نا اميد ميشه دريادل من ------------------------------------- وارث روضه هاي زهرا شد يه كوچه بين كوفيا وا شد تو چند دقيقه اِرباً اربا شد با ظلم دشمن نيزه اومد به سمت پهلوشو شمشير شكاف داد طاق ابروشو از خُون حنا بَستن به گيسوشو هلهله كردن خودش رو كه بهش رسوند باباش پاشيده بود از همديگه اعضاش يك كربلا علي جلو چشماش شهيد شد آخر آتيش به دشت كربلا مي زد از پرده ي جگر صدا مي زد هي ناله ي وا ولدا مي زد غريب مادر ------------------------------------- سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ .