.
#زمزمه
#امام_زمان
#سبک_العجل_بقیه_الله
چشم به راهی خیلی سخته
تا به کی میخوای نیایی
چقد دنبالت بگردم
یه کلام بگو کجایی ..
تو قنوتی تو رکوعی
تو سجودی تو دعایی
شایدم الانِ تنها
وسط بیابونایی ..
گل نرگس کی میایی؟ ..
تویِ قلبت واسه ی ما
یه جا دست و پا کن آقا
تو بخوای می تونی مارو
بین خوبا جا کن آقا ..
کسرِ شان تِ می دونم
بگی نوکر من اینه
یه کاری با این دلم کن
که اینم به دل بشینه ..
کاری باری اگه داری
نوکرت نمرده آقا
اگه امری هست بفرما
میذارم به رویِ چشمام
*گفت رفیقم همچین که تو جبهه تیر خورد نفسایِ آخرش بود ، سرشُ گرفتم رو پاهام گذاشتم .. دیدم لبایِ خشکش مثلِ ماهی بهم میخوره .. اشاره کرد رفیق سرمو بذار رو زمین باشه (گفتم چرا عزیز دلم من رفیق تو بودم چرا آخه این حرفُ میزنی؟) گفت یادته می رفتیم تو روضه ها ، یه شب از آقام امام زمان قول گرفتم ، گفتم آقا من کسی رو ندارم شهدایِ کربلا رو همشونُ ابی عبدالله سرشونُ به دامن گرفت .. شما امام حی و حاضرید. دوس دارم وقت جون دادن سرم رو پاهایِ شما باشه .. سرمُ بذار زمین بلکه آقام بیاد .. مهدی فاطمه قولش رد خور نداره .. (یه چی بگم تو دلت این حرارتُ بیشتر کنم؟) فقط تو این خانواده یه نفر خجالت زده شد .. اونم همون آقایی بود که اهل خیمه گفتن حرف عمو نشد نداره .. هر جا نشستی همه با هم : یا صاحب الزمان ..
.
#زمزمه
#سبک_العجل_بقیه_الله
شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم
نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم
نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه
واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه
قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس
تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس
نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت
هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت
نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا
اربعین ، کربلا حتما ، نگی که نگفتم آقا
نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم
بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها شم
خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام
تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام
میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که پست و خوارم
درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم
واسطه میارم اونکه ، صبر عالمو ربوده
بسکه مشت و سیلی خورده، سرتاپاش همه کبوده
بارقیه اومدم تا ، تو نگام کنی دوباره
گوش بده به درد دلهام، توروحق گوش پاره
میخونم یه روضه حالا، میخونم با آه و ناله
دل شب سرو آوردن ، واسه دختر سه ساله...
حسین رحمانی✍
#سبک_یا_حسین_غریب_مادر
#امام_زمان علیه السلام
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
#شب_قدر
#شب_بیست_و_سوم
.
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#سبک_العجل_بقیه_الله
مناجات وداع با ماه مبارک رمضان
ثانیه به ثانیه دل ، بیقراره توی سینه
دردای نگفته شو باز ، رو به روی تو می چینه
یکی و دو تا... هزار تا ، درد من یکی دو تا نیس
تو میخونی دردامو از ، حال و روز چشمای خیس
لحظه های آخره باز ، شده دستپاچه دل من
مفاتیح ذکر وداع رو ، میذاره مقابل من
لحظه ی تلخ وداعه ، دوباره شدم بی طاقت
چه جوری دل بکنم از ، شبای ماه ضیافت
با همین دو قطره اشکم ، با آه همیشه سردم
چه شبا بین خوبای ، تو خودم رو قاطی کردم
قربونت که تو دلامون ، بذر مهربونی کاشتی
سر سفره ی ضیافت ، آخدا تو کم نذاشتی
گذر زمونه بازم ، غم هجرون و رقم زد
فال حافظ هم گرفتم ، "گریه بهاری" اومد
آخدا نذار که دیگه ، عبد رو سیاه بمونم
اجازه بده که بازم ، "بِکَ یا الله" بخونم
دو دلم نمیدونم که ، راضی از من هستی حالا؟
آرومم کن و بگو که ، تو رو بخشیدم به مولا
شکرت ای خدا تو چشمام ، اشک نم نمِ حسینه
دیگه بعد از این امیدم ، به محرم حسینه
چه شبا که گریه کردیم ، روضه های کربلا رو
اشک روضه ها جلا داد ، این دلای بیقرارو
جدایی همیشه سخته ، واسه ی دلای بی تاب
یاد من میاد دوباره ، روضه ی وداع ارباب
روضه ی دل شکسته ، جونمو میاره بر لب
که حسین میره، می مونه ، توی موج غمها زینب
اومده میون گودال ، برای وداع یه خانوم
بمیرم گذاشت لباشو ، رو رگ بریده حلقوم
#مناجات_با_خدا
#وداع_با_رمضان
#ماه_رمضان
#حسین_رحمانی
.
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
دختر شاه مدینه کنج ویرونه نشسته
رمقی به تن نداره شده از زندگی خسته
صورتش خونیوخاکی تنش ازجفا سیاهه
سر گذاشته روی دیوار گمونم که چشم براهه
نمی دونم طفل خسته چه مصیبتها کشیده
رنگ به صورتش نداره قد وقامتش خمیده
بانویی پیشش نشسته بی شکیب و بی قراره
داره آهسته و آروم از پاهاش خار در میاره
صداش از گریه گرفته چشاش تار و بی فروزه
با اشاره میگه عمه کف پام داره می سوزه
چرا پس بابا نیومد تو که گفتی توی راهه
گمونم دوستم نداره آره بخت من سیاهه
تا که اومد بابا پیشم منو می ذاره رو سینه
دست میذارم روی گوشم زخممو بابا نبینه
حرفامو می گم به بابا غم و غصه هام زیادن
بچه های شهر شامی منو بازی نمی دادن
بگو عمه بگو عمه چرا بابا رو زمینه
دستامو بزار تو دستاش چشمام تاره نمی بینه
حالا تو بگو بابا جون چرا لبهات غرق خونه
بمیرم رو صورت تو جای چوب خیزرونه
با خودت ببر از این جا دخترت طاقت نداره
می ترسم اگر بمونم بکشن موم و دوباره
#زمزمه #واحد_سنگین
#سبک_العجل_بقیه_الله
#سبک_یا_حسین_غریب_مادر
#سبک_آقاجون_منو_نگاه_کن
#سبک_تودلم_یه_دنیا_حرفه
#سبک_غلاف_خالی_خنجر
.
.
#زمزمه
#شور
#اربعین
اومدم پابوس قبرت واسه خوندن زیارت
السلام ای دلبر من اومدم من از اسارت
با یه قامت خمیده واسه تو غمنامه دارم
من پیشونی شکسته شرح ماتم نامه دارم
میگم از قصه ی کوفه میگم از خار مغیلان
کوچه های شهر شام و سنگ روی بام طفلان
میگم از بزم شراب و غم دل که بی امون بود
سر تو میون یک تشت زیر چوب خیزرون بود
سر تو به نیزه دیدم میون هزار شکوفه
من همش گریه می کردم پشت دروازه ی کوفه
شامیا خنده می کردند با صدای البشاره
به گل اشک رقیه به همون لباس پاره
نگا کن رباب خسته با یه دونه مشک پاره
پاشو گهواره آورده واسه طفل شیرخواره
روی تل بودم و دیدم حرم و نشون می دادی
خیمه ها آتیش گرفت و تشنه لب تو جون می دادی
کو علی اصغر من لاله ی سرخ و سفیدم
کو علی اکبر من کو علمدار رشیدم
زینبت با ناله رفت و دوباره با ناله بر گشت
می کشه از تو خجالت آخه بی سه ساله برگشت
یاحسین عزیز زهرا
#سبک_العجل_بقیه_الله
.