eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود يك هفته بعد از سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد انقدر میزد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست محسن عرب خالقی . مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج» پر می کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته محمد فردوسی .
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه گرفتاری اگه مریض داری می‌دونی از هیچکس بر نمیاد کاری فقط یه راه داری باب الحوائج رو صدا بزن مثل سائل‌ها بشین پشت درش یه جور دیگه می‌خوای نگات کنه قسمش بده به حق مادرش یا باب الحوائج گرفتارم گرفتارم گرفتارم یا باب الحوائج تورو دارم تورو دارم تورو دارم (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه گرفتاری‌ عقده به دل داری اگه دلت تنگه کر ببلا می‌خوای فقط یه راه داری باب الحوائج رو صدا بزن هرجوریه خودش امضا می‌کنه با همین دستای بسته به خدا گره عالمی رو وا می‌کنه یا باب الحوائج کربلا می‌خوام کربلا می‌خوام کربلا می‌خوام (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌دونی این روزا یه دلهره دارم وجودم آشوب لحظه به لحظه من روزا رو می‌شمارم آخه چند روزه  دیگه محرمه من اصلاً کاری نکردم برا تو کاش می‌شد امسال بین روضه‌ها من با اشک یاری کنم مادر تو هی ناله میزنه قتلوک قتلوک قتلوک ای از آب فرات منعوک منعوک منعوک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. | شکر آن ربی که نعمت داد بر ما اینچنین دوشنبه۱۶بهمن۱۴۰۲ | ۲۴رجب۱۴۴۵ مداح : کربلایی _ شکر آن ربی که نعمت داد برما این‌چنین با دعای مادر و لطف امیرالمومنین شد دلخوشی مردم ایران زمین سفره موسی‌ابن جعفر،سفره ام‌البنین بارها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت دست ما را سفره باب‌الحوائج ها گرفت سهم ایران لطف موسای بن‌الزهرا شده مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده تشنگی یعنی چه وقتی که یار ما دریا شده هر در بسته به‌روی مردم ما وا‌ شده غیر آقا از کسی عزت نمی‌خواهیم ما جز ولیعهدش ولی‌نعمت نمی‌خواهیم ما چشم‌ بد از این همه آقاییت آقا به دور از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور آبرو‌ها بردی از اهل زر و تزویر و زور هرچه گردد عزتت آقا دو‌چندان می‌شود یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌شود غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن‌مرا غیر عشقت فارغ از هر هیاهو کن‌مرا کن مرا آزاد از من،بنده او کن‌مرا مثل آن بدکاره،از این رو به آن رو کن مرا نوکرت از دست رفت،آقا کمک،آقا دخیل حضرت موسی مسیح کاظمینی‌ها دخیل آقا دخیل ، آقا دخیل ، آقا دخیل... _ حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد باز هم زنجیر با هارون تبانی میکند بی قرارت کینه ی سندی جانی میکند لال گردد باز دارد بد دهانی میکند یاس را سیلی دوباره ارغوانی میکند بی هوا زد بی هوا زد بی هوا زد بی هوا دم گرفتی زیر لب یا فاطمه یا مجتبی تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت آه آه بوی زهرا پر شده در قتلگاهت آه آه اشک خون ریزد لبت از آه آهت آه آه با عبا گیرد نگهبان اشتباهت آه آه خوب شد معصومه جانت نیمه جانی ات ندید غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید بعد تو اینجا سرِ پیراهنت دعوا که نیست جسم تو بر جِسرِ بغداد است زیر پا که نیست ساق مرضوض تو کار نعل مرکبها که نیست حرفی از آوارگی طفل بی بابا که نیست بعد تو سیلی جواب دیده‌ گریان نبود گوش شیطان کر زنی بر ناقه عریان نبود ✍ .👇
4_5827810595314863629.mp3
9.25M
📋 به دعای پر خیر مادرم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به دعای پُر خِیر مادرم سر سفره‌ی موسی بن جعفرم مدیون خودش و پسرشم تا خون توو رگمه نوکرشم « هُوَ بابُ النَجاةِ ماسِوَی الله روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» گوشه‌ی حرمش آشیونمه گنبد آقا سقف خونمه ممنون خودش و کَرَمشم جاروکش دَمِ حَرَمشم « با آقامون کسی نمیشه گمراه روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» دره خونه‌ی موسی بن جعفریم مگه میشه که دست خالی بریم داره رضایت فاطمه رو پس کربلا می‌بره همه رو از آقا دست ما نمیشه کوتاه روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ