eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شمیم عفو خدا بر مشام می آید برای زخم گناه التیام می آید اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است ز سوی حضرت حق فیض عام می آید بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم دوباره مرغ اجابت به بام می آید ملائکه همه چشم انتظار ما بودند ز عرش و فرش طنین سلام می آید اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست اگرچه نفس به همراه دام می آید... بناست پاک شود نامه ی گناهانم اگر که از منِ شرمنده نام می آید شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی برس به داد خدایا! صِدام می آید؟... چه روشن است دل من در این شب تاریک برات رفتن تا کربلام می آید و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه گریز مرثیه از سمت شام می آید گرسنه است به ویرانه دختری اما ز خانه ها همه بوی طعام می آید... محمدحسین مهدی پناه✍️ .
@babolharam_netenc_16797885549308149216890.mp3
زمان: حجم: 13.29M
|⇦•وصل بر خوبان رسید... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی
. |⇦•پشت درب خانه ات... ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── پشت درب خانه ات برخاک صورت می کشم تاکه تحویلم بگیری ازتومنت می کشم بندگان مخلص ات آماده ی مهمانی اند آنقدر خالیست دستانم خجالت می کشم غفلتم غفلتم باعث شد از چشمت بیفتم باگناه هرچه خواری می کشم ازدست غفلت می کشم کورخوانده نفس اماره دلم دست علیست هرچه ام باشم مگردست ازولایت می کشم باولای مرتضی آقای عالم می شوم بی علی یک لحظه هم باشم حقارت می کشم دور مانده ام ازوطن... دور مانده ام ازوطن از صحن ایوان نجف یادِ انگور ضریحش آه حسرت می کشم تاکه چشمم تر شود یاد لب خشک حسین جای سرمه بر دو چشمم خاک تربت میکشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگی من زیر این پرچم آرام و راحت نفس می کشم یک توسل بر رقیه حاجتم رامی دهد بیخودی گاهی پی حاجت ریاضت می کشم دیده ای بابا مرا همراه عمه های خود درسنین کودکی درد اسارت می کشم بابا چندروزی می شودچیزی نگفتم باکسی من خجالت از سخن گفتن به نُکلت می کشم چند جای استخونهای نحیفم له شده هر تکانی میخورد جسمم مشقّت می کشد بی تاب وشعله ورم اصلا خبر داری؟ از دوریت دربه درم اصلا خبرداری؟ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•بی تاب وشعله ورم... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه رمضانِ ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── بی تاب وشعله ورم اصلا خبرداری؟؟ بابا ازدوریت دربه درم اصلا خبرداری؟؟ بابا محبوب من! تو شمعی و من در وصال تو پروانه نه! خاکسترم اصلاً خبر داری؟ اززخمهای صورتت بابا خبردارم اززخمهای پیکرم اصلا خبرداری؟ گفت: بابا! من هم شبیه توبه زیردست وپاماندم زخمی شده بال وپرم اصلاخبر داری بابا بگو ازجانب من به عمو عباس از روسری و معجرم اصلا خبرداری؟؟ انگشترت رامن به دستِ ساربان دیدم ازگوشوار و زیورم اصلا خبرداری ؟ سنگی به چشمت خورد و پیش پایم افتاد خون شد دو چشمان ترم اصلا خبر داری؟ افتاد جای آن گلو بندکه غارت شد زنجیر دور گردنم اصلاً خبرداری ؟ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. شمیم عفو خدا بر مشام می آید برای زخم گناه التیام می آید اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است ز سوی حضرت حق فیض عام می آید بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم دوباره مرغ اجابت به بام می آید ملائکه همه چشم انتظار ما بودند ز عرش و فرش طنین سلام می آید اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست اگرچه نفس به همراه دام می آید... بناست پاک شود نامه ی گناهانم اگر که از منِ شرمنده نام می آید شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی برس به داد خدایا! صِدام می آید؟... چه روشن است دل من در این شب تاریک برات رفتن تا کربلام می آید و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه گریز مرثیه از سمت شام می آید گرسنه است به ویرانه دختری اما ز خانه ها همه بوی طعام می آید... محمدحسین مهدی پناه✍ .
. 📋 : من بندگی نکردم تا بنده‌ام بخوانی 🗓 ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من بندگی نکردم تا بنده‌ام بخوانی تو کی بدین کرامت از خود مرا برانی بار گنه به دوشم؛ لا تقنطوا به گوشم عفوت نمی‌گذارد در دوزخم کشانی این نامه‌ی سیاهم؛ این اشک صبح‌گاهم من حال خویش گفتم؛ تو کار خویش، دانی تو برتری که سوزی در آتش جحیمم من کمترم که گویم، زآتش مرا رهانی مولای من! من از تو، غیر تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی پا در دوسوی گورم، دردا که از تو دورم هم عفو از تو آید؛ هم قهر می‌توانی از بس کریم هستی، با من قرار بستی من اشک خود فشانم؛ تو خشم خود نشانی در عین روسیاهی، خواهم ز تو الهی هم من تورا بخوانم؛ هم تو مرا بخوانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 👇
. 📋 : آیا شده در لانه بسوزند پرت را؟ 🗓 ۱۴۴۵ 🎤 با نوای ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا شده در لانه بسوزند پرت را؟ آتش بزند زخم‌زبان‌ها جگرت را؟ خورشید شب تار خرابه! خبرت هست؟ یک‌ماه گذشته است و ندیدم قمرت را بابای گلم! هیچ شده، موقع خوابت در طشت بیارند برایت پدرت را؟! یک چشم تو، آیا شده از كار بیافتد یا وانكند پلک تو، چشم دگرت را؟! ای سوخته‌مو! می‌شود آیا که بگویی درباره‌ی موهای سر من، نظرت را از باغ پر از لاله‌ی تو، هیچ نمانده یک چشم بچرخان و ببین دور و برت را ای از سفرت، سرزده برگشته! روا نیست با خود نبری باردگر همسفرت را ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
. 📋 : حالا که اومدی، موهامو ببین 🗓 ۱۴۴۵ 🎤 با نوای ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا که اومدی، موهامو ببین خرابه‌نشین شدم؛ جامو ببین کاش می‌شد به دختر یزید بگم حالا دیگه، بیا بابامو ببین اومدی آروم‌جونم؛ مگه نه؟ قراره پیشت بمونم؛ مگه نه؟ یه‌ذره فقط زبونم می‌گیره هنوزم شیرین‌زبونم؛ مگه نه؟ گریه، جوهر صدامو می‌گرفت زنجیرا جلوی پامو می‌گرفت هرجا حرف بد به ماها می‌زدن دستای عمّه، گوشامو می‌گرفت راستی چشمامو دیدی، کبود شده؟ صورتم رو شنیدی، کبود شده؟ هرجاتو که بوسیدم، نیزه زدن هرجامو که بوسیدی، کبود شده هرجا میرم یکی دنبال منه خواهرت دلواپس حال منه چرا شمرو رووی سینت جادادی؟ بغلت آخه فقط مال منه موقع دوری رسید؛ دلم شکست هیشکی حالمو ندید؛ دلم شکست خیزران دیدم لباتو می‌بوسه تووی مجلس یزید، دلم شکست دیگه روزای خوشایند نمیاد روو لبام بعد تو لبخند نمیاد چه‌جوری گوشواره‌هامو دزدیدن که هنوز خون گوشم بند نمیاد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
حاج ابوذر بیوکافیRamazan 1402.12.23 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
زمان: حجم: 28.73M
بازکن در که گدای سحرت برگشته بنده‌ی خسته ز عصیان، به درت برگشته باز هم در‌به‌دری، دور و برت برگشته سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته اصلاً انگار نَه انگار گنه‌کارم من به تو اندازه‌ی یک عمر بدهکارم من گرچه آلوده‌ام و خوار ولی آمده‌ام با همان فطرت پاک ازلی آمده‌ام دیدم از غیر درت بی‌محلی آمده‌ام دست پر هستم و با نام علی آمده‌ام از عقوبات منِ غم‌زده تعجیل بگیر عبد آلوده پشیمان شده تحویل بگیر بنده وقتی‌که فرو رفت به مرداب گناه خواست از چاله درآید ولی افتاد به چاه وای از دست رفیقی که مرا برد ز راه من زمین خوردم و او جای دعا کرد نگاه حرف پرواز زد اما همه طنّازی بود دوستت دارم آن دوست دغل‌بازی بود حال، من آمده‌م حال مرا بهتر کن دیگر از دست خودم خسته شدم باور کن با چنین بنده که داری به مدارا سر کن تا سحر، جانِ مرا مست می کوثر (حیدر) کن دارم امید، مقیم حرم یار شوم من به قربان علی تا دم افطار شوم گر چه اندازه‌ی یک کوه، گنه سنگین است آشتی با تو همیشه مزه‌اش شیرین است سفره‌ای را که تو چیدی، چقدر رنگین است آخر کارِ هر آن‌کس که بیاید این است اولین قطره‌ی اشکی که ز چشمش ریزد از دلش ناله‌ی یا فاطمه برمی‌خیزد ۱۴۰۲.۱۲.۲۳ 🎤 .
محمد حسین حدادیاننماهنگ بی تو دق کردم.mp3
زمان: حجم: 3.82M
بی تو دق کردم و پنهون کردم پهلو دردم و 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ بی تو دق کردم و پنهون کردم پهلو دردم و تنهایی دنبالت گشتم و اسیر زجر نامردمو اونقدر زد غش کنم چون میخواهد خواهش ازش کنم میگفت زدم بیچاره اش کنم تا خون به دل عمه اش کنم همش منو کشید شبیه وحشیا همش میگم عمو زجرو نبخشیا میمیرم آخرش اگه نباشیا همش میگم عمو زجرو نبخشیا گفتم با چشم تر مستی اسم بابامو نبر تا اینو گفتم شد دردسر سیلی خوردم جای چند نفر عمه گریون تو روی دستامه دندون تو زجرو هم ببخشم جون تو نمیگذرم من از خون تو سر تو رو برید شبیه وحشیا همش میگم بابا شمرو نبخشیا بی رحم بی ادب چی شد مگه افتادم عقب به جونم افتادی روز و شب واسم نمونده دندون و لب بی رحم بد بدهن با عمه ام اینجوری حرف نزن
حسین ستودهمن حالم خرابه خراب بشه خرابه.mp3
زمان: حجم: 8M
من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه غلاف نخورده بازو این اثر طنابه تار چشمام زخمه پاهام حرفی بزن قهری باهام دیدی عمه اومد بابام صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمه خیلی برام گرفته نفسم بین ناله هام گرفته پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته زدنت معلومه سرت شکسته دندونات مثل دخترت شکسته بابا حسین بابا حسین ... بابا غرق دردم دور سرت بگردم واسم آب آوردن خوردم و گریه کردم حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم خاکی موت بمیرم من که گلاب ندارم با من تنها تو هم دردی عاشقی رو ثابت کردی میدونستم بر میگردی خدا گواهه وقتی فهمیدن خیمه بی پناهه زدنم اونقدر که چشمام سیاهه عمه های میگفت بچه بی گناهه کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن اولش فکر کردم غذا آوردن چه بلایی به روز ما آوردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازم حسین وای ...
. نشسته ام رمضان را کنار خوان رقیه منم گدای کرامات بیکران رقیه نمیزند لب خود را به سفره ای که حرام است هر آنکه میخورد از رزق آب و نان رقیه اگر چه رانده شدم از همه ولی به امیدی رسانده ام سر خود را به آستان رقیه برات و اذن شهادت ز شخص فاطمه دارند سوا شدند از عالم مدافعان رقیه به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر تمام گریه کنانند در امان رقیه خدا کند نزنم باز زیر قول نوکری خود که سربلند بمانم در امتحان رقیه کمان شده قد من با گناههای زیادم مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه نشسته ام سر سجاده واکند به دعایش زبان لال مرا لکنت زبان رقیه ✍ .