eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. گریز دوم: تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند... سریع خودش رو به بردار رسوند... نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه... سر حسنش رو در آغوش گرفت... روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد... عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله... چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند... آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا... وقتی صدای ابالفضل بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین برادرت رو دریاب... فقط همین رو بگم... ابی عبدالله یه نگاه کرد... دید فرق عباسش شکافته... دستهاش رو قطع کردند... تیر به چشمش زدند... صداش به ناله بلند شد... الان انکسر ظهری کمرم رو شکستند... بی برادرم کردند... 🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد 🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد 🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم 🔸منو تنها نگذار ای علمدارم .
. 📋 لال شده قلم تو دستم که مدح دریا بنویسم 🏷شهادت ۱۴۰۱ 🎤 با نوای حاج محمود کریمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لال شده قلم توو دستم که مدح دریا بنویسم که از یه دنیا غم و غربت، باید یه دنیا بنویسم از دل مهربون مردی که تنگه قدر آسمونا از چشایی که راه گرفته؛ خیره شده به دور دورا اون‌که با تیغ تیز صلحش، دستای فتنه‌گر قلم شد از برکات صلح اون مرد، پرچم «کربلا» علم شد کرب‌و‌بلا هنوز برپاست از پی محکمی که ساخته غیر خدا و آل‌عصمت، حسن رو هیچ‌کی نشناخته ما که تموم عمرمونو غیر کَرَم ازش ندیدیم فقط به پای درد دلهاش، خوندیم و گفتیم و شنیدیم فقط شنیدیم که با لطفش، عالمی رو اسیر کرده غصه‌ی تنهایی حیدر، بین گلوش گیر کرده شنیدیم از زخم زبونا که صلح بی‌دلیل کردی غصه چقد که هی میگفتن مسلمینو ذلیل کردی درد دلت چقد زیاده، قصه‌ها بس‌که گریه داره هیچ‌کی نمی‌تونه خودش رو یه‌لحظه جای تو بذاره کی می‌تونه یه‌لحظه حتّی به پای منبری بشینه به پای منبری که نُقلش، سَبِ امیر مومنینه روزا و شب‌های کی انقدر با درد و خاطره عجینه کی می‌تونه یه عمر هر روز، قاتل مادرو ببینه یه وقتایی که چشم ابریش به سمت عمق آسمونه فقط خدا می‌دونه با ماه چه روضه‌ای داره می‌خونه روضه‌ی بی‌کسی حیدر، روضه‌ی دود و در و دیوار روضه‌ی ناله‌های مادر، روضه‌ی خون روی مسمار طناب دور دست بابا، نشون روی دست مادر هق‌هق خواهرش توو کوچه، میون دست و پا برادر روضه‌ای که نوشته تاریخ، پیر و جوون گفته شنیده ولی تا مادرش نفس داشت، دم نزد از غمی که دیده کاشکی قدم بلند تر بود؛ از رو سرم دستی که رد شد مادر توو کوچه‌ها نشست و فقط بگم که خیلی بد شد دیدم با چشمای پر از اشک، رو خاکا گوشواره شکسته دیدم رو خاک کوچه گریون، مادر آسمون نشسته https://eitaa.com/emame3vom/67743 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇