eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.5هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام یاور کـه داری باور ندارم عصـرِ فردا سَر نداری خواهر که داری گیرم که در کرب و بلا مادر نداری امشب برایم قرآن بخوان تا قدری آرامش بگیرم اصلاً وِلش کن با من نگو فردا به پیکر سَر نداری دلشوره دارم امّا حبیب و سایر اصحاب هستند گودال یعنی... تنهای تنها ... ساقیِ لشگر نداری گفتی که خنجر می بُرَّد امّا از پسِ سَر وای بَر من ذِبحِ عجیبم خنجر گمان بُرده که تو حنجر نداری سَر می بُرَد تا.... پیراهن و عمّامه را کوفی بِدُزدَد انگشت و مچ وای شال کمر رفت و تو انگشتر نداری سَر رویِ نیزه تَن زیرِ سُمِّ اسبهایِ نانجیب است فکرش عذاب است هرگز نگو ناموسِ من معجَر نداری خواهر بِمیرَد آخر چگونه سَر به خورجین جا بگیرد مادر بمیرد سیلی نخورده در حـرم دختر نداری قرآن بخوان آه امشب کنارم عصر فردا رویِ نیزه مَرهم به غیر از... ندبه برایِ دیـدنِ دلبـر نداری .
. مصیبت علیه السلام زهرش اثر کرد آقای مارا زهر کین بی بال و پر کرد آن زهر مهلک فرزند زهرا را حزین و خون جگر کرد هی می نشست او تا مثل زهرا از سر کوچه گذر کرد حالش وخیم است گویی که دیگر شاه طوس عزم سفر کرد از داغ آقا زهرا دوباره در جنان دردِ کمر کرد دلتنگ یار است بادی وزید و او جوادش را خبر کرد آمد جوادش شب را کنار جسم بابایش سپر کرد چون نیش خورده سلطان به خود پیچید، تا شب را سحر کرد __ با روضه هایش یابن شبیبان را اسیر و دربه در کرد گفتا بخوانم در ظهر عاشورا چرا جَدّم خطر کرد در بین گودال رفت و خودش را بَهر آئینش سپر کرد شمر سیَه دل آمد به گودال و نبى را بی ثمر کرد با ضَرب خنجر یک یک رگ حنجر برید و، قطعِ سر کرد راضی و خُشنود از اینکه یک دردانه را، او بی پدر کرد سر را به نی زَد با افتخار از خیمه ی زینب گذر کرد اما در آخر این زینب او بود، در کوفه ظَفر کرد .👇
کوثر علی‌اصغر امشب به مستان می‌دهد ساغر علی‌اصغر غوغا به پا کرده آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علی‌اصغر ارباب می‌خندد بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علی‌اصغر با سن‌و‌سال کم در جنگ برپا می‌کند محشر علی‌اصغر "هل من معین" آمد طاقت ندارد در حرم دیگر علی‌اصغر تیر سه‌پر خورده پس شد علی‌اصغر، علی‌اصغر، علی‌اصغر هم اکبر آورده هم روی دستانش علیِ اصغر آورده از باغ خود انگار زیر عبا سیب گلاب نوبر آورده در کربلا ارباب یک‌ساقی و هفتاد و اندی ساغر آورده بر روی دستانش انگار حیدر را به روی منبر آورده تیر سه‌شعبه، آه! اشک مرا این جمله هردفعه در آورده پیش عمو بر نی شش‌ماهه حالا بین سرها سر درآورده هربار جان می‌داد تا روی نیزه اصغر خود را نشان می‌داد تا دق کند مادر هی حرمله گهواره‌ی او را تکان می‌داد مثل علی‌اکبر جنگاوری می‌شد اگر دنیا امان می‌‌داد مثل عمو می‌شد تیر سه‌شعبه چندسالی گر زمان می‌داد آن وقت مادر هم داماد خود را هی نشان این و آن می‌داد باید رباب امروز شش‌ماه درس عاشقی را امتحان می‌داد دنیای شش‌ماهه شد تیره تا خشکیده شد لب‌های شش‌ماهه رو زد برای آب " مُنّوا عَلَیَّ " بر لب بابای شش‌ماهه اُف بر تو ای دنیا خالی‌ست در آغوش مادر جای شش‌ماهه حالا رباب است و لالایی و گهواره و رویای شش‌ماهه تنها امید ماست کوچک‌ترین باب‌المراد، آقای شش‌ماهه هرکس حسینی شد پای براتش می‌خورد امضای شش‌ماهه ✍️شعر از گروه ادبی دفتر شعر و ادب آیینی شهرستان بروجرد ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
جاني به تن نيست از تشنگي ديگر توان پا شدن نيست مسموم زهرم مظلومم اما پيكرم دور از وطن نيست روضه همين است لشگر براي غارتم اطراف من نيست ديد عمه جانم بر پیکر آن شاه ، كهنه پيرهن نيست ميگفت با خود آيا در اين عالم براي او كفن نيست جنجال ديدم جسم شريفت را ته گودال ديدم خون گريه كردم وقتي تو را از تشنگي بي حال ديدم اين غم مرا كشت خون خدا را بر زمين پامال ديدم اي غيرت الله رفتي ولي من غارت خلخال ديدم... 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. به_کربلا با نام کربلا مستی شروع می‌شود از جام کربلا حیّ علی‌الحرم پیچیده در حسینیه پیغام کربلا پیراهن حسین در اهتزاز آمده بر بام کربلا مُحرم شدند تا بر تن کنند جامه‌ی احرام کربلا زینب به گریه گفت؛ ختم به‌خیر باد سرانجام کربلا طوفان نهفته است... در این مسیر ظاهراً آرام کربلا خیمه بنا کنید یک‌روضه در حسینیه‌ی دل به‌پا کنید ای اهل‌بیت من حالا عمل به وعده‌ی "قالو بلی" کنید اینجا بهشت ماست خود را به آستان خدا پاگشا کنید با صبر بر بلا از خود خدای عزّوجل را رضا کنید بر قد و قامت عباس و قاسم و علی‌اکبر دعا کنید هرکس شهید شد بر جسم او به‌جای کفن بوریا کنید... نوحوا علی‌الحسین تنها دلیل گریه‌ی ما از ازل حسین مُردن سعادت است وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین نام تو ذکر ماست از وقت شیر خوردن‌مان تا اجل حسین با گریه کردنم مانند حر گرفته مرا در بغل حسین در بین مشکلات بوده همیشه و همه‌جا راه‌حل حسین الشِّمرُ جالِسٌ... زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین... زانو رکاب شد تا پرده‌دار اهل‌حرم آفتاب شد لشکر اضافه کرد پس رفته‌رفته خانه‌ی هستی خراب شد نُه روز بعد از آن با خون سر محاسن آقا خضاب شد نُه روز بعد از آن سقا کنار علقمه از غصّه آب شد نُه روز بعد از آن تازه شروع روضه‌ی "بس‌کن‌رباب" شد نُه روز بعد از آن دست مخدرات حرم در طناب شد... ✍ .
عمه مرا رها کن من می‌روم به میدان، تنها مرا دعا کن من از تبار شیرم گاهی مرا علی و، گاهی حسن صدا کن من در طواف یارم حاجی کربلا را، قربانی منا کن عمه خدانگهدار در دل به یاد داغم، بزم عزا به‌پا کن با یاد اصغر و من بر سینه‌ی عمویم، شش‌گوشه‌ای بنا کن از غصه آب می‌شد وقتی که دید ارباب، تنها خطاب می‌شد وقتش رسیده حالا باید که بعد قاسم، او انتخاب می‌شد می‌ماند اگر به خیمه حتما که شرمگین از، روی رباب می‌شد خوشحال بود از این‌که جزءِ فداییانِ، مولا حساب می‌شد از غصه کم می‌آورد از جانب عمویش، وقتی جواب می‌شد می‌دید بین گودال رو به غروب رفته، خورشید بین گودال از شدت جراحت خون عمو حسین‌اش، پاشید بین گودال کار عمو تمام است باران سنگ و نیزه، بارید بین گودال بغضش تَرک‌تَرک شد وقتی که خنجر شمر، خندید بین گودال کم‌کم امید می‌باخت شد ناامید آن‌روز، امّید بین گودال آمد به‌کار، دستش مثل عموش عباس، در کارزار دستش از دست عمه پر زد مثل کبوتری تا، آغوش یار دستش مثل عقیق سرخی شد بر رکاب سینه، حالا سوار دستش آنقدر زخم برداشت تا که میان گودال، شد لاله‌زار دستش سر روی نیزه رفت‌و تن روی خاک ماند و بین غبار دستش... شعر از گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. مجتبی_علیه‌السلام ای در وطن غریب عالم ندیده مثل‌تو در مرد و زن غریب از بس که با هم‌اند دیگر نوشته‌ایم به جای حسن؛ غریب بعد از نبی ولی مثل اویس بود که شد در قرن غریب جان پیمبر است اما میان امت او دائما غریب... در اوج غربت است مُشکی که بوده است میان ختن غریب بوده‌ست یک‌تنه اندازه‌ی تمامی هر پنج‌تن غریب در خانه بی‌کس است چون بلبلی که مانده میان چمن غریب پاسخ کنایه شد هر جا زبان گشود برای سخن غریب پوشید اگر زره یعنی که بوده حتی در پیرهن غریب مظنون خلق شد مردی که بود با بدی و سوءظن غریب گفته؛ بگو «حسین» در پاسخ کسی که بگوید به من غریب یک‌روز می‌شود بی‌آشنا، بدون سپر، بی‌کفن، غریب... سر رفته روی نی مانده سه‌روز در دل صحرا بدن غریب # ای دل صبور باش! روز ظهور دولت یار است عنقریب. ✍ .👇
. دلداده بودی دل را به تصمیم امامت داده بودی زهرای اطهر الگوی عفت بر زنان ، آزاده بودی بخشنده بودی حتی عروسی خودت هم ساده بودی الجار گفتی هر دم دعاگو بر سر سجاده بودی با تو چه کردند با اینکه ای مادر ، پیمبرزاده بودی ای جان حیدر اصلا برای سوختن آماده بودی هفت آسمان سوخت وقتی میان شعله ها افتاده بودی ✍ ............. .
ذکر هر دم زینب ذکر آزادگیِ عالم‌و‌آدم زینب زائر کرب‌وبلاست هرکسی گفت دمادم زینب شانه‌اش یک‌دم هم خم نشد از غم عالم زینب مادرم گفت بگو دم شادی و دم غم زینب می‌شود سال‌به‌سال بانی اشک مُحرم زینب سایه‌ات از سر ما تا قیامت نشود کم زینب شیر نر آورده‌ست دوپسر نه دوسپر آورده‌ست لشکری را با خود در شکوه دونفر آورده‌ست کوکب بیت علی با خودش شمس‌وقمر آورده‌ست در دل کرب‌وبلا نخل ایثار، ثمر آورده‌ست پای قربانی عشق حاصل خونِ جگر آورده‌ست این دوقربانی را با چه‌شوقی به سفر آورده‌ست شد به میدان عازم دوتن از ایل و تبار هاشم عون، اکبر شده است پس محمد شده مثل قاسم دست خالی رفتند شیر شمشیر ندارد لازم دارد از قلب خطر بانگ تکبیر می‌آید دائم در فنون رزمی هردو هستند حسابی عالِم آه از آن ساعت که برنگردند به خیمه سالم... دوکبوتر پرپر لاله خشکید و صنوبر پرپر نوه‌های زهرا پیش چشم تَر مادر پرپر غنچه‌ها چیده شدند غنچه شد با دم خنجر پرپر سرشان روی نی و در دل خاک، دوپیکر پرپر یادش آمد زینب یاس شد در پس آن در پرپر فاطمه افتاد و شد دل فاتح خیبر پرپر سروده گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج