eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
به نیزه سرت داره میاد صــدای ناله ی مــادرت که بوسه میزنه به زخمای حنجرت به روی خاک گرم صحرا موند پیکرت شکسته پرت یادم نمیره هیــچ موقـع دم آخرت وداع تلخ و اشک و سوز چشم ترت برادرم تو قتله گاه چی اومد سرت چی اومد سرت تا وقتی خنجرو گذاشت روی حنجرت تو خاک و خون دیدم میسوزه بال و پرت پیچیده بـود صـدای ناله ی دختـرت *(حسین وای وای) ۳ دلم خون شده ببین تــو خیمه ها رقیه گریون شده زمزمه ی لبش فقط "عموجون" شده ربــاب کنار گهــواره پــریشون شده پریشون شده سکینه از سنان و شمر دلش خون شده میــون قـافله رقیــه محــزون شده ببیــن حــرم مسافــر بیابــون شده دلم خون شده کفن نـداری و تنت پــر از خون شده ببین که درد و غصه هام فراوون شده دنیا بـی تــو برام شبیه زندون شده *(حسین وای وای) ۳ دلم میسوزه زداغ تــو تــموم پیکــرم میسوزه پاشو داداش ببین که معجرم میسوزه دلم بــرای خیمه و حــرم میسوزه حرم میسوزه گهــواره ی علیِ اصغــرم میسوزه داره پــرم شبیه مــادرم میسوزه با دستِ بسته میبینی پرم میسوزه پرم میسوزه داره دوباره چشمای ترم میسوزه پاشو که خیمه ها برابرم میسوزه تو باورت میشد که باورم میسوزه *(حسین وای وای) ۳
. پیکرت تو قتلگاه - غرق خونه ، روی زمین وایِ من که نیزه ها - میرن بالا ، میان پایین خونیه حسین سرتاپات ای فدای اشکِ چشمات رو زمین صحرا نیست جات ، واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا جون دادم تا پا گذاشت - رو سینه ی ، مُطَهرت کهنه خنجر و می‌زد - وحشیانه ، به حنجرت نیزه با تنت درگیره خواهرت داره می میره مونده به تن تو خیره ، واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا هرکی می‌رسه بهت - ساده ازت ، نمی‌گذره زخمای رو پیکرت - با یه لشکر ، برابره! زیر دست و پا قرآنه دشمنت مگه انسانه کُشتنت چه بی رحمانه ، واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا 👇
. ای کشته ی فتاده به هامون شده پُر خون ، بدنِ تو وی صید دست و پا زده در خون شده هامون، کفن تو من دوست دارَمت (۲) چون چاره نیست میروم و میگذارمت من دوست دارَمت (۲) ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب ، عطشان بود بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او ، عریان بود خاکم شده به سر (۲) تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر خاکم شده به سر (۲) زینب چه بایدش بکند با بریده سر ای کشته ی حسادت دنیا تک و تنها ، ته گودال ای تشنه ی مقطع الاعضا ز تو مانده ، تن پامال اعدا چه میکنند(۲) جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند اعدا چه میکنند(۲) سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟ موجی به جنبش آمد و برخاست زخیامِ ، حرم تو عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد ، علم تو ای پاره پاره تن (۲) یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن ای پاره پاره تن (۲) در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن 👇
. ای کشته ی فتاده به هامون شده پُر خون ، بدنِ تو وی صید دست و پا زده در خون شده هامون، کفن تو من دوست دارَمت (۲) چون چاره نیست میروم و میگذارمت من دوست دارَمت (۲) ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب ، عطشان بود بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او ، عریان بود خاکم شده به سر (۲) تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر خاکم شده به سر (۲) زینب چه بایدش بکند با بریده سر ای کشته ی حسادت دنیا تک و تنها ، ته گودال ای تشنه ی مقطع الاعضا ز تو مانده ، تن پامال اعدا چه میکنند(۲) جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند اعدا چه میکنند(۲) سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟ موجی به جنبش آمد و برخاست زخیامِ ، حرم تو عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد ، علم تو ای پاره پاره تن (۲) یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن ای پاره پاره تن (۲) در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن 👇
. مُردم پای غُربتت ، غرق خونِ هِیبتت گریونَن ملائکه ، از داغ مُصیبتت مُردم بسکه داد زدم ، سمت مقتل اومدم اون ظالم تو رو می‌زد ، من خودم رو می‌زدم ای وای ای وای حسین اومدم چه سود حسین ، این حَقِّت نبود حسین بی رحمانه کُشتنت ، این قوم حسود حسین ای آب و گِلَم حسین ، بی تابه دلم حسین می‌خواستم ولی نشد ، پیشمرگت بِشَم حسین ای وای ای وای حسین ای وای از عذاب و درد ، تو گودال نبود یه مَرد جسم مجروح تو رو ، با نیزه بلند می‌کرد موهاتو رها نکرد ، از مادر حیا نکرد یک لحظه از بدنت ، نیزه ش رو جدا نکرد ای وای ای وای حسین گُرگا که دریدنت ، بدجور سر بُریدنت روی خاک قتلگاه ، با نیزه کِشیدنت ذره ذره کُشتنت ، تکه تکه بُردنت! هر شمشیر و نیزه ای ، سهمی بُرده از تنت ای وای ای وای حسین قربون سرت حسین ، زخمِ پیکرت حسین نامَحرم هارو ببین ، دور خواهرت حسین صبرِ خواهرت رو بُرد ، جونِ دخترت رو بُرد قبل از اینکه من بیام ، توو خُورجین سرت رو بُرد ای وای ای وای حسین چشمم سوی نیزه ها ، رفتی روی نیزه ها پاره تر شد حنجرت ، اینه خوی نیزه ها کاش می‌شد بشم فدات ، بیچاره شدم به پات لابلای خیمه ها ، سوختن چندتا بچه‌هات ای وای ای وای حسین .👇
. 🔊 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب بیستم 📆   شنبه ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 حاج محمد ربانی 👈 حاج 🔊 l با همین آشفتگی با درد با حال بدم 🔊 دعای l أَنْتَ المُحْسِنُ وَنَحْنُ المُسِيئُونَ، فَتَجاوَزْ يارَبِّ عَنْ قَبِيحِ ماعِنْدَنا بِجَمِيلِ 🔊 / ای که سی سال تو با درد مداوا کردی 🔊 / زود راحتش کنید، رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید ...... نیزه می رفت و بر می گشت چشماش باز و بسته می شد هر کس تو مقتل می اومد اونقد می زد خسته می شد زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذْیتش کنید پیراهنش رو نه! می دونید کیه می خواین هتک حرمتش کنید آی نامسلمونا باید اول بُکُشید بعداً غارتش کنید یا مظلوم ۳ یااباعبدللّه لبهاش مثل چوب خشکه تشنه ست دائم از حال میره خواهر روی تل ایستاده مادر توی گودال میره آتیش به ما نزن اینقَدَر پنجه روی خاک کربلا نزن رو سینه اومدن زیر دست و پاهاشون انقد دست و پا نزن دق می کنم حسین دست و پا هم می زنی زهرا رو صدا نزن یا مظلوم ۳ یااباعبدللّه زخمِ خنجری که کهنه ست دردش پیش نیزه هیچه! دستی بالا پائین میره ناله ش تو صحرا می پیچه خنجر نمی بُره هیچ کسی قربونی رو تشنه سر نمی بُره هی ضربه می زنه هیچ کسی اینجوری سر از پیکر نمی بُره انصاف تون کجاست هیشکی انگشت و واسه انگشتر نمی بُره یا مظلوم ۳ یااباعبدللّه عریان روی خاک افتادی زهرا چادر روت می ندازه مرهم رو زخمات می ذارن اما با نعلای تازه ای شاه کم سپاه پناه عالمیان زینب مونده بی پناه از روی نی ببین که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه گوشواره می کِشن به کجا فرار کنن دخترهای بی گناه 👇👇👇
. الامام ابو الشفیق والطبیب الرفیق پس چرا از دستِ آقام بردن عقیق الامام ابوالشفیق والطبیب الرفیق این همه اشکم برا اون همه زخم عمیق هزار و نهصد پنجاه/زخم و تن ثارالله زینب بالای تل/می خونه انا الله انا لله تاج سرم رو کشتن انا لله برادرم کشتن انا لله / یامظلوم یا/ ابی عبدالله الامام ابو المجیب والشریف الحبیب پس چرا آقای ما شد شیب الخضیب الامام ابوالمجیب والشریف الحبیب پس چرا آقای ما شد خد التریب خاکی و خون آلود آه / محاسن ثارالله زینب بین گودال / می خونه انالله انا لله سر ازتنش جدا شد انا لله توو خاک و خون رها شد انا لله/ یا عطشان یا/ابی عبدالله 👇
. یکی دستور میداد غارتش کنید خواهرش داد میزد راحتش کنید دافع البلایا سنان سیلی میزنه به کعبه الرزایا دافع البلایا غریب گیر آوردنش ، چه کار کنم خدایا خون تو شد مباح زخمی      بی پناه دسته جمعی باهم میزدن شدید یه نفر میگفتش جایزم بدید حرف‌ بد شنیدم گشتم ولی دور و برم یه محرمم ندیدم حرف بد شنیدم به سختی نیزه از تنه برادرم کشیدم کشته بی گناه  زخمی  بی پناه ✍ .👇
.. غصه روی سرم ریخت-اشک چشم ترم ریخت دنیای من تو بودی-دنیامو شمر به هم ریخت تورو تو قتلگاه بُرد-خولی سرت رو آه بُرد بمیره اونکه مرکب-رو بدن تو راه بُرد افتادی از رو ذوالجناح-مُغَسَلِ بدمِ الجراح رد شد از رو بدنت سپاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح نیزه خوردی کردن نگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح آه از گودال قتلگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح ……… شد تنت ‌‌پاره پاره-می زدن بی شماره عدة بالصیوفُ-عدة الحجارة کارو سنان شرو کرد-نیزه رو تو گلو کرد نعلای تازه اخر-تنت رو زیر و رو کرد افتادی زیر دست و‌ پا-بَکَت ملائکةُ السما رو خاک داغ کربلا-بَکَت ملائکةُ السما می زدی مادر رو صدا-بَکَت ملائکةُ السما بُردن عمامه و عبا-بَکَت ملائکةُ السما .👇
. آه مظلوم شدی از آب فرات محروم آه مظلوم تو رو کشتن با دلی مغموم آه مظلوم بی کسیه از تنت معلوم جای سالم نداری روی بدن ، ای حسین من نانجیبا نیزه رو نیزه زدن ، ای حسین من .............. آه عطشان کشتنت با جگر سوزان آه عطشان لطف تو چه خوب شد جبران آه عطشان آب خوردی از لب پیکان آسمون و دود می‌دیدی وای من ، ای حسین من جگرت می‌سوخت و آبت ندادن ، ای حسین من ............. آه عریان آسمان شد از غمت گریان آه عریان شده با خاک تنت یکسان آه عریان بین خاک و خون شدی غلطان خاک صحرا شده بهر تو کفن ، ای حسین من یوسفم چرا نداری پیرهن ، ای حسین من .............. آه تنها شدی پامال سم اسبا آه تنها میزنه سینه برات زهرا آه تنها سر تو به نیزه اعدا دیدی چه بلایی اومد سر من ، ای حسین من خواهرت با شمر دون شد همسخن ، ای حسین من ✍ .👇
. قتلگاه ، چه ازدحامه روی خاک تن امامه... نا نجیـــبا از پیمبر حیا کنید زیرِ پا از نفس افتاد ابن سعد میزنه فریاد: کافیه... غروبه!... شمر و صدا کنید! تو ازدحام گودال حال آقا بد شد تو اون شلوغی لشکر از رو پیکر رد شد چیکار کنم روی تل... قاتل اومد گودال رسیده حیدر گریان زهرا رفته از حال ------------------- آسمون سیاهه از دود بی حیا بد لگدی بود پشت و رو نکن با پاهات حسینم و مادرش داره میبینه پا نزار شکسته سینه روی خاک رها بکن نور عینم و میبینی جسمش زخمی از ضرب شمشیره؟... خودش داره کم کم تو این گودی میمیره... تن پر از زخمش رو کم‌تر بده آزار سیلی نزن ای نامرد دست از سرش بردار ------------------- پیکرِ ، تو پاره پاره قاتلت ، رحمی نداره میبینم ، داره میاد چی سرت حسین‌... پاره کرد ، پیرهنت رو گرفته ، محاسنت رو... خنجرو ، گذاشته رو حنجرت حسین... با چکمه رو منبر رفت راه سینه سد شد خون گلوی قرآن رو خاکا ممتد شد جلو چشای زینب از رو سینه پا شد سر و برید از کینه قتلگه دریا شد.... ------------------- حرم تو آتیش و دوده روی دخترا کبوده خیمه‌ها دم غروب بین شعله‌هاست رفته غارت تن بی سر پاره پاره شده پیکر وای من...سر حسین روی نیزه‌هاست به ضرب کعب‌ نی‌ها دیدن زن‌ها آزار همه دویدن بیرون... پا برهنه رو خار به زیر سمّ مرکب افتاده برگ یاس... رقیه میگه گریان أین عمی عباس؟!.. .👇