#قتلگاه_شور #عاشورا_شور
#گودال_شور #شور
به نیزه سرت
داره میاد صــدای ناله ی مــادرت
که بوسه میزنه به زخمای حنجرت
به روی خاک گرم صحرا موند پیکرت
شکسته پرت
یادم نمیره هیــچ موقـع دم آخرت
وداع تلخ و اشک و سوز چشم ترت
برادرم تو قتله گاه چی اومد سرت
چی اومد سرت
تا وقتی خنجرو گذاشت روی حنجرت
تو خاک و خون دیدم میسوزه بال و پرت
پیچیده بـود صـدای ناله ی دختـرت
*(حسین وای وای) ۳
دلم خون شده
ببین تــو خیمه ها رقیه گریون شده
زمزمه ی لبش فقط "عموجون" شده
ربــاب کنار گهــواره پــریشون شده
پریشون شده
سکینه از سنان و شمر دلش خون شده
میــون قـافله رقیــه محــزون شده
ببیــن حــرم مسافــر بیابــون شده
دلم خون شده
کفن نـداری و تنت پــر از خون شده
ببین که درد و غصه هام فراوون شده
دنیا بـی تــو برام شبیه زندون شده
*(حسین وای وای) ۳
دلم میسوزه
زداغ تــو تــموم پیکــرم میسوزه
پاشو داداش ببین که معجرم میسوزه
دلم بــرای خیمه و حــرم میسوزه
حرم میسوزه
گهــواره ی علیِ اصغــرم میسوزه
داره پــرم شبیه مــادرم میسوزه
با دستِ بسته میبینی پرم میسوزه
پرم میسوزه
داره دوباره چشمای ترم میسوزه
پاشو که خیمه ها برابرم میسوزه
تو باورت میشد که باورم میسوزه
*(حسین وای وای) ۳
#روحالله_نوروزی
.
#امام_حسین
#گودال_شور
#قتلگاه
#عاشورا
شلوغ بود
دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود
کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود... شلوغ بود
غروب بود
یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود
بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود....غروب بود
غریب بود
جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود
زیر چکمه های قاتلی که نا نجیب بود...غریب بود
غبار بود...
مادرش گوشه قتلگاه بی قرار بود
خواهرش پیاده بود و دشمنش سواربود...غبار بود
پیکرت سه روز مانده بر زمین رها حسین من
السلام علی غسیل بِالدِما حسین من
کشته حسادت مردم بی وفا حسین من
السلام علی ذبیح بالقفا حسین من
بند دوم
سراب بود
ناله های غربت حسین بی جواب بود
غرق خاک و خون تن عزیز بوتراب بود...سراب بود
عذاب بود
تشنه کشتنش ولی بین دو نهر آب بود
خنده های حرمله به گریه رباب بود...عذاب بود
عمیق بود
جای ضربه های نیزه رو تنش دقیق بود
ساربان رسید و فکر بردن عقیق بود...عمیق بود
ای زمین خورده از آن نیزه بی هوا حسین من
ای سر مقدست چراغ نیزه ها حسین من
نوحه خون تو شده ملیکه السما حسین من
السلام علی الغریب کربلا حسین من
بند سوم:
کبود بود
مثل مادرش تمام صورتش کبود بود
میکشه آدمو اینکه قاتلش حسود بود...کبود بود
شهید بود
خواهرش رسیده بود و دیگه نا امید بود
جای زخم و تیر و نیزه رو تنش شدید بود...شهید بود
اسیر بود
پیکر مطهر حسین بر حصیر بود
دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بو...اسیر بود
مادرت رسیده تا گودی قتلگاه حسین من
السلام علی قتیل بالرِماح حسین من
بر تنت نمانده بود عمامه و ردا حسین من
السلام علی جریح بالعصا حسین من
#محمد_امین_سمیعی✍
.👇
.
#شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
#گودال_شور
الامام ابو الشفیق
والطبیب الرفیق
پس چرا از دستِ
آقام بردن عقیق
الامام ابوالشفیق
والطبیب الرفیق
این همه اشکم برا
اون همه زخم عمیق
هزار و نهصد پنجاه/زخم و تن ثارالله
زینب بالای تل/می خونه انا الله
انا لله تاج سرم رو کشتن
انا لله برادرم کشتن
انا لله / یامظلوم یا/ ابی عبدالله
الامام ابو المجیب
والشریف الحبیب
پس چرا آقای
ما شد شیب الخضیب
الامام ابوالمجیب
والشریف الحبیب
پس چرا آقای
ما شد خد التریب
خاکی و خون آلود آه / محاسن ثارالله
زینب بین گودال / می خونه انالله
انا لله سر ازتنش جدا شد
انا لله توو خاک و خون رها شد
انا لله/ یا عطشان یا/ابی عبدالله
#محمدحسین_مهدی_پناه ✍
#روز_دهم_محرم
#عاشورا
👇