.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی
#حضرت_ام_کلثوم_علیهاالسلام
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان
ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان
صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای
خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای
وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست
گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست
داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی
بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی
در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده
او را عدو برای رضای خدا زده
دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش
رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش
اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است
آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است
باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود
در ازدحام کوفه و شام بلا رود
باید میان هلهله ی کوچه های شام
پیش همه شود سپر ِ کینه های بام
باید رود به غربت ِ بازار شامیان
مهمان شود به بزم شراب حرامیان
خون از لبان رأس بریده شود روان
در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.
.
#مناجات_مهدوی
ویژه #میلاد_امام_سجاد علیه السلام
یا اباصالح مبارک باد ای شاه زمین
پنجم شعبان شد و میلاد زین العابدین
آمده بر انبیا و اولیا نور دو عین
یک علی ِدیگری در خانه ی جدّت حسین
حضرت مهدی بیا امروز را صحرا نباش
بین جمع ما بیا و اینقَدَر تنها نباش
محفل ما را مزیّن کن به نور مقدمت
یک تبسّم کن،بده پایان به اشک وماتمت
محفلی که صاحبش در آن نباشد چون عزاست
لحظه ای دیدار رویت آرزوی قلب ماست
حضرت سجّاد عمری چشم بر راه تو است
منتظر بر انتقام و تیغ خونخواه تو است
بر دل زخمی او که هست عمری بی قرار
با عذاب ِقاتلین کربلا مرهم گذار
حضرت سجاد می خواند تو را یابن الحسن
قاتلین کربلا را یک به یک آتش بزن
ای خدا دیگر به حقّ اشک زین العابدین
کن دگر امضا ظهور آفتاب آخرین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
.
.
#زمزمه #واحد
#مناجات_مهدوی
#ماه_رمضان
خوب میدونم خوب میدونم
که نامهم چقدر سیاهه
خوب میدونم خوب میدونم
که پر از جرم و گناهه
گر چه تو نامهیِ اعمال ندارم به جز تباهی
امّا دلخوشم به این ماه بندازی به من گناهی
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی /۴/
مهربونِ مهربونا
هر چی من بدم تو خوبی
صفتِ تو رو زبونا
آره ستّارُالعیوبی
بدیمو ندید گرفتی آبرو منو خریدی
حجابی رویِ گناهام پیشِ بندههات کشیدی
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی /۴/
اگه زشتم اگه خاطی
میونِ خاطرخواهاتم
اگه مجرم اگه عاصی
عاشقِ بیسر وُ پاتم
تو رحیم و من خطاکار تو غفور و من گنهکار
تو کریم و من گداتم تو معین و من گرفتار
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی /۴/
تو کبیری تو بزرگی
من حقیر و بینوایم
تو رئوفی تو عطوفی
سائلِ خوانِ شمایم
از آتیش ترسی ندارم امّا میترسم از هجرون
ای خدا قسم به مهرت روتو از من برنگردون
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی /۴/
دیگه بسه دیگه بسه
هواتو کرده دلِ من
مردم آقا مردم آقا
بیا یارِ خوشگلِ من
پشتِ اَبرایِ فراقت آسمون رنگی نداره
بارونِ غصّهیِ چشمام رویِ دلتنگی میباره
گلِ نرگس گلِ نرگس بیا تا دورت بگردم /۴/
#زمزمه_مناجات
#حسین_ایمانی
.👇
.
#مناجات_مهدوی
#ماه_رمضان
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
یابن الحسن دوباره رسیدی برابرم
شکر خدا که نام تو را باز می برم
قدری بیا و بر دل ظلمانی ام بتاب
من چون شب سیاهم و تو ماه انورم
رویای هر شبم شده پرواز سمت تو
در آسمان خیمه ی تو یک کبوترم
آقا دوباره یک شب قدر دگر رسید
از اینکه نیستم به کنارت مکدّرم
آقا بیا که زندگی ام بی تو تلخ شد
از این جهان ِ بی تو که لذّت نمی برم
شد حسرت لیالی قدرم؛ حضور تو
هستی کجا تو ای شه بی یار و یاورم
شب زنده دار بی کس ما، خیمه ات کجاست؟
امشب بیا و دیدن خود کن مقدّرم
ای روضه دار صبح و مساء روضه ای بخوان
در مجلس شهادت جدّ تو حیدرم
هنگامه ی شهادت باباست العجل
جانم فدای درد تو، بابای مضطرم
زینب رسید و دید پدر؛ نیمه جان شده
با ناله گفت: تازه شده داغ مادرم
حیدر دو چشم خسته ی خود باز کرد و گفت:
زینب بیا دمی بنشین نزد بسترم
خون می چکد هنوز از این فرق پاره ام
بنگر رسیده است نفس های آخرم
سی سال گریه و غم و اندوه من بس است
دیگر تمام شد غم دوری کوثرم
سمت سر شکسته ی من میکنی نگاه
این لحظه ها به فکر تو و شاه بی سرم
یک قطره خون به روی عبایم تو دیده ای
یاد عبا و پیکر زخمی اکبرم
دیدی چقدر شیر برایم رسیده است
من غصه دار لعل لب خشک اصغرم
بعد از حسین، دختر من می شوی اسیر
فکر تو و جسارت شمر ستمگرم
گویا مقابلم تو به بازار می روی
خون جای اشک می چکد از دیده ی ترم
با تیغ؛ شد شکسته سر من، سر تو هم
در شام می شود هدف ِ سنگ، دخترم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شب_قدر #امام_علی
.
.
🎙 #مناجات_مهدوی
#حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_هفدهم_رمضان ۱۴۰۳
📍 #حرم_امام_علی "علیهالسلام"
🏷 #امام_مهدی #امام_زمان (عج)
بیروی تو ای گل، نبود خارتر از من
در دام غمت، نیست گرفتارتر از من
گفتند تو بر عبد خطاکار دهی راه
امروز کسی نیست خطاکارتر از من
با کوه گناهم اگر امروز پسندی
فردا نتوان یافت سبکبارتر از من
جانم به لب آمد؛ بگشا دیده که نبود
بینرگس بیمار تو، بیمارتر از من
جز این دل آتشزده و دیدهی خونین
کس نیست پریشانتر و بیدارتر از من
برخیز و برافروز و بسوزان که نباشد
در سوختن، امروز سزاوارتر از من
در هجر تو دانی که من و دل به چه حالیم
من زارترم از دل و دل، زارتر از من
گیرم که همهخلق جهان، یار شوندم
بیتو نبود بیکس و بییارتر از من
من میثم بییارم و تو یار من استی
من، خار و تو بر من شده غمخوارتر از من
#مناجات_با_امام_زمان
.👇
.
#مناجات_مهدوی #امام_زمان
#ماه_رمضان
گریز: #حضرت_عباس علیه السلام
سه شب قدر گذشت و نرسیدی آقا
از ظهورت نرسیده ست نویدی آقا
سالها خائفی و دور شدی از حقّت
من بمیرم چه بلاها تو کشیدی آقا
پدرم دربه در کوه و بیابان گشته
زنده باشیم بگو با چه امیدی آقا؟
ما همه دور همیم و تو شدی آواره
سالها بی کس و بی یار و وحیدی آقا
خیلی از کرده؛ پشیمانم و میدانم که
از گناهان من این گونه طریدی آقا
روضه ی مشک بخوانم که تو هم می آیی
هر کجا روضه ی عبّاس شنیدی آقا
گفت: شرمنده؛ که قلب تو شکستم اینجا
حال ِمن دیدی و این گونه خمیدی آقا
طاقتی نیست تو را، تا به حرم برگردی
چون که از دیده ی من تیر کشیدی آقا
بوسه بر دست بریده زده ای حق داری
که از این زندگی ِدرد؛ بُریدی آقا
جان عبّاس نکش آه، به خیمه برگرد
خسته از هلهله ی خصم پلیدی آقا
این پیامم بده اصغر؛که علی شرمنده
قطره ای آب؛ ز مشکم نچشیدی آقا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#حضرت_حمزه
#مناجات_مهدوی
موضوع: شهادت حضرت حمزه علیه السلام
.
اقرار می کنم که نبودم گدای تو
آماده نیست خانه ی قلبم برای تو
کاری برای آمدن تو نکرده ام
عمری نبوده است رضایم رضای تو
در جستجوی خیمه ی سبزت نبوده ام
مرغ دلم؛ پری نزده در هوای تو
خیلی مرا صدا زده ای موقع گناه
اما به گوش من نرسیده صدای تو
ناقابلم ولی به نگاهی خریدی ام
دادی اجازه تا که شوم مبتلای تو
آقا مرا دگر نکن از خیمه ات جدا
حالا که تازه من شده ام آشنای تو
روی لبم دعای ظهورت دمادم است
تا عاقبت به خیر؛ شوم با دعای تو
اذنم بده کنار تو باشم همیشگی
تا که شود تمامی هستم فدای تو
وقت عزا برای عموی تو حمزه است
جانم فدای محنت بی انتهای تو
مُثلِه شده مقابل تو گوئیا تنش
این است شرح روضه ی صبح و مسای تو
از داغ ِروضه ی جگرش، خون جگر شدی
آتش گرفته سینه ی غرق بلای تو
اینجا عبای جدّ تو آمد به کار او
رفته به سمت کربوبلا روضه های تو
اینجا صفیّه، زخم و جراحت ندیده است
وای از حدیث غربت کربوبلای تو
زینب کنار پیکر اکبر رسید و گفت:
از چه شکسته است حسینم؛ عصای تو
از داغ اکبرت شده موی سرت سپید
خون سر ِعلی شده حالا حنای تو
در آن زمان که روی عبا چیده ای تنش
پیچیده است ناله ی «مهدی بیای تو»
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#حضرت_حمزه
#مناجات_مهدوی
موضوع: شهادت حضرت حمزه علیه السلام
.
اقرار می کنم که نبودم گدای تو
آماده نیست خانه ی قلبم برای تو
کاری برای آمدن تو نکرده ام
عمری نبوده است رضایم رضای تو
در جستجوی خیمه ی سبزت نبوده ام
مرغ دلم؛ پری نزده در هوای تو
خیلی مرا صدا زده ای موقع گناه
اما به گوش من نرسیده صدای تو
ناقابلم ولی به نگاهی خریدی ام
دادی اجازه تا که شوم مبتلای تو
آقا مرا دگر نکن از خیمه ات جدا
حالا که تازه من شده ام آشنای تو
روی لبم دعای ظهورت دمادم است
تا عاقبت به خیر؛ شوم با دعای تو
اذنم بده کنار تو باشم همیشگی
تا که شود تمامی هستم فدای تو
وقت عزا برای عموی تو حمزه است
جانم فدای محنت بی انتهای تو
مُثلِه شده مقابل تو گوئیا تنش
این است شرح روضه ی صبح و مسای تو
از داغ ِروضه ی جگرش، خون جگر شدی
آتش گرفته سینه ی غرق بلای تو
اینجا عبای جدّ تو آمد به کار او
رفته به سمت کربوبلا روضه های تو
اینجا صفیّه، زخم و جراحت ندیده است
وای از حدیث غربت کربوبلای تو
زینب کنار پیکر اکبر رسید و گفت:
از چه شکسته است حسینم؛ عصای تو
از داغ اکبرت شده موی سرت سپید
خون سر ِعلی شده حالا حنای تو
در آن زمان که روی عبا چیده ای تنش
پیچیده است ناله ی «مهدی بیای تو»
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#زیارت_مخصوصه
#مناجات_مهدوی
#مناجات_شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام1
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی
جانها به لب رسیده و بیرون نیامدی
مانده هنوز روی لب شیعه بی امان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
هر روز ما گذشته چرا با نبودنت
مانده همیشه در دل ما شوق دیدنت
در پای منبر تو نشد سینه زن شویم
با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم
قسمت نشد که گریه کند پا به پای تو
این دیده، بین روضه ی صبح و مسای تو
روز عزای حضرت سلطان طوس شد
برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد
روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای
یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای
قربان شال مشکی و اشک عزای تو
در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو
این روزها تو زائر سلطان مشهدی
دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی
داری برای غربت او گریه می کنی
بر آن عبا و محنت او گریه می کنی
در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است
در بین قصر و حجره قد او خمیده است
خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد
از دست زهر و دوری فرزند خود جواد
جوری به خاک حجره سرش را نهاده است
گویا به صورت از روی مرکب فتاده است
افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون
داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون
یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده
با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده
دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین
جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی
گریز به شام
#روضه_دارد
#مناجات_ورود_به_شهر_شام4
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمریست تنها شاه یزدان، روضه دارد
در خیمه اش بین بیابان روضه دارد
او را رها کردیم بین کوه و صحرا
پیوسته با درد فراوان روضه دارد
هر روز ِسال او گذشته با غم و اشک
هم در بهار و هم زمستان روضه دارد
هر لحظه اش با داغ روی داغ، سر شد
دنیاست بر او مثل زندان، روضه دارد
گاهی برای آن عموی ارباً اربا
گاهی برای طفل عطشان روضه دارد
گاهی به یاد پیکر بی دست عبّاس
گاهی به یاد جسم عریان روضه دارد
در گوش او لالایی بی بی رباب است
آهش ندارد هیچ پایان، روضه دارد
حالا که زینب راهی شام بلا شد
او در کجا با چشم گریان روضه دارد
عمّه میان ازدحام شام رفته
خواندند او را نامسلمان، روضه دارد
وقتی که بین مست ها دیده حسینش
خوانده به روی نیزه قرآن، روضه دارد
در کوچه ی قوم یهودی کاروان رفت
زینب میان سنگباران روضه دارد
اینها بماند، چون که زینب با اسیران
در بزم مِی گردیده مهمان،روضه دارد
وقت نزول خیزران روی لب خشک
لطمه زنان، پاره گریبان، روضه دارد
ای منتقم دیگر بیا، بنگر رقیه
نیمه شبی در بین ویران روضه دارد
#شام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■کانال ایتا
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/madahanpirbakran
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج
.
#مناجات_با_امام_زمان
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۴
شهادت #امام_حسن علیه السلام
بحق الحسن عجل لولیک الفرج
آقای ما یک عمر، هر آن گریه کردی
پیوسته چون ابر بهاران گریه کردی
دیدی پریشان حالی هر منتظر را
هر لحظه با قلب پریشان گریه کردی
گاهی میان جمع ما مثل غریبان
گاهی تو تنها در بیابان گریه کردی
بابای امّت هستی و با مهربانی
بر دردهای هر مسلمان گریه کردی
دائم صبوری کرده ای مانند ایّوب
دائم چو یوسف بین زندان گریه کردی
رفتی دوباره در بقیع و با دل خون
بر غربت قبر عموجان گریه کردی
یاد جگرهای درون طشت با آه
یاد لب خونی، فراوان گریه کردی
شد تازه زخم داغ آن تشییع خونین
با روضه های تیرباران، گریه کردی
وقتی که جدّت می کشید آن تیرها را
دیدی تو خون بر روی پیکان، گریه کردی
دیدی کفن خونی شده امّا برای
گودال و داغ جسم ِعریان گریه کردی
یاد تنی که رفته زیر نعل تازه
مانند عمّه، موپریشان، گریه کردی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#هفتم_صفر #شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#مناجات_مهدوی
گریز به #اربعین
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
باز با قلب شکسته با تو صحبت می کنم
باز دنبال جوابم، چون سلامت می کنم
من دلیل دوری ام خودکرده را تدبیر نیست
این دل غرق گناهم را شماتت می کنم
خسته ام از خود که عمری زائر رویت نشد
دائماً از دوری ات خود را ملامت می کنم
در مسیر کربلا، موکب به موکب گشته ام
در دلم شوق وصالت، بی نهایت می کنم
شد دعایم هر قدم تا کربلا دیدار تو
این چنین دارم خدایم را عبادت می کنم
حاجت من شد فقط تعجیل در روز ظهور
هر زمانی که حرم ها را زیارت می کنم
ناله ها بر سینه دارم،ندبه ها بر روی لب
از خدا، هجر تو را هر دم، شکایت می کنم
با دلی ماتم زده هر روز و شب من ناله ها
از هزاران فتنه در دوران غیبت می کنم
اربعین آمد دوباره بی قرار عمّه ای
با تو گریه بهر آن بشکسته قامت می کنم
زینب آمد اربعین پیش مزار بی کفن
گفت: بنگر شکوه از درد اسارت می کنم
گر کنارم خیل نامحرم در این صحرا نبود
داغ ها را با تن زخمم روایت می کنم
چون بپرسی از رقیه،در کنار قبر تو
دیده هایم را پر از اشک خجالت می کنم
بی تو برگردم چگونه ای قرار من ببین
آرزوی مرگ تنها در کنارت می کنم
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
#امام_زمان
.