.
#امام_زمان #فاطمیه
#مناجات_مهدوی_فاطمی19
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
از لحظه ای که دل به غمت مبتلا شده
کارم برای امر ظهورت دعا شده
خیلی غریب و بی کس و تنها شدی ببخش
با غفلتم، نصیب تو صدها بلا شده
فرزند ناخلف شدم از یاد بردمت
عمریست منزلت، پدرم ذی طویٰ شده
مهلت بده که عمر؛ کم است و خطا زیاد
حالا که مهر تو به دل من عطا شده
مهلت بده که گریه کنم در فراق تو
با دیده ای که وقف تو،ماتم سرا شده
ای کاش وقت آمدنت زودتر شود
تنها ظهور، حاجت این بینوا شده
مرگم اگر رسید،سری هم به من بزن
آقا بگو که قلب تو از من رضا شده
آقا ببین در وسط روضه های سخت
کارم همیشه ناله ی (مهدی بیا) شده
شام شهادت است کجا غرق ناله ای
در سینه ی تو روضه ی مادر به پا شده
شام شهادت ِهمه ی هستی ِعلیست
گویا که وقت غسل خود ِمرتضی شده
با اشک چشم، فاطمه را غسل می دهد
دیگر علی به مرگ خودش هم رضا شده
می ریزد آب روی تن و آب می شود
پشتش کنار فاطمه از غصه تا شده
امر ِسکوت داده ولی داد می زند
بی تاب؛ قلب حیدر ِخیبرگشا شده
آهی کشید در وسط ناله ها و گفت
اسماء ؛ حق بده،که به او بد جفا شده
اسماء اگر که تاب نمانده به سینه ام
دستم به زخمهای تنش آشنا شده
می ریزم آب روی تن کوثرم چرا
بنگر که درد ساقی کوثر چه ها شده
آبی که بوده مهریه ی فاطمه، ببین
مشغول ِغسل پیکر خیرالنساء شده
گل را کسی به زیر لگد له نمی کند
یاس نبی چگونه پر از ردّپا شده
گفته شبانه جسم مرا غسل کن چرا
چون استخوان سینه ی او جابه جا شده
خیلی کشیده درد، بمیرم برای او
بیخود نبوده؛ مرگ، برایش شفا شده
حالا کنار غسل جراحات فاطمه
قلبم دوباره راهی کربوبلا شده
رد شد فقط دو دست من از روی زخمها
وای از نگاه زینب و رأس جدا شده
غسلش شبانه بوده و از زیر پیرهن
وای از نگاه زینب و موی حنا شده
شکر خدا که فاطمه ام دفن می شود
وای از تنی که گوشه ی صحرا رها شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#غسل_شبانه #دفن_مخفیانه
👇
اللهم عجل لولیک الفرج (107).mp3
19.96M
#مناجات_مهدوی_فاطمی19
#روضه_حضرت_زهرا
بیت الزهرا قم المقدسه
حاج علی پاکدامن از مشهد
.
#مناجات_مهدوی_فاطمی19
#فاطمیه #امام_زمان
#غسل_شبانه
از لحظه ای که دل به غمت مبتلا شده
کارم برای امر ظهورت دعا شده
خیلی غریب و بی کس و تنها شدی ببخش
با غفلتم، نصیب تو صدها بلا شده
فرزند ناخلف شدم از یاد بردمت
عمریست منزلت، پدرم ذی طویٰ شده
مهلت بده که عمر؛ کم است و خطا زیاد
حالا که مهر تو به دل من عطا شده
مهلت بده که گریه کنم در فراق تو
با دیده ای که وقف تو،ماتم سرا شده
ای کاش وقت آمدنت زودتر شود
تنها ظهور، حاجت این بینوا شده
مرگم اگر رسید،سری هم به من بزن
آقا بگو که قلب تو از من رضا شده
آقا ببین که در وسط روضه های سخت
کارم همیشه ناله ی (مهدی بیا) شده
شام شهادت است کجا غرق ناله ای
در سینه ی تو روضه ی مادر به پا شده
شام شهادت ِهمه ی هستی ِعلیست
گویا که وقت غسل خود ِمرتضی شده
با اشک چشم، فاطمه را غسل می دهد
دیگر علی به مرگ خودش هم رضا شده
می ریزد آب روی تن و آب می شود
پشتش کنار فاطمه از غصه تا شده
امر ِسکوت داده ولی داد می زند
بی تاب؛ قلب حیدر ِخیبرگشا شده
آهی کشید در وسط ناله ها و گفت
اسماء ؛ حق بده،که به او بد جفا شده
اسماء اگر که تاب نمانده به سینه ام
دستم به زخمهای تنش آشنا شده
می ریزم آب روی تن کوثرم چرا
بنگر که درد ساقی کوثر چه ها شده
آبی که بوده مهریه ی فاطمه، ببین
مشغول ِغسل پیکر خیرالنساء شده
گل را کسی به زیر لگد له نمی کند
یاس نبی چگونه پر از ردّپا شده
گفته شبانه جسم مرا غسل کن چرا
چون استخوان سینه ی او جابه جا شده
خیلی کشیده درد، بمیرم برای او
بیخود نبوده؛ مرگ، برایش شفا شده
حالا کنار غسل جراحات فاطمه
قلبم دوباره راهی کربوبلا شده
رد شد فقط دو دست من از روی زخمها
وای از نگاه زینب و رأس جدا شده
غسلش شبانه بوده و از زیر پیرهن
وای از نگاه زینب و موی حنا شده
شکر خدا که فاطمه ام دفن می شود
وای از تنی که گوشه ی صحرا رها شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی_فاطمی19
#فاطمیه #امام_زمان
#غسل_شبانه
از لحظه ای که دل به غمت مبتلا شده
کارم برای امر ظهورت دعا شده
خیلی غریب و بی کس و تنها شدی ببخش
با غفلتم، نصیب تو صدها بلا شده
فرزند ناخلف شدم از یاد بردمت
عمریست منزلت، پدرم ذی طویٰ شده
مهلت بده که عمر؛ کم است و خطا زیاد
حالا که مهر تو به دل من عطا شده
مهلت بده که گریه کنم در فراق تو
با دیده ای که وقف تو،ماتم سرا شده
ای کاش وقت آمدنت زودتر شود
تنها ظهور، حاجت این بینوا شده
مرگم اگر رسید،سری هم به من بزن
آقا بگو که قلب تو از من رضا شده
آقا ببین که در وسط روضه های سخت
کارم همیشه ناله ی (مهدی بیا) شده
شام شهادت است کجا غرق ناله ای
در سینه ی تو روضه ی مادر به پا شده
شام شهادت ِهمه ی هستی ِعلیست
گویا که وقت غسل خود ِمرتضی شده
با اشک چشم، فاطمه را غسل می دهد
دیگر علی به مرگ خودش هم رضا شده
می ریزد آب روی تن و آب می شود
پشتش کنار فاطمه از غصه تا شده
امر ِسکوت داده ولی داد می زند
بی تاب؛ قلب حیدر ِخیبرگشا شده
آهی کشید در وسط ناله ها و گفت
اسماء ؛ حق بده،که به او بد جفا شده
اسماء اگر که تاب نمانده به سینه ام
دستم به زخمهای تنش آشنا شده
می ریزم آب روی تن کوثرم چرا
بنگر که درد ساقی کوثر چه ها شده
آبی که بوده مهریه ی فاطمه، ببین
مشغول ِغسل پیکر خیرالنساء شده
گل را کسی به زیر لگد له نمی کند
یاس نبی چگونه پر از ردّپا شده
گفته شبانه جسم مرا غسل کن چرا
چون استخوان سینه ی او جابه جا شده
خیلی کشیده درد، بمیرم برای او
بیخود نبوده؛ مرگ، برایش شفا شده
حالا کنار غسل جراحات فاطمه
قلبم دوباره راهی کربوبلا شده
رد شد فقط دو دست من از روی زخمها
وای از نگاه زینب و رأس جدا شده
غسلش شبانه بوده و از زیر پیرهن
وای از نگاه زینب و موی حنا شده
شکر خدا که فاطمه ام دفن می شود
وای از تنی که گوشه ی صحرا رها شده
✍️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم