eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. حجه بن الحسن(عج) ای غایب از دو دیده‌ی دنیا بیا بیا ای روشنی ظلمت شب‌ها بیا بیا چشم‌انتظار روز ظهورت دو عالم است ای آرزوی قلبی زهرا بیا بیا .
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ما فراموش کرده ایم آقا کار دنیا بدون تو لنگ است بی حضور تو تا صف محشر جلوی پای این جهان سنگ است ما فراموش کرده ایم آقا با تو دنیا بهار می گردد با تو بر روی موج خوشبختی همه دنیا سوار می گردد ما فراموش کرده ایم آقا که تویی رهنمای این مردم بی تو در فتنه های رنگارنگ می شود اعتقاد و ایمان ، گم ما فراموش کرده ایم آقا کعبه یعنی امام یعنی تو آیه آیه تمام قرآن را شرح و تفسیر و روح و معنی تو ما فراموش کرده ایم آقا دردها از تو نسخه می گیرد بی تو ای صاحب زمانه ی ما روح و جان زمانه می میرد ما فراموش کرده ایم آقا با تو پا تا به سر همه دردیم بی تو در کوچه های گمراهی با تو ختم بخیر می گردیم ما فراموش کرده ایم آقا تو بهار علی و زهرایی رگ رگت خون مرتضا دارد تو سحرگاه شام دلهایی ما فراموش کرده ایم آقا کن حلال این همه فراموشی آخرین ماه فاطمه برگرد کن پر از نور ، قلب خاموشی ما فراموش کرده ایم اما تو فراموشمان نخواهی کرد می کشد انتظارت این عالم ای سفر کرده از سفر برگرد شعرِ بی روضه شعرِ بی نمک است یا اباصالح ای بهار حسین می رسد آن زمان که می خوانی روضه ای بر سر مزار حسین بی گمان در کنار شش گوشه از تن و آفتاب می خوانی با دوچشم ترت برای همه روضه های رباب می خوانی پرده ی خیمه را کناری زد دید قرص قمر به دست حسین ناگهان دید دست و پا می زد روی دست حسین هست حسین کاش دیگر نبیند این مادر روی غرق به خون اصغر را یا نبیند به روی سرنیزه غنچه ی ناشکفته پرپر را .
رمضان آمده ای عبد گنهکار بیا نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا در بزن تا که به رویت بگشایند دری سوی خوان کرم حضرت ستار بیا منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور همتی کن به کلافی سر بازار بیا بار عام است و در رحمت ایزد باز است گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک یاد مشک و علم و دست علمدار بیا .
دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید سال نو و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا (ع) آقا خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن تو با لباس شهادت لباس ما آقا
. دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا آقا خدا کند که به اذن علی و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا ✍ اجرا توسط استاد ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ .
. دوباره صفحه پر از اشک شد ، قلم لرزید که ناگهان به صف زائران ، حرم لرزید به جام عشق و ولا ، باده از یقین می ریخت که دست باد خزان لاله بر زمین می ریخت چه قدر رنگ شفق کوچه های کرمان شد چه قدر جامه ز خون بر تن خیابان شد چقدر بر تن این خاک ، جسم پاک افتاد چقدر لاله ی معصوم ، روی خاک افتاد چه قدر از غمشان اشکِ بی صدا برود پدر بدون پسر بعد از این کجا برود ؟ ز ردِّ خونِ گل سرخ ، کوچه ها تر شد چه لاله ها که هدایای روز مادر شد دگر ز لاله و ریحانه او کفن دارد همان که بال و پر صورتی به تن دارد ز خون کودک معصوم ، شهر آذین شد ز گوشواره ی او ، قلب شهر خونین شد به یک طرف که همه پیرو شهیدانند یقین به آن طرف دیگرش یزیدانند شهید معرکه روشن کند حقایق را به خون خویش ، جدا می کند منافق را شکسته از غم این لاله ها ، پر و بال است حرام لقمه از این اتفاق خوشحال است خوش است گرگ درنده ، به آه زوزه ی خود وطن فروش حرامی ، ببند پوزه ی خود نیامده ست بنوشد گلاب و شربت را رسیده است بنوشد می شهادت را خوش آن کسی که دهان تو بست ، ای خائن نجاست از تو مطهر تر است ، ای خائن کجا به پوزه ی سگ می شود نجس دریا که آخر از پس امروز ، می رسد فردا به ساز اهل ستم خائنین چه رقصانند کثیف تر ز کثیفی ، وطن فروشانند برای مکر و خیانت همیشه بی تابند به اسم ، صادق و باطن همیشه کذابند که خائنین همه هم سفره اند با قابیل مترسک سر جالیزهای اسرائیل نمانده خاطرشان این زمین شیران است که صاحب وطن ما شه خراسان است نمانده خاطرشان غیرتی که ایرانیست که زنده در دل ما قاسم سلیمانیست بگو که جان و تن خاک ما شرف دارد بگو که هیمنه از شحنه نجف دارد بگو که بر سر این خاک سایه علم است که گفت کشور ایران سراسرش حرم است عزیز هموطن اینجا سکوت جایز نیست نبرد نرم در اینجا کم از فرائض نیست سکوت بشکن و یاری دین و آیین کن تو لااقل به پیامی جهاد تبیین کن سکوت ، یاور باطل شود برابر حق میان لشگر باطل تو باش یاور حق سکوت ، یاری غیر از خداست این ایام دوباره معرکه ی کربلاست این ایام کجای کرببلایی ؟ کجای راه حسین تو در سپاه یزیدی و یا سپاه حسین ؟ بگو به آن که نزد ناله ای و شد خاموش هنوز ناله ی هل من معین رسد بر گوش خوشا هر آنکه در این روزگار بیدار است نگشته خام مجاز و به راه حق یار است سخن زیاده نگویم که غصه بسیار است هنوز در دل ما داغ دست سردار است ز داغ این همه الاله دیده گریان است چقدر روضه در این روزها فراوان است امان ز این همه غصه امان ز خون جگری کنار نعش پسر ناله می زند پدری سه ساله دخترکی گشت لاله ای پرپر و گوشواره ی قلبی او غمی دیگر غمی نباشد اگر روزگار تاریک است که روشنایی فصل ظهور نزدیک است . ✍ .
دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید سال نو و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا (ع) آقا خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن تو با لباس شهادت لباس ما آقا ✍ .
ای غایب از دو دیده‌ی دنیا! بیا بیا ای روشنیِ ظلمت شب‌ها! بیا بیا چشم انتظار روز ظهورت دو عالم است ای آرزوی قلبی زهرا! بیا بیا ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
(س) روزی که عدو به فاطمه راه گرفت از سیلی او مدینه را آه گرفت برخیز علی نمازِ آیات بخوان هم زلزله شد به کوچه، هم ماه گرفت ✍️مرحوم تا شب به مسیر صبح‌دم راه گرفت سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت دستی _که شکسته باد_ آمد بالا "خورشید" میانِ کوچه ناگاه گرفت ✍️ آیینه‌ی پلک‌ها ترک می‌خواهد زخم جگر انگار نمک می‌خواهد با گریه بیایید به دادَش برسیم مادر وسط کوچه کمک می‌خواهد ✍️ تقدیم به این روزها بیش از گذشته بی‌قراریم ابر بهاریم و جز این راهی نداریم هم داغدار مادر سادات هستیم هم سوگوار شیعه‌ی "پاراچنار" یم ✍️ گرفتم دین و آیین از تو زهرا به درد خویش تسکین از تو زهرا برای آنکه مهدی تو آید... دعا از ما و آمین از تو زهرا ✍️ گنجینۀ راز در دل فاطمه است اوج ملکوت، منزل فاطمه است با نالۀ محسنش هم‌آواز شویم لعنت به کسی که قاتل فاطمه است ✍️مرحوم بر دشمن و دوست اعتبارش پیداست در قد خمیده اقتدارش پیداست کی گفته که قبر فاطمه پنهان است در سینه‌ی عاشقان مزارش پیداست ✍️ ما قطره ولی وصل به دو دریائیم... ما ذره ولی مهر جهان آرائیم... خوشبخترین مردم دنیا مائیم... چون گریه کُن فاطمه‌ی زهرائیم ✍️ آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت... ✍️ عرش از جریان خانه‌اش می‌لرزید از روضهٔ عاشقانه‌اش می‌لرزید دیوار و دری سوخته بود و یک مرد... مردی که پس از تو شانه‌اش می‌لرزید ✍️ سجاده‌ی خویش را که وا می‌کردی تا آخر شب خدا خدا می‌کردی اما درِ خانه‌ی تو را سوزاندند آن‌ها که برایشان دعا می‌کردی ✍️ عمری‌ست که با دعای تو یا زهرا من سینه زدم برای تو یا زهرا من معتقدم شفای عالم باشد... در چایی روضه‌های تو یازهرا ✍️ ای غایب از دو دیده‌ی دنیا! بیا بیا ای روشنیِ ظلمت شب‌ها! بیا بیا چشم انتظار روز ظهورت دو عالم است ای آرزوی قلبی زهرا! بیا بیا ✍️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم