eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Arzi Babolharam.mp3
10.64M
|⇦مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس استاد حاج منصور ارضی
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران آموزش مداحی امام امام حسین(ع) تماس ۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵ madahanpirbakranلینک https://eitaa.com/madahanpirbakran
■کلاسهای آموزش مداحی دوشنبه ها [[خواهران وبرادارن]] ■خواهران♥ دوشنبه ها صبح ساعت9تا10ونیم مقابل مهدیه بزرگ اصفهان ساختمان حسینیه فرهنگی قرآنی ‌■براداران♥ دوشنبه ساعت3زیرخیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان کلاس پیربکران ساعت ۹ صبح کلاس صدا سازی و دستگاهای مداحی شعر پیربکران فلکه آسیاب جنب ورزشگاه تختی سالن حوزه بسیج شهید بهشتی کلاس عملی آموزش مداحی پیربکران چهارشنبه شبها ساعت ۱۹/۳۰هر هفته یک پایگاه بسیج و یا منازل دوستان یا خانواده شهدا تماس ۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵
فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت ✍️
🔹وفات ام البنین مادر حضرت عباس مجلس روضه هفتگی قرائت قرآن - زیارت عاشورا بانوای : کربلایی مهدی عباسی کربلایی بهرام ابراهیمی کربلایی اسماعیل شیروانی محمد مهدی کاظمی دانیال صفری 🔸زمان : چهارشنبه 16 بهمن ماه 98 از ساعت 19:00 🔹مکان : فکله آسیاب ،جنب سالن ورزشی حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی 🔹 هئیت انصار الرضا علیه السلام پیربکران
. شام عزای رحلت ام البنین است اندر جنان در غم امیرالمومنین است رفته ز دنیا همسر مولا عالم بگرید آه و واویلا آه و واویلا(۲) مدینه امشب در غمش ماتم سرا شد شیعه ز سوز داغ او غرق عزا شد اشک ازدو چشم هر شیعه جاری است مولا ابوالفضل جای تو خالی است آه و واویلا شیعه فدای ناله ها و غربت تو بشکسته دشمن در مدینه حرمت تو مهدی بگرید قلب شکسته کنار قبرت در غم نشسته آه و واویلا گرچه همیشه بودی یاد نور عینت تو سوختی از بهر عباس وحسینت ای روح احساس مادر عباس آیدز قبرت عطرو بوی یاس آه و واویلا در مهربانی و وفا بودی تو محشر چون فاطمه بودی همیشه یار حیدر گرچه به دنیا ام الشهیدی در نزدزهرا تو رو سپیدی آه و واویلا @yaghubianreza .
. ای که بودی همسر حضرت مولا ذکر زینب از داغت آه و واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) شب رحلت حضرت ام البنین در جنان می گرید امیرالمومنین واویلا واویلا واویلا واویلا مدینه از داغ او ماتم سرا شد برپا در ماتم او بزم عزا شد واویلا واویلا واویلا واویلا گریدبرتوشیعه ای روح با احساس جان عالم فدایت مادر عباس واویلا واویلا واویلا واویلا @yaghubianreza همچون مادربهرزینبین بودی تو عمری گریان داغ حسین بودی تو واویلا واویلا واویلا واویلا دلها بسوزد بر تو و گریه هایت مدینه شددرسوگت ماتم سرایت واویلا واویلا واویلا واویلا در بقیع غریب مانده تربت پاکت کی شود سر گذارم بر روی خاکت واویلا واویلا واویلا واویلا .
سلام‌دوستان مداح و هنر آموزان آموزش مداحی امام حسین پیربکران کلاسهای عملی که به صورت هیئت انصالرضا هر هفته تشکیل می شود افرار باید در همه جلسات حضور داشته باشد که بتواند در لیست مداحان هفتکی قرار بگیرند ویا در جلسات دعوت شوند باتشکر از شما عزیزان خادم مجمع ذاکرین بخش پیربکران
* حسن لطفی من و این یک نفس بشتاب مادر مرا این لحظه‌ها دریاب مادر شدم مثل رباب این روز آخر عذابم می‌کند این آب، مادر نه دل گرمی نه تسکین مانده باقی که داغی سخت و سنگین مانده باقی ببین از پنج فرزندم برایت فقط یک مشک خونین مانده باقی ز تو حیف است بازویت بیافتد و زخمی بین ابرویت بیافتد چه می‌شد وقت جان دادن عزیزم سرم بر روی زانوی بیافتد زمین خوردن تنت را هم بِهَم ریخت حرامی پیکرت را هم بِهَم ریخت حرم با تو زمین افتاد عباس عمود آمد سرت را هم بِهَم ریخت تو را بست از سرگیسو به نیزه مگر تابت دهد هر سو به نیزه الهی بشکند دستان خولی تو را محکم زد از پهلو به نیزه سرت بر خاک بود و درد سر شد که سرگرمی چندین رهگذر شد سرت برگشت بر نیزه ولیکن شکاف ابروی تو بازتر شد هزاران تیر برتن تا پرآمد هزاران تیر بود و مادر آمد مگر کم بود حجم تیر این سو که غلطیدی و از آن سو در آمد پُر است اینجا پری آتش گرفته لباس و مَعجری آتش گرفته شنیدم روضه ات را بار اول خودم از دختری آتش گرفته چقدر آن قافله شرمنده ام کرد نشان سلسله شرمنده ام کرد تو را نه، کاش مَشکَت را نمیزد بمیرد حرمله شرمنده ام کرد ببین این روز‌های آخری را شنیدم روضه‌ی انگشتری را خداوندا سنان از من گرفته تمام لذت نامادری را
چند نکته و قاعده ی کاربردی در اعیاد : 1️⃣ با لباس شاد و روشن و ظاهری آراسته به مجالس شادی بروید. 2️⃣ از همان ابتدای ورود به مجلس با تبسم و لبخند وارد شوید، و در حین اجرا حتما باید چهره ی تان شاد و خندان باشد، که نا خود آگاه شادی را به مخاطب منتقل می کند و باعث می شود اجرای شما خیلی بهتر و گیرا تر شود ( دلیلی ندارد مخاطبین در مجلس شادی با دیدن چهره ی شما یاد بدهکاریهاش بیفتند ☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️) 3️⃣ شروع مدح و مولودی خوانی با صدای بم و شاد می باشد. 4️⃣ با یک بسم الله الرحمن الرحیم محکم و ذکری مثل صلوات و یا هر چیز دیگری شروع کنید ( یعنی نباید بسم الله الرحمن الرحیم و ذکر گفتنتان مثل مجلس مصیبت باشد، باید لحن و آهنگش متفاوت باشد، و حزن در آن دیده نشود) 5️⃣ یک رباعی صلواتی که فقط بیت آخرش صلوات ( یعنی اسم محمد صلی الله) دارد را می خوانیم. 6️⃣ بعد از ذکر، در ابتدا یک داستان جالب از فضایل و کرامت معصوم مورد نظر و یا فضیلت ایام مورد نظر را بگویید با لحن تقریبا حماسی. 7️⃣ برای ایجاد انگیزه و همراهی مستمعین یک زمزمه از مخاطبین می گیریم مثلا ( یا مولا یا رسوالله ، یا رسول الله مدد ، علی ی ی ی مولا و..... ) 8️⃣ و بعد مدح خوانی را شروع کنید، 🌺طریقه ی مدح خوانی : ☘️ کلمات باید به صورت محکم ادا شوند. ☘️ اوج و فرودها ( زیر و بم کردن صدا) بسیار محسوس باشد. ☘️ از تحریرها زیاد استفاده می شود. ☘️ با توجه به شعر باید چندین اوج و فرود داشته باشیم . ☘️ با توجه به مفهوم و معنا هر چند لحظه یکبار سرعت خواندن را زیاد می کنیم و گاهی هم کم می کنیم. ☘️ در مدح خوانی حتما از تأکید ، زیاد استفاده کنید، ( تاکید در کلمات مهم و کلیدی استفاده می شود) تأکید خیلی به زیبایی مدح خوانی کمک می کند با استفاده که در صوت این آموزش برایتان اجرا و توضیح بیشتر می دهم . ☘️ تا می توانید صدایتان را بالا و پایین ببرید و حتی در طول مجلس چند تا فریاد هم بزنید ( البته کنترل شده نه اینکه جیغ و گوش خراش ، فریاد حماسی و زیبا بزنید) چه اشکالی دارد مجلس شادی هست.
سلام صبح روز سه‌شنبه شما بخیر السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علی إبن الحسین ع ومحمد ابن علی ع وجعفرابن محمد الصادق علیه السلام یا ارحم الراحمین 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 هیچ میدانید که در هر لحظه و هر زمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستندکه قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ 1️⃣👈 *دوربین اول* خود خدا است. أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیه 14 سوره علق آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟ 2️⃣👈دومین دوربین ملائک مقرب خدا مايَلْفِظُ‌مِنْ‌قَوْلٍ إِلاَّلَدَيْهِ‌رَقيبٌ‌عَتيد 18سوره قاف ازشما حرکتی سرنمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند 3️⃣👈 سومین دوربین زمین است. يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ آیه 4 سوره زلزال در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. 4️⃣👈چهارمین دوربین اعضاوجوارح ما تُكَلِّمُناأَيْدِيهِمْ‌َتَشْهَدُأَرْجُلُهُمْ‌كانُوايَكْسِبُون 65 یس درآنروز دست‌ها و پاها شهادت میدهند که چه کاری کرده‌اند. پس حواسمون جمع باشد: این دنیا به دوربین های مداربسته مجهز است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ امام آمد گره خوردند باورها به یکدیگر خبر دادند ساقی ها و ساغرها به یکدیگر خبر تا دورترها رفت، شیطان را مکدّر کرد ز خود بیخود شد و سایید خنجرها به یکدیگر به هم سایید خنجرها و حنجرها، چه لبخندی زدند از آنسوی نیزارها سرها به یکدیگر جوان ها ایستاده کودکان در خواب گل کردند که اکبرها به هم رفتند و اصغرها به یکدیگر چه کردی ای شهادت؟ کیستی آخر؟ هنوز اینجا تو را تبریک می گویند مادرها به یکدیگر بهاری را که زیر پای اسماعیل می جوشد نشان دادند ابراهیم و هاجرها به یکدیگر اگر إنّا فتحنا حاصلش فتحُ المبین باشد بگو آغوش بگشایند دلبرها به یکدیگر ⏹
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین تو همانی که به عشق قبله عالم حسین تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر دست از شرمندگی بردار یا ام البنین جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست گریه با این چشم های تار یا ام البنین بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را پیری زینب دهد آزار یا ام البنین خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در آتش بین در و دیوار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین در میان کوچه و بازار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر اهل بیت احمد مختار یا ام البنین ✍️
بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین
و توسل به ساحتِ مقدس مادرِ ادب سلام الله علیها به نفس حاج سعید حدادیان ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ گویند فقیری به مدینه به دلی زار آمد به در خانه ی عباس علمدار زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب گفتا به ادب با پسر حیدر کرار کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار هر سال در این فصل از این خانه گرفتم بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار گفتا به زنان اُم بنین مادرِ عباس با سوزِ دلِ سوخته و دیدۀ خون بار کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید بخشید بر این مردِ فقیر از ره ایثار خود سائل هر سالۀ عباس من است این عباس دل آزرده شود گر برود زار دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد بگذاشت ز غم گریه کنان چهره به دیوار گفتند همه هستیِ این خانه همین بود ای مرد عرب اشک مَیَفشان تو به رخسار آن سائلِ دلباخته با گریه چنین گفت: کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار بر من در این خانه گدائیست بهانه من عاشقِ عباسم ، نه عاشق دینار من آمده ام بازویِ عباس ببوسم من در پی گل روی نهادم سوی گلزار هر سال زدم بوسه بر آن دستِ مبارک هر بار شدم محو رخِ صاحب این دار یک لحظه بگوئید که عباس بیاید باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون گفتند : فروبند لب ای مرد گرفتار ای عاشق دلسوخته ، ای محو رخ دوست ای سائل دلباخته ، ای طالب دیدار دستی که زدی بوسه جدا گشت زِ پیکر ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی شد قطع زِ تیغ ستم دشمن خونخوار سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک لب تشنه، جگر سوخته، دل شعله ای از نار این طایفه هستند در این خانه سیه پوش این خانه بود در غم عباس عزادار این مادر پیری که قدش گشته خمیده سر تا به قدم سوخته، چون شمع شب تار این مادر دلسوختۀ چهار شهید است گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار این مادر عباس همان اُم بنین است دادند بنینش همه جان در ره دادار *کاروان رسید مدینه ، اینجور نقل کردن یه بچۀ خردسال داره عباس این آقازاده سوارِ بر دوشِ اُم البنینِ .. کنارِ قبرِ پیغمبر شلوغِ مردا یه طرف ، زن ها یه طرف یه وقت دیدن این خانم آمد .. زن ها این صفوف رو شکافتند همه کنار رفتن یه عده ای اشاره می کنن بَشیر .. مراعات کن ... اومد مقابلِ بشیر ، بشیر یه بشارتُ مژده بده یه خبرِ خوش بده .. بشیر حسینم برگشته ؟ خیلی وقته چشم به راهشم از حسینم چه خبر ؟ اُم البنین خبر داری عون رو کشتن ؟_فدایِ حسین از حسینم بگو .. جعفرت رو کشن ؛ _فدایِ حسین میگم از حسینم بگو .. عثمانتُ کشتن ؛ _میگم فدایِ حسین از حسین بگو .. دید هرجوری حرف میزنه حماسه در حماسه متجلی ست .. گفت بزار براش روضه بخوانم .. اُم البنین خبر داری عمودِ آهنین به فرقِ عباست زدن ؟.. ناراحت شد ، بشیر میدونی داری چی میگی؟ پسرِ من قدِ رشیدی داشت ، دست هایِ بلند و قوی داشت ، مگه کسی میتونست انقدر بهش نزدیک بشه ؟.. عمود به فرقش بزنه ؟.. اگه بگی تیر باران شد کشته شد قبول میکنم .. پسرم یَلِ بی نظیرِ عربُ و عجمِ .. یه وقت دیدن شونه هایِ بشیر داره میلرزه .. صدا زد اُم البنین راست میگی به خدا ، اما اول کمین کردن پشتِ نخل هایِ علقمه .. دونه دونه دستاشُ بریدن .. تیر به چشمش زدن .. خبر داری رفته بود آب برا بچه هایِ حسین بیاره؟ .. تیر به مشکش زدن .. دیگه اینجا بود عمود به فرقش زدن .. یه دفعه همه زن هایِ مدینه صدایِ شیونُ و گریه شون بلند شد .. دیدن اُم البنین سلام الله علیها با همون جلالتُ جبروت ایستاده ، خم به ابرو نیاورده فقط نگاه کرد به بزرگانِ زن ها ؛ دیدید ، میبینید چی داره میگه: دیگر مرا اُم البنین مخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم همه گریه کردن ، اُم البنین هنوز اشک نریخته .. تو احوالاتِ امام راحل هست وقتی خبر آقا مصطفی رو بهش دادن دیدن امام اصلاً گریه نمی کنه (این شوکت و بزرگیِ یه نفر) گفتن می خواید گریه کنه ؟یکی بیاد روضه بخواند.. تا اسم امام حسین اومد دیدن به پهنایِ صورت گریه می کرد این درسیِ که ما از اُم البنین یاد گرفتیم .. فرمود بشیر پسرامُ گفتی ، منو پسرهامُ و هر کسی زیرِ این گنبد کبوده ، همه فدایِ حسین .. دیگه بیا از حسین بگو .. همچین که گفت بینِ دو نهرِ آب ذبح الحسین من القفا .. قتل الحسین عطشانا ..* ای حسین .. .
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃
زنی ویژۀ شهادت حضرت اُم البنین سلام الله علیها :ِ سید مهدی میرداماد اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم روزی هزار دفعه ، از قُصه می میرم اُم البنین قمرامُ و کشتن اُم البنین قمراتُ و کشتن اُم البنین پسرامُ و کشتن اُم البنین پسراتُ و کشتن اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، تنها شدم تنها کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا مادر نبودی که ، آب و صدا میزد پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد اُم البنین بی پر و بال رفتم اُم البنین دیگه از حال رفتم ام البنین هر جوری که میشد از خیمه تا ته گودال رفتم ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو غوغای غارت رو ، حد جسارت رو مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم اُم البنین اشکامون و دیدن اُم البنین همه میخندیدن ام البنین نبودی تویِ شام دور سر داداشم رقصیدن ... اُم‌البنین ... آه یا ام البنین
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از روی سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... با دست هایی که رمق نداشت... حسن و حسینش رو در آغوش گرفت... عرضه بداریم یا رسول الله... لحظات آخر طاقت نداشتید ببینید بچه ها رو از کنار شما دور کنند... اما ای کاش شما کربلا میبودین... وقتی دختر ابی عبدالله اومد کنار بدن بابا... صدا زد عمه جان زینب... (هذا نعش من) عمه جان این بدن کیه خدایا با بدن حسین چکار کردند... دختر... بدن بابا رو نمیشناسه... سر در بدن نداره... همه بدن غرق خون... انگشت و انگشتر نداره... صدا زد جانان عمه... این بدن بابای غریبت حسینه... خودش رو انداخت روی بدن بابا... شروع کرد به درد و دل کردن... یدفعه دیدن چند نفر با تازیانه دارن می آیند... خدایا اینا میخوان چکار کنن... کنار بدن بابا ... هم دختر رو زدن هم عمه جانش زینب رو زدن... یدفعه دختر بی تاب شد... صدا زد بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند هر کجا نشستی... دهانت رو خوش بو کن... بگو یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه دل خوشم نام مرا در قلمت جا بدهی به من بی سر و پا در حرمت پا بدهی این منم از همه ی اهل جهان وامانده دل خونین من از عشق تو تنها مانده من خـریدار تـو و عشق تـو و تنهایی ذکر روی لب من در همه روز و همه ی شبهایی آخرالعمر به عشق تو منم جان بدهم بین ارباب و خودم من سروسامان بدهم جان ناقابل اگر در ره عشقت نشود قربانی مـرغ پر بسته بُـوَد در قـفسی زنـدانـی : عمر زاهد همه طی شد به‌ تمناۍ‌ بهشـت او ندانست ‌ڪه در ترک ‌تمناست بهشت این چه حرفیست که در عالم‌بالاست‌بهشـت هرکجا ذکر حسین است همانجاست بهشــت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
🍁 سلام صبح روز سه‌شنبه شما بخیر السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علی إبن الحسین ع ومحمد ابن علی ع وجعفرابن محمد الصادق علیه السلام یا ارحم الراحمین 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 هیچ میدانید که در هر لحظه و هر زمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستندکه قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ 1⃣👈 *دوربین اول* خود خدا است. أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیه 14 سوره علق آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟ 2⃣👈دومین دوربین ملائک مقرب خدا مايَلْفِظُ‌مِنْ‌قَوْلٍ إِلاَّلَدَيْهِ‌رَقيبٌ‌عَتيد 18سوره قاف ازشما حرکتی سرنمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند 3⃣👈 سومین دوربین زمین است. يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ آیه 4 سوره زلزال در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. 4⃣👈چهارمین دوربین اعضاوجوارح ما تُكَلِّمُناأَيْدِيهِمْ‌َتَشْهَدُأَرْجُلُهُمْ‌كانُوايَكْسِبُون 65 یس درآنروز دست‌ها و پاها شهادت میدهند که چه کاری کرده‌اند. پس حواسمون جمع باشد: این دنیا به دوربین های مداربسته مجهز است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
. هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را باید برود تا که ببیند حرمت را الحق که خدای ادبت، ام بنین است حق خیر دهد والده محترمت را گفتم: قسمی یاد بده، گفت: ابالفضل از آذریان یاد گرفتم قسمت را من بار گناهان خودم را نکشیدم اما به روی شانه کشیدم علمت را فردا قلم عفو شود در صف محشر وقتی ببرد فاطمه دست قلمت را این نیز مقامی است که غمخوار تو هستم ممنون خدایم که به من داد غمت را بگذار که در عشق تو این سینه بسوزد دم کن نفسم را که بخوانم دو دمت را "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد .