eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. نگاه از زائر خود بر نداری ز گریه نوحه‌ای بهتر نداری زیارت‌نامۀ بالای سر را کجا باید بخوانم؟ سر نداری ✍ .
هدایت شده از کانال گروه جهادی شهید محمود توکلی بسیج پیشکسوتان شهرستان فلاورجان
کار جهادی به معتای بی قانونی نیست گروه جهادی بسیج پیشکسوات شهرستان فلاورجان ثبت نام می کند بازنشستگان.لشکری و کشوری (تامین اجتماعی √ادارت√آموزش پرورش )و ایثارگران بلای ۵۰سال خدماتی √کشاورزی√پزشکی√خدمات رسانی به نیازمندان هدف جامعه جهت ثبت نام :نام و نام خانوادگی کد ملی و تولد و تخصص را پیامک کنید باتشکر ۰۹۰۱۴۲۰۴۹۸۰ فرهنگی اجتماعی بسیج پیشکسوتان شهرستان فلاورجان https://eitaa.com/joinchat/4016308347C2bc52b7b9c
هدایت شده از رادیو آوینی شهرستان خط شکن فلاورجان شهدا،نامه ها و وصیتها و زندگی نامه ها وکارهای فرهنگی هنری
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
  ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌ مجموعه فرهنگی هنری شهید آوینی افتتاح رادیو آوینی درفضای مجازی چیزی که من ازاین زندگی فهمیدم گوینده:مهدیه هماهنگی:سید مجتبی موسوی سرپرست گروه: علیرضا توکلی https://eitaa.com/joinchat/1052836529C35c977c7ed
. فَابکِ عَلی' رقیه، که او را چه بد زدند فَابکِ عَلی' رقیه، که بر او لگد زدند منزل به منزل، عاطفه اَش غرقِ آه شد هر جا رسید، کعبِ نِئی سدّ راه شد وقتی شبیهِ مادرِ سادات شد مفید از بسکه ضربه خورد، چو او قامتش خمید کوچکترین، بزرگِ حرم شد ز داغ و درد تاثیرِ اوست، بیشتر از صد هزار مَرد از بسکه دید محنت و غمهای عالمین شد پیر راهِ قافله ی زینب و حسین حالا که اینهمه اثرش جاودانه شد مانند فاطمه به تنش تازیانه شد تا گفت یاعلی، کتکی خورد بی هوا یافاطمه که گفت، چَکی خورد بی هوا هر بار، ذکرِ یااَبَتا یاحسین گفت سیلی جواب او شد و بَد ناسزا شِنُفت خسته نشد از اینهمه دردی که میچشید خسته شد از اِهانتِ زشتی که میشنید مویی که بارها دلِ باباش، آب شد در دستِ زجر، گیسوی پُر پیچ و تاب شد از مُشتِ محکمی، که دهانش بخون نشست دندان و لَثّه ها و زبانش بخون نشست لَحنَش ز لَحنِ فاطمه زینت گرفته بود شیرین زبانِ قافله لُکنَت گرفته بود برگشته بود لهجه ی، بابایی گفتنَش داداشی اَش کجاست، به لالایی گفتنَش بر نیزه رَاسِ کودکِ شش ماهه را که دید غَش کرد و خوش زبانیِ لالایی اَش پَرید در آخرِ مسیر، شد از یک نظاره شاد بابا ز نیزه خم شد و یکباره بوسه داد این بوسه را دوباره سحر در خرابه دید وقتی سری، به دیده ی تر در خرابه دید بعد از یکی دو درد دل، انگار جان گرفت در آخرین نفَس، لبِ بابا نشان گرفت لب های پاره پاره به اشکش که شُسته شد چشمانِ خسته اَش، ز همان بوسه بسته شد ✍ .
. ای شاه دین که شاهرگت زیر تیغ رفت تا آسمان ز آل تو فریاد جیغ رفت این سر، سری نبود که بر نیزه ها شود این حنجری نبود که بر نیزه ها شود بر شاخه ی درخت که جای سر تو نیست در دیر راهبان که سرای سر تو نیست راس ترا چگونه به خورجین گذاشتند یا در تنور خولیِ بی دین گذاشتند گاهی به زیر پای ستوران سرت فتاد گاهی به دست نحسِ جهودان سرت فتاد □ □ □ حالا میان تشت طلا جلوه کرده ای در بزم شومِ شام بلا جلوه کرده ای بزم شراب، جای تو و عترتت نبود این جشنها سزای تو و عترتت نبود آن ظلم ها که کوفه بما کرد بس نبود؟ ما را بنام خارجی آورد بس نبود؟ حالا میان خنده ی مستانِ بی نماز ما دست بسته ایم و زبان یزید باز بد زخمه ای به تاب و تبت میزند یزید با چوب خیزران به لبت میزند یزید با آستینِ پاره و بی معجر و نقاب ناموسِ تو به لفظ کنیزی شده خطاب کاری بکن برای دفاع از یتیم خود دانم که حفظ میکنی آخر حریم خود قرآن بخوان که آبروی کاروان تویی تنها پناه قافله ی بانوان تویی قرآن بخوان که ناله ی زهرا رسد بگوش فریاد نازدانه ات آقا رسد بگوش رحمی به حالِ این دلِ از غم کباب کن آقا ترحمی به نگاه ریاب کن .
. سلام الله علیها اقتداره علیمو.. افتخاره علیمو.. اُسکُتوا..که بانفسم ذوالفقاره علیمو.. من زینبم...این صدایِ حیدره.. من زینبم.. دخترِ شیره خدا.. من زینبم..خطبه هام زهراییه.. من زینبم..فاتحِ شامه بلا.. کوفه و شامو..میکنم ویرونه دشمن ما هم..تا ابد ملعونه.. راه من حقه..پس بدونید مردم نام زینب رو..قله ها می مونه یا عقیلة العرب...زينب زينب زينب.. کوهِ عزم و شَرفمو.. فتحِ کوفه س هدفمو.. نورِ چشمِ حسنمو.. دُختِ شاهِ نجفمو.. من زینبم...از تبارِ فاطمه.. من زینبم...معرکه گردانمو.. من زینبم... شِبه شاهِ علقمه.. من زینبم..یک تنه توفانمو.. ابن مرجانه.. میشود سرگردان از تشر هایم..شد تن او لرزان.. با نگاه خود.. مثل شیرِ خیبر کاخِ دشمن را..میکنم من ویران یا عقیلة العرب...زينب زينب زينب.. اومده شیرِ عربی دَستِشه پرچمِ نبی داره میخونه رَجزو.. بَه چه‌نام و چه‌نَسبی من حیدرم..دستمه دستِ خدا من حیدرم..کعبه زایشگاهمه من حیدرم..پادشاهِ عالمو.. من حیدرم..غزوه تفریگاهمه هر کسی اومد..به مصافم فهمید چرخشه تیغه..ذوالفقار و تا دید.. هی عقب رفت و..داد و فریاد میزد اسداللهه.. از تو راهش دَرید.. یا امیرالمومنین...حیدر حیدر حیدر.. .👇
. جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان دادند در خرابه‌ی بی‌سقف، جایشان آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای مجروح از پیاده‌رَوی بود، پایشان شخصی کنیز خواست از آن فرقه‌ای که بود جبریل، خادم درِ دولت‌سرایشان آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان در آفتاب، سوخت رخ مه‌لقایشان آنان که شُست قابله‌شان ز آب سلسبیل از تشنگی پرید رخ و رنگ‌هایشان جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند از نینوا به عرش برین شد، نوایشان کردند نرم، سینه‌ی جمعی که روز و شب زهرا به روی سینه همی‌داد، جایشان جمعی که بود پنجه‌ی ایشان، گره‌گشای بستند دست‌ها ز جفا از قفایشان آن فرقه‌ای که واسطه‌ی رزق عالمند دادند نان به رسم تصدّق، برایشان «جودی»، به روزگار زند خیمه‌ی شهی از آن دمی که گشت گدای گدایشان .
. بند اول: بازم میباره از چشمام بارون باشم یک شب جمعه ای مهمون تویی حضرت شاه و من رعیت تموم زندگیم به تو مدیون مدیون توام ای شاه کرم امسالو بذارم اقا بیام بامادرم بین الحرمین از باب نجات یک سلام ویژه به تو ای آب حیات دل مست تو در تاب و تبه افتخارشه غلام بی بی زینبه مجنون شبم رویای حرم کاش فدا بشه براتو آقاجون سرم اربابم حسین... ---------- بند دوم: زیارتت واسم شده رویا با رویاتم میرم عرش اعلا میدونم اگ نوکر بمونم دعام میکنه حضرت زهرا راه تو حسین بهترین صراط کل عالمی فدای یک نیم نگات یابن فاطمه شاه عرفات کربلا و هیاتت سفینه نجات من خار توام ای نور دوعین دل عجین شده با روضه های تو حسین با نفرینتم حرم میکنی من بدم ولی تویی که درم میکنی اربابم حسین.. ---------- بند سوم: دوباره چشمامون مثل دریاس تو روضه میشیم غرق در احساس میبینم وقتی علم رو میگم رحم الله عمی العباس یابن مرتضى حضرت ادب مرد رزم و نور ماه و سلطان عرب سردار حسین ذکر تو شفا تو مرادی و مریدتن ارمنیا ای خدای عشق معدن سخا تو نهایت غیرت و عفت وحیا بی تابه دلم واسه حرمت اوج عزته بودن زیر علمت اربابم حسین... ---------------