eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
eb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
﷽ و الشّمر جالسٌ نفس انبیا گرفت خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت دارد تمام عرش خدا می خورد زمین و الشمر جالسٌ همه عالم عزا گرفت والشمر جالسٌ همه جا زیر و رو شده خنجر به روی حنجر آقای ما گرفت و الشمر جالسٌ تن صد چاک روی خاک و الشمر جالسٌ نفس مصطفی گرفت زهرا کنار گودی گودال آمده و الشمر جالسٌ دل خیرا لنسا گرفت و الشمر جالسٌ سر او را گرفت و بعد ... زینب به روی تل دم وا احمدا گرفت زینب به روی تل به سر و سینه می زند آنقدر ناله زد نزنیدش، صدا گرفت وحید محمدی .
. السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین.... .
. آقا شنیده ام همهء روضه هات را در مجلس عزا غم و سوز صدات را انگار بغض روضهء جدّت گرفته است بعضی فرازهای دعای سمات را ای نفس مطمئنهء جامانده از حسین! خواندی چنین برای که "والعادیات" را؟ از صبح تا به شام فقط نوحه می کنی این زخم های کهنه و درد بیات را باری شده به شانهء تو گریه لرزه ها اشکت به هم زده جرَیان فرات را داری دعا برای تمام بنی اسد چون عمه جان که کرده دعا آن دهات را مولا به حق ناحیه ای که مقدس است در دست خالیم بده برگ برات را
. یا حسین مظلوم 🖤 آرام جانم یا حسین جان به قربانت از کربلایت می روم با یتیمانت دارم دلی خون از غم و داغ هجرانت از کربلایت می روم با یتیمانت ای یادگار مرتضی نور چشم من دیدم تو را در قتلگه سر جدا از تن روزم سیه کرده چو شب از جفا دشمن بنگر به حال خواهر دیده گریانت از کربلایت میروم با یتیمانت ماه دل آرای شب تیره ی خواهر کو قاسم نیکو لقا ، لاله ی احمر چشمان تر دارد رباب از غم اصغر شد کودکش پرپر چو گل روی دستانت از کربلایت میروم با یتیمانت از تن جدا دست علمدار و سقا شد در خون تپان ، جسم علی ماه لیلا شد راس منیرت دیده ام روی نی جا شد گشته تسلای دلم صوت قرآنت از کربلایت میروم با یتیمانت کرده فراقت یا حسین از جهان سیرم از ماتم آلاله ها زار و دلگیرم اما ندارم شکوه از کار تقدیرم خواهم رضا باشد زمن حی سبحانت از کربلایت میروم با یتیمانت زین جان نثاری ها شود دین حق احیا شرح وصایای تو را زاده ی زهرا تا جان به تن دارم کنم یک به یک اجرا گشته زمین و آسمان محو ایمانت از کربلایت میروم با یتیمانت یا رب به حق حرمت دختر حیدر بگذر ز جرم شیعیان در صف محشر فرما عنایت بر دل "سید" مضطر جان حسین فاطمه مهر تابانت حاجات قلب ما روا کن ز احسانت https://eitaa.com/emame3vom/66509 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 الگوسازی در نوحه 🔹در یادداشت قبل درباره اهمیت هویت‌بخشی به کودکان و نوجوانان در هیأت و همچنین شعر و نوحه‌ای که می‌خوانند به اختصار اشاره شد. یکی دیگر از نکاتی که در این زمینه قابل دقت است، اهمیت معرفی الگو و اسوه‌سازی برای این عزیزان است. همه انسان‌ها و به ویژه نوجوانان دوست دارند، اسوه‌ها و حتی اسطوره‌هایی قدرتمند و بی‌نظیر داشته باشند تا همیشه تصاویر آن‌ها را جلوی چشم خود قرار دهند و سعی کنند در زندگی و رفتار و حتی پوشش ظاهری خود را شبیه آن‌ها کنند. 🔸اما در این میدان، برنده کسی است که با استفاده از ابزارهای مختلف بهترین معرفی را از الگوهای مد نظر خود داشته باشد. کاری که غربی‌ها در این سال‌ها به خوبی انجام داده‌اند و در تهاجم فرهنگی خود به ذهن کودکان و نوجوانان ما هم رحم نکرده‌اند. 🔹آنچه که مایۀ تأسف است، این است که ما با وجود داشتن، الگوهای بی‌نظیر، در معرفی آن‌ها کم‌کاری کرده‌ایم. یکی از شخصیت‌هایی که می‌تواند بهترین نقش را به عنوان الگو نه تنها برای کودکان و نوجوانان ما، بلکه برای همه ملت ما داشته باشد، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است. 🔸همان‌طور که دشمن در این جنگ فرهنگی از ابزارهای خود برای معرفی الگوهایش استفاده می‌کند، ما هم نباید از ابزارهای منحصر به فرد خود غافل باشیم. ابزارهایی که نه تنها بر فکر مخاطب بلکه بر روح و جان مخاطب هم تأثیر مستقیم دارد. یکی از این ابزارهای منحصر به فرد جامعۀ ما، رسانه هیأت و به طور خاص نوحه است. 🔹در این نوحه، به زیبایی و با توجه بر ضرورت‌های یاد شده، تلاش شده حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک اسوۀ همیشه زنده معرفی شود. از نکات قابل توجه این اثر، پیوند زیبای شخصیت حاج قاسم با علمدار کربلاست. پیوندی که با دیدن دست از پیکر جدای حاج قاسم در لحظۀ شهادتش در ذهن‌ها ثبت شد. در این اثر با به کار بردن تعبیر «عمو قاسم» این پیوند، جنبۀ عاطفی هم پیدا می‌کند و همان‌طور که بچه‌ها تعبیر «عمو عباس» را برای سقای رشید کربلا بیشتر می‌پسندند، تعبیر «عمو قاسم» هم برای این سردار پرافتخار دلچسب‌تر است: «ابوفاضل، عموی حرم عشق و / تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم». 🏷 .
. چقدر ناله کنم در عزای تو چِقَدر چقدر روضه و گریه برای تو چِقَدر شفاست ذره ای از تربت و غبار ضریح گرفته اند شفا با دوای تو چِقَدر هوای ابری چشمِ مرا ببند به اشک بگو نفس بکشم در هوای تو چِقَدر چه عاشقان که گذشتند از جوانی خویش خلاصه پیر شدند از دعای تو چِقَدر همین اذان که سر از دامن افق برداشت گذاشت بغض خودش را به پای تو چِقَدر همین که باز ندیده ضریح تو ما را گرفته است دل کربلای تو چِقَدر تویی که بر روی نی رفته ای بی انگشتر بگو به سر بزنم من به جای تو چِقَدر ✍ .
eb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
. دنبال تو ما را به چشم تر می آورد آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد بالای تل دیدم سر بالانشینم... از زیر دست و پا ترا مادر می آورد ای پیکر جامانده روی خاک سوزان! دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد سر درد دارم بسکه خولی مست کرده بعد شبی که بین خورجین سر می آورد من زینبم بر ناقه عریان همانکه... روزی مرا با احترام اکبر می آورد با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد این ساربان ما را اگر بهتر می آورد ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز می آمدی و دخترت پر در می آورد من صبر از کف داده ام قرآن که خواندی خب صبر می کردی کسی منبر می آورد هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که خرما و نان از سفره حیدر می آورد رد می شوم از کوچه و بازار کوفه ای کاش محرم داشتم معجر می آورد ✍ .
قتيل العبرة كاملة ـ خذني اليك.mp3
8.31M
الكلمات قتيل العبرة حسين ........ عزيز الزهره حسين قتيل العبرة حسين ........ عزيز الزهره حسين يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي حبيبي الغالي حسين ......... عشق دلالي حسين منو اللي غيره حسين......... منو اللي غيره حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي طبيب جروحي حسين ........سكنت بروحي حسين عشقت بالذكرى حسين....... عشقت بالذكرى حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي شكثر لاموني حسين..... يانور عيوني حسين محبتك جمرة حسين .......عزيز الزهره حسين عشق وجداني حسين ...... جرى بشرياني حسين جرى بكل قطرة حسين ...... جرى بكل قطرة حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي يانور دروبي حسين ...... تظل محبوبي حسين وهب لك عمره حسين ....... وهب لك عمره حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي شغلت افكاري حسين ......... ياسر الباري حسين ياثاره وسره حسين ............ عزيز الزهره حسين فديتك عمري حسين ......... وهبتك نحري حسين قتيل العبرة حسين عزيز الزهره حسين قتيل العبرة حسين عزيز الزهره حسين يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي
50.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سربازای ظهور🔹 علمی که امروز می‌بینی تو دستمونه‌ رسیده به ما از عاشقای بی‌نشونه جونمونو‌ می‌ذاریم تا بازم تو اوج بمونه حالا وقتشه که، شما نوجوونا‌ علمو‌ بگیرید‌، تا ظهور آقا‌ حالا نوبت ماست، فداکاری کنیم حالا نوبت ماست، دینو یاری کنیم الهی زیر سایۀ نور تو باشیم آقا همه شاهد روز ظهور تو باشیم آقا سربازای پر از شوق و شور تو باشیم آقا «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جدال میون حق و باطل ناتمومه‌ کلاهتو قاضی کن ببین راهت کدومه نفسی که خرج غیر حق بشه حرومه از حالا دلتو، بده دست حسین که پر از نور حق، باشی‌ تو عالمین از حالا دلمو‌، می‌سپرم‌ به آقا از مسیر حسین، نمی‌شیم ما جدا الگو کم نداریم توی این راه پر پیچ و خم از شهیدای‌ کربلا تا شهدای حرم سمت آغوش مولا می‌ریم یه قدم یه قدم «بیا، مهدی زهرا؛ بیا، امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از همین الان شروع کنید به جای فردا امید یه ملت به شماست برای فردا قاسمای‌ امروز، علی اکبرای فردا چشمتون پر عزم، دلا طوفانیه‌ هر یک از شماها، یه سلیمانیه علم انتظار، دست رهبر ماست سربازای ظهور، اسم لشکر ماست ما با مشت گره شده عشقتو داد می‌زنیم پشت پا به کسی که شما رو نخواد می‌زنیم ما هميشه قدم توی راه جهاد می‌زنیم «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» 📝 ✍ 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
سلام الله علیها 🎤 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری
صدا ۰۰۲-۴.m4a
1.07M
و من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم ای مدینه آمد امشب لحظه‌های آخرینم ای مدینه بوده‌ام من یار عشق بود‌ه‌ام من قافله سـالار عشق ای مدینه با دو دست بـسته‌ام رفته‌ام من بر سر بـازار عشق وای من ای وای من ای وای من ** ماندم از كجا بگویم از غم و بلا بگویم ای مدینه بـا تو امشب من ز كربلا بگویم دیده‌ام پـر خون دل آواره را دیده‌ام تن های پاره پاره را من بروی دست بابایم حسین دیده‌ام لبخند شیــر خواره را وای من ای وای من ای وای من ** جان من بر لب رسیده دیده‌ام گلهای چیده مثل عمه بوسه دادم من به رگهای بریده بی كفن جسم بابامو دیده‌ام از تماشایش به خود لرزیده‌ام خم شدم من تن پاره پاره رو در میان بوریـا پیچیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** من ز غم افسرده بودم مثل گل پژمرده بودم اگر عمه نبود اونجا توی خیمه مرده بودم كاروان اشك و ناله دیده‌ام چیدن یك باغ لاله دیده‌ام نیمه شب در گوشه ویرانه من داغ زهرای سه ساله دیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** كنج ویران در برم بود او سه ساله خواهرم بود من خودم دیدم كه رویش مثل زهرا مادرم بود طفل خسته پیكرش آزرده بود پیش چشمم تـازیانه خورده بود گر نمی شد عمه من سپرش او براه شام و كوفه مرده بود وای من ای وای من ای وای من شاعر : سید محسن حسینی✍ .
4_6028438808452665011.mp3
2.12M
سلام_الله_علیها 😭 مداح: *صل الله علیکم یا اهل بیت النبوه* در کوچه ی تو پرچم روضه به سرم خورد یک کاسه ی پر خون غمت را جگرم خورد با ذکر شما تا به خذا اوج گرفتم در موقع توبه پر فطرس به پرم خورد هر روضه که رفتم به درش دست کشیدم دستم زهمان کودکی ام خاک حرم خورد شب سینه زدم صبح شدم اهل مناجات فیض شب روضه به نماز سحرم خورد ... 😭حسین جان ... هرگز نرود پشت در خانه ی اقیار پایی که به فرش حرم شاه کرم خورد باید بشود هر پسرش خادم هییت یک عمر فقط نان شما را پدرم خورد *خدا رحمت کنه همه پدر مادرا رو * شش دنگ دلم خورد به نام تو و زینب وقتی که به شش گوشه ی تو چشم ترم خورد گفتند دل شیعه حسینیه ی زهراست ... ناز قدمش روی دل دربه درم خورد تقدیر من از روضه ی تو قامت خم شد چون قصه ی تنها شدنت را کمرم خورد *والله نمی دونه ادم چی بگه ، انقدر ممنون ابی عبدالله هستیم ما رو به روضه دهه ی سوم رسوند ..." یاد همه رفیقامون " پارسالیا بخیر که دهه ی سوم زنده بودن و با ما گریه می کردن " بی مقدمه برم سمت قتلگاه منتها اینطوری بگم: اومد بالاسرش ...." رسید وقت سفر، سربه زیر شد زینب 2 حسین چشم تو روشن ، اسیر شد زینب ..... 2 هزار،هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال  ز داغ تو پیر شد زینب .... چقدر پای غنیمت کتک زلشکر خورد چقدر زخمی مشته فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر خورد ... زینب همان زمان که به سر نیزه ها هولش دادن ... نشست و حرف نزد ، گوشه گیر شد زینب ... .
4_5789702411354375860.mp3
1.01M
▪️ علیه السلام ▪️ خداوندا شد خزان از غم باغ گلهای نو بهار من پریشان شد همچنان موی عمه ام زینب روزگار من نباشد کس آشنای من به غل بسته دست و پای من ای خدای من(2) ندیده کس شاخ و برگ گل بسته بر زنجیر جفا باشد خودم اینجا زخمی از سنگ امّا دلم در کرببلا باشد گرفته عقده گلوی من قلم شد دست عموی من ای خدای من(2) خودم دیدم عصر عاشورا مادرم زهرا می کند زاری که از گوش نازک طفلی قطره قطره شد جوی خون جاری شده محزون مادرم زهرا شده دلخون زینب کبری ای خدای من(2) خودم دیدم کودکی زیر تازیانه ها دست و پا می زد گهی بابی غریبم گه عمه ام زینب را صدا می زد خودم دیدم شعله ی آتش می کشد سر از خیمه های ما به پیش چشم من و عمّه سر بریدند از لاله های ما .
103.8K
‍ . دركنار جسم تو،ازغم آكنده شدم وقت دفن پيكرت،مُردم و زنده شدم بعدتوسی سال اشكم شد روان قامتم خم شد از اين داغ گران ديده ام شيب الخضيبی ای امان ازاين غريبی (2) برتن عريان تو، بوريا پيچيده ام ازگلوی اطهرت، بوسه ها من چيده ام آتش افتاده به جانم ای پدر غرق خون گشته دهانم اي پدر ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2) خون دل افشانده ام،روی جسم پرپرت چون نظركردم پدر،برگلوی اطهرت تارهای حنجرت خشكيده بود ازعطش برروی هم چسبيده بود ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2) بس كه نيزه خورده ای،پيكرت پاره شده از سنان و خنجری، حنجرت پاره شده جان من قربان زخم پيكرت درگلوی نيزه رفته حنجرت ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2)
4_5841396886837135723.mp3
834.1K
🎆 🌑 🎆 🌑 سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان سپردمت به نسیم و به خارهای سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته در آن شلوغی گودال در آن حرارت سوزان (زبان حال بی بی زینبه) به باد گفتم اگر شد مرتبت کند به خاک گفتم اگر شد گل مرا تو‌بپوشان به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان حسین ... گفت داداش 🏴یا جلو‌رو سنگباران سرت‌ طفلان نبینند 🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی .
1529034129417.mp3
5.9M
🔳‍ 🔳 بریده حنجر خداحافظ عزیز بی سر خدا حافظ علی اکبر خدا حافظ علی اصغر خدا حافظ تو را می سپارم به آغوش صحرا فتاده ز نی سایه ات بر سرما من و گریه ها همسفر در بیابان تو مویه های پر از سوز زهرا مانده، خاکستری از خیمه ها مانده، از قتلگه داغی با ما افتد، بر روی ما چشم اعدا 🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء) ببین از امشب برادر جان شروع کرب و بلای من ملائک را خیره خواهد کرد شکوه صبر و رضای من فتد آتش خطبه هایم پس از این به شام سیه روی این قوم بی دین به لحن کلامم شود زنده حیدر به سعی مدامم شود زنده آئین بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود پیغام کرب و بلا را زینب، فدای تو یا بن الزهراء 🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء) (آقای محمد مهدی سیار) .