eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
10.1هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند 👇
📌 5️⃣ هنر منحصر به فرد ▪️مدّاحی یک هنر منحصربه‌فرد است؛ یعنی ما شبیه این را نداریم در جاهای دیگر. ▪️جاهای دیگر، ابتهال و از این چیزها هست امّا با مدّاحی فرق می کند. دل مخاطب را صفا میدهد و روشن میکند دل او را؛ ▪️این اشکی که می‌بینید جاری میشود، این اشک از دل برمیخیزد. ♻️ انتشار حداکثری با شما ♻️ 💠 مجموعه رسانه مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران 🆔https://eitaa.com/madahanpirbakran
460K
۱۴۴۵ ه.ق (ع) خبر رسیده از راه، دیگه نمیاد علمدار باید بری تو میدون، مادر علمت رو بردار سپردمت به بابا، برو خدانگهدار خدانگهدارت، دست علی همرات خون علی داری، تو هم تووی رگ هات حرمله نامرده، حواستو جمع کن رفتی تو میدون باش، مراقب بابات فدا سر بابات اگه زد، سه شعبه به حنجر فدا سر بابات اگه شد، گلوی تو پرپر فدا سر بابات اگه مرد، تو خیمه یه مادر لالایی گلم لالایی رو نیزه، نیزه دارا، سرتو می دن نشونم نمیشه دیگه مادر، لالایی برات بخونم حرمله با نگاهاش، آتیش زده به جونم نترسی از نیزه، مراقبت هستم اگه بیفتی باز، میفتی توو دستم رو نیزه ها مادر، هنوز چشات بازه کاش لااقل می شد، چشاتو می بستم فدا سر بابات اگه رف، رو نیزه سر تو فدا سر بابات که شکست، دلِ مادر تو فدا سر بابات اگه سوخت، موی خواهر تو لالایی گلم لالایی
. مناجات با (ع) ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم ما پی چیزی به غیر از این غلامی نیستیم با تو ما را می شناسند ای کریم مهربان بی تو ما نزد کسی اصلا گرامی نیستیم ما کبوترهای جلد کنج باب القبله ایم خاک درگاهیم ما، دنبال بامی نیستیم دست ما پیش کسی جز تو نمی گردد دراز در گدائی پخته ایم و غرق خامی نیستیم از ازل مُهر غلامی علی بر ما زدند ما به جز نام علی دنبال نامی نیستیم این دهه یاد لبت ما آب کمتر خورده ایم این دهه ناآشنا با تشنه کامی نیستیم عاقبت از روضه ی روز دهم دق می کنیم در رفاقت با تو اهل بی مرامی نیستیم
. ✅بند اول اباالفضل مددی اباالفضل تویی فقط خصم خوارج سیدی یا باب الحوائج اباالفضل اباالفضل تویی شاه قلبم ماه عالم یا اباالفضل «ع» تویی میر لشکر پور حیدر یا اباالفضل «ع» تویی سر مستور نور علی نور یا اباالفضل «ع» تویی معجز طور امپراطور یا اباالفضل «ع» تویی که در نایاب منی و تو رگ خواب منی و آره ارباب منی ابوفاضل «ع» تویی که پر پروازه منی و قبله ی راز منی و نغمه ی ساز منی ابوفاضل «ع» به حیدر نور دو عینی به والله جان زینبینی یک تنه ارتش حسینی یا عباس یا عباس«ع» ✅بند دوم رقیه جانم رقیه جانم رقیه «س» میخونم با سوز و گریه زندگیم وقف رقیه:«س» رقیه رقیه رقیه «س» جانم به تو قبله ی حاجات مولاتی عمه ی سادات رقیه رقیه (س) تویی زینت روو، دوش سقا یا رقیـــه «س» تویی جان ارباب، ما رو دریاب یا رقیـــه«س» تویی که عشق بابایی و هم قبله ی دریایی و هم شبیه زهرایی و هم یارقیه س تویی تو وصله ی جوونمی و هم دوا و درمونمی و تو سر وسامونمی و یا رقیه به هیشکیم تو ندی حواله رو سینه م همیشه مداله رقیه بانوی سه ساله رقیه رقیه تویی که اسطوره ی عشقی تو شاه بانوی دمشقی رقیه رقیه«س» ✍ 👇
۲۰۲۳۰۷۲۵_۲۱۵۲۵۵.mp3
4.84M
(س) تویی که زار و خسته ای رقیه را صدا کن به گوشه ای نشین و اشک دیده را شفا کن دوای درد ما همه_گره گشای عالمه به دوش میر کاروان_دلیل موج پرچمه به سینه سنگ ماتم حسین زهرا میزنه من الذی ایتمنی صدای بابا میزنه الهی اشکی نچکد ز دیده ی یتیمی الهی از دل برود ماتم دل دو نیمی شب عزا شب غمه_سه ساله قامتش خمه به دوش میر کاروان_دلیل موج پرچمه گل ریاض اطلسی خزان شد از جور و جفا رخ کبود و قد کمان،شهیده ی شام بلا سیه بپوش و امشبی ز ماتمش برادر بخوان به دیده ی تر و بزن به سینه و سر بیا که باز محرمه_ز دیده اشک نم نمه به دوش میر کاروان_دلیل موج پرچمه به زیر گنبد کبود_رقیه ای سه ساله بود ز دیده هاش ستاره و ز سینه پر ز ناله بود حکایت و قصه ی ما به سر رسیده امشب مسافری بی بدن از سفر رسیده امشب پر از نوا و زمزمه_ز داغ سرو علقمه به دوش میر کاروان_دلیل موج پرچمه عنان سر ناقه ی دل به شور و احساس میزنه به همره یا ابتا صدای عباس میزنه خرابه را گل زده با اشک دو دیدگانش اسیری و دربدری برده ز کف امانش «فرات»و آب زمزمه_که غرق داغ و ماتمه به دوش میر کاروان_دلیل موج پرچمه «ذاکرالحسین حاج مهدی بهشتی‌»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محمد حسین پویانفر: ⭕خط قرمز من «آقاست» /اگر انتقادی هم می‌کنیم از سر دلسوزی‌ست، ما نگیم کی بگه⁉️