eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. چونانکه خالق احد ذو المنن یکی است (آذربایجانی) بین تمام حُسن‌فروشان حَسن یکی است (فرود به گوشة درآمد) عالم اگر شود ز گل دل چمن‌چمن (گوشة فیلی) در باغ حسن مثل تو سرو چمن یکی است (گوشه‌های رهاب و درآمد) بین هزار خرمن گل مثل بوی تو (گوشة فیلی با اشاره به گوشة عراق) بوی لطیف عطر گل یاسمن یکی است (گوشه‌های عراق و آذربایجانی) تو ماه عالمی و هزارانت انجمن (گوشة عراق) گویند متفق که مه انجمن یکی است (گوشة عراق) هر کس که دید روی تو را بین پنج تن (گوشة بیات راجع در فضای دستگاه همایون) اقرار کرد کآینة پنج‌تن یکی است (گوشة بیات راجع) ماه خدا دو نیمه شد و گفت آسمان (گوشة عراق) هرچند از ستاره‌پُری ماه من یکی است (گوشة عراق) گرچه تو و علی و نبی را سه پیکر است (گوشة عراق) جان تو و علی و نبی در بدن یکی است (اشاره به آواز بیات اصفهان) آن چار تن که زیر کسا با تواند پنج (اشاره به گوشة نیشابورک دستگاه نوا) یک نور واحدید همانا سخن یکی است (گوشة عراق) اسرار غیب آینه‌ای روبه‌روی توست (گوشة عراق) عین اللّهی و پیش تو سِرّ و علن یکی است (گوشة عراق) صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو (گوشة عشاق) با دست‌های حیدر خیبرشکن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) هر جا سفر کنم دل من در بقیع توست (گوشة عشاق) آری بر این مسافر تنها وطن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) مردی چو جدّ و باب و حسین و تو نیست نیست (گوشة عشاق) چونانکه مثل حضرت صدیقه زن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) هرچند نیست قابل وصف تو یا حسن (گوشة عشاق) اینجا عقیق "میثم" و دُرّ عدن یکی است (فرود در فضای دستگاه شور) شاعر : حاج غلامرضا سازگار گ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللهِ ٱلَّذِي ضَمِنَهُ 🔺 سلام بر تو اى وعده خدا كه آن را ضمانت نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
62.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 «رزق اشک» ♦️ ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - فاطمیه ۱۴۰۰ 🔹 با صدای : کربلایی سید رضا نریمانی 🔹 تنظیم : علی افسری
🩺🌺🍃 🌺 ❇️ بهترین زمان حجامت 💚 پیامبر اکرم ﷺ: ✍️ هر کس در روز سه‏‌شنبه، هفدهم یا نوزدهم یا بیست و یکم ماه، حجامت کند، 👈 این حجامت برای وی شفای همه دردهای سال خواهد بود و افزون بر آن، شفای سردرد، دندان‏ درد، دیوانگی، جذام و پیسی نیز خواهد بود. انجام این حجامت از بیماری‌های این سال به لطف خدا پیشگیری خواهد کرد. 🩸 سه شنبه را از دست ندهید. ✔️ امروز سه شنبه، برابر با ۱۷ جمادی الاول روز مخصوص حجامت است. 🌺 🩺🌺🍃
. سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم، صفتِ کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین، همه در جمالِ تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی، مگر از مقال تو یا علی هله ‌ای مُجلّیِ عارفان، تو چه مطلعی تو چه منظری هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دلبَری که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری چه در انبیا چه در اولیا، نه تو راست عدلی و هم سری به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی توئی آنکه غیر وجود خود، به شهود و غیب ندیده‌ای همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای فقرات نفس شکسته ای، سبحات وهم دریده ای ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای ز فنای ذات به ذاتِ حق بُوَد اتّصال تو یا علی چو عقول و افئده را نشد، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف ز بیانِ وصف تو هر کسی، رقم گمان زده مختلف همه گفته‌اند و نگفته شد، ز کتابِ فضل تو یک الف فصحای دهر به عجز خود، ز ادایِ وصف تو معترف بُلغای عصر به نطقِ خود شده‌اند لالِ تو یا علی تو که خلق هیئت متصل کنی از عناصر منفصل تو که از طبیعت آب و گل بدر آوری صنم چگل تو که می نهی دل معتدل به میان تودهء آب و گل زنم اعتدال ترا مثل به کدام خلقت معتدل که بر اعتدال تو مستدل بود اعتدال تو یاعلی تو ز وصف خلق منزّهی که رسیده ای به کمال رب ملکوتیان جبروتیان همه از کمال تو در عجب که کند چو عقل تو نفس را به سیاط علم و عمل ادب احدی ز خلق ندیده ام که بجای خصم کُشد غضب متحیرم متفکرم همه در خصال تو یا علی تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین تویی آن که از کُشِفَ الغطا، نشود زیاده ترا یقین شده از وجودِ مقدّست، همه سرّ کَنزِ خفا مبین ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی، بزن بدلیل این که به نورِ حق شده منتهی، شرف ِ کمال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی، که در این حدیقه‌ی دنیوی ز بروق نورِ تو مُشتعل شده نارِ نخله‌ی موسوی أنا ربّکم تو زنی و بس، به لسان تازی و پهلوی ز تو در لسانِ موحّدین، بُوَد این ترانه‌ء معنوی که اناالحق است به حقِّ حق، ثمرِ نهالِ تو یا علی تویی آن تجلّیّ ذوالمنن، که فروغ عالم و آدمی ز بروز جلوه ما‌خلق، به مقام و رتبه مقدّمی هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق، که به ذات خویش مُسلّمی به جلالِ خویش مُجلّلی، ز نوالِ خویش مُنعَمی همه گنج ذاتِ مقدّست، شده مُلک و مالِ تو یا علی چو به آب زندگی از قدم گل ممکنات سرشته شد همه را ز کلک منیع حق رقم ممات نوشته شد احدی ز موت نشد رها به حیات اگرچه فرشته شد ز اجل مقام تو شد اجل که اجل به تیغ تو کشته شد تویی آنکه مرگ نبرده جان ز صف قتال تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائیت، ز خداست منصب و مرتبت رسدت ز مایه‌ء بندگی، که رسی به پایه‌ء سلطنت احدی نیافت ز اولیا، چو تو این شرافت و منزلت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین، به کمالِ آل تو یا علی  تو همان مَلیکِ مُهیمنی، که بهشت جنّت و نه فلک شده ذکرِ نام مقدّست، همه وِردِ اَلسنه‌ء مَلَک پیِ جستجوی تو سالکان، به طریقت آمد یک به یک به خدا که احمدِ مصطفی، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن که تکیه‌ء سلطنت، زده‌ای به تخت مؤبّدی به فرازِ فرقِ مبارکت، شده نصب تاج مُخلّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا، جَلَواتِ عِزِّ و ممجّدی متصرّف آمده در یَدَت ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت، بود اعتزالِ تو یا علی تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل به دل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل نه همین منم ز تو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یاعلی به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان به پیاله‌ء دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود، ز میِ زُلالِ تو یا علی ✍ .
نماهنگ علی یا علی.mp3
1.44M
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی 🎙 #️⃣ #️⃣
. رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل .👇
رسیده رزق عالم.mp3
9.07M
◾️ دهه اول ۱۴۰۳ [ رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل - شعرخوانی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی 📝 شاعر:
« واحد حضرت زهرا(س) » بند1️⃣ نمیشه گذشت ، نباید گذشت از ارثیه ی مادر یه چادر سیاه، که می‌گیره نور از صدیقه اطهر چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه چادر فاطمه، قصه ی قداستش فوق بیانه چادر فاطمه ، پرچم خیمه ی صاحب الزمانه به ما رسیده پرچم ، بی منت سجده ی واجب داره ، این نعمت (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند2️⃣ به عشق علی ، به میدون زد و سرباز امامش شد توی کوچه ها ، زمین خورد ولی این اوج قیامش شد چادر فاطمه، تار و پودش ریشه ی غیرتمونه چادر فاطمه، سنگر شیعه ی آخر الزمونه چادر فاطمه، خاکی شد تا علَم علی بمونه بار امانت داره ، رو دوشش می‌ایسته محکم پای ، این پوشش (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند3️⃣ پر از معجزه است ، پر از رحمته پر برکتِ این چادر قیامت چقدر ، شفاعت میشن با نور همین چادر چادر فاطمه ، رو سر خواهرا تاج افتخاره چادر فاطمه ، معنیِ عزته و اوج وقاره چادر فاطمه ، سرپناه توی تمام روزگاره مظهر عفت یعنی ، این مادر به چادرش زد بوسه ، پیغمبر (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) 🖍️ 🖍️ .👇
دارایی ما ، مادر این خانواده است ما را فقط با نام زهرا می شناسند
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن وبخور وبرای من دعا کن بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ولی من صدای دعای تو را نشنیدم... بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خـدا داده ای خـدا خـودش صدای شکستن گردوها را شنیده است اگه به کسی خوبی میکنید سعی کنید بدون منت باشه و بـه خاطر خـدا باشه تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پـروری داند
سردار رشید اسلام، شهید حاج محمد ابراهیم همت در زمان بازگشت از سفر حج... پاییز سال ۱۳۶۰ و استقبال مردم پاوه... در این سفر سردار جاوید الاثر متوسلیان و شهید شهبازی نیز همراه ایشان بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صادق زیباکلام: حتی اگر مسیح هم به خواب ترامپ بیاید و دستور حمله به ایران را به وی بدهد، باز هم آمریکا نمی‌تواند به ایران حمله نظامی کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤖گذر عمر به روایت عمر و زمانی که در اختیار داریم، شبیه حبابی ست که از وجود تا عدم وجودش لحظه‌ای بیش نیست؛ و ما تنها شاهدان خاموش عبور آن هستیم! انگار که چشم ببندی و باز کنی خود را سپید موی و ناتوان ببینی و کار‌هایی که همه نیمه تمام مانده اند…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه خانمهایی که به بهانه هایی چادرنمی پوشند ...😭😭😭😭حتما گوش کنید منقلب میشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سند محکم مظلومیت حیدر بود چادر سوختۀ فاطمه، روشنگر بود کاش اسلام نمی‌دید چنین روزی را آنکه می‌سوخت، جگرگوشۀ پیغمبر بود یاس یاسین پسری داشت خدایا پسری عمر آن غنچۀ نشکفته ز گل کمتر بود گاه ای علّت ایجاد! به خود می‌گویم من و ما کاش نبودیم ولی مادر بود پیر شد بعد تو آقای جوانان بهشت دیدن قاتلت از بس‌که عذاب آور بود آه مادر! چه از آن کشتۀ عطشان گفتی زینبت گفت که این توصیۀ آخر بود آنچه با دیدن آن پشت حسین تو شکست بعدِ پهلوی تو، پهلوی علی اکبر بود ✍️
کوچه های مدینه پر از غمه همه جا سیاهپوش ماتمه با شمام خسته دلای فاطمه اومده وقت عزای فاطمه کاش می شد تا مدینه پر بزنیم یه سری خونه حیدر بزنیم کنار بستر زهرا بیشینیم حال زهرا و علی رو ببینیم ببینیم حال علی غم انگیزه کاسه صبر خدایی لبریزه عقده ی دل علی باز شده سفر فاطمه آغاز شده مرتضی نشسته پیش فاطمه خسته دلشکسته غرق زمزمه رفته از کَفِش دیگه چاره علی حرفای نگفتنی داره علی فاطمه حیدرُ تنها نذاری منو بین دشمنا جا نذاری تو که غم رو توی چشمام می خونی چی میشه فاطمه پیشم بمونی اشک چشم من دوای درد تو معنی غربتم آه سرد تو بخدا می کشیم آه مکش پیش من ناله جانکاه مکش باغ آتیش زده رو صفا تویی مایه ی امید بچه ها تویی آسمون زندگیم تیره شده چشم بچه ها به تو خیره شده پاشو و جارو به این خونه بزن گیسوی زینبمُ شونه بزن سفره ی عمر تو برچیده شده شاخه یاس علی چیده شده كاشكي من بجای تو مرده بودم تُو کوچه تازیونه خورده بودم
ابری شده آسمون چشم من اشک غمه میهمون چشم من مدینه امشب همه غرق خوابن فقط یه خونه بیدار و بیتابن دور یه تابوت همه زار می زنن آروم آروم سر به دیوار می زنن غم دل اونا رو نشون گرفته هر کسی یه جوری زبون گرفته یکی میگه : مادر ما جوون بود پس چرا قامتش مث کمون بود ؟ یکی میگه : صورت او نیلیه یکی میگه : ببین جای سیلیه یکی میگه : که پهلوش شکستن یکی میگه : دست بابا رو بستن حرف دل علی یه چیز دیگه ست دستشو هی میزنه بر روی دست پیشونیشو روی تابوت گذاشته ساعتیه سرش رو بر نداشته حرفای او دلُ کباب میکنه حتى دل سنگُ هم آب میکنه فاطمه جان رفتی و تنها شدم تُو مدینه اسیر غم ها شدم جون على توی سینه اش اسیره كاشكي می شد به جات على بميره بمیره و داغ تو رو نبینه صفا نداره بعد تو مدینه صفای خونه ام ز خونه رفتی باشه ، ولی چرا شبونه رفتی از حال زینبت خبر نداری دختر تو کجا و خونه داری کاشکی شب علی سحر نمی شد فاطمه راهی سفر نمی شد هفت نفر غریبونه بی صدا آروم آرم می رفتن از کوچه ها تابوتیُ روی شونه می بردن جایی که هیچکی ندونه می بردن فاطمه نه ، جون علی رو بردن نیمه ی شب اونو به خاک سپردن