امشب که عزاگوشه ی گودال به پاشد
یک مادرویک خواهرمحزون به نواشد
یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه
******
می گفت که ای مادرامان ازدل زینب
اه ای بدن بی سرامان ازدل زینب
یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه
#زمزمه#شام غریبان
#سیدمهدی میرداماد
@rozevanoheayammoharramsoghandi
29285.mp3
2.29M
#زمزمه#شام غریبان
#،سیدمهدی میرداماد
@rozevanoheayammoharramsoghandi
خیمهه ها می سوزنو،مادرا می سوزنو،بچه ها
چادرا می سوزنو،دامنا می سوزنو،معجر
می سوزنو،پا برهنه می دوند رو خار صحرا
می سوزنو،کربلا پر شده از ذکر یا زهرا
یک سو شب تاریک و تار
یک سو پر از دود و غبار
گم شده بودن بچه ها وقت علیکم بالفرار
پای برهنه روی خار،دنبال هر کس یک سوار
اون یکی چادر می بره،این یکی گوش با گوشواره
امان امان(حسین حسین جان)۳
امان از این(شام غریبان)۳
کربلا غوغا شده،نیزه ها بر پا شده
سر سر دعوا شده،صحبت خاک کردن گلهای زهراست
روی دشمن وا شده،نوبت چشم ها شده
عمه جان تنها شده،تو علقمه میلرزه تن عباس
ای وای بخاطر مقام،غارت اموال امام
کاش صحبت طناب نبود،کاش میشد اینجا کار تمام
دیگه بمونه،ازدحام،دیگه بمونه،سنگ بام
شام غریبان مارو کشت،دیگه بمونه بزم شام
امان امان(حسین حسین جان)۳
امان از این(شام غریبان)۳
#واحد#شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
ای کشته( دور از وطن)۳ وای وای وای
ای تشنه صد پاره تن،(ای بی کفن وای)۳ وای وای وای
شبهای جمعه فاطمه،با ناله و با زمزمه وای ۳
گوید حسین من چه شد،نوردوعین من چه شد وای وای
چشم های زینب خونه،اشک علی بارونه
مادر براش می خونه،حسین غریب مادر
((حسین غریب مادر)۴)۲
ای کشته(دور از وطن وای)۳وای وای وای
ای تشنه صد پاره تن،(ای بی کفن وای)۳ وای وای وای
شاه غریب و بیکس و(بی لشگرم وای)۳ وای وای وای
ای قبله اهل حرم(اهل حرم وای)۳ وای وای وای
میسوزه چشام از تب،لبهای خشک اصغرت وای وای وای
محرم از راه اومد،با ناله و اشک و آه،بگو اباعبدالله،حسین غریب مادر
داغ تو کرده پیرم،آنقدر زبون می گیرم
آخر برات می میرم،حسین غریب مادر
چشم های زینب خونه،اشک علی بارونه
مادر براش می خونه،حسین غریب مادر
((حسین غریب مادر)۴)۲
ای کشته(دور از وطن وای)۳ وای وای وای
ای تشنه صد پاره تن،(ای بی کفن وای)۳ وای وای وای
راس تو ای خون خدا(بر نیزه ها وای)۳ وای وای وای
ای که سرت شد از قفا(از تن جدا وای)۳ وای وای وای
باز حرم تا قتلگه(زینب صدایت می زند)۳
کنار مقتل فاطمه(ناله برات می زند)۲
تو روضه ی امسالت،دلم میاد دنبالت
تا لحظه گودالت،حسین غریب مادر
با ناله ی یا زینب،با نوحه ی یا عباس
هر روز ما عاشور است،حسین غریب مادر
چشمای زینب خونه،اشک علی بارونه
مادر براش می خونه،حسین غریب مادر
#تک ضرب#شب شام غریبان
#حاج محمودکریمی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
حمله به خیام اهل یبت علیهم السلام
شهادت امام حسین علیه السلام
أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَیمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِی الجَوشَنِ، فَقالَ : اُدخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ .فَدَخَلَ القَومُ َأَخَذوا کُلَّ ما کانَ بِالخَیمَةِ حَتّى أفضَوا إلى قُرطٍ کانَ فی اُذُنِ اُمِّ کُلثومٍ ـ اُختِ الحُسَینِ ـ فَأَخَذوهُ وخَرَموا اُذُنَها، حَتّى کانَتِ المَرأَةُ لَتُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَیهِ . وأخَذَ قَیسُ بنُ الأَشعَثِ قَطیفَةً لِلحُسَینِ علیه السلام کانَ یَجلِسُ عَلَیها فَسُمِّیَ لِذلِکَ قَیسَ قَطیفَةٍ وأخَذَ نَعلَیهِ رَجُلٌ مِنَ الأَزدِ یُقالُ لَهُ: الأَسوَدُ، ثُمَّ مالَ النّاسُ عَلَى الوَرسِ وَالخَیلِ وَالإِبِلِ، فَانتَهَبوها. دشمنان پیش آمدند تا به گرد خیمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نیز با آنها بود. او گفت: به درون خیمه ها بروید و جامه ها و متاعشان را بگیرید. مردم وارد شدند و هر چه در خیمه ها بود برداشتند تا جایى که گوشواره امّ کلثوم خواهر حسین علیه السلام را هم گرفتند و گوشش را دریدند. حتّى جامه رویینِ زنان را به زور مىکشیدند و مىبردند. قیس بن اشعث قطیفه اى را برداشت که حسین علیه السلام بر روى آن مىنشست. او از این رو «قیسِ قطیفه» نامیده شد. همچنین مردى از قبیله اَزد به نام اسود، کفش هاى ایشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسایل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند. ............................................................... منابع: 1- مقتل الحسین للخوارزمی: ج 2 ص 37. 2- الفتوح ابن اعثم کوفی: ج 5 ص 120.
#متن مقتل#شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
ده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پیکر بیسر حسین علیه السلام روبرو شدند. راوی میگوید: به خدا فراموش نمیکنم زینب دختر علی علیه السلام را که زاری میکرد و به آواز سوزناک میگفت: «یا محمداه! صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین مُرمل بالدما مقطع الاعضاء، و بناتک سباتا، و إلی الله المشتکی …» یعنی: «یا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر که این حسن توست، به خون آغشته، با اعضایی از هم جدا گشته. بنگر که این دختران تو هستند، اسیر شده و در بیابانها رها گشته. به خدا شکایت بریم، و به علی مرتضی و فاطمه زهرا و حمزه سیدالشهداء. یا محمد! این حسین توست که در این دشت افتاده، به دست زنازادگان کشته شده و باد صبا گرد و غبار بر پیکر او میپراکند. ای اصحاب محمد! برخیزید و ببینید که اینها فرزندان مصطفایند که اینگونه اسیر شدهاند…» مویه زینب آنقدر دلخزاش بود که دشمنان و دژخیمان را نیز گریان کرد.
آنگاه «سکینه» پیکر مبارک پدرش حسین علیه السلام را در آغوش گرفت و شروع به زاری کرد ؛ تا اینکه جماعتی از اعراب چادرنشین ریختند او را کشیدند و از بدن پدر جدا کردند.
لشکریان یزید که به غارت خیمهها مشغول شده بودند، به خیمهای رسیدند که علی بن الحسین السجاد علیه السلام در آن بیمار و تب آلود افتاده بود. «شمر بن ذی الجوشن» شمشیر کشید تا او را بکشد، اما عدهای از همراهانش به او نهیب زدند: «آیا شرم نمیکنی و میخواهی این جوان بیمار را هم بکشی؟» شمر گفت: «فرمان امیر است که همه فرزندان حسین را بکشم». همراهان با شدت مانع وی شدند تا سرانجام دست از این کار برداشت… و خداوند در زرهی از بیماری، جان ولیّ خویش را حفظ فرمود.
سپس دشمن دنی، رذالت و پستی خویش به منتها رساند ؛ «عمر سعد» در بین لشگریانش فریاد کشید: «چه کسی حاضر است که بر پیکر حسین، اسب بتازاند؟» ده نفر ـ که راویان شهادت داده اند هر ده، حرامزاده بودند ــ حاضر شدند که این جنایت و وقاحت بزرگ را انجام دهند. پس اسبها را آماده کردند و آنان را بر پیکر بیسر و قطعه قطعه امام علیه السلام تازاندند؛ آنگونه که استخوانهای سینه امام شکست و نرم شد…
(ای قلم ! چگونه این جملات را مینگاری و از شدت مصیبت، خشک نمیشوی ؟ ای دست! چگونه مینویسی و نمی شکنی؟!) …
اینک، حال زینب را تصور کنید… از یکسو ، شاهد این مصیبتهای پی در پی و جانسوز است؛ از سوی دیگر باید مراقب فرزند بیمار برادر باشد؛ و از سوی دیگر باید دختران و زنان حرم را از بیابانها جمع نماید و زیر خیمههای نیم سوخته گرد آورد…
صحرای کربلا میرفت که تاریک و تاریکتر شود ؛ و گرگان گرسنه، در جای جای آن به دنبال دخترکان و طفلان میدویدند تا شاید گوشوارهای از گوش آنان بکشند یا خلخالی از پای آنان بربایند…
زینبا! چه کشیدی آن شب، در آن شام سیاه غریبان…
الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
منابع اصلی:
۱٫ سید بن طاووس ؛ اللهوف فی قتلی الطفوف ؛ قم: منشورات الرضی، ۱۳۶۴ .
۲٫ شیخ عباس قمی ؛ نفس المهموم ؛ ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن شعرانی ؛ قم: انتشارات ذویالقربی، ۱۳۷۸ .
۳٫ شیخ صدوق ؛ أمـالـی ؛ ترجمه آیهالله کمرهای ؛ تهران: انتشارات کتابچی، ۱۳۷۰
#متن مقتل#شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
متن روضه شام شهادت امام حسین
متن روضه شام شهادت امام حسین علیه السلام ـ متن روضه شام غریبان ـ ازکتب معتبر
نمیدانم امشب باید از کدام غربت گفت؛ چه روضهای خواند؛ و مصیبت کدامین غریب را بازگو نمود.
آیا از بدن پاره پاره حسین علیه السلام بگوییم که عریان در گودال قتلگاه افتاده است؟ یا از بدن عباس علمدار که نه سر در بدن دارد و نه دست؟
آیا از علی اکبر بگوییم که صورت پیامبرگونش را بر نیزه برافراشته اند؟ یا از علی اصغر شش ماهه که اینک در گهواره خاکی خویش به خواب ابدی رفته؟
آیا از یاران حسین علیه السلام بگوییم که غریبانه در گوشه گوشه میدان جان باخته اند؟ یا از کودکان حسین علیه السلام که غم یتیمی و اسیری، یکجا بر آنان وارد شده است؟
از غریبی بگوییم یا از مظلومیت؟ از وفا بگوییم یا از پیمانشکنی ؟ از عطش بگوییم یا از آتش ؟ از عشق بگوییم یا از زینب ؟
خوب نامی بر قلم گذشت.. زینب…
آری! بگذار از زینب بگوییم ؛ که کربلا، از اینجا به بعد، از آنِ زینب است و پیام کربلا، مرهون زینب.
بگذار از زینب بگوییم و از رنجهای زینب. از زینب و از غصههای زینب. از زینب و از قصههای زینب. از زینب و از حماسههای زینب؛ و از زینب و از دل زینب … و امان از دل زینب …
اما از کدامین غم زینب بگوییم ؟ از برادرانی که از دست داد؟ یا از برادرزادگانش که یک به یک به میدان رفتند و باز نگشتند؟ یا از پسرانش که جلوی چشمان گریانش ذبح شدند؟
اگر چه زینب «ام المصائب» است و از کودکی داغهای فراوان دیده ــ ابتدا داغ بزرگ رحلت جدش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سپس مصیبت شهادت مادر جوان ــ و در جوانی فرق شکافته پدرش علی علیه السلام را دیده است و سپس جگر پاره پاره برادر معصومش حسن مجتبی را… اما روزی مانند عاشورا نبود، و داغی مانند کربلا…
قصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید *** دوستان ، غصه ی تنهایی من گوش کنید
گر چه این قصه ی پر غصه به گفتن نتوان *** نه به گفتن نتوان ، بلکه شنفتن نتوان
دختر دخت نبی ، «امِ مصائب» نامم *** کرده لبریز ز غم ، ساقیِ گردون جامم
صبر ، بی تاب شد از صبر و شکیباییِ من *** ناتوان شد خِرَد از درک و توانایی من
باغبانم من و یک سر شده غارت باغم *** چرخ بگذاشته بس داغ به روی داغم
نه که چون جد عزیزی چو پیمبر دادم *** پدر و مادر و فرزند و برادر دادم
پیشِ من ، در پسِ در ، مادرِ من آزردند *** ریسمان بسته به مسجد ، پدرم را بردند
من هم اِستاده و این منظره را می دیدم *** مات و وحشت زده می دیدم و می لرزیدم
بود در سینه هنوز آتش داغ مادر *** که فلک زهر دگر ریخت مرا سوخت جگر
دیدم آن تاج سرم را که دو تا گشته سرش *** بسته خونِ سر او هاله به دورِ قمرش
بعد از آن بود دلم خوش که برادر دارم *** به سرم سایه ی دو سرو صنوبر دارم
غافل از آنکه غم و دردِ من آغاز شده *** به دلم تازه درِ غصه و غم باز شده
رفت از دست حسن گشت دلم خوش به حسین *** شد مرا روح و روان ، قوت دل ، نور دو عین
بعد از آن واقعه ی کرب و بلا پیش آمد *** راه جانبازیِ در راه خدا پیش آمد
حضرت زینب (س) از صبح تا عصر عاشورا، داغ پنج برادر، پنج برادرزاده، چهار پسرعمو و سه پسرش را مشاهده کرد و شهادت دهها تن دیگر از بستگان و یاران برادرش را دید ؛ و شاید اینها همه در برابر رنج اسیری و در به دری ــ که تازه از امشب آغاز شد ــ بسیار اندک بود …
روز طی گشت و نگویم که چه بر ما آمد *** شب جانکاه و غم افزا و محن زا آمد
آن زمان کو که بگویم چه بدیدم آن شب *** خارها بود که از پای کشیدم آن شب
چه بگویم چه شبی را به سحر آوردم *** کوه غم شد دل و چون کوه به پای استادم
چون جنگ به پایان رسید و رأس مطهر حسین علیه السلام را از بدن جدا کردند؛ به لباسهای پاره پاره آن حضرت نیز رحم نکردند و عمامه، پیراهن، شلوار و کفشهای امام علیه السلام را ربودند. شخصی به نام «بحدل» نیز هجوم آورد تا انگشتر حضرت را بدزدد اما بر اثر شدت جراحات و متورم شده انگشتان، نتوانست آن را بیرون آورد، پس خنجر کشید و انگشت مبارک را برید و انگشتر را درآورد…
اسب امام، با سر و مویی خون آلود به سوی خیمهها رفت. زنان و دختران اهل بیت علیه السلام با دیدن اسب خونین و بیسوار، فهمیدند که دیگر بیکس و یتیم شدهاند و صدا به گریه و شیون بلند کردند. «ام کلثوم» خواهر امام علیه السلام فریاد کشید: «یا محمد! یا علی! یا جعفر! یا حسن! کجایید که ببینید با حسین چه کردند؟…»
پس لشکر دشمن به سوی حرم پیامبر صلی الله علیه و آله حمله کردند. از یک سو این خیمهها را آتش میزدند و از سوی دیگر هر آنچه میدیدند غارت میکردند. آنان حتی به حجاب زنان نیز رحم نمیکردند و لباسهای بانوان اهل بیت علیه السلام را میکشیدند و میبردند. زنان و دخترکان، سربرهنه و هراسان، از خیمهها فرار میکردند در حالیکه خار و خس بیابان، پایِ برهنه آنان را می درید…
بانوان حرم، که از خیمهها به سوی بیابان دوی
تاراج خیام امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت آن حضرت
منبع: مقتل الحسين للخوارزمي: ج ٢ ص ٣٧، الفتوح ابن اعثم كوفي: ج ٥ ص ١٢٠.
أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَيمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ، فَقالَ : اُدخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ .فَدَخَلَ القَومُ َأَخَذوا كُلَّ ما كانَ بِالخَيمَةِ حَتّى أفضَوا إلى قُرطٍ كانَ في اُذُنِ اُمِّ كُلثومٍ ـ اُختِ الحُسَينِ ـ فَأَخَذوهُ وخَرَموا اُذُنَها، حَتّى كانَتِ المَرأَةُ لَتُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَيهِ . وأخَذَ قَيسُ بنُ الأَشعَثِ قَطيفَةً لِلحُسَينِ عليه السلام كانَ يَجلِسُ عَلَيها فَسُمِّيَ لِذلِكَ قَيسَ قَطيفَةٍ وأخَذَ نَعلَيهِ رَجُلٌ مِنَ الأَزدِ يُقالُ لَهُ: الأَسوَدُ، ثُمَّ مالَ النّاسُ عَلَى الوَرسِ وَالخَيلِ وَالإِبِلِ، فَانتَهَبوها.
ترجمه: مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى: دشمنان پيش آمدند تا به گرد خيمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با آنها بود. او گفت: به درون خيمه ها برويد و جامه ها و متاعشان را بگيريد.
مردم وارد شدند و هر چه در خيمه ها بود برداشتند تا جايى كه گوشواره امّ كلثوم خواهر حسين عليه السلام را هم گرفتند و گوشش را دريدند. حتّى جامه رويينِ زنان را به زور مىكشيدند و مىبردند. قيس بن اشعث قطيفه اى را برداشت كه حسين عليه السلام بر روى آن مىنشس. او از اين رو «قيسِ قطيفه» ناميده شد. همچنين مردى از قبيله اَزد به نام اسود، كفش هاى ايشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسايل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند.
#متن مقتل #تاراج خیام
@rozevanoheayammoharramsoghandi
AUD-20210806-WA0006.mp3
3.43M
#این دلِ بی دلم
شده دریای غم
#حاج حسین سیب سرخی
▪️✨▪️✨▪️
متن نوحه حاج حسین سیب سرخی این دل بی دلم شده دریای غم
این دل بی دلم شده دریای غم
تو رفتی دلم این دل بی دلم
منتظر نشسته تا بیای از حرم
از غمای حسین کوه دردم
کاش بشه محرم دورت بگردم
آروم آروم دیگه از عاشق
پیراهن مشکیمو آماده کردم
کاش محرم، بشم زائر دربارت
بیام کنار اون ضریح شش گوشت
اینقدر در سینه ام …
روز عاشورا تو قتلگاه سرم تو …
سینه خیز آیم روبه روی گنبد با روی خونی…
@rozevanoheayammoharramsoghandi
*🏴نوحه جانسوز عزای لاله ها*
*#مداح کربلایی رضا ایزی
*بـا نــوای نــی و طـبـل
*به کربلا دشت بلا قافله ی غم آمد*
*وقت عزای لاله ها ماه محرم آمد*
*می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا*
*یابن زهرا یابن زهرا (2)*
ماهی که از خون لاله گون روی شفق می گردد
قرآن زهرا تشنه لب ورق ورق می گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که زهرا از جنان با چشم تر می آید
به قتلگه برای دیدن پسر می آید
ماهی که از خون گلو اصغر لبش تر گردد
شق القمر پیدا ز پیشانی اکبر گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که قاسم می شود فدایی ثارالله
جدا شود دست رشید ساقی آل الله
جان سپارد نزد زهرا با لب تشنه سقا
یابن الزهرا یابن الزهرا (2)
@rozevanoheayammoharramsoghandi
AUD-20210811-WA0113.mp3
8.27M
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
*🏴نوحه جانسوز عزای لاله ها*😔✋
بسیار زیباست حتما دانلود کنید
*مداح کربلایی رضا ایزی🎤🎤*
*بـا نــوای نــی و طـبـل🥁*😭
*به کربلا دشت بلا قافله ی غم آمد*
*وقت عزای لاله ها ماه محرم آمد*
*می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا*
*یابن زهرا یابن زهرا (2)*
ماهی که از خون لاله گون روی شفق می گردد
قرآن زهرا تشنه لب ورق ورق می گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که زهرا از جنان با چشم تر می آید
به قتلگه برای دیدن پسر می آید
ماهی که از خون گلو اصغر لبش تر گردد
شق القمر پیدا ز پیشانی اکبر گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که قاسم می شود فدایی ثارالله
جدا شود دست رشید ساقی آل الله
جان سپارد نزد زهرا با لب تشنه سقا
یابن الزهرا یابن الزهرا (2)
🏴♣️🏴♣️🏴♣️
کانال ر
سخنرانی-01.mp3
34.36M
#حجتالاسلام والمسلمین غفوری
#سخنرانی#شب اول محرم۱۴۰۹
#شهرستان خرمدره
@rozevanoheayammoharramsoghandi
Mirdamad_Shab_3_Moharam_1400.mp3
7.6M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
# چه عجب صفا آوردی،نگو که غذا آوردی
ای طبق ممنونم از تو،که برام بابا آوردی
✨▪️✨#زمینه #شب_سوم_محرم
حاج سیدمهدی #میرداماد
Bazri_Shab_3_Moharam_1400.mp3
3.21M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
# چندشبه بابا،یه ذره نون نخوردم
اسمت روکه میبردم،همش کتک میخوردم ...
◾️🥀▪️#روضه #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#شب_سوم_محرم
حاج محمدرضا #بذری
MirzaMohamadi_Shab_3_Moharam_1400_b.mp3
13.11M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
# از دست ها مپرس که با گوشها چه کرد
از گوشها بپرس که بی گوشواره ماند ...
◾️🌾▪️#روضه #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#شب_سوم_محرم
حجت الاسلام #میرزامحمدی
MirzaMohamadi_Shab_3_Moharam_1400_a.mp3
5.43M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
# تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی ...
◾️🍂▪️#مناجات با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🏴 #شب_سوم_محرم
حجت الاسلام #میرزامحمدی