eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
130 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5926758189319063346.mp3
4.7M
الحرام 🏴 سبک بمیره مادر که بی حالی لبای خشکت ترک داره خدا را شکر چشماتو بستی نبینی بارون نمیباره فدات مادر رمق نداره دستات فدات مادر تکون نخورده پاهات فدات مادر کبود زیر چشمات قدر یک قطره آبم که باشه یه ذره جون میگیری نمیگم زنده میمونی اما یکم توون میگیری لالا لالا لالا لالا 🔃🔃 خسته شدی از نخوابیدن خنده زهرا رو میخواستی تو بغلم گریه میکردی بغل بابا رو میخواستی صدای تیر به گوش من رسیده میگن حلقُ از گوش تا گوش بریده همینه که رنگ بابات پریده تا زنده ام بعد تو واسه من آب خنک عذابه پشت خیمه ها قبری رو کنده این خونه ربابه لالا لالا لالا لالا کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5819092086581889826.mp3
5.56M
‍ شب هفتم محرم الحرام 🏴 🏴 سبک زمینه یا ضرب تک کربلایی جواد مقدم 🎤 🎤 ای غنچه ی ناز ، ای حسرت آب ای عشق حسین ، ای جون رباب بیچاره ی تو لب های فرات گهواره ی تو کشتی نجات داری میزنی پرپر ای پرستوی بی تاب رو زدش به این لشکر واسه تشنگیت ارباب ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... تو خیمه ی غم مادر نگرون قنداقه ی تو غرقابه ی خون رو دستای من پرپر گل روت مشتم شده پُر از خون گلوت آخ نداره که بابات پای به حرم رفتن بیرون بکشم تیرو سر میشه جدا از تن ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... شیش ماهه ی من قربون نگات مونده هنوز هم خنده رو لبات از تو چجوری من دل بکَنم جون میکَنم و خاکت میکنم رفتی و دعام اینه با دلی که شد پُر خون قنداقه ی تو از خاک با نیزه نیاد بیرون ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
4_556979832915756032.mp3
256.4K
‍ ‍⏺دودمه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام ای پراکنده شده پیکر تو دور و برم ، پسرم ای پسرم اربا اربا شده از داغ تو بابا جگرم ، پسرم ای پسرم
⚜️🍂⚜️دودمه _ شبِ هفتم محرم 95 _حضرت علی اصغر علیه السلام _ حاج مرتضی محمود پور ⚜️🍂 ⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ میرسد از خیمه‌ها یارب صدایِ آب آب وای بر حالِ رباب .... آب آوردن به خیمه بهرِ اصغر شد ثواب وای بر حالِ رباب .... کودکی در خیمه افتاده به دامانِ رباب مادرش گوید بخواب .... حرمله داده به جایِ آب بر اصغر جواب مادرش گوید بخواب .... ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
4_556979832915756026.mp3
866.1K
‍ ‍⏺دودمه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر علیه السلام⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب ، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب ، وای بر حال رباب ┏━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┓ کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi ┗━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_556979832915756025.mp3
395.8K
‍ ‍⏺دودمه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر علیه السلام⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است ، در شجاعت حیدر است گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است ، در شجاعت حیدر است کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
صدای کمان حرمله می آید به جنگ صغیـر قافله می آید نوای غم از این غائله می آید عزا در عزا بی فـاصله می آید ** کمـانـه انـدازی آمـده بـا کمـانـش گرفتـه نـورِ یک حنجـره دیدگـانـش کودک بی شیری برده عطش توانـش بانـگ عمـو آب آب بریـده از لبانـش برده عطش خواب او از تـن بـی تـاب او بـر دل مــادر زده نغـمــه آب آب او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** از غـم بـی آبـی حوصلـه سـر آمـده وسّـط میـدان بـر دوش پــدر آمـده گوش حـرمگـاه این سوزِ خبـر آمـده حرملـه این دفعـه با تیر سه پر آمـده تیـر سـه پَر دارد او به سینه شـر دارد او کیــن پــدر دارد و میـل پســـر دارد او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** زوزة تیـر جفـا غـائلـه پـا مـی کنـد از سه جهـت حلقة حنجره وا می کنـد رنـگ عـزا بر رخ قافلـه جـا می کنـد دوش پـدر مقتـل طفـل نـوا می کنـد مـانـده سرِ دوش او خـون بنـا گـوش او چهـره صحـرا شـده نـای بــلا نـوش او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** تشنـه لبـان کرده بر بوسـه تیر اکتفا قلب رباب حزین خون شده از این جفا زینـب غمـدیده در قحطـی مهر و وفا پاره تن از غـم شده پاره تن مصطفی غـم زده اَبــروی او تیـره شــده روی او آمده در دشـت خون تیـر بـلا ســوی او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** سه شعبه ای گفته ایم شنیده اید با عزا امان از آنکس که خود دیده به دشت بلا به خون سرخی که شد از کف او بر سما گرفتـه بغضی عجیـب گلویِ خون خدا غمیـن شـده حال او شکستـه تـر بـال او عزای شش ماهه شد هــوای احـــوال او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** شکسته خاطر حسیـن تا حرمش آمده بـرای تقسیـم غـم با حـرمـش آمده سرشک چشم حسین یا حرمش آمده که سیل خون سوی دریا حرمش آمده سـروری در بنــد او دل زده پیـونــد او کاش که مـولا شـود زین همه خرسنـد او عزا در عزا بی فـاصله می آید صدای کمان حرمله می آید ** برچسب ها : (ع) ، ،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ . دشمن این کودک،طفل بی تاب است اصغرم دشمن،تشنه ی آب است اصغرم لای لای۴ کودکم اصغر،گشته رزمنده دین حق از او،شده پاینده اصغرم لای لای۴ ناگهان از دور،تیر کین آمد بر گلوی آن،بی قرین آمد اصغرم لای لای۴ حرمله آمد،رو به روی او زده با تیرش،بر گلوی او اصغرم لای لای۴ زد بر او با تیر،دشمن کافر گل من اصغر،شد ز کین پرپر اصغرم لای لای۴ گل من اصغر،وقت بشکفتن شده پرپر با،دست اهریمن اصغرم لای لای۴ در بغل دارم،طفل شیرخواره روی دستم شد،گلویش پاره اصغرم لای لای۴ از سوی دشمن،کینه شد افزون از غم اصغر،شد حسین دلخون اصغرم لای لای۴ شد گلم پرپر،از غمش سوزم از دلم زین غم،شعله افروزم اصغرم لای لای۴ ای خدای من،قسمتم غم شد از غم اصغر،قامتم خم شد اصغرم لای لای۴ کودک نازم،طفل خاموشم کشته از کینه،شد در آغوشم اصغرم لای لای۴ شد شهید کین،طفل دلبندم پشت خیمه من،قبر او کندم اصغرم لای لای۴
۱۹ . تو به بحر ولا در نابی در سپهر ولا آفتابی شافع محشری ای علی جان گرچه لب تشنه طفل ربابی آه-نوه ی زهرایی آه-در کرم دریایی آه-هر گره بگشایی آه مددی یا اصغر۳ غنچه ی گلشن آل طاها غربت من شده با تو معنا جان دهی روی دستم گل من می روی در جنان سوی زهرا آه-خیمه در بی آبی آه-از عطش بی تابی آه-تو چه سان می خوابی آه مددی یا اصغر۳ تویی ای کودک بی نظیرم گل بابا و خیر کثیرم پسرم خونجگر گشته ام من داغ تو یا علی کرده پیرم آه-تو چه جولان دادی آه-تشنه لب جان دادی آه-جان به جانان دادی آه مددی یا اصغر۳ حرمله آمده رو به رویت او گرفته نشانه گلویت تا که شد حنجرت پاره پاره کربلا را گرفت عطر و بویت آه-روی دست بابا آه-تو زدی دست و پا آه-ریزد اشک زهرا آه مددی یا اصغر۳ تو زدی دست و پا روی دستم بعد داغ تو از پا نشستم چون نهالی که خشکیده گشته از غم و سوز داغت شکستم آه-رنگ من پریده آه-کس چو من ندیده آه-حنجرت ببریده آه مددی یا اصغر۳ ای گل پرپرم ای علی جان می روی از برم ای علی جان می نهم من تو را در دل خاک با دو چشم ترم ای علی جان آه-غنچه ی بستانی آه-اصغرم عطشانی آه-شده ای قربانی آه مددی یا اصغر۳ مادرت می کشد انتظارت شده در خیمه اش بی قرارت پشت خیمه کنم پیکرت خاک بود اشکم علی جان نثارت آه-ای مه رخشنده آه-شده ام شرمنده آه-بعد توام زنده آه مددی یا اصغر۳
۱۱ شب هفتم شب عطش افتاده ام یاد اصغر یاد شش ماهه ی حسین غنچه گل یاس پرپر غنچه ی شش ماهه پرپر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر دل ها بسوزد بر علی آخرین سرباز حسین گرچه کودک اما بود کودک جانباز حسین جان دادی بر دست پدر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر جانم فدای لب های خشک تو یا علی اصغر بر کشتی نجات بابایت حسین تویی لنگر بر سینه ی بابا زیور مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر خون گریه می کرد از برای تشنگی تو رباب برده پدر تو را سوی میدان تا که گردی سیراب در خیمه گریان شد مادر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر بر روی دستان پدر رفتی سوی میدان علی در پیش چشم دشمنان داده ای تو جولان علی تابیدی چون ماه انور مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر تو بر دست بابا حرمله نشسته رو به رویت با سه شعبه زد از ستم دشمن دین بر گلویت شد بریده از کین حنجر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر حنجر تو بریده شد قنداقه ات پر خون شده مادر غمدیده ی تو در خیمه ها دلخون شده داغت زده بر دل آذر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر مولانا یا علی اصغر
🔶 نشان مظلومیت 🔶 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ. و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال‏ ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول‏... و نقل است كه وقتى أصحاب و تمام نزديكانش به رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!. گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود: همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند. در گذشته و فرزندش كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند. همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم. واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم و گرد آوردند. سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم. در ريختن خون من براى كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند. و با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند. و اين بخاطر مسأله‏اى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى: يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند. پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيده‏ام. نقره‏اى كه از طلا خالص شده، و من نقره‏اى هستم كه فرزند دو طلا مى‏باشم. چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم. زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار و است. ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده. و او در روز احد يورش و حمله‏اى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد. سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود. اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند. عترت نيكوى مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه. علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مى‏پرستيد. از ابتدا به بتها كينه مى‏ورزيد و لحظه‏اى با قريش آنها را سجده نكرد. دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت. 📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱ 🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج