فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀▪️🥀#ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
#یاقمرالعشیره
4_922741116153895010.mp3
3.3M
🥀🌾🥀خیلی دعا کردم نشد
مشکُ بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم
رفتم که برگردم ،نشد...
Be Ali Begoo ~ Music-Fa.Com_۲۰۲۱_۰۸_۱۲_۱۴_۳۵_۴۵_۶۲۵.mp3
10.54M
یهحرمدارهاربابُ...
#یاسَیِّدی✨
#امام_حسین علیه السلام
مداحی آنلاین - ساقی کودکان - فیروززاده.mp3
9.24M
🏴#استودیویی #شیرازی #تاسوعا #محرم
🥀▪️🥀ساقی کودکان روان شده علقمه
🥀▪️🥀تا که آب آورد به گلشن فاطمه
#مهدی_فیروززاده
🔰#امضای طومار فاطمه سلام الله علیها
#کلام_علما
✨🍃#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🥀🏴#شب_عاشورا
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما
خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین
بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب
یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب
یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر ز تن او بریده شد
یابن الشبیب پیکر جد غریب ما
در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد
یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟
جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟
یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن
یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر
محمود اسدی
✨🍃#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍂🏴#شب_عاشورا
دل که عاشق بشود واله و سر گردان است
چشم هم در پِیِ این عشق فقط گریان است
راه تسکین فراق و غم و محنت اشک است
دل که خشکید فقط چارهء آن باران است
حلقهء روضهء ارباب بُوَد عرش خدا
هر چه فیض است در این دایرهء امکان است
شاه و رعیت درِ این خانه همه مُحترمند
نوکر این حرم عشق خودش سلطان است
کربلا یک کلمه هست ولی در معنا
شرح آن باطن آیات همه قرآن است
شرح بی تابی زینب شب عاشورا چیست
که از این مصرعِ غم بر لب عالم جان است
باید امشب به سر و سینه زنان دَم بدهیم
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ولی افسوس قرار است ببیند زینب
صبح فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است
بدنش هیچ چه سازد که ببیند به درخت
سر بُبریدهء یار است که آویزان است
لطمه اینجاست روا، هر که غروب فردا
موی زینب بِکِشد پست تر از حیوان است
مجتبی صمدی شهاب
✨🍃#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍁🏴#شب_عاشورا
میشود روشنی ِ خیمه بمانی تا صبح؟
مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح
میشود رَحم كنی حرفِ جدایی نزنی
تا پیِ ِ چاره مـرا سر نَـدَوانی تا صبح
منتت دارم و میخواهم اگر راهی هست
مَحضِ این خاطرِ آشُفته بمانی تا صبح
چه به روزِ تو میآرند خدا میداند
زنده نگذاردم این دلنگرانی تا صبح
روبرویِ تو اگر گریه اَمانم بدهد
بر ندارم نِگَه از رویِ تو آنی تا صبح
دهـنِ خشک و لبِ پُر تَرَكَت نگذارد
دلِ رنجورِ مرا تاب و توانی تا صبح
بُغض پا پیچِ گلویم شده و میترسم
كار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح
هول كردم به زمین خوردم و میخواهی
خاک از چادر زینب بتكانی تا صبح
بنشین سیر نگاهت كنم ای یوسفِ عشق
لحظهها میرود و نیست زمانی تا صبح
میشود فاتحهی پوشیه و روسریِ
خواهرِ خونجگر از پیش بخوانی تا صبح
چشمِ بارانیتان میدهد امشب خبرم
از بَلایی كه قرار است بیاید به سرم
وای بر حالِ دلِ خواهرِ تو فردا عصر
میخورد چنگ به بال و پرِ تو فردا عصر
آسمان را ز عطش دود فقط خواهی دید
رَمقی نیست به چشمِ ترِ تو فردا عصر
سرِ ششماههی تو میشود آویز به پوست
ارباً ارباست علیاكبرِ تو فردا عصر
میبَرد لشكری از نیزه حوالیِ حرم
تكهتـكه تـنِ آبآورِ تـو فردا عصر
تك و تنها وسطِ دشت و بیابان چه كند؟
دامنش سوخت اگر دخترِ تو فردا عصر
چنگِ یک مُشت سنان در طمعِ گیسویت
میزند پَرسه به دور و بَرِ تو فردا عصر
هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع كنند
بیشتر كشف شود پیكرِ تو فردا عصر
چكمهای سرخ میافتد به رویِ سینهی تو
خنجری كُنـد رویِ حنجرِ تو فردا عصر
سخت دعواست سرِ جایـزهی بیشتری
بینِ گودال برایِ سرِ تو فردا عصر
آخرینخواهشم این است دعا كن برسم
زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر
علیرضا شریف
▪️🌿▪️#حضرت_زینب سلام الله علیها
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍁🏴🍁🏴#شب_عاشورا
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم
عصر فردا ته گودال تو را می بینم
آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم
شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم
چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری!
از من خسته به والله! زمین گیر تری!
مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد
من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد
عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن
ته گودال به چشم تر من رحمی کن
من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم
تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم
آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم
از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم
سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد
زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد
پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟
نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم!
بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم
خنجری کُند به پشت سر تو می بینم
بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟
چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم!
تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم!
مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم
قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم
وحید قاسمی
🍀▪️✨#حضرت_زینب سلام الله علیها
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍃▪️🏴#شب_عاشورا
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم
تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم!
پدرم گفت که یک روز اسیری دارم
پدرم گفت که یک روز بلا می بینم
سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم
وحید قاسمی
🌱✨▪️#حضرت_زینب سلام الله علیها
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🌴🏴#شب_عاشورا
خیمهها را یکییکی گشتم
تا که امشب تو را نگاه کنم
تا دل سیر گریهای بکنیم
تا دَمِ صبح آه آه کنم
پشتِ این خیمهها،چرا بر خاک؟
فکرِ این تشنهی صدایت باش
خارها را که حال میچینی
جان من فکر دستهایت باش
تازه خوابیدهاند طفلانت
سایهیِ میرِ خیمه کم نشود
دلِ من میتپد دعای کن
بی علمدار این حرم نشود
هرچه خواستم رباب بس بکند
آنهمه آه و ناله را که نشد
هرچه میخواستم ببافم باز
گیسوانِ سه ساله را که نشد
اصغر امشب که خواب رفته ولی
حال و احوال مادرش پیداست
با خودش تا به صبح میگوید
که سفیدیِ حنجرش پیداست
خواب دیده که شیرخواره یِ او
لبش از آفتاب خشک شده
کاش میشد بگیرد از شیرش
حیف شیر رباب خشک شده
جان مادر بیا و از پیش
من نه طفلان بی پناه نرو
هرکجا می روی برو اما
سمت گودال قتلگاه نرو
حسن لطفی
🌱✨▪️#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍂🏴🍂#شب_عاشورا
نیرو نمانده است به بازو برادرم
تا نیزه های در بدنت را درآورم
ای عمر من چگونه تنت اینچنین شده
بالا بلند قامت تو چون نگین شده
با تیغ و تیر پیرهنت ریز ریز شد
از نعل های تازه تنت ریز ریز شد
ای پاره پاره تن به زمین ریختی حسین
از دست های من به زمین ریختی حسین
یک لحظه قلب من متحیر شد و شکست
بردند نیزه ها بدنت را به روی دست
دستی سیاه پیرهنت را ربوده است
هر نیزه قسمتی ز تنت را ربوده است
نشناختم اگر که تو را حق بده حسین
آه ای مرملٌ بدما حق بده حسین
چون چاره نیست از بدنت دور می شوم
با تازیانه ها ز تنت دور می شوم
زخمی ترین بدن به که بسپارمت حسین؟
تنهاترین من به که بسپارمت حسین؟
از لحظه ای که گرگ صفت ها رها شدند
خلخال ها روانه ی بازارها شدند
غربت ببین چگونه سفر می برد مرا
فریادهای حرمله سر می برد مرا
خولی برای بردن تو کیسه جور کرد
گویا هوای کوفه و نان تنور کرد
حسن کردی
🔸▪️🔸#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴✨🍂#شب_عاشورا
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
قاسم نعمتی
🌱▪️🌱#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴🍁🏴#شب_عاشورا
سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود
پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود
آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت
شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود
عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک»
چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود
غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها
خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود
سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن...
دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود
حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید
خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود
خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای...
صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود!
مرضیه عاطفی
🍀✨#حضرت_زینب سلام الله علیها
🏴#شب_دهم_محرم
🏴💫🏴💫#شب_عاشورا
شمعم که با نگاهِ تو آتش گرفتهام
امشب کنارِ آهِ تو آتش گرفتهام
پیرت شدم نگاه به این پیرزن بکن
امشب بیا و خواهرِ خود را کفن بکن
امشب غنیمت است برایم چه میکُنی
آقا شکسته است صدایم چه میکُنی
امشب نشستهای ولی از من جُدا چرا
ای جانِ خیمه پشتسرِ خیمهها چرا
امشب به پشتِ خیمه چرا خار میکَنی
این خاک را برایِ که اینبار میکَنی
با این قلاف قبرِ که را میکُنی درست
این قبر کوچک است چرا میکُنی درست
یک پلک هم به هم نَزَنم تا نرفتهای
گیسویِ خویش را نَکَنم تا نرفتهای
گفتند عمه دخترکان: نامه آمده است
عمه عمو کجاست اماننامه آمده است
از پیشِ پاسبان حرم آمدم حسین
از سمتِ مهربانِ حرم آمدم حسین
گفتم به خیمه موقعِ هنگامه نیست نیست
بسکُن رباب حرفِ اماننامه نیست نیست
یگ گوشه رفته تا نخِ قنداقه وا کُنَد
پیراهنی که تازه خریده است تا کُنَد
هِی دستهایِ کوچکِ مهتاب را نَبوس
بسکن رُباب بچهی در خواب را نَبوس
از مَشک ، تازه خورده کمی آب میپَرَد
آرام بو کُنَش گُلَت از خواب میپَرَد
امشب دلم برایِ حرم شور میزند
اصلاً دلم برای خودم شور میزند
مادر که رفت بعدِ پدر هم حسن نماند
از پنج تا کفن به خدا یک کفن نماند
امشب نشستهام که خودم را کفن کنم
فکری برایِ آنهمه دستِ بزن کنم
امشب که فکر میکنم از حال میروم
فردا چقدر بر سرِ گودال میروم
امشب زِ درد بر جگرم دست میزنم
فردا چقدر بر کمرم دست میزنم
امشب زِ خاک خار اگر جمع میکنیم
فردا میانِ تیغ ، پسر جمع میکنیم
امشب غبار از سرِ گیسوت میکِشم
فردا غروب نیزه زِ پهلوت میکِشم
امشب کنارِ مادر خود میخورم زمین
فردا غروب با سرِ خود میخورم زمین
حسن لطفی
✨🍃#امام_حسین علیه السلام
🏴#شب_دهم_محرم
🏴▪️🌱#شب_عاشورا
آن تندباد تیر، بگو با تنت چه کرد؟
با قلبِ مثل آینهی روشنت، چه کرد؟
وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است،
با ما، ببین که روضهی افتادنت چه کرد
میگفت روضهخوان: که تنت غرق تیر بود
هر تیر، واژگون که شدی، با تنت چه کرد؟
افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا
بر خاک، سنگ، با رخِ بیجوشنت چه کرد
انداخت این سه شعبه تو را، باغبان! ببین
با حلق نازکِ گل در گلشنت، چه کرد
جان داد خواهرت، به خدا! تا که دید، شمر
با چکمه، در کشاکشِ جان دادنت چه کرد
ای بوسهگاه مادر دریا، گلوی تو!
آن تیغ کُند، با رگ و با گردنت چه کرد
از حال رفت و بیرمق افتاد روضهخوان
دیگر نگفت از اینکه پس از کشتنت چه کرد
یا ایها العزیز! پس انگشترت کجاست؟
آن گله گرگ، با تن و پیراهنت چه کرد؟
لرزید آسمان، چو دویدند اسبها
بر سینه زد رسول، مگر دشمنت چه کرد؟
قاسم صرافان
🥀#روضه_حضرت_عباس_ع
🥀#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....روضه دفتری
🕊﷽🕊
🌷#دفتری_امام_زمان_عج
🕊#دفتری_امام_حسین_ع
🌷#دفتری_حضرت_علی_اصغر_ع
🕊#گریز_به_حضرت_علی_اصغر_ع
🌷#کانال_روضه_دفتری
🕊#شعبان
🌟ماهدیه کنیم بروح احمدصلوات
🌟برآدم و نوح وهم محمدصلوات
🌟بر جمـه انبیا و اوصیا باد سلام
🌟بر خاتم انبیا محمــــد صــلوات
(#دعایفرج)
🔸 #السلامعليكيامولایصاحبالزمانيابنرسولالله
🔸 #السلامعليكيابنأميرالمؤمنين
🔸 #السلامعليكيابنفاطمهالزهراءسیدهنساءالعالمين
🔸 #السلامعليكيابنالأئمهالحججعلىالخلقأجمعين
🔸 #السلامعليكیامولای
🔹 #یاصاحبالزمان..3
🌾خوشا روزی که غمخوار من آید
🌾شبـــــی آقا به دیـــــدار من آید
🌾خوشــــا روزی که ماه من بیاید
🌾به پایان آن شـــب تار من آید
♻️آقا جان..امروز به هزار امید اومدیم تو مجلس..
مگه میشه مولا جوابمون رو نده؟
🌾خوشاروزی که دردل غم نباشد
🌾شـــب شادی دلــــدار مـــن آید
آقا جان..
🌾بجزدیدارتو آقاجان کاری ندارم
🌾بیــــا تا آخـــــرِ کار من آیـــــــد
🌷#یابن_الحسن..
⏪ان شاالله بیاد اون روزی که امام زمان تکیه به دیوار خانهٔ کعبه بزنه..
لحظه ای که صدا میزنه..
#یااهلالعالماناالمهدی
#یااهلالعالمانجدیالحسینقتلوهعطشانا
🌷#یابنالحسن..
(همه صدا زدند)
⬅️ماه ماه شعبانه..
(ماهی که پیامبر اکرم می فرماید: ماه شعبان ماهیه که اعمال انسانها بالا می ره..در حالیکه مردم از اون غفلت می کنند)
بهترین و خالص ترین عمل چیه پیش خدا؟
گریه برا مصائب اهل بیته.. مخصوصا یکی یه دونهٔ خدا ابی عبدالله..
قدر اشک چشمتُ بدون..
⬅️تو همین ماه شعبان دو تا قنداقه رو ملائکه به آسمونا بردند..
یکی قنداقه ابی عبدالله بود..
یه وقت بیبی دوعالم نگاه کرد دید حسینش تو گهواره نیست..
(مضطرب شد نگران شد..مادره دیگه دل نگران میشه)
⏺پیغمبر فرمود فاطمه جان نگران نباش، آسمونیا چشم انتظار حسینت بودن.. ملائکه عاشق زیارت پسرت بودند..آسمونیا میخواستن حسینتو ببینند..
بعد از سه روز قنداقه ابی عبدالله رو سالم آوردن برای مادرش، خانم فاطمه زهرا..
🍁(دومین قنداقه که به آسمان برده شد میدونی کدوم قنداقه بود)
⬅️قنداقهٔ نازدانهٔ امام عسکری و نرجس خاتون..
اصلا نازدانه همه عالمه..
ولی نعمت همه مونه...
قنداقه آقا صاحب الزمان رو هم به آسمان بردند،،
بعد مدتی برگردوندن..
اما اما اما..
(هااا...بعضیا فهمیدن چی می خوام بگم..جلو جلو رفتن تو روضه...)
⬅️آخ من یه مادری رو سراغ دارم تو خیمه.. رو خاک ها نشسته..هی دست رو دست میزنه..
میگه ای خدایی که یوسف رو به یعقوب برگردوندی، ،پسر منم بهم برگردون..
ای (رباب)3 ..
(امان دل از دل رباب)2
نام باب الحوائج علی اصغر امام حسینه..
🔆🔅به نیت اونایی که التماس دعا گفتن..
آی مریض دارا.. حاجت دارا.. آی جوون دارا..آی گرفتارا.. بندِ قنداقهٔ این آقازاده رو بگیر..
(علمای بزرگ وقتی حاجت بزرگی داشتن متوسل میشدن به روضهٔ علی اصغر ع)
آی آبرو دارا..آی آرزومندان کربلا..
اما یه وقت دیدن ابی عبدالله وسط میدان حیرانه..
♻️( خدا نیاره برا هیچکس به چه کنم ،چه کنم بیفته)
⏪آره والله،، همه کارهٔ عالم،، چاره ساز عالم،، ارباب من و شما نمی دونه چکار کنه..
یه قدم سمت خیمه برمی داره..
دوقدم برمی گرده..
نمی دونه چی جواب مادر علی اصغر رو بده..
اما دیدن قنداقهٔ علی اصغر رو زیر عبا پنهان کرد..
بجای اومدن به خیمه..
آخ رفت پشت خیمه..
داره برا علی اصغرش قبر آماده میکنه..
آاااخ..الهی هیچ بابایی به روز حسین نیفته..
الهی هیچ بابایی برا جگر گوشه اش قبر آماده نکنه..
⚜آخ گُلِ نشکفته ام راچید دشمن
⚜سپس براشک من خندید دشمن
⚜الهــــــی که نبیـــــند باغبانـــی
⚜شـــود یاس سپیدش ارغــوانی
⬆️(اوج)اومدن گفتن رباب..
اگه می خوای یه بار دیگه بچه تو ببینی.. زود برو پشت خیمه..
اما یه وقت رسید.. دید حسین، علی رو داخل یه قبر کوچولو گذاشته..
می خواد خاک بریزه..
صدا زد مهلا مهلا یابن الزهرا..
آقا جااان..
اجازه بده یه بار دیگه صورت قشنگ اصغرمو ببینم..
آقا جان مادرم طاقت ندارم..
بزار یه بار دیگه علی مو ببینم..
آخ مادر سیرابت کردند مادر..
با تیر سه شعبه آبت دادن مادر..
آخ علی جان..
🦋(دشتی)
🍂لالایی کودکِ ناخورده شیـــرم
🍂شدی سیرابِ خون طفلِ صغیرم
🍂دعا کــــن بعد تو مادر بمیـــــرد
🍂نباشــد قبـــر تو در بر بگیــــرد
✅خدابه حق ابی عبدالله ع..
به حق شیرخوارهٔ حسین...علی اصغرع..
به حق ناله های دل خانم رباب..
هرکسی با هر حاجتی اومده..
امروز کسی دست خالی برنگرده..
⏹همهٔ حاجات مد نظر، رأس همه حوائج فرج آقامون مولامون صاحب الزمان،از عمق وجودت ناله بزن..بگو..
#یاحسیــــــــن
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋