eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
Majid Banifateme - Arbaein No2 (128).mp3
3.84M
  روی حسینی     🍂🍂▪️🍂🍂▪️🍂🍂 سلام آقا سلام ، تو راه کربلام به امید خدا منم دارم میام با کوله بار اشکم با کوله بار آهم یه اربعین دیگه ایشالا توی راهم تو راه کربلا منو می بینی انی احامی ابدا عن دینی تو موکبا کنار من می شینی انی احامی ابدا عن دینی انی احامی ابدا عن دینی روی دوشم علم ، قدم پشت قدم  ایشالا میرسم شب جمعه حرم قدم بذار رو چشمام که موقع نزوله بذار منم بفهمم  زیارتم قبوله فدای اسم تو چقدر شیرینی انی احامی ابدا عن دینی تو پادشاهی و منم مسکینی انی احامی ابدا عن دینی انی احامی ابدا عن دینی قرار عاشقا نجف تا کربلا نفس پشت نفس به امید خدا اگر که حسن مطلع امیرالمومنینه حسن ختام تو صحن یل ام البنینه از ابتدا تا انتهای این راه روحی لک الفداء اباعبدالله با زائر تو میگه خورشید و ماه روحی لک الفداء اباعبدالله روحی لک الفداء اباعبدالله @rozevanoheayammoharramsoghandi
Majid Banifateme - Arbaein No1 (128).mp3
7.75M
روی اربعین # شب 7 صفر    ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ستون به ستون می روم ستون به ستون می روم دلم غرق خون می روم . به جوش و خروشم علم روی دوشم . من افتاده بودم بی تو زار و حیران دستم را گرفتی تا گفتم حسین جان . تربته شفا حسین ساکن کربلا حسین . قدم به قدم اشک و آه به هر موکبی ذکر شاه . پریشان و گریان به یاد اسیران . با یاد تنت ای در صحرا فتاده می آیم به سویت با پای پیاده . تربته شفا حسین ساکن کربلا حسین . غبار رهت بر سرم خیال حرم در برم . بیایم به گریه به جای رقیه . نذر دخترت شد حج اربعینم شاید مثل بی بی رویت را نبینم . تربته شفا حسین ساکن کربلا حسین @rozevanoheayammoharramsoghandi
Mahmood Karimi - Arbaein No10 (128).mp3
5.23M
ای پسر فاطمه من زائرم از کریمی 💫🏴💫🏴💫🏴💫🏴 ای پسر فاطمه من زائرم با دل خود در حرمت حاضرم خون دل و زمزمه آورده ام نوحه ای از فاطمه آورده ام بنی بنی بنی بنی نظاره کن قلب کباب مرا چرا نمیدهی جواب مرا پیکر صد چاک تو در کربلا سر بریده ات به شام بلا ای به فدای بدن بی سرت کجاست عباس و علی اکبرت آمده ام ناله به کویت زنم بوسه به رگهای گلویت زنم خیز و بگو غنچه ی پرپر کجاست مزار گمگشته ی اصغر کجاست بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین @rozevanoheayammoharramsoghandi
روضه اربعین حسینی علیه السلام ✨✨✨▪️✨✨✨▪️ جا لاله ام را سر بریدن یه مرتبه زینب نگاه کرد دید یه دختری داره از علقمه میاد، یه مرتبه نگاه کرد دید یه دختری"بگم چه جوری می اومد؟" یه مشک آبو بغل گرفته،آی حسین،اومد جلو گودال قتلگاه،یه مرتبه صدا زد:بابا،بابا... "دیدی دختر چه زبونی می گیره؟"صدا زد:بابا شنیدم کشتنت،شنیدم با لب تشنه سر از بدنت جدا کردن، بابا شنیدم بهت آب ندادن، بابا پاشو ببین برات آب آوردم،تا این صحنه رو زینب دید،صدا زد: همه ی زن و بچه ها بیان،همه رو جمع کرد،اومدن دنبال این دختر،جمع شدن توی قتلگاه، همه دارن گریه می کنند، همه دور گودال حلقه زدن، یکی خاک تو صورتش میزنه،یکی زیر چادرش موهاشو پریشون میکنه، یکی ناله میزنه،یه وقت دیدن زینب اومد وسط گودال نشست، صدا زد:حالا میخوام براتون روضه بخونم"مگه میشه روز اربعین زینب روضه خون نباشه؟"گفت: حالا همه ساکت باشید، بذارید خودم روضه بخونم، آخه خودم دیدم همین جا لاله ام را سر بریدن ملائک از گلویش بوسه چیدن خودم دیدن همه دور داداشم حلقه زدن، خودم دیدم نیزه دار داره با نیزه میزنه، خودم دیدم یکی با خنجر میزنه، خودم دیدم یکی با شمشیر میزنه.اونی که صدای من رو بلند کرد،دیدم اونایی که شمشیر ندارن، دیدم دامناشون رو پر از سنگ کردن، همه داداشمو با سنگ میزنن، همین جا، دستم رو گذاشتم رو سرم، فریاد زدم: "وامحمدا...واحسینا..." همین جا بود دیدم مادرم فاطمه اومد، کنار بدن عزیزم نماز خوند.... این اشکارو قدرش رو بدون، بمال به این دست و صورتت، این دستت اگه خالیِ،اگه چیزی در محضر اینا نداری،نگی گنهکارم،نکی من کجا حسین کجا؟ حاج رحیم ارباب که از اساتید آیت الله بروجردی بوده،گفت: یه روز دیدم دو تا جوان اومدن دم در مسجد ایستادن، ظاهر خیلی خوبی نداشتن، یکیشون گفت:فلانی اینجا امشب غذا میدن بیا بریم بخوریم، اون یکی گفت: نه بابا اینا هیئت دارن اگه بری توشون باید مثل خودشون بشی،باید سینه بزنی، دوساعت طول میکشه، گفت:حالا بیا بریم ما که کاری نداریم.میگه: این دوتا جوان اومدن، من هواشون رو داشتم، عقب مجلس نشستن، همه دارن گریه میکنن،ضجه میزنن،این دو تا جوان مسخره می کنند، می خندیدن،یعنی چی این سینه زنی؟یعنی چی این گریه؟... میگه:بارها اومدن از جام بلندشم برم اینا رو بندازم بیرون یا تذکر بدم بهشون،باز با خودم گفتم ،خود حضرت زهرا شاید ناراحت بشه،میگه:گذشت،فرداش دیدم این دوتا جوان که دیروز مسخره می کردند و می خندیدن، اول مجلس، هنوز منبری شروع نشده اومدن دو زانو جلو منبر نشستن هی گریه می کنند،هی تو سر خودشون میزنن،ماندم خدایا چی شده؟کشیدمشون کنار گفتم:اون از خنده ی دیشب شما،این از گریه ی امروز شما،چی شده یه شبِ زیر و رو شدید؟ گفت: فلانی دیشب که از اینجا رفتیم خونه، هر دوتای ما با هم این خواب رو دیدیم،خواب دیدیم صحرای محشره، مارو به عنوان گنهکار گرفتن،دست و پامون رو زنجیر کردن،بستن دارن میبرن سمت آتش،هی التماس ،آقا تو رو بخدا مارو رها کنید، بذارید برگردیم عمل خوب انجام میدیم،گفت: نه اگه میخواستید تا حالا انجام میدادید، میگه ما رو نزدیک آتیش کردن، این داغی آتش به صورت ما می خورد، یه مرتبه دیدیم یه خانمی صداش رو بلند کرد گفت: صبر کنید، یه بی بی اومد، اینارو رها کنید، اینها مال من هستند، اینها آزاد شده ی من هستند، ملک ها مارو رها کردند، گفتیم: بی بی جان ما که یه دونه عمل خوب توی نامه ی عملمون نداریم، چرا مارو آزاد کردید؟ قصه چیه؟ گفت: یادتون هست دیشب اومدید هیئت؟گفت: یادتون رفتید زیر زمین شام خوردید؟ گفت یادتون توی راه پله ها می اومدید بالا،دیدید دو سه تا استکان نبلکی رو زمین ِ،گفتید اینهارو برداریم پای اینها بهش نخوره بشکنه؟ شما به اندازه ی یه جابجایی استکان نبلکی به گردن من حق دارید، به همون اندازه من دستت رو می گیرم... "بی بی جان می خوای بگم اینا چند ساله سینه زن حسینند؟ بی بی میخوای بگم اینا عمرشون، هستی شون برا حسینِ؟ می خوای بگم این نوکرا دو ماه محرم صفر همه چیزشون رو میذارن کنار،فقط توی حسینیه ها دنبال گریه کردن هستند؟ مگه میشه بی بی مارو نگاه نکنه،مگه میشه بی بی مارو رها کنه؟ روضه و نوحه اربعین از مهدی میرداماد
*🏴مناجات و روضه اربـعیـن جابرابن عبدالله انصاری* *♣️ جابر ابن عبدالله انصاری؛ نقل شده اولین کسی بود که بعد از شهادت امام حسین و واقعه کربلا خودش رو به کربلا رساند (از مدینه حرکت کرد). در نهر فرات غسل کرد... نزدیک مزار اباعبدالله که شد سه بار تکبیر گفت الله اکبر و از هوش رفت و کنار قبر حسین(علیه السلام) بر زمین افتاد...  بعد از ساعتی به هوش آمد با چشم گریان، ناله کنان صدا می زد حبیبی حسین(ع)   سیدی حسین(ع)... آقای من مولای من حسین جان ...* 😭 *حرف من اینه... جابر ابن عبدالله فقط قبر امام حسین(علیه السلام) رو مشاهده کرد، جسم آقا در زیر خاکه... اما حالش اینگونه دگرگون شد و طاقت نیاورد... الله اکبر از صبر زینب،  بمیرم برای خواهرش زینب(سلام الله علیها) در آن لحظاتی که به گودی قتلگاه آمد... لا اله الا الله ... جسم بی سر برادر... بدن ارباً اربا ... بدن پر از زخم و نیزه شکسته...*😭 *این کشته فتاده به هامون حسین توست*            *این صید دست و پا زده در خون حسین توست*😭 *آه بمیرم خم شد این لبها را بر رگهای بریده گلوی حسین....*😭 *لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون*
4_5997004024417618515.mp3
1.4M
🎧 من حالم خیلی بده 🎤 کربلایی حمید علیمی 📀 برای دلتنگ های کربلا 😭😭😭😭😭😭 اگه کور شم بهتر از اینه که از حرم دور شم  نزار قسم بدم به پهلوی  خودت اجازه نده مجبور شم  من حالم خیلی بده  صبرم دیگه سر اومده  رؤیای من شش گوشته  مردن بین آغوشته  طلاق میدم دنیا رو آخر  به عشق اینکه بغلت بگیرم  من تصمیم خودمو گرفتم  من باید برای تو بمیرم  بمیرم بمیرم بمیرم  من باید برات بمیرم بمیرم بمیرم..... کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
4_5926935120496822475.mp3
7.62M
لشکر ارباب راه افتاده گذرا به در خونه شاه افتاده 🎤کربلایی سیدرضا لشکر ارباب راه افتاده گذرا به در خونه شاه افتاده یه ساله که من چشم انتظارم دوباره پا رو خاک کربلا بزارم توی لشکر امام حسین بودن روز اربعین سعادت میخواد از نجف تا کربلا قدم قدم به خدا قسم لیاقت میخواد خاطراتمو که میکنم مرور دوباره دلم زیارت میخواد دارم میام به اذن ام البنین زیارت الحسین یوم الاربعین کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضۀ جانسوز _ ویژۀ اربعین و اسارت خاندان آل الله _ سید مهدی میرداماد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زندگی بعدِ تو عذابه رو دستِ من جایِ طنابه تموم گلهاتو آوردم اما یکی موند تو خرابه ... این نشونی که رو چشامِ سوغاتیِ کوفه و شامِ چادرِ خاکیِ رقیه ببین داداش، شالِ عزامه هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد ... نمیره زیرِ تازیونه ، اما نشد اما نشد ... هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد ... خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ... *داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمع به خدا سرِ خودِ بابامه .... حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت اما نزاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند ....* شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالایِ نیزه چه سنگی زد ، زنِ یهودی ... غارت شده انگشترِ تو غارت شده روسریِ من حتی زنِ یزید دلش سوخت برایِ بی معجریِ من خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد ... خواستم نشه لبِ تو خونی ، اما نشد ... *از چهارسالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سرِ بریده ... از چهارسالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شبِ عاشورا تا دستِ امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادتِ حسینش کنار اومد .... داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشتِ طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوبِ خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات .... خاک بر دهانِ من ، تو دعایِ عرفه اومده ابی عبدالله با تمامِ اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جایِ سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جایِ سالم دندان هایِ مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوبِ خیزران رو بلند کرد ....* حسین  🔴روضه جانسوز اربعین
4_5958286251453842763.mp3
2.07M
میرداماد کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi