#از_نیزه_رسد_نغمه_قرآن_حسین
#چون گشته کنون شام_غریبان_حسین
عصرِ دهم است و کربلا خاموش است
زینب که به گردابِ بلا مدهوش است
شد باغِ گلِ یاس تمامی پَرپَر
خون از رگِ هفتاد و دو تن در جوش است
با نیزه روَد راسِ شهیدان تا شام
از عرش صدای زمزمِ چاووش است
گویا که شده محشر کبرا بر پا
بین منظره ی عرض و سما مخدوش است
از یک طرفی دامن طفلی می سوخت
از یک طرفی زمزمه ای در گوش است!
هر خیمه بسوزد ز شرارِ آتش
عصرِ دهم است و کربلا خاموش است
#شد_کرببلا_مقتل_یاران_حسین
#ای وای شده_شام_غریبان_حسین
#شام_غریبان_کربلا
#هستی_محرابی
﷽
#شام_غریبان
دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب
اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب
فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب
نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد
نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد
هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای
به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای
به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای
نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان
شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان
همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار
به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار
به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار
شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال
به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال
همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر
میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر
و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر
رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان
کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان
تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید
ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید
ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید
چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند
به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند
به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی
به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی
به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی
اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم
لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم
میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است
سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است
به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است
دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان
شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان
هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است
به چهره های منافق، نقاب ها باقی است
قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است
عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ
میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ
بیا امام زمان، انتقام را برسان
جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان
میان اهل وِلا، انسجام را برسان
گِره ز شامِ عزا وا نمیشود بی تو
ز ما رضایتِ زهرا نمیشود بی تو
#حاج_محمود_ژولیده
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
بگذار ناله از جگرِ خود برآورم
جانم بگیر تا شبِ غم را سرآورم
وقتی برایِ گریه ندارم ، نگاه كن
باید كه كودكانِ تو را دربرآورم
جسمی نمانده تا كه سپر بیشتر شود
چشمی نمانده تا كه دو چشمی تر آورم
باید دو طفلِ بی نفسِ زخم خورده را
از زیرِ خارهای بلا پَرپَر آورم
باید كه چند كودك ترسیدهی تو را
از خیمههای مانده در آتش در آورم
تا ساربان نیامده انگشت را بلند كن
باید روم زِ دست تو انگشتر آورم
باید برای دختركانِ یتیم تو
قدری بگردم و دو سه تا معجر آورم
پیراهن امانتی مادرم كجاست
گشتم نبود تا كه بر این پیكر آورم
نامحرمی به ناقهی عریان اشاره كرد
باید روَم به علقمه آب آور آورم
گیسوی مادرت زِ گلوی تو سرخ شد
باید كه چادری به سرِ مادر آورم
تا بازهم نگاه كنم بر حسینِ خویش
باید باز هزار نیزه شكسته درآورم
حسن لطفی
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانیتر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریهی مادر نمیشُد
میببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتبتر نمیشُد
کنارِ ناقههای بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازترو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقهی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رُباب است دلی پرتاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
حسن لطفی
4_5915707131092274923.mp3
2.3M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ مسجدی ( واحد سبک زمان دفاع مقدّس ) شام غریبان
ای تشنهیِ زخمی ای کشتهیِ بیسر
یک روزی از داغت میمیرد این نوکر
یا اباعبداللّه /۴/
چه گرد و خاکی شد گوشهیِ قربانگاه
پیکر به رویِ خاک بر نیزه رفته سر
نینوا بعد از تو کربوبلایم شد
در بندِ اعدا شد ناموسِ پیغمبر
مانده بلاتکلیف این خواهرِ مضطر
مابینِ خیمهیِ .... سوزان و این پیکر
یا اباعبداللّه /۴/
ای غیرتی برخیز حالِ مرا بنگر
شدم با سنان و.... حرمله همسفر
شد روضهیِ سختی حالِ پریشانِ ....
دختری که دارد دلشورهیِ معجر
آتش به دامن بود با صورتِ کبود
سهساله زد ناله مهدی بیا دیگر
یا اباعبداللّه /۴/
#نوحه_مسجدی #شام_غریبان #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
4_5915849242970165896.mp3
2.89M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شام غریبان امام حسین علیه السلام سبک غم بساطینی ....
دستِ روزگار چی سرم آورد دستمو بستن
پهلو به نی زد ماهِ خیمهگاه پهلومو شکستن
قرارِ قلبِ من ببین بیقرارم
محاله بعد از تو من دَووُم بیارم
کاش میشد الان بمیرم حسین
روضه پایِ سر نگیرم حسین
آه
آه از اسیری /۳/
نذار که پایِ .... نیزهیِ سرت سرزنش بشم
به زینبِ تو بگن خارجی اِی آرامشم
یه کم قرآن بخون آروم بگیرم
پایِ روضه پایِ نیزه نمیرم
آه یاحسین شاه یاحسین
منو میزنن تویِ راه حسین
آه
آه از اسیری /۳/
جایِ علمدار رویِ شونهَمِه بعد از این عَلم
محاله حسین یه لحظه از تو جدا شِه دلم
پیغمبرِ قیامِ کربلاتم
تکیهگاهِ محکمِ بچّههاتم
ولایتیام شبیهِ زهرا
خطبه میخونم شبیهِ مولا
آه
زینب یا زینب /۳/
#نوحه_زمینه #شام_غریبان #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
#ای_دل_غم_دیده_از_امشب_بنال
#شام_غریبان
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
ای دلِ بی تابِ جان برلب بنال
امشب از درد و غم زینب بنال
باید امشب خون بگرید دیدگان
تـا کنند همـدردیِ رنجـیدگــان
برشب شام غریبان حسین
اشک خون باید بباریم ازدوعین
امشب ای شام غریبان ناله کن
چونکه ماندی بی شهیدان ناله کن
هیچ دانی حال زینب ای فلک
زیر بازویش بگیرید ای ملک
وای بر من ای خدای عالمین
زینب ازامشب دگر شدبی حسین
کوهی ازغم دید زینب کم نبود
شددلش چون صورت طفلان کبود
سهم او غم،داغ،ماتم شد حسین
قَدِ ماتم ازغمش خم شد حسین
یک دلش آواره سوی قتلگاه
یک دلش حیران میان خیمه گاه
کیست زینب را کند یاری حسین
خیز و بهر او نما کاری حسین
خواهرت را داغ تو بیچاره کرد
رشته ی تدبیر او را پاره کرد
از ازل ما یار هم بودیم حسین
یار وهم غمخوارهم بودیم حسین
ای عزیز دردانه ی یاس کبود
هیچ وقت زینب بدون تو نبود
کو برادر؟ کو برادر زاده ام؟
حیف آنان رامن ازکف داده ام
باورم شد بی برادر گشته ام
بی کس وبی سایهٔ سرگشته ام
ای برادر خوب می دانم حسین
بی تو من زنده نمی مانم حسین
گر چه دلتنگت شوم ای نور عین
می روم تا شام خداحافظ حسین
شرح احوال مرا«مداح» گفت
گرچه با سوز دل و با آه گفت
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
|⇦•عاشق شدن فقط..
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...*
دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است
قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است
شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است
عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است
هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است
زینب نبود، مُحرِم هیئت نمیشدیم
گمراه میشدیم، هدایت نمیشدیم
در کوی یار صاحبِ قیمت نمیشدیم
این زن نبود، مرد طریقت نمیشدیم
اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است
*كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...*
بعد از حسین روح دمید انقلاب را
بر دوش خود نشاند غم بیحساب را
زنده نمود نهضت ختمي مآب را
محكم نمود عفتِ این زن حجاب را
خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است
*اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد*
سکانبهدستِ کشتیِ در خون طپیده اوست
آثار داغعشق به پیکر رسيده اوست
صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست
منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست
پر خون شدهست سینه اگر، زارِ زینب است
*اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:" لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...*
قامت کمان نمود که یارش بایستد
تا که حسین دار و ندارش بایستد
پرچم بلند کرد، شعارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش بایستد
آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟!
#شاعر امیر عظیمی
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد
*مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...*
دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
*يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!...
خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن،
بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ مارو برسان...
Mirdamad 1402 shab11 a.mp3
36.81M
|⇦•عاشق شدن فقط....
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده #شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
#پروفایل🥀
.
شامغریبانسحرندارد🖤..
.
.
#شامغریبان🖤