eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
اظهار ارادتی خدمت سلطان کربلا 🎶سبک(یه عالَمه گریه، به روضه بدهکارم).... دیل اورگَشَن گوندن، سَسلرم حسین مظلوم چیخینجا جان تَندن ،سَسلرم حسین مظلوم لَیاقتیم یوخدی ، نوکر اولماقا دوزدی چَکمَرم اَل سَندن ، سَسلرم حسین مظلوم قاپوندا یاحسین ، بیر عُمرودور عَزالییَم یوزی قَره قولام ، ولی سنه وفالییَم من/ سنه یا حسین جهاندا نوکرم ۲ آدیوی ئولونجه گونده سَسلَرم (ای شاهِ جهان/ قووما قاپیدان)۲ یارالی حسین یارالی ، یارالی یارالی حسین اورکده وار عشقیم ، سَرورِ شهیدانه شَمعِ جَمالوندا ، اولدوم چو پروانه حسین حسین ذکریم، روز و شب اولوب مولا گَلَنده گول آدون ، آغلارام یانا یانه بودردِ عشقیوین ، همیشه مُبتلاسییَم اولوبدی اَزبَریم ، من آدیوین فداسییَم من/ سنه یا حسین جهاندا نوکرم ۲ آدیوی ئولونجه گونده سَسلَرم (ای شاهِ جهان/ قووما قاپیدان)۲ یارالی حسین یارالی ، یارالی یارالی حسین غَمون شَرَر سالدی، جسم و جانیمه آقا نه چَکموسن گوردی ، بیر زینبِ کُبرا قوشون ایدوب حمله ، هر سَمتیدن ایوای دوشوب چوخور یرده ، قالدون حسین تنها غمون دیله ایدر ، همیشه لیق اَثر حسین او چولده اولمادیم ، سنه اولام سِپَر حسین من/ سنه یا حسین جهاندا نوکرم ۲ آدیوی ئولونجه گونده سَسلَرم (ای شاهِ جهان/ قووما قاپیدان)۲ یارالی حسین یارالی ، یارالی یارالی حسین خیال ایدور چوخلار ، بو گَدانی (بیکَسدی) اورکده وار دردیم صبر ریشه سین کَسدی نَلَر دیسه ارباب ، مُدَّعی هَراسیم یوخ سیخیلمیشام مولا سایه وه منه بَسدی آدون گَلَن زمان ، گوزوم ایله یاغیر حسین گوزل مزاریوه ، منی گینه چاغیر حسین من/ سنه یا حسین جهاندا نوکرم ۲ آدیوی ئولونجه گونده سَسلَرم (ای شاهِ جهان/ قووما قاپیدان)۲ یارالی حسین یارالی ، یارالی یارالی حسین التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
4_5794306092309680764.mp3
12.43M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 روضه| ماجرای خادم و کلیددار حرم سیدالشهدا علیه السلام حاج حيدر خمسه🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حاج احمد صدرایی🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا اباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو به طناب بسته بودن.. 😭 ▪️زیارت ناحیه مقدسه رو ببین خود امام داره روضه میخونه” عرضه داشت: و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید”حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن.. 😭 ▪️وَ صُفصِدوا بالحدید؛ دونه دونه شونُ با زنجیر بسته بودن نه با طناب، با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) “أیدیهِم مَغلولَةٌ إلَی الأَعناقِ” دستاشونو به گردن بسته بودن... 😭 یا صاحب الزمان آجرک الله”یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات”مثل برده ها از این شهر به اون شهر می بردن.. 😭 حسین… ▪️بر شتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونُ سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن…😭 هر منزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند.. 😭 حسین… 🔸حالا که حال خوبی داری بزرگان به ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو می خونم اما اگه ۸۴ نفر هم قد و قامتُ به زنجیر ببندن، مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴ تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه زنجیر ببندن، اگه بزرگا توی زنجیر بخوان ایستاده راه برن،زنجیر گردن بچه هارو خفه میکنه، لذا عمه جان خم میشد که این زنجیر گردن بچه هارو اذیت نکنه” اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت.. 😭 رسید تو مجلس ابن زیاد، الله اکبر، خدا رحمت کنه، بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس”همه مون می میریم” محضر حضرت شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه، روضه خوان، روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن، مرحوم آیت الله مروارید مشهد می فرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: “و دَخَلَتْ زَینَبُ عَلَی ابنِ زِیادٍ” همین!.. 😭 آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند، ایشون می فرمود تا غروب همه داشتیم گریه می کردیم، ما که نمی فهمیم! ▪️تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی به ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه”ای کاش این کنیز هیچوقت زینبُ معرفی نمی کرد” تا گفت “هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب” ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن “فرقت زینب و بکت” زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسُ از زینب به خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ به سینه چسباند،هی صدا میزد: فوالله ما نسیتُ حسینا … آااای حسین …😭 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
4_5965392425168932393.mp3
8.75M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بیچاره زینب.. آواره زیارت.. آخر رفت رو نیزه سر سالار زینب.. 😭 کربلایی علی اصغر سلحشور 🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام سجاد علیه‌السلام با چه وضعی بدن مطهر سیدالشهداء و قمر بنی هاشم علیهماالسلام را به خاک سپردند. در نقلی آمده است: بعد از آن که اجساد مطهر شهدای کربلا را إمام سجاد علیه‌السلام همراه بنی اسد به خاک سپردند، آرام به طرف جسد مطهر سیدالشهدا علیه السلام آمدند و مقدار کمی از خاک ها را کنار زدند و یک قبر حفر شده نمایان شد همان قبری که رسول خدا صلی الله علیه و آله حفر نموده بودند. مردان بني اسد پیش آمدند تا حضرت را کمک کنند اما امام علیه السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: من به تنهایی کفایت میکنم. به او گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می توانی آن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای او را تکان بدهیم! در این هنگام امام علیه‌السلام گریه کردند و فرمودند: ▪️ إنَّ مَعِیَ مَن یُعینُنی همراه من کسانی هستند که مرا کمک دهند. سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه السلام را بلند کردند و فرمودند: بِسمِ اللّهِ و بِاللّهِ و في سَبيلِ اللّهِ و عَلىٰ مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، هذا ما وَعَدَ اللّهُ و رَسولُهُ، و صَدَقَ اللّهُ و رَسولُهُ، ما شاءَ اللّهُ، لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ الْعَليِّ الْعَظيم و به تنهایی جسد مطهر را در خاک نهادند و کسی از بنی اسد جلو نیامد. لَمَّا أقَرَّهُ في لَحدِهِ وَضَعَ خَدَّهُ عَلىٰ نَحرِهِ الشَّريفِ، و هو يَبكي و يَقولُ: ▪️ وقتی که آن پیکر مطهر، در قبر آرام گرفت، امام زين العابدين علیه‌السلام، گونه مبارک‌شان را بر روی رگ‌های گلوی سیدالشهدا علیه‌السلام گذاشتند و در حالی که گریه می‌کردند، فرمودند: طوبىٰ لِأرضٍ تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهر، أمّا الدُّنيا فَبَعدَكَ مُظلِمَةٌ، و أمّا الآخِرَةُ فَبنوركَ مُشرِقَةٌ، أمّا الْحُزنُ فَسَرمَدٌ، و أمّا اللَّيلُ فمُسَهَّدٌ. ▪️خوشا به حال زمینی که جسم تو را در بر گرفته است. اما دنیا، بعد از تو دیگر تاریک است و اما آخرت از نور تو ، نور گرفته است‌. از غم تو، حزن واندوه ما بی پایان شد و شب ها، خواب را از ما ربود؛ ... سپس حضرت قبر را پوشاندند و با انگشت مبارک شان روی آن نوشتند: هذا قَبرُ حسينِ بنِ عليِّ بنِ أبي طالبٍ الّذي قَتَلوهُ عَطشاناً غَريباً ▪️این قبر حسین بن علی (عليهماالسلام) است که او را تشنه و غریب کشتند. در این هنگام بنی اسد گفتند:جسد یک پهلوان در اطراف شریعه باقی مانده و در اطراف او دو جنازه بود. كُلَّما حَمَلنا منه جانِباً سَقَطَ الآخَر، لِكَثرَةِ ضَربِ السُّيوفِ، و طَعنِ الرِّماحِ، و رَشقِ السِّهامِ ▪️و هر بار یک طرف جسد آن پهلوان را بلند می کردیم. آن طرف دیگری به دلیل ضربات مکرر شمشیرها و نیزه ها و تیرها می افتاد. ▪️ امام علیه‌السلام فرمودند: برویم در کنار جسد آن پهلوان. امام همراه بنی اسد نزد آن جسد رفتند ،وقتیکه نگاه حضرت به بدن آن پهلوان افتاد، خودش را روی جسد او انداخت و او را بوسید و فرمود: ای ماه بنی هاشم،بعد از تو دیگر خاک بر سر این دنیا. سلام من بر شهیدی که اجرش فقط با خداست... سپس به آنها دستور داد که برای او قبری حفر کنند و خود حضرت پیش آمد و تنهایی، بدن قمر بنی هاشم را درون خاک گذاشت و هیچکس را با او همراهی نکرد... سپس حضرت به سراغ اسب خود رفت. بنی اسد دور او حلقه زدند و از او درباره خود و این اجساد پرسیدند ، امام به آنها فرمود: قبر امام حسین علیه‌السلام، شما آن را که دانستید. اما آن حفره اول که هفده جسد را در آن به خاک سپردید، اهلبیت و اقرباء آن حضرت بودند که نزدیک‌ترین آن ها به جسد مطهر امام حسین علیه السلام، جسد مطهر فرزندش علی اکبر است. و آن حفره دوم، بدن های اصحاب و یاران آن حضرت بودند و آن جسدی که بالای سر آن ها تنها به خاک سپردید، بدن حبیب بن مظاهر بود. و اما آن پهلوان که کنار فرات افتاده بود، بدن ابالفضل العباس علیه السلام بود. پس بعد از من هر که از شما سوال کرد او را آگاه کنید. آنها به امام گفتند: ای برادر! تو را به حق همان جسمی که تنهایی به خاک سپردی، بگو به ما که کیستی؟ در این هنگام امام به شدت گریه کردند و فرمودند: من امامتان علی بن الحسین علیهما‌السّلام هستم. امام این جمله را فرمودند و دیگر از دید آنها غایب شدند. 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۷۰ تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه‌ای که در تن او پر نمانده آقا رسید و دید از نزدیک انگار انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده! گفتند با گریه که آقا جز حصیری چیزی برای دفن این بی سر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده؟!.. 😭 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
کوچ از کربلا زبانحال حضرت رباب سلام الله علیها راه شام ✍شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)‍ . دیار شام عازمم قوجاقی خالی اصغریم گزیب مناده تاپمادیم سنی یارالی اصغریم اورگی غملی بلبلم کی گولدن آیریلانمورام آییرسالاردا جبریلن گوگولدن آیریلانمورام سوزومی قوی آچیق دیوم بو چولدن آیریلانمورام اولوبدی گور نه نوعیله باشیم بلالی اصغریم دونن گون اورتیا کیمی خزان اولوب گولوم باغیم ئولوبدی سود امر بالام یانان ئورکده وار غمیم سو ایچمیشم دوشوم دولوب گیدوب هایاندا سود ساغیم منه گلوبدی عالمین غم و ملالی اصغریم یاتوبسان هانسی سمتیده قوجاقیمه گل امدیریم دولی دوشوم یارالیدی یاواشجا قوی ال امدیریم یوروبدی اوچ پر اوخ سنی بیر آزجا دینجل امدیریم گنه زیارت ایلیوم او مه جمالی اصغریم بَیَنمدون قوجاقیمی که فاطمه صفالیدی بهشتیده قوجاقینه آلار سنی وفالیدی سینه سی اوسته قویما باش بویوک ننون یارالیدی دوشر فشاره یاره سی دولانار حالی اصغریم فلک منی جهانیده اوغولسوزا تای ایلدی یاشارسام هر دیاریده ایشیمی ایوای ایلدی اوغول بویوتدوم آلتی آی امگیمی زای ایلدی الی ئورکده قالمیشام ئوزوم عزالی اصغریم خانیم لیقیمی نیلیوم ویروب گوزو گوتورمدی ایویمی یخدی گورنجه هئچ آرزیما یتورمدی هواده اوچ پر اوخ نیه علی یولون ایتورمدی بویادی قانه سن کیمی گوزل مارالی اصغریم
دعای هرشب بانوان مهدوی شور سرپایی آخر مجلس به رنگ و روی زینب عجل علی ظهورک بُغض گلوی زینب عجل علی ظهورک به راس روی نیزه عجل علی ظهورک در روبروی زینب عجل علی ظهورک به ناله های زینب عجل علی ظهورک به گریه های زینب عجل علی ظهورک به لحظه ی قنوت عجل علی ظهورک به ربنای زینب عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به ماجرای زهرا عجل علی ظهورک سوز و نوای زهرا عجل علی ظهورک به صورت کبود و عجل علی ظهورک به غصه های زهرا عجل علی ظهورک به دختر پیمبر عجل علی ظهورک به عشقِ ناب حیدر عجل علی ظهورک به پهلوی شکسته عجل علی ظهورک به خونِ مانده بر درعجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به غیرت ابالفضل عجل علی ظهورک به عزت ابالفضل عجل علی ظهورک به تشنگیِ اصغر عجل علی ظهورک خجالت ابالفضل عجل علی ظهورک به قامتِ خمیده عجل علی ظهورک به چشمای دریده عجل علی ظهورک به مشکِ پاره پاره عجل علی ظهورک به دستهای بُریده عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به ضربه دستِ حیدرعجل علی ظهورک به بود وهستِ حیدرعجل علی ظهورک به نازِ شصت حیدر عجل علی ظهورک به ذوالفقار حیدر عجل علی ظهورک به رمز و رازِ حیدر عجل علی ظهورک حالِ نماز حیدر عجل علی ظهورک به تنِ نیمه جون و عجل علی ظهورک به فرقِ باز حیدر عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسین (ع) یزید خرابه شام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پس از شهادت امام حسین علیه السلام کاروان اهل بیت پیامبر را وارد شام کردند. یزید دستور داد تا اهل بیت عصمت وطهارت (ع) را به یکی از خرابه های نزدیک کاخش منزل بدهند. خرابه ای که هیچ سقفی نداشت و اهلبیت (ع) را مانند اسیران رومی به آن مکان بردند. یزید مجلسی را آراست و از تمام کشورها و طایفها مهمانانی دعوت نمود و در این مجلس به شادی و سرور پرداختد. در چنین مجلسی یزید دستور داد تا اهلبیت عصمت و طهارت(ع) که اسیر وی شده بودند را به مجلس آوردند. هنگام ورود اسیران به مجلس . یزید دستور داد تا همگان ساکت باشند وآنان را خارجی خطاب کرد اولین کسی که از اسیران وارد مجلس شد امام سجاد (ع)بود که غل جامعه به گردن و ریسمان به دستهایش بسته شده بود وآخرین نفر حضرت زینب (س) وارد مجلس شد و بر بازوی آن بزرگوار یک طرف دیگر ریسمان بسته بودند. در بعضی از مقاتل عدد اسیران را هشتادو چهار نفر ودر برخی شصت وچهار نفر ذکر گردیده است که بیشتر آنان زنان ودختران درسنین سه ساله الی سی وپنج ساله بوده اند. وقتی اسیران با این شرح در چنین مجلسی وارد شدند یزید دستور داد تا سرهای شهدا را وارد مجلس نمایند. هنگامی که سر مطهر امام حسین (ع) را وارد مجلس نمودند تمام اسیران با صدای بلند شیون کردند وحال وهوای مجلس دگرگون گردید. یزید به خاطر اینکه قلب آل الله (ع) را بیازارد دست به کاری خبیثانه زد ودر جلوی چشم اسیران وحاظرین مجلس با چوب خیزران بر لب ودندان سر بریده امام (ع) می کوبید. سر مطهر امام حسین (ع) را در طشتی از طلا گذاشته بود وجامی از شراب را بر لب ودندان امام (ع) میریخت وبا چوب بر لب های امام (ع) می زد وبا صدای بلند فریاد زد: ای حسین (ع) دیدی حق با ما بود وخدا شما را رسوا کرد. و از زینب (س) پرسید؟ چگونه می بینی کشته شدن برادرانت و خویشاوندانت را ؟ در این میان حضرت زینب (س) خطبه ای بس فصیح وزیبا خواند که تمام اهل مجلس را دگرگون نمود وشیون همه مجلسیان برای غربت سیدالشهدا (ع)بر آسمان بلند شد ومن جمله معروف این خطبه را به قلم تحریر در آوردم وتقاضامندم که شما دوستان وعاشقان اهلبیت (ع) حتما در یکی از مقاتل معروف این خطبه را مطالعه فرمائید. حضرت زینب (س) فرمود: ما رایت و الا جمیلا : یعنی جز زیبایی چیزی ندیدم. یزید لعنت الله علیه آنقدر با چوب خیزران بر لب ودندان امام (ع) زد که صدای تمام اهل مجلس بلند شد .که ای یزید مزن با چوب بر لعل لب امام (ع). امام سجاد (ع) فرمود: ای بی حیا با چوب بر لب ودندان سبط مصطفی (ع) مزن. حضرت زینب (س) فرمود: ای کافر مگر نمی بینی دخترانش ایستاده اند واین منظره را تماشا می کنند از خدا بترس. اما یزید به کار خود با عصبانیت ادامه می داد و در آن مجلس رسوا گردیده شده بود. ناگهان سر بریده امام (ع) در طشت طلا قرآن خواند.اما عزاداران از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن اما جمله آخر والتماس دعا 🔶کنار طشت طلاست فاطمه مهمان من 🔶چوب مزن ای یزید! بر لب و دندان من 🔶با چه دلی می زنی برلب من خیزران 🔶کز همه دل می برد نغمه ی قرآن من 🔶گر چه تحمل کنم ضربه ی چوب تو را تاب مرا می برد گریه ی طفلان من 🔶تاکه نگاه افکنم بر رخ اطفال خود 🔶دور زند دم به دم، دیده ی گریان من 🔶تا نرود از اسف، صبر و قرارش زکف 🔶زینب من می شود دست به دامان من الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه ی حضرت علی اصغر(ع) سلام ای یار من ای ناز بابا سلام ای غنچه وهمراز بابا دراین وادی شدم تنهای تنها الا  ای آخرین  سرباز  بابا بیا  ای لاله ی پرپر اُمیـد آل پیغمبـر علی اصغر علی اصغر در  این صحـرا ببین چشم ترم بابا تو را من سوی  میدان می برم بابا آه واویلا واویلا واویلا (3) من  اینجا  باغبان و گل فـروشم   صـدای  العطش آیـد بـه گوشم نه اکبر مانده نه عبـاس و قاسم بخواب آرام علی جان روی دوشم عزیز و جـان زهرایم بُوَد  این ذکر و آوایم دگـر  تنهـای تنهایم ببین  این اشک و حال و آه بابا را عـدو  بسته زِ  هَر  سو راه  بابا را آه واویلا واویلا واویلا (3) بیا زینب علی اصغر فدا شد چگونه حق پیغمبر ادا شد بگو تا مادرش از خیمه آید که او قربانی راه خدا شد همه عالم پریشان شد علی قربان جانان شد فـدای راه قرآن شد شدم تنهای تنها من در این صحرا بُوَد  ایـن مُهرِ طومـار گل زهرا آه واویلا واویلا واویلا(3) یوسف حق پرست (غریب) دودمه: آخرین قربانی ذریه ی پیغمبرم من علی اصغرم (2) می روم تا پر زنم آغوش زهرا مادرم من علی اصغرم (2) نوحه وسبکهای بسته شدن آب فرات 👇