eitaa logo
مداحی بانوان| سادات طاهری
4.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
776 ویدیو
49 فایل
"﷽" به دنیای مداحی حرفه ای خوش آمدید✋ اینجا تخصصی‌ترین آموزش‌های مداحی رو یاد می گیری👌🌱 هر سوالی هست در خدمتم : @Sadat_taherry ارتباط با ادمین ثبت نام : @sadat_taheeri کانال فن بیان و سخنوری:🗣️ @fannebayan_roshana
مشاهده در ایتا
دانلود
✅وفات س بنت الحسين 🔻وفات : 🔹۵ ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسين علیه‌السلام و رباب، دختر امرءالقيس است. 🔸نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "سكينه" ملقب ساخت.[۱] 🔹اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیه‌السلام و مادر گرانمايه‌ اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیه‌السلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت. 🔸وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره‌ مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر عرب بود.[۲] 🔹درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. ✳️برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند. بنابراين تولدش بايد ميان سال‌ هاى ۴۷ تا ۵۰ قمرى باشد. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن‌ مجتبى علیه‌السلام ديده به جهان گشود.[۳] 🔻امام حسين علیه‌السلام به تمامى فرزندانش از جمله سكينه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى‌ داشت. ✳️ روايت شد كه آن حضرت درباره سكينه و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى‌ كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است: 🔻 به جانت سوگند! من به راستى خانه‌ اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى‌ ام را نثار مى‌ كنم و هيچ ملامت‌ گرى نمى‌ تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[۴] 🔻آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت ۵۷ سال زندگى كرد. در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیه‌السلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. 🔹اين بانوى مكرمه، بين ۶۷ تا ۷۰ سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت. درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است: ▪️روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و ▪️روايت ديگر مى‌ گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت.[۵] به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان است. در همان سالى كه حضرت سكينه سلام الله علیها وفات يافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسين علیه‌السلام نيز در مدينه بدرود حيات گفت.[۶] ---------------------------------------- ۱- منتهى الآمال، ج 1، ص 462 و وفيات الأعيان، ج 1، ص 379. ۲-اعلام النساء، ج 2، ص 202 ۳- شام سرزمين خاطره ‌ها، ص 104. ۴- منتهى الآمال، ج 1، ص 463. ۵- شام سرزمين خاطره ها، ص 107؛ اعلام النساء، ج 2، ص 224؛ وفيات الأعيان، ج 1، ص 378. ۶- وقايع الايام، ص 206 و منتهى الآمال، ج 1، ص 463. 📚منابع سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول منابع بیشتر: وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۵ربیع الاول سلام الله علیها س ✅ https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین قلب من خورده به نام نامی مولا حسین در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته خوب می‌داند تلافی می‌کند فردا حسین آه از آن روزی که خلوت می‌شود دور مزار بعد می‌بینی که مانده پیش تو تنها حسین بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم از همه عالم کفایت می‌کند ما را حسین شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب می‌کشد بیرون ملک، می‌گوید: این ها با حسین ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست لحظه‌ای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین کوله‌باری از گناه آورده‌ام، چون گفته‌اند با دو قطره اشک، پاکش می‌کند یکجا حسین رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین بس که بخشیده‌ست می‌ترسم میان قتلگاه شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین مادرم می‌گفت اگر شوق حرم داری بگو_ بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین ! ✍ https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
برای برنامه ریزی دقیق مداحان محترم می توانند از این فرمول استفاده کنند👆👆
روضه حضرت سکینه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم   * تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."   الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*   به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."   قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."   قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........  https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
کسی که بهر تو دست دعا بلند کند... به عرش، طالع او را خدا بلند کند ترحّمی به زمین خورده‌ی مسیرت کن مرا مگر که دعای شما بلند کند ز مکر شعبده بازانِ دهر ترسی نیست نشسته‌ایم که موسی عصا بلند کند! اگر صدا زدمت، تو اجازه‌ام دادی که دیده است گداهم صدا بلند کند؟! غبارِ روی عبای توأم! غمم این است مباد! باد مرا از عبا بلند کند... بگیر دست مرا که ثواب‌ها دارد کسی ز خاک گرفتار را بلند کند پس از ظهور، سرِ خاک من بیا یک دم دمت مرا ز دل قبرها بلند کند گرفته است دل ما؛ خدا کند که حسین.. نسیمی از طرف کربلا بلند کند * * چه حکمتی‌ست؟! بسوزد در و حرامیِ شهر بیاید و به درِ خانه پا بلند کند... ✍ https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan
هر روز تمرین مداحی داشته باشید ،بالاخره جواب میگیرید👆👆
روضه امام عسگری👆
بیا و سر بـه روی سینـه‌ام بگذار، مهدی‌جان شـرر زد بـر درونـم زهـر آتش‌بـار، مهــدی‌جان بیـا تــا سیــر بینــم وقـت رفتن، ماه رویت را که می‌باشد مرا این آخرین دیـدار، مهدی‌جان در ایـام جوانــی سیــــر گردیـــدم ز جـان خـود زبس بر من رسیـد از دشمنان آزار، مهدی‌جان ازآن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت به موج غم، گذاری چهـره بر دیـوار، مهدی‌جان از آن می‌سوزم ای نور دوچشم خود، که می‌بینم تو بهــر گریـه کردن هـم نـداری یـار، مهدی‌جان غـم تــو بیشتــر باشـــد ز غم‌هــای پــدر، آری اگر چه دیـده‌ام مـن محنت بسیار، مهدی‌جان تـو بایــد قرن‌هــا در پـــردۀ غیبت کنــی گریــه بُود هـر روز روزت مثـل شــامِ تــار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها چون جد مظلـومت علـی باشی به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدی‌جان بگیر از مرحمت، فردای محشر، دستِ «میثم» را کـه بـر جـرم و گناه خـود کنـد اقـرار، مهدی‌ جان ✍استاد https://eitaa.com/amozeshmadahibanovan